مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

دیاسپورای ایرانی و شکوفایی مناطق آزاد تجاری صنعتی

اشتراک

دکتر سعید پورعلی

عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاددانشگاهی

کارشناس مناطق آزاد تجاری صنعتی 

مرکز بین المللی مطالعات صلح– IPSC  

 

مناطق آزاد تجاری صنعتی کشور به ویژه منطقه آزاد کیش ، می توانند بستری برای بهره مندی از ظرفیت و فرصت ایرانیان مهاجر باشند. ایرانیان مهاجر فرصت توسعه ای برای کشورند. دانش، تخصص، سرمایه و عشق آنها به ایران ، می تواند در خدمت توسعه قرارگیرد.تاکنون شناسایی و بهره مندی از این ظرفیت توسعه ای با غفلت و بی تدبیری ، تعطیل مانده است. جزیره کیش تجربه بهره مندی از این ظرفیت را در پروژه های بزرگ گردشگری مثل مجموعه کاریز، پارک دلفین ها، هتل بزرگ داریوش و.. دارد.در این یادداشت تلاش دارم تا با معرفی جمعیت شناختی، علمی و اقتصادی دیاسپورای ایرانی مستقر در قاره های مختلف ، جزیره را به عنوان “منطقه آزاد انسانی” و میعادگاه دیدارهای خانوادگی  دیاسپورای ایرانی پیشنهاد کنم. تبدیل جزیره به سرزمینی برای میعادگاه دیدارهای خانوادگی ایرانیان مهاجر که به هر دلیلی امکان سفر به سرزمین اصلی را نداشته یا علاقه مندند که سفر به ایران در پیشینه سفر سالیانه آنها به ثبت نرسد،ظرفیت توسعه ای برجسته و وحیدی را در اختیار سیاست گذاران قرار خواهد داد که در نوع خود بی نظیر است. دیاسپورای ایرانیان خارج از کشور این  قابلیت را دارد تا بسیاری از مزیت های منحصر بفرد ایران را در حوزه های سرمایه گذاری ،گردشگری سلامت، ورزشی، تفریحات ، خرید، صنایع دستی،رویدادهای علمی و فناوری و املاک و مستغلات را با حضور نقش آفرینی خود،مورد حمایت قرار دهد. ایران در بسیاری از این حوزه ها دارای مزیت بالای است.

طبیعت خدادی ، آب و هوای پاک، سیستم حمل و نقل و اقامت قابل قبول ،فرودگاه بین المللی که این قابلیت را دارد تا سالیانه به 6 میلیون نفر خدمات ارائه دهد و زیرساخت های نسبتا مطلوب کیش ، این امکان را برای منطقه فراهم می آورد، تا خدمات مناسب را ، به ایرانیان و خانواده های که علاقمندند عزیزان خود را به جای کشورهای همسایه در کیش ملاقات کنند، ارائه نماید. 

بسیاری از کشورهای از ظرفیت دیاسپورای خود برای اهداف اقتصادی، فرهنگی، علمی و سیاسی به خوبی بهره مند شده اند، مطالعه تطبیقی این تجربه می تواند برای کشور و به ویژه مناطق آزاد که فلسفه وجودی آنها به مثابه مناطق گذار ایجاد پیوند بین اقتصادی ملی و بین المللی است،راهگشا باشد. 

انقلاب و مهاجرت دو مفهوم به هم پیوسته اند. یکی از اثرات وقوع انقلاب در هر جامعه افزایش روند مهاجرت است.مهاجرت در این نوشتار به زبان ساده یعنی فردی محل سکونت و زندگی خود را در یک کشور ترک کند و ساکن کشور دیگری شود. مهاجرت  دلایل مختلفی دارد، اما به‌صورت کلی هدف فرد مهاجر رسیدن به شرایط بهتر و فرار از مشکلات و چالش‌های موجود در کشور مبدا است. مهاجرت یکی از چهار عامل اصلی تغییر و تحول جمعیت بوده و به دلیل ماهیت خود مي تواند علاوه بر تغییرات دراز مدت و طولاني، آثار سریع و کوتاه مدتي را نیز در تعداد و ساختار جمعیت ایجاد کند و تعادل یا عدم تعادل هایی را در جمعیت های تحت تأثیر خود به وجود بیاورد. تعداد مهاجرین در سال ۲۰۲۱ حدود ۲۸۳ میلیون (بیش از ۳٫۶٪ مردم جهان) است. با تحقق یافتن مهاجرت و ورود خانواده های مهاجر به شهرها و کشورهای مهاجرپذیر، مهاجرین، اولین تجربه های حضور خود را با تفاوت های اقتصادی، اجتماعي، فرهنگي و محيطي جستجو خواهند کرد. با مهاجرت نه تنها محل زندگي افراد تغییر می یابد، بلكه وضعیت اجتماعي آنها هم دچار دگرگوني مي شود. مهاجرت را می توان بر اساس ارادی یا اجباری بودن به دو دسته تقسیم کرد. عوامل شایع مهاجرت های اجباری عمدتا”  آفات طبیعي مثل طوفان ها، زمین لرزه های ویران گر، خشکسالي های مداوم، قحطي، عدم دسترسي به آب و منابع آبي و جنگ ها و درگیری ها ست، ولي مهاجرت های داوطلبانه که بیشتر در سدۀ بیستم رایج شده، بخشي از تلاش و فطرت طبیعي بشر برای دستیابي به شرایط بهتر زندگي و معیشت مي باشد. براین اساس مهاجر کسي است که به جایي دیگری کوچ مي کند. ویا بر اساس تعریف سازمان ملل متحد ، مهاجر کسي است که به کشوری به غیر از کشورهایي که تابعیت آن را دارا مي باشد وارد شده و حداقل ۱۲ ماه در آن اقامت مي گزیند.

جنگ و ناامني، شرایط اقتصادی،شرایط آموزشي،تامین آزادی و امنیت بیشتر، جذابیت های مقصد و شرایط اقلیمی عمده ترین دلایل مهاجرت ارادی است.جامعه مهاجر در کشور میزبان اجتماعی را شکل می دهد که در ادبیات مهاجرت به عنوان دیاسپورا از آن یاد میشود.دیاسپورا یا به عبارت دیگر ” جوامع دور از وطن” به پراکندگی هر گروه از مردم از سرزمین اصلی خود اشاره دارد. 

تاریخ انقلاب ها با مهاجرت های گسترده گره خورده است.برهمین اساس می توان ادعا کرد که انقلاب و مهاجرت دو مفهوم همسایه هستند. بسیاری از ایرانیان، پس از وقوع انقلاب ایران به کشورهای دیگر به‌ویژه ایالات متحده آمریکا، مهاجرت کردند. تعداد زیادی از ایرانیان نیز در اروپا و استرالیا و نیز در کشورهای آسیایی و عربی زندگی می‌کنند. جامعه اهل شهر گراش در استان فارس در جنوب ایران دیگر ایرانیان دورازمیهن هستند که مهاجرت آنها به کشورهای عربی بوده‌است. زرتشتیانی که به علت حمله اعراب  به ایران، به هندوستان پناه بردند، نمونه دیگری از این جوامع در هند هستند که به پارسیان هند معروفند. همچنین بعد از وقوع انقلاب اسلامی در ایران، بسیاری از زرتشتیان به آمریکا یا کشورهای اروپایی مهاجرت کردند.

جوامع دور از وطن یا دیاسپوراها، با اتخاذ سیاست شفاف، اجماع ملی و ساختار مدیریتی فرابخشی و علمی، می تواند به مثابه یکی از ظرفیت های توسعه ای در خدمت جامعه مادر باشد. تقریبا هر دیاسپورایی با ایده بازگشت همراه است.دلبستگی به سرزمین مادری ظرفیت بالقوه ای است که می تواند بستر پیوند بین مهاجرین و سرزمین اصلی را فراهم آورد. به خدمت گرفتن مفهوم و میل  ” بازگشت” توانایی ایجاد شبکه های علمی، تجاری، فرهنگی و مالی را دارد. دریک کلام و براساس ادبیات مدیریت استراتژیک جامعه مهاجرین، “فرصت”است و نه ” تهدید”.  

براساس آمارهای تقریبی تعداد ایرانیان مهاجر در جهان رقمی بین 4 تا 10 میلیون نفر می‌تواند باشد. اما برای آنکه رقمی قابل استناد و مشترکی را بررسی کنیم، به همان آمارهای رسمی از سازمان‌های سرشماری جهانی یا مربوط به هر کشور باید استناد کنیم. با استناد به این آمار تعداد ایرانیان مهاجر خارج از کشور چیزی در حدود 4 میلیون نفر است و بنابراین با استناد به همین آمارها، تعداد ایرانیان در هر کشور نه چندان دقیق اما تا حد امکان واقع‌گرایانه شده است.

کشور ایالات متحده آمریکا چیزی در حدود 1 میلیون و 900 هزار نفر (تقریبا 2 میلیون نفر) جمعیت ایرانی در خود دارد که رتبه نخست جهانی را از نظر وجود تعداد مهاجران ایرانی در خود دارد. آمار جالب دیگر اینکه از این جمعیت چیزی در حدود 850 هزار نفر یعنی حدود نصف جمعیت ایرانی در آمریکا در ایالت کالیفرنیا و عموما شهر لس آنجلس متمرکز است و بنابراین در لیست القاب شهر لس آنجلس، نام “تهرانجلس” نیز دیده می‌شود. کانادا میزبان بیش از 400 هزار نفر ایرانی در خود می‌باشد. آلمان میزبان 319 هزار ایرانی در خود است و به عنوان بهترین مقصد در قاره‌ی اروپا برای مهاجرت شناخته می‌شود. پادشاهی متحده بریتانیا شامل کشورهای انگلیس، اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی ، میزبان بین 100 تا 350 هزار ایرانی می‌باشد. تخمین زده می‌شود که حداقل 120 هزار ایرانی در استرالیا به عنوان مهاجر حضور دارند.براساس یک برآورد، تخمین زده می‌شود که فرانسه، میزبان بیش از 90 هزار ایرانی باشد.کشور امارات متحده‌ی عربی میزبان بیش از 300 هزار نفر ایرانی است. ترکیه که به عنوان کشور همسایه، سالانه میزبان بیش از 2 میلیون توریست صرفا از کشور ایران بوده، به طور تخمینی میزبان 126 هزار ایرانی می‌باشد. کشورهایی مانند، پاکستان، ترکمنستان، افغانستان، ازبکستان، قزاقستان، تاجیکستان و قرقیزستان که یا همسایه و دارای مرز مشترک با ایران بوده و یا بسیار به ایران نزدیک هستند، به طور تخمینی در مجموع بیش از 150 هزار نفر ایرانی را در خود جای داده‌اند. عراق به طور تقریبی میزبان بیش از 110 هزار نفر ایرانی در خود می‌باشد. سایر کشورهایی که دارای جمعیت قابل توجهی از ایرانیان در خود بوده (حداقل 10 هزار نفر) شامل هلند،اتریش ،ایتالیا،دانمارک ،بلژیک ،سوئیس ، نروژ،اسپانیا، فنلاند،نیوزلند،کویت ، مالزی ، نیوزلند ، گرجستان ،هند،قطر،ژاپن ،سوریه ،چین ،روسیه ، لبنان ،تایلند ، قبرس ، مجارستان ، اوکراین ، مصر و لهستان است .

برش قاره ای مهاجرین ایرانی می تواند ترسیم دقیق تری از تعداد و جمعیت ایرانیان مهاجر و خارج از کشور بدست دهد. براساس برش قاره ای آمار زیر را می توان ارائه کرد.  قاره آمریکا 47 درصد و 5 کشور برتر عبارتند از آمریکا، کانادا، برزیل، آرژانتین و مکزیک.قاره اروپا 29 درصد و 5 کشور برتر عبارتند از آلمان، انگلیس، سوئد، فرانسه و هلند.کشورهای عربی و قاره آفریقا 14 درصد قاره آسیا و اقیانوسیه 10 درصد.

به استناد گزارش آمار پراکندگی ایرانیان مقیم خارج از کشور که در سال 1399توسط دبیرخانه شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور منتشر شده است، قاره آمریکا با 47 درصد،اروپا با 29 درصد، حوزه عربی و آفریقایی با 14درصدوآسیا و اقیانوسیه با 10 درصد در مجموع میزبان 4/037/258ایرانی اند. براساس همین گزارش امریکا با1/500/00،کانادا با400/000درحوزه آمریکا،انگلیس ،آلمان و سوئد به ترتیب با 400/000،319/000و116/770 نفر در حوزه اروپا، امارات متحده عربی با 357/000وعراق با 110/920درحوزه عربی و افریقا ،ترکیه و استرالیا به ترتیب با 126/640و 120/000در حوزه آسیا و اقیانوسیه بیشترین جمعیت مهاجرین ایرانی را در خود جای داده اند.

نتایج پیمایش بررسی میل و تصمیم به مهاجرت در میان ایرانیان رصدخانه مهاجرت ایران در سال 1401 ، بیانگر آن است که ، بی ثباتی اقتصادی و اجتماعی در کشور،ناامیدی نسبت به آینده وجود فساد نهادینه شده علت های اصلی مهاجرت دانشجویان ،فارغ التحصیلان ،پزشکان و پرستاران است.همچنین فقدان نظم و قانون مداری در جامعه و دغدغه آینده فرزندان سبب اصلی مهاجرت کارآفرینان و مدیران ارشد ایرانی است. علاوه براین نوسان قیمت ارز،تورم و شرایط اقتصادی و شرایط تحریم هم از علل اصلی مهاجرت مدیران میانی و کارکنان می باشد. شیوه حکمرانی و مملکت داری،کیفیت زندگی بهتر در خارج از کشور،وجود تبعیض های حرفه ای و اجتماعی،سطح حقوق و دستمزد و عدم تناسب آن با هزینه ها و دستیابی به رفاه و امنیت بیشتر هم از دلایلی است که در گروه های مختلف اجتماعی انگیزه مهاجرت را رقم می زند.

سالنامه مهاجرتی ایران در سال 1401 نشان می دهد که در سال هاي 2010 تا 2021 به طور متوسط سالانه حدود 86 هزار ویزا یا اجازه اقامت غیر توریستی برای ایرانیان در اروپا، آمریکای شمالی و استرالیا ترکیه و سایر کشورهای OECD صادر شده است. رتبه دانشجو فرستی ایران در بازه زمانی 2000تا2020از رتبه 26درجهان به رتبه17 تغییر یافته است. همچنین آمريكا، آلمان، ترکیه، کانادا و ایتالیا به ترتيب پنج مقصد اصلی دانشجویان ایرانی در دنیا هستند. تحليل يافته‌هاي گالوپ در سال 2018 حاكي از آن است كه ميل به بازگشت در ميان مهاجران ايراني يك درصد است كه در مقايسه با ميانگين جهاني هفت درصد، فاصله قابل توجهي دارد.

در حوزه کسب و کار ایرانیان در سه سال اخیر (2019 تا نیمه اول 2022) از دو کشور کانادا و انگلستان بیش از 2000 ویزای استارتاپ، کارآفرینی، سرمایه‌گذاری یا خود‌اشتغالی دریافت کرده‌اند.همچنین ایرانیان در 12 سال اخیر سالانه به طور متوسط در حدود 12 هزار ویزا یا اجازه اقامت موقت و دائم کاری در مقاصد آمریکا، کانادا، استرالیا، انگلستان و اتحادیه اروپا دریافت کرده اند.علاوه براین ایرانیان، دهمین ملیت از نظر تعداد یونیکورن‌های تاسیس شده در آمریکا هستند.

ایرانیان در در سال‌هاي 2020 و 2021 اولین مشتریان خرید خانه درترکیه‌ بوده اند. در سال 2022 روسيه و ايران به ترتيب رتبه‌هاي اول و دوم خريد خانه در تركيه را کسب کردند. در سال‌های 2020 و 2021 مجموعا 1661 شركت با مشاركت اتباع ايراني در تركيه تاسيس و درکل 22 میلیون و 190 هزار 63 دلار براي ثبت شركت هزينه شده است.

طبق سرشماری سال ۲۰۱۸آمریکا ۲۹هزارنفر ایرانی در کل بخش بهداشت و درمان آمریکا فعال بوده اند که 24 هزار نفر آنها در مشاغل تخصصی و 5 هزار نفر آنها در مشاغل مراقبتی مشغول به فعالیت بوده اند. در میان آن‌ها هشت هزار نفر پزشک و جراح بوده‌اند که 26 درصد فعالان ایرانی در بخش سلامت آمریکا را تشکیل می‌دهند.

در فصل مهاجرت های اجباری و پناهندگی سال 2022 میلادی، 142 هزار و989 ایرانی در کشورهای مختلف در وضعیت پناهندگی قرار داشتند.  آلمان همواره یکی از مقاصد اصلی پناهندگان ایرانی در سال‌های اخیر بوده است به طوری که در سال 2021 میلادی، حدود یک سوم اتباع ایرانی در وضعیت پناهندگی در جهان در آلمان زندگی می‌کردند.

وسعت و گستردگی دیاسپورای ایرانی آن را تبدیل به ظرفیتی برای شتاب بخشی به فرایندهای توسعه کشور کرده است. با همین نگاه مرکز پژوهش های مجلس در اسفند 1400 با انتشار گزارشی با عنوان “نگاه جمهوری اسلامی ایران به موضوع ایرانیان خارج از کشور”از تقویت ارتباطات علمی ، اقتصادی و فرهنگی ایرانیان خارج از کشور با سرزمین مادری ” برای تامین منافع ملی به عنوان یک سیاست تاکید دارد. متاسفانه علیرغم این ملاحظه مهم برای بهره مندی از ظرفیت دیاسپورای ایرانی ، تاکنون سیاست و قانون اختصاصی در رابطه با ایرانیان خارج از کشور تدوین نشده ،اما به صورت پراکنده در قوانین و سیاست های کلان ابلاغی و سخنان تصمیم گیران کشور ،به آن پرداخته شده است.

بند”ث ” ماده 105قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران 1400-1396،بر ضرورت حمایت همه جانبه از حقوق ایرانیان خارج از کشور و جلب مشارکت آنها در توسعه و پیشرفت کشور تاکید دارد. همچنین سیاست های کلی ابلاغی برنامه های چهارم، پنجم و ششم توسعه ، سیاست های کلی جمعیت و سیاست های کلی علم و فناوری به موضوع بهره مندی از ظرفیت دیاسپورای ایرانی پرداخته اند. حمایت از حقوق ایرانیان ساکن خارج در داخل کشور، توجه به ظرفیت های اقتصادی شهروندان ایرانی ساکن خارج، توجه به بهره مندی از ظرفیت های فرهنگی ایرانیان مهاجر و توجه به مشارکت علمی ایرانیان خارج ازکشور از مولفه های سیاست های کلی ابلاغی درباره بهره مندی از ظرفیت و توانمندی دیاسپورای ایرانی است.علاوه بر اینها نگاه غالب رهبری انقلاب اسلامی به موضوع دیاسپورای ایرانی ، حمایت گرانه است. بارها در بیانات ایشان پرهیز از نگاه تقلیل گرایانه ، پرهیز از نگاه امنیت محور، اهتمام به امور ایرانیان خارج از کشور،جذب مشارکت اقتصادی و توجه به مشارکت سیاسی آنها مورد تاکید قرار گرفته است.

جذب مشارکت اقتصادی ،علمی وفرهنگی دیاسپورای ایرانی به عنوان یک سیاست اصولی می تواند ظرفیت های بی بدیلی را برای شتاب بخشی به فرایند توسعه ایجاد کند.دیاسپورای ایرانی می توانند در عرصه های مختلف مانند سرمایه گذاری، ورود ارز، گردشگری، انتقال دانش و فناوری های تک، ارتقا دانش مدیریتی ، راه اندازی کسب و کار و ایجاد پیوند با بازارهای بین المللی و مهم تر از همه در اصلاح نگاه جوامع میزبان ایرانیان خارج از کشور که سخت تحت تاثیر پروژه “ایران هراسی” نگاهی کج و معوج به ایران دارند، منشاء تحول و نوآوری باشد.به نظرمی رسد با همین رویکرد است که در سیاست های کلی ابلاغی برنامه ششم توسعه و سیاست های کلی جمعیت بر” تشویق ایرانیان خارج از کشور برای حضور و سرمایه گذاری ،ایجاد زمینه های لازم برای جلب سرمایه ، جذب سرمایه ایرانیان خارج از کشور و سرمایه گذاران خارجی با ایجاد انگیزه و مشوق های لازم تاکید شده است.

بر اساس تحقیقات مقدماتی به عمل آمده از سوی مرکز پژوهش‌های مجلس، ثروت ایرانیان مقیم خارج در سال 1386حدود 1300میلیارد دلار و ثروت ایرانیان مقیم امریکا به تنهایی بالغ بر 900میلیارد دلار بوده است .  این برآورد در سال 1394 به حدود 3تا 4 هزار میلیارد دلار افزایش یافته که حدود 10برابر تولید ناخالص داخلی ایران و نزدیک به 4 برابر کل درآمدهای نفتی ایران در طول یکصد سال گذشته است. تخمین زده می‌شود که در امریکا ثروتی که توسط ایرانیان خارج از کشور مدیریت می‌شود، بیش از 2 هزار میلیارد دلار است. فقط در سال 1390ایرانیان ساکن آمریکا حدود 400 میلیارد دلار در خارج از ایران سرمایه‌گذاری کرده‌اند که تقریباً معادل تولید ناخالص داخلی ایران است (فایننشال تریبون، .2016) با نگاه به این آمارها که هرساله روبه افزایش است، می توان به جایگاه برجسته علمی،فناورانه،اقتصادی و اجتماعی ایرانیان مهاجر پی برد. بی شک هر کشور برای بهره مندی از چنین سرمایه ای تردید نخواهد کرد. به باورم ایران ، تاکنون ،از این سرمایه عظیم در فقدان سیاست گذاری مناسب و اجماعی و ساختارهای مدیریتی ناکارآمد ،در مسیر توسعه خود استفاده مناسب را نکرده است. شوربختانه این تعلل و غفلت ملی در حالی اتفاق افتاده است که ساختار و قابلیت مناطق آزاد به ویژه کیش در دسترس بوده و هست و به باورم در این میان تنها حلقه مفقوده به حوزه سیاست گذاری برمی گردد. 

به نظرم حتی یک روز تاخیر در ایجاد شرایط مناسب برای بهره مندی از چنین فرصتی قابل توجیه نیست و سیاست گذاران باید با اتخاذ و اعلام سیاست مناسب و اعتماد سازی با جامعه ایرانیان مهاجر در بهره مندی از این ظرفیت با اعلام منطقه آزاد تجاری صنعتی کیش به عنوان “منطقه آزاد انسانی” گام ملی و بلندی برای ایجاد ارتباط بین دیاسپورای ایرانی و سرزمین مادری بردارند.

عنوان ” منطقه آزاد انسانی ”  از برادر گرامی ، موسس و مدیرعامل اسبق خبرگزاری دانشجویان ایران( ایسنا) دکتر ابوالفضل فاتح وام گرفته شده است.

 

مطالب مرتبط