مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

دشواری ها و دستاوردهای زنان عربستان در آموزش

اشتراک

نگار نجفی

مرکز مطالعات بین المللی صلح – IPSC

بیان رخداد
عربستان را می توان با توجه به درآمدهای بالای حاصل از صادرات نفت ثروتمندترین کشور خاورمیانه برشمرد.غربی ها این کشور را با عنوان سرزمین سنت های کهن می شناسند سرزمینی که در کنار ثروت سرشار نفت از حیات بدوی زنان حکایت دارد.زنانی که در قالب یک خدمتکار،سوژه جنسی ، ناقص العقل و بینوا در جامعه ظاهر می شوند و از انواع تبعیض های جنسی رنج می برند.تصویر مردی که در کلاس خالی و خطاب به صندلی ها تدریس می کند محدودیت های زنان سعودی را در مورد تحصیل و آزادی حضور در اجتماع نمایان می سازد. دختران در حالی که در خانه های پدری محبوس شده اند از حضور در کلاسی که معلم آن مرد است محروم می شوند و همچنان در زیر سایه پدرسالاری به زندگی خود ادامه می دهند.تداوم این محرومیت ها از زندگی اجتماعی در دنیای امروز این پرسش کیفی و علمی را پیش می کشد که زنان عربستانی در عرصه آموزش در چه وضعیتی قرار دارند و دشواری ها و دستاوردهای آنها طی پنج سال اخیر چه مواردی بوده است؟
برای یافتن این پرسش به مقالاتی از مجله “بین المللی آموزش” و سلسله گزارش سازمان برنامه ریزی و توسعه ملل متحد(UNDP) در باب ” زنان و عرصه عمومی عربستان سعودی” رجوع کرده ایم. گفتنی است در برابر شرایط افزایش محافظه کاری در عربستان، آموزش یک حوزه نابرابر جنسیتی است که برای برخورد با آن باید تلاش بسیار شود. از آنجا که زنان هر کشوری نیروی اجتماعی پر تعداد و موثری محسوب می شوند، تنها در صورت آگاهی و سازماندهی می توانند معادلات موجود را تحت تاثیر قرار دهند. لذا آموزش مهمترین فرایندی است که می تواند ضمن تدارک آگاهی، زمینه را برای سازماندهی اجتماعی، جنسیتی فکری و سیاسی مهیا سازد.
تحلیل رخداد
دشواری های زنان عربستان در آموزش
کشور عربستان در سال 1932، یعنی تنها 14سال پس از پایان جنگ اول جهانی توسط عبدالعزیز عبدالرحمن آل سعود به عنوان یک کشور مستقل معرفی شد. طی هشتاد سال گذشته همواره بر اهمیت انرژیک عربستان از یکسو و بر نیاز استراتژیک غرب به انرژی آن کشور، از سوی دیگر، افزوده شده است. عربستان با دارا بودن حدود 365 میلیارد بشکه نفت سهل الوصول،26 درصد ذخایر قطعی نفت جهان را در اختیار دارد و امروزه با صدور حدود 9 میلیون بشکه نفت در روز، مهمترین صادرکننده نفت جهان محسوب می شود. این امر نیاز غرب را به انرژی این کشور نشان می دهد، نیازی که سبب شده است تا غربیان نسبت به آنچه بر زنان می گذرد، اغماض کنند. سلاطین سعود هم، همواره از شرکای غربی خود خواسته اند تا در امور داخلی و سنن جاری آن کشور مداخله نکنند و فقط به خرید نفت و صدور کالاهای مورد نیاز شهروندان سعودی اکتفا نمایند. لیکن این پیوند راهبردی سبب نشده است تا فعالان امور زنان در مجامع جهانی نسبت به وضعیت ویژه زنان عربستانی بی تفاوت بمانند. بر اساس گزارش مجله بین المللی آموزش و دیگر گزارشات سالیانه UNDFP در باب آموزش در خاورمیانه می توان دشواری های زنان در عربستان سعودی را به ترتیب زیر برشمرد:
1. زبان دانش دینی
گروه های مرجع از قبیل علمای دینی و حکام سیاسی و خانواده های عربستان، آموزش را صرفا در یادگیری احکام دینی خلاصه کرده اند. بر این اساس مردان و زنان موظفند کتاب، حدیث و سنت را به حافظه خود بسپارند و چندان در پی خواندن و نوشتن نباشند. در دهه 1990 میلادی ملک فیصل و همسر وی عفت درصدد برامدند مدارس و کالج های ویژه زنان و دختران بنا نهند. آن دو موفق شدند در شهرهای ریاض،جده، مدینه و مکه مدارس دخترانه و رشته دانشگاهی آنان را پایه گذاری کنند. دانشگاه سلطان عبد العزیز دانشکده هایی در شهر مدینه دارد که در آنها برای زنان و مردان،رشته هایی همچون ریاضیات، زیست شناسی، پزشکی و علوم انسانی تدریس می شود. دانشگاه ام القرا در مکه به زنان اجازه داد که در تمام حوزه های تحصیلی به استثنای رشته هایی همچون تربیت بدنی، قضاوت و اقتصاد اسلامی  به تحصیل بپردازند. همچنین دوره های آموزشی سوادآموزی برای زنان مسن تر در حال ارائه می باشد.آمار نشان می دهد که در سال 1990 زنان 49 درصد از کل ثبت نام های دوره لیسانس در دانشکده ها و دانشگاه های عربستان سعودی را به خود اختصاص داده اند.با این همه سهم بودجه های تصویب شده برای تحصیل زنان 18 درصد آن مقداری است که برای مردان در نظر گرفته شده است. زنان هنوز اجازه تحصیل در رشته هایی همچون مهندسی و حقوق را نداشته و به خدماتی نظیر استفاده از برخی کتابخانه ها و مراکز تفریحی دسترسی کامل ندارند. این در حالی است که بخش قابل توجهی از خانواده ها به دلیل استیلای دینی در جامعه عربستان فرزندان خود را برای تحصیل به کشورهای لبنان ،مصر، اردن و سوریه می فرستند. به رغم گسترش رشته های دانشگاهی و مدارس دخترانه،سنن دیرپای بومی همچنان تداوم دارند،در هر مدرسه ای نگهبان دینی حضور دارد که ماموریتش برگزاری مناسک دینی و جلوگیری از ارتکاب مضامین ضد دینی است.جامعه سنتی عربستان حاضر نشده است قواعد را به گونه ای ترمیم نماید که آموزش زنان در محیطی برابر صورت گیرد ،سیاست تبعیض جنسی دولت عربستان تسهیلاتی را در اختیار زنان گذاشته است که در سطح پایین تری نسبت به تسهیلاتی است که در اختیار همتایان مرد آنها قرار دارد.
2. متون آموزشی
متون درسی دانش آموزان عربستانی به سه دسته تقسیم می شوند:
_ مسائل علمی مانند ریاضات شیمی آمار که هدف آنها شناخت ذهنی و عینی طبیعت است
_ مسائل اجتماعی مانند اصالت سنت، جایگاه قبیله نجد در نجات عربستانیها از جنگ های قبیله ای و نقش سلطنت سعودی ها در تدارک رفاه عمومی و سعادت مسلمین
_مسائل دینی مانند متون قرآنی، حدیث، سنت و تاریخ تحولات اسلام
دانش آموزان دختر پس از گذراندن 12 سال در آزمون ورود به دانشگاه شرکت می کننند و در رشته های مختلف داوطلب می شوند.طبق نظر سنجی الکتب در جامعه آماری 519 نفری،79  درصد پاسخگویان تحصیل و آموزش را بر ازدواج ترجیح داده اند،70درصد مردان هم به ازدواج با دختران تحصیل کرده پاسخ منفی داده اند و حدود 80 درصد این جامعه آماری نگاه اعتراض آمیزی به تبعیض زن و مرد داشته و خواهان رفع آن بوده اند. بنابراین استیلای رفتار سنتی بر آموزش و نیز عدم آمادگی جامعه برای پذیرش اجتماعی و حرفه ای زنان تحصیلکرده دو مانع کلیدی هستند که پروژه آموزش در عربستان را عقیم ساخته اند.
دستاوردهای زنان عربستان در آموزش
در جامعه سنت گرای عربستان سعودی نقش زنان در آموزش به جای آنکه همچون ابزاری در جهت دگرگونی اجتماعی عمل کند،به مثابه نیرویی در جهت سنت گرایی جلوه گر می شود.در این حالت آموزش و پرورش از طبقه حاکم و ساختارهای جنسیتی حمایت می کند و جای پای آنها را مستحکم تر می نماید و در این راه از مکانیسم های کنترل و انتظارات اجتماعی سیاسی استفاده می شود.هر چند به رغم همه دشواری های مزبور طی دو دهه اخیر دگرگونی های مهمی در عرصه اجتماعی عربستان رخ نموده و همین امر موقعیت زنان آن کشور را دچار تغییراتی ساخته است.حضور انبوه و سنگین نیروهای نظامی غربی در عربستان،رونق شبکه های ماهواره ای بویژه الجزیره که برای اولین بار سنت های عربی را با سنن بقیه مناطق جهان مقایسه نموده است و مهمتر از همه دسترسی آسان و ارزان و سریع زنان به سواد سیاسی و تحصیلات عالیه،همگی حکام عربستان را وادار کرده اند تا از مواضع محافظه کارانه پیشین عدول کرده،منزلت و وزن اجتماعی زنان را بپذیرند.اکنون در همه مناطق جهان عرب،بیسوادی 50درصدی زنان عربستان، ممنوعیت صدور شناسنامه و گذرنامه برای زنان، ممنوعیت فعالیت هنری و تحصیل و تدریس در برخی از رشته ها ،جملگی وجهه عربستان را مخدوش ساخته است.اما بطور کلی تقلای زنان عربستان و همسو شدن آن با فشارهای رسانه ای و حقوقی و بین المللی سبب شده است زنان سعودی دستاوردهای محدود اما مهمی بدست آورند که از مهمترین آنها می توان به محدود و مخفی شدن مجازات اعدام و قطع جوارح،گسترش شبکه های ارتباطی و کالج ها و دانشگاه های زنانه اشاره نمود.عربستان با توان مالی خود که از درآمدهای نفتی حاصل می گردد دانشگاه ها و اماکن آموزشی متناسبی تاسیس نموده است و برآورد می شود که میزان بیسوادی زنان در سال 2015 به حداکثر 10درصد برسد.این در حالی است که همه کشورهای عربی به استثنای یمن و افغانستان از نظر سواد زنان در وضعیت مناسبتری قرار دارند.
دورنمای رخداد
در عربستان هنوز سنت ها و باورهای نادرست حتی در جامعه تحصیلکرده به چشم می خورد. مردان تمایل کمتری به ازدواج با زنان تحصیلکرده دارند،چراکه این قبیل زنان ممکن است در تامین بودجه خانه نقشی داشته باشند و اقتدار مردان را زیر سوال ببرند. هنوز فرهنگ سازی برای رفع و حل این قبیل دیدگاه ها دیده نمی شود و سنت های جا افتاده موید سلطه جنس مذکر می باشد.هر چند که انتظار می رود با گسترش دامنه و تعمیق تغییرات در جهان عرب، نظم اجتماعی عربستان دچار تحول بی سابقه ای شود و همسو شدن تحول خواهی از درون با امواج جهانی،روزبروز دایره حضور و نفوذ محافظه کاران مردسالار را تنگ تر سازد. عربستان که اگر بخواهد در برابر این روند جهانی دوام بیاورد، باید تحصیل و آموزش زنان را در همه زمینه ها به یک اولویت تبدیل سازد.

مطالب مرتبط