مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

جمهوری اسلامی ایران مرکز صف‌بندی‌های جدید در نظام بین‌الملل

اشتراک

محمد سلطان پور

پژوهشگر روابط بين الملل

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC

 

حضور دونالد ترامپ به عنوان رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا بیش از آنکه حضور یک رئیس‌جمهور جمهوری‌خواه در مسند ریاست جمهوری این کشور باشد بیانگر تحولات ساختاری و پررنگ شدن صف‌بندی‌های مبهم در نظام بین‌الملل است. بر این مبنا تحولاتی که در دوران جورج بوش و اوباما در نظام بین‌الملل آغاز شده بود و همچنان با توجه به خط‌مشی عمومی ایالات متحده در جهت حفظ نظم لیبرال نظام جهانی تداوم می یافت به شکل گسترده‌ای دستخوش تغییر شده است.

رشد اقتصادی سریع و بدون وقفه جمهوری خلق چین طی دهه‌های گذشته و تبدیل‌شدن به دومین قدرت اقتصادی پس از ایالات متحده و همچنین قدرت گیری سیاسی پوتین در روسیه و بازگشت این کشور به عرصه معادلات بین‌المللی ایجادکننده رشته‌ای از تحولات بود که با حضور دونالد ترامپ به عنوان رئیس‌جمهور ایالات متحده تکمیل شد.

چین برخلاف جماهیر شوروی سابق، قیدوبندهای ایدئولوژیک را از روند تولید اقتصادی باز کرده است و این امر در طولانی‌مدت موجب شده است که چین در روندی روبه رشد و آهسته تبدیل به ضرورت امنیتی ایالات متحده آمریکا به عنوان چالش گر نظم جهانی به رهبری ایالات متحده باشد بااین‌حال دوران دو رئیس‌جمهور قبلی خصوصاً اوباما با غفلت عامدانه از قدرت گیری چین همراه بوده است تا همچنان به اثربخش بودن تئوری‌های کارکردی و لیبرال امیدوار بمانند بااین‌حال حضور ترامپ به عنوان رئیس‌جمهور بیانگر لبریز شدن این جام خویشتن‌داری است.

دونالد ترامپ با حضور در کاخ سفید هم از جهت اقتصادی با گرایش به سیاست‌های حمایت گرایانه و تعیین تعرفه‌های سنگین بر کالای وارداتی و همچنین شروع یک جنگ تجاری با چین عزم خود را برای تضعیف پایه‌های اقتصادی این کشور نشان داد و البته این امر بیش از آن نشان‌گر ترس ایالات متحده از قدرت گیری نظامی و امنیتی جمهوری خلق چین است. تلاش ترامپ برای تضعیف اقتصادی چین در راستای تلاش این آمریکا برای مهار امنیتی و نظامی چین است. موضوعی که در جنگ سرد هم از سوی ایالات متحده صورت گرفته است.

بااین‌حال تفاوت‌های بارزی میان شرایط جنگ سرد و وضعیت کنونی وجود دارد، اول شکل اقتصاد چین که پویا و رقابتی در حال رشد است، دوم همکاری نزدیک سیاسی و امنیتی روسیه و چین که در دوران جنگ سرد قطع شده بود، سوم تغییرات عمده در ساختار هویتی روابط بین‌الملل و گرایش مجدد دولت‌ها به ملی‌گرایی و در نهایت نزدیکی جمهوری اسلامی و جریان همراه با آن در منطقه خاورمیانه با این دو کشور.

خروج ترامپ از معاهدات بین‌المللی خصوصاً معاهدات امنیتی و نظامی و همچنین افزایش بودجه نظامی این کشور بیانگر صف‌بندی‌های جدید امنیتی در روابط بین‌الملل است بااین‌حال رفتار ترامپ هماهنگی لازم در حوزه امنیت جمعی ذیل ناتو را برای کشورهای غربی تضعیف کرده است و این امر موجب شده است تا دولت‌های اروپایی به دنبال ایجاد امنیت از طریق بالا بردن توان نظامی ملی باشند. بااین‌حال همچنان اروپا در موازنه جدید در کنار ایالات متحده قرار خواهد گرفت.

بلوک امنیتی ایالات متحده و انگلستان و حضور مشروط اروپا در منطقه خاورمیانه هم تداوم خواهد یافت. اسرائیل به عنوان بازوی امنیتی ایالات متحده در خاورمیانه همچنان نقش خود را حفظ خواهد کرد و از سوی دیگر با همراهی کشورهای عربی تکمیل خواهد شد. از سوی دیگر چین و روسیه روابط خود را طی ماه‌های آینده بیش‌ازپیش گسترش می‌دهند و عمق این روابط با همسویی در سیاست خارجی کاملاً آشکار خواهد شد، باید منتظر وتوهای هماهنگ چین و روسیه در سازمان ملل باشیم که به عنوان ارسال پیامی آشکار به سیاست مهار آمریکا استنباط می‌شود.

با توجه به تلاش ناتو برای گسترش در مرزهای شرقی روسیه و همچنین در ضلع جنوبی در خاورمیانه و همچنین تلاش‌های آمریکا در شرق آسیا برای مهار چین و دخالت‌های این کشور در هنگ کنگ و تایوان، ایران به عنوان مهره اصلی امنیتی برای چین و روسیه در طولانی‌مدت مورد توجه قرار می‌گیرد. بر این مبنا علاوه بر منابع عظیم ایران که برای تداوم رشد اقتصادی چین حیاتی است، کاهش قیمت ریال ایران را تبدیل به نقطه مناسبی برای سرمایه‌گذاری تولیدی از سوی چین خواهد کرد.

با توجه به این وضعیت چین و روسیه به زودی به سمت ایجاد ترتیبات امنیتی و نظامی برای حفظ جمهوری اسلامی در برابر فشار حداکثری ایالات متحده خواهند رفت و همکاری نظامی مثلث ایران، روسیه و چین به زودی وارد مرحله تازه‌ای خواهد شد. اتفاق مهم در میان‌مدت تضعیف جدی دولت‌های عربی همراه با ایالات متحده و احتمالاً تغییر وضعیت امنیتی اسرائیل از تهاجم به تدافع خواهد بود مگر آنکه دولت‌مردان اسرائیل به دنبال ایجاد یک بازی تقابلی جدی در کوتاه‌مدت باشند. در ادامه هم ترکیه‌ی اردوغان دیگر ادامه توان بازی دوگانه کنونی را نخواهد داشت و احتمالاً به زودی سیاست‌های مشخص‌تری را اتخاذ خواهد کرد.

آنچه در حال حاضر در حال رخ دادن است پیش‌بینی‌هایی است که مکتب واقع‌گرایی به شکل مشخص در روابط بین‌الملل بر آن تأکید کرده است و بازی حاصل جمع صفر با ظهور قدرت‌های جدید در عرصه روابط بین‌الملل مجدداً به عرصه روابط بین‌الملل بازگشته است، نظم لیبرال ناشی از هژمونی ایالات متحده که طی دهه گذشته تضعیف شده بود با حضور دونالد ترامپ پایان یافته است و ایالات متحده دیگر نه به عنوان رهبر نظام بین‌الملل بلکه به عنوان بازیگری موازنه گر و رقابت‌جو در جهت حفظ امنیت حرکت می‌کند.

این امر به سرعت موجب نظامی‌تر شدن و تجهیز بیش‌ازپیش کشورها خواهد شد، چین و روسیه علاوه بر حوزه نظامی و امنیتی در حوزه مالی و فناوری اطلاعات هم به دنبال سیستم‌های جایگزین خواهند بود. در این میان جمهوری اسلامی با تحولات جدید پس از دوره چند ساله جاری که با حضور ترامپ و فشار حداکثری آمریکا همراه بوده است مجدداً تلاش برای تغییرات ساختاری در منطقه را ادامه خواهد داد.

واژگان کلیدی: جمهوری اسلامی ایران, مرکز, صف‌بندی, جدید , نظام بین‌الملل, محمد سلطان پور

مطالب مرتبط