مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

دو دشمن نوین هند و امريكا و بستر سازی برای اتحاد استراتژیک

اشتراک

اکبر جمالی

پژوهشگر و کارشناس مسائل هند

اگر بخواهیم که منحنی روابط هند و امریکا را ترسیم کنیم این منحنی که در طول جنگ سرد سعی با شیب متمایل به اتحاد شوروی از امریکا بیش از حد دور نشد پس از پایان جنگ سرد تا امروز این منحنی در جهت عکس جنگ سرد در حال حرکت است و اکنون هند در نزدیک ترین رابطه با امریکا پس تاریخ استقلال این کشور است.

هندی ها که روزگار درازی مستعمره ی بریتانیا بودند از آن روزگار همچنان تلاش داشته اند که بریتانیا را همه گونه الگوی خود قرار دهند. آنان در سیاست خارجی نیز چنین الگویی را با جدیت دنبال می کنند. هند در سالهای جنگ سرد ناخواسته به سوی شوروی سوق داده شد و دلیل اصلی آن هم حمایت امریکا از پاکستان برای ایجاد کمربند سبز در اطراف اتحاد جماهیر شوروی کمونیستی بود. اما اکنون که رابطه ی امریکا با پاکستان در حال فروپاشی است و اتحاد شوروی دیگر در کار نیست دیگر مانعی در جهت نزدیکی هر چه بیشتر هند و امریکا نمانده است. ضمن اینکه هر دو اینک دو دشمن مشترک جدید نیز دارند. چین و اسلام گرایی.

هند و امریکا مشترکات بسیار زیادی دارند. هر در نظام های سیاسی فدرالی دارند که مبتنی بر چند فرهنگی ، سکولاریسم، دموکراسی و آزادی بیان است. بنابراین هر دو ارزش های مشترکی را نمایندگی و  دفاع می کنند. هر دو روزگاری مستعمره ی بریتانیا بوده اند و زبان انگلیسی را از آن به ارث برده اند. از آنجا که  در هر دو کشور فرهنگ های گوناگون به هم آمیخته است شکاف حزبی مشابهی نیز در هر دو کشور وجود دارد. در هند دو جزب بهاراتیا جاناتا (بی جی پی) و کنگرس، و در امریکا دو حزب جمهوری خواه و دمکرات.

در هند حزب بهارتیا جاناتا که حزب راست هند است هند را سرزمین مقدس هندو ها می داند که دیگران  همچون مسلمآنان، پارسی ها، مسیحی ها، و دالیت ها و همه ی دیگر اقلیت ها یا به ان وارد شده اند یا با رویگردانی از دین هندو دین دیگری اختیار کرده اند و در نتیجه به کشور وفادار نبوده اند. از آنجا که دین هندو بر اساس نظام کاستی یعنی طبقاتی جامعه را تقسیم می کند طبقه برهمنان که پیشوایان دینی هستند آریایی های اصیل خوانده می شوند. این برهمنان خود را از اقوام هند و اروپایی می دانند و احساس نزدیکی به غرب یعنی سفید پوستان اروپایی دارند. از این رو حزب حاکم بر هند با چنین ایدئولوژی با حمایت از طبقه ی ثروتمند در پی آزاد کردن هر چه بیشتر اقتصاد و نزدیک تر شدن هر چه بیشتر به غرب و امریکا است. در امریکا نیز حزب جمهوری خواه در انتخابات اخیر با ظهور چهر ه ای چون ترامپ هر چه بیشتر خود را شبیه حزب بهاراتیا جاناتا ی هند می بیند. بنابراین در هند حزب بهارتیا جاناتا بیش از حزب کنگره که حزب اقلیت های هند است و از اقتصاد سوسیالیستی حمایت می کند، به امریکا نزدیک است. و همچنین حزب بهاراتیا جاناتا در امریکا بیشتر به حزب جمهوری خواه نزدیک است تا حزب دموکرات.  در سالهای پس از استقلال هند تا امروز در بیشتر مواقع حزب کنگره که پیشوای آنها ماهاتما گاندی و نهرو بوده است بر قدرت بوده است. آتل بیهاری واچپایی و نارندرا مودی تنها نخست وزیران هند از حزب بی جی پی بوده اند.

حزب کنگره در هند که حزب اقلیت های غیر هندو و همچنین طبقات پایین و روشنفکران چپ است نگاه متفاونی به غرب سفید پوست ، آمریکای ثروتمند دارد و در امریکا حزب دمکرات را بیش از حزب جمهوری خواه می پسندد. استدلال اصلی طرفداران رابطه با امریکا که بیشتر از حزب راست باهارتیا جاناتا هستند این است که از آنجا که امریکا که قدرت بزرگ و ثروتمند است رئالیسم سیاسی حکم می کند که ما به امریکا نزدیک شویم. هند نیازمند سرمایه و تکنولوژی و اموزش است و امریکا می تواند همه ی انرا در اختیار ما بگذارد. با این حال برخی استدلال های ایدئولوژیک هم در محافل این حزب وجود دارد که اساس ان بر ضدیت هندویسم و اسلام است. از نظر این گروه هند باید به جنگ امریکا علیه « تروریسم اسلامی» کمک کند و از این تظر هند و امریکا متحدان طبیعی هستند. از سوی دیگر از آنجا که تبار هندو های واقعی از نظر این گروه اقوام سفید پوست اریایی هستند این پیوند با ید هر چه بیشتر حفظ شود. مساله ی مهم دیگر رشد چین و خطر آن برای هند است که ناسیونالیست های بی جی پی را به فکر نزدیکی هر چه بیشتر به آ مریکا انداخته است. از نظر بی جی پی چین و اسلام مهمترین تهدید علیه هند هستند و امریکا در حال حاظر در حال جنگ با هر دو بنابراین باید به  امریکا این« متحد طبیعی » پیوست.

مخالفان گسترش رابطه به امریکا که هسته ی مرکزی آن ها روشنفکران حامی حزب کنگره و روشنفکران اقلیت ها مثل دالیت ها و مسلمآنان و طبقات پایین جامعه هستند از آنجا که به شدت تحت تاتثیر اندیشه های چپ هستند امریکا را یک دولت امپریالیست کاپیتالیست می دانند که گسترش رابطه با آن به معنای تاراج هند و فربه شدن طبقه ی بورژوازی کمپرادر هندی است.  بسیاری از این طبقات پایین اجتماعی هند هر آنچه را که دارند را مدیون همین حمایت های محدود دولت و سیاست شبه سوسیالیستی حزب کنگره از اغاز استقلال تا امروز ، هستند بنابراین سیاست نزدیک شدن هند به امریکا اگر به معنای گسترش اقتصاد ازاد و کاهش حمایت دولت باشد برای آنان مساله ی مرگ و زندگی است.

  احزاب امریکایی نیز متقابلا چنین نگاهی به این دو حزب  اصلی هند دارند. بنابراین بهترین رابطه ی امریکا و هند هنگامی است که در هر دو کشور احزاب راست باهاراتیا جاناتا و جمهوری خواه بر کار باشند. و از آنجا که اکنون در هند پس از مدتها حزب بی جی پی به قدرت رسیده و در امریکا هم جمهوری خواهان در کنگره اکثریت را دارند و اوبا در حال رفتن است فصل گسترش روابط امریکا و هند از منظر تحلیل سیاست داخلی دو کشور است.

مهمترین بازیگرانی که رابطه ی امریکا و هند را به دقت در زیر نظر دارند چین، روسیه و  پاکستان است. این رابطه و کم کیف آن برای ایران نیز بسیار حائز اهمیت است. مهمترین مساله ژئوپلتیک اخیر که تاثیر مستقیم بر رابطه ی هند و امریکا دارد مساله ادعای مالکیت چین بر دریای چین جنوبی است. هند و امریکا هر دو دو رقیب اگر نگوییم دشمن چین هستند. اکنون که هند ادعای مالکیت بر دریای چین جنوبی و منابع آن کرده و در نتیجه قصد کنترل مهمترین مسیر آبراه بین المللی اینده را دارد هر دو کشور تصمیم گرفته اند تا یک تاوگان نظامی مشترک به دریای چین جنوبی بفرستند. بنابراین برای اولین بار رابطه ی امریکا و هند به سطح دو متحد استراتژیک در حال ارتقا یافتن است. امری که تاکنون بی سابقه بوده است. در این میان روسها که متحد و یاور هند در دوران جنگ سرد بوده اند اکنون تنها نظاره گر این نزدیکی امریکا و هند هستند و برای گسترش رابطه تنها باید به فروش اسلحه قناعت کنند. آنهم در زمانی که دوباره حزب کنگره بر سر کار بیاید.  پاکستان با سعی دارد هر چه بیشتر به چین و روسیه و ایران نزدیک شود تا بتواند جلو گسترش قدرت هند را بگیرد.

گسترش رابطه ی امریکا و هند برای ایران نیز بسیار مهم است چرا که هندی ها خریدار مهم نفت ایران هستند. اما از نظر استراتژیک هم گسترش نفوذ هند در افغانستان و آسیای مرکزی، از آنجا که هند در سایه ی دیگران در پی چنین نفوذی است – و از هم اکنون آغاز شده است تهدیدی مستقیم علیه منافع ایران در این کشور ها است.

روابط امریکا و هند در حال گسترش است و مهمترین دلیل آن هم گسترش قدرت چین است. هر چه چین قدرت مند تر شود این دو بیشتر به هم نزدیک می شوند. مساله ی مهم دیگر آینده پاکستان و اسلام سلفی بر خواسته از آن است که تا هنگامی که چنین تهدیدی وجود داشته باشد یا پنداشتن چنین تهدیدی  سیاستگذاری شود هند و امریکا به هم نزدیک تر خواهند شد.

واژگان کلیدی: روابط امریکا و هند، روابط ایالات متحده و هندوستان، آینده ی روابط امریکا و هند، روابط واشنگتن و دهلی نو، دو دشمن نوین هند و امريكا ، اتحاد استراتژیک هند و امریکا

مطالب مرتبط