مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

تناقض های موجود در سیاست خارجی ترکیه

اشتراک

پیمان وهاب پور

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

بیان رخداد

ترکیه کنونی جایگاه خود را به لحاظ اقتصادی و سیاسی مدیون سیاست خارجی فعال خود می باشد. حزب عدالت و توسعه به رهبری اردوغان نشان داد که بازیگری فعال در سطح بین المللی و منطقه ای تا چه حد می تواند در رشد داخلی یک کشور تأثیر گذار باشد. این کشور به رشد اقتصادی قابل قبولی دست یافته و صنایع مختلف آن اعم از توریسم، صنایع سنگین، نساجی، کشاورزی و … رشد شتابزده ای را تجربه کرده است. اما آیا این سیاست خارجی فعال به صورت همگن و منسجم پیگیری می شود؟ آیا اجزاء و عناصر سیاست خارجی ترکیه در ارتباط وثیقی با یکدیگر قرار دارند؟ آیا می توان تناقض هایی را در این سیاست خارجی احصاء کرد. فرضیه این نوشتار این است که به رغم نقاط قوتی که در سیاست خارجی ترکیه در چند سال اخیر وجود داشته، اما تناقض هایی را نیز دامن زده است که در آینده می تواند هویت این کشور را برای بازیگران منطقه ای و بین الملل غیر قابل پیش بینی نماید. در ادامه به بررسی این نقاط تناقض می پردازیم.

کلید واژه: سیاست خارجی ترکیه، سوریه، عراق، برنامه هسته ای ایران، انسجام سیاسی

تحلیل رخداد

1. سیاست خارجی ترکیه در برابر ایران

در سال‌های اخیر روابط ایران و ترکیه رو به گسترش نهاده است. ثبات نسبی حاکم بر روابط ایران و ترکیه باعث مرتفع شدن سوءتفاهم‌ها و ایجاد زمینه‌ای مناسب برای اعتمادسازی دوجانبه شده است. همکاری‌های دو کشور ایران و ترکیه در حوزه‌های سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی گسترش یافته و همکاری‌های درازمدت آتی در عرصه‌های امنیتی، مبارزه با تروریسم و احداث خطوط لوله انتقال گاز طبیعی، مدنظر دو طرف است.

ترکیه با اتخاذ رویکرد سازنده در قبال ایران و به ویژه پرونده هسته ای کشورمان نشان داد که به عنوان همسایه، می تواند در کاهش تنش های میان جمهوری اسلامی ایران و غرب، نقش مثبتی را ایفا نماید. این کشور با پیگیری روندهای مذاکره محور، تلاش نمود حوزه تهدیدات و تنش ها را از مرزهای غربی خود دور سازد. بدون تردید تلاشهای ترکیه در به ثمر رسیدن بیانیه تهران، شاخصی بود که این امر را تأیید می کرد. اما ترکیه از سویی دیگر به اقداماتی دست زد که با سیاست خارجی وی در قبال کشورمان مطابقت نداشت. اولین اقدام این کشور را می توان استقرار سامانه دفاع موشکی در کوره جیک ترکیه قلمداد کرد. این اقدام که برخاسته از سیاست فرامنطقه ای ترکیه به ویژه در ارتباط با سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) بود، در تناقض با سیاست منطقه ای این کشور یعنی نگاه به شرق و تمرکز بر حوزه منطقه ای خاورمیانه و شمال آفریقا می باشد. به همین دلیل واکنش های شدیدی نیز در کشورمان به این موضوع صورت گرفت و ترکیه را هدف انتقادهای شدیدی قرار داد. افزایش سطح همکاریهای ایران و ترکیه در حوزه های سیاسی و اقتصادی و حتی فرهنگی منوط به داشتن تصویری منسجم و یکنواخت از طرف مقابل است. تلون گفتمانی و تنوع رفتاری می تواند به عنوان آسیبی برای روابط دو کشور باشد که به نفع ایران و ترکیه و منافع منطقه نیست. به همین دلیل است که قبل از اجلاس استانبول زمزمه هایی از بی میلی ایران برای انجام مذاکرات در این کشور شنیده می شد. نگاه ترکیه به جمهوری اسلامی ایران بیش از آنکه از نگاه ایدئولوژیک و یا هویت محور نشأت گرفته باشد، از منافع اقتصادی و نگرانی های امنیتی و سیاسی متأثر است. در حالی که در خصوص جمهوری اسلامی ایران، خلاف موضوع مصداق دارد و مقامات کشورمان به ترکیه به عنوان یک موازنه گر و قدرت اسلامی می نگرند که در صورت نزدیکی به کشورهای اسلامی می تواند در برابر تهدیدهای غرب موثر واقع شود. اما ترکیه نشان داده که به رغم سیاست خارجی شرق ـ محور خود، به چیزی بیش از منافع امت اسلامی یا هویت خاورمیانه ای می اندیشد و آن نیز ارتقاء جایگاه و موقعیت بین المللی و تحکیم پایه های اقتصادی است تا هر چه زودتر این کشور را به دایره 10 اقتصاد برتر نزدیک سازد. هر چند این کشور در برخی مواقع تلاش دارد که عناصر هویتی خود را نیز در ارتباط با کشورهای اسلامی دخیل سازد، اما آنچه تأثیر نهایی را بر رفتار ترکیه می گذارد، ثبات سیاسی ـ اقتصادی این کشور می باشد.

2. سوریه جولانگاه تضادهای سیاست خارجی ترکیه

هر چند سیاست خارجی اردوغان در قبال سوریه در قبل از ایجاد بحران در این کشور بسیار سازنده بود، اما می توان این تناقض رفتاری را در سوریه نیز مشاهده کرد. بعد از پیروزی اردوغان، ترکیه درصدد بود تا مشکلاتش را با سوریه حل کند و در این راستا تلاش مضاعف و بی‌وقفه‌ای را آغاز کرده بود و بدون توجه به مخالفت امریکا با این مسئله، وارد مذاکره با سوریه شده است. اما بحران در سوریه دو مرحله از سیاست خارجی را برای ترکیه رقم زد. در وهله اول ترکیه نگاه واقع بینانه ای را اتخاذ کرد و در تلاش بر آمد تا نقش یک میانجی بی طرف را میان نیروهای اپوزیسیون و دمشق برقرار نماید. اما با گسترش بحران این کشور به سمت رادیکالیسم پیش رفت و سویه های انتقادی خود را به برخورد تنش آمیز تغییر داد. تحریم و ایجاد محدودیت در مرزهای سوریه از جمله این تنش ها محسوب می شد. ترکیه در خاک خود چندین دور میزبان نشست هایی با عنوان دوستان سوریه بوده است. اما این سیاست با سیاست خاورمیانه ای ترکیه در تناقض است.

ترکیه در سطح خاورمیانه با مخالفت جدی که با سیاست های اسرائیل پیدا کرد، جایگاهی والایی به دست آورد. محبوبیت دولت اسلامگرای ترکیه در واقعه کشته شدن چند نفر از اتباع این کشور در ناوگان آزادی ابعادی رمانتیک و احساسی را نیز به قضیه اعطا کرد و مخالفت های بین المللی بر علیه اسرائیل شکل گرفت. در هر حالی که برخی از کارشناسان انتظار داشتند ترکیه در خصوص سوریه به دلیل تضاد جدی با رژیم اسرائیل حداقل در سطح یک میانجی فعال میان مخالفان و دولت فعال شود. در حالی که ترکیه در گذشته نه چندان دور نقش میانجی میان سوریه و اسرائیل را بازی کرده بود تا بتواند تنشهای میان این دو کشور را بکاهد. اما به یکباره خود سیاست خارجی متناقضی را در برابر اسرائیل و سوریه اتخاذ کرد.

به نظر می رسد سیاستگذاران این کشور در حال حاضر نیز تصویر روشنی از آینده سوریه در دست ندارند. با انفجارهای متعددی که این روزها توسط شاخه های مختلف القاعده طراحی شده است، آنها شاید دچار تردید جدی در مورد آینده بدون بشار اسد سوریه شده اند و بر عواقب ظهور و حضور القاعده و افراطیون اسلام گرا در نزدیکی مرزهای خود بیش از پیش واقف شده اند. سیاستگذاران ترکیه در خصوص اتحاد مذهب و ملیت در آینده سوریه که منجر به خشونت و گسترش مبارزات آزادیبخش برای کردها و اسلام گراها خواهد بود، تصویر روشنی برای خود ترسیم نکرده اند و در حال حاضر در این مورد دچار تردیدهایی شده اند. هر چند دیگر برای بازگشت به مسیر سیاست عاقلانه که ترکها خود را بدان متصف کرده اند، قدری دیر است.

3. عراق؛ فرصت هایی که بر باد می رود

بی شک ترکیه در عراق دارای منافع متعددی است. این منافع صورتهای مختلفی داراست. در وهله اول به لحاظ اقتصادی، عراق بازار بسیار بکر و گسترده ای برای ترکیه می باشد. به گونه ای که حجم مبادلات تجاری میان عراق و ترکیه بیش از 12 میلیارد دلار می رسد. به لحاظ سیاسی، ترکیه در صدد است، الگوی سیاسی خود را که منبعث از سکولاریسم است، به عراق منتشر سازد. به لحاظ امنیتی ترکیه در شمال عراق دارای منافع طولانی مدتی است که کنترل و رفع تهدیدات کردهای عراق از اولویت های این کشور می باشد. اما در چند روز گذشته موضوع طارق هاشمی باعث شد که تنش بین دو کشور تشدید شود. درگیریهای لفظی میان اردوغان و مالکی رشد یافت و در یک اقدام غیرمنتظره بارزانی از آنکارا بازدید کرد. درک این امر در سیاست خارجی ترکیه قدری ثقیل است. چرا که ترکیه همواره بیش از آنکه از دولت مرکزی عراق ترس و واهمه داشته باشد، از قدرت گرفتن بارزانی در شمال عراق و در نهایت استقلال از این کشور نگران بود. این تناقض زمانی بیشتر آشکار می شود که ترکیه به رغم حملات گسترده نظامی و درگیریهای متعدد خود با کردهای پ.ک.ک در حال حاضر روابط گرمی را با بارزانی تجربه می کند. شمال عراق همواره مورد دست اندازی ترکها قرار گرفته است. چرا که آنان معتقدند که مبارزان کرد پ.ک.ک در این مناطق سازماندهی می شوند. پرسش محورین در این زمینه این است که چه اتفاقی باعث می شود که ترکیه در سیاست خارجی خود چرخشی بدین اندازه فاحش را انجام می دهد؟ شاید یک پاسخ کوتاه بدین موضوع، اولویت یافتن حل مسئله سوریه برای این کشور باشد. به دلیل حمایت عراق از سوریه، ترکیه در تلاش دارد یکی از پیوندهای اصلی و حامیان سوریه در منطقه خود را از بین ببرد.

در حالی که به نظر می رسد ترکیه دچار یک اشتباه استراتژیک شده است. اختلافات در عراق و انتقادهای تندی که بر علیه مالکی در چندماه گذشته به ویژه از سوی مقامات اقلیم کردستان صورت گرفته است، یک چشم انداز خطرناکی را ایجاد کرده است. مقامات کردستان عراق همواره در صدد این بوده اند که گام به گام این اقلیم را از مناطق مرکزی جدا کنند. به طوری که نچیروان بارزانی در صحبت های بی پرده گفت: « در صورت پافشاري دولت عراق بر مواضع كنوني‌اش و عدم مشاركت ديگر گروه‌ها در تصميم‌گيري‌هاي كلان، كردهاي عراق از اين كشور جدا خواهند شد». هر چند وی خوب می داند که چنین رویدادی حداقل در شرایط کنونی غیرممکن است، اما تهدید وی یک امر جدی و امنیتی نه تنها برای عراق، بلکه برای ترکیه نیز محسوب می شود. ترکیه لازم است میان امنیت ملی و منافع منطقه ای خود انسجام ایجاد نماید، وگرنه تهدیداتی که از مرزهای جنوبی متوجه این کشور است، در بلند مدت ضربات مهلکی بر این کشور وارد می سازد.

دورنمای رخداد

به نظر می رسد ترکیه نتوانسته است میان هویت خود و منافع ملی انسجام و هماهنگی ایجاد نماید. ترکیب منفعت و امنیت ملی با هویت ملی نیازمند وجود طرحواره ای است که در آن سیاستگذاران ترکیه بتوانند در مواقع حساس و ضروری در انتخاب و گزینش این عناصر تصویری واضح از اولویت های خود داشته باشند. ترکیه زمانی به عنوان یک قهرمان در جهان اسلام، به مخالفت علنی و عملی با سیاست های اسرائیل می پردازد و این اقدام با امنیت ملی و منافع تاریخی این کشور در ارتباط نیست. در حالی که در همان زمان ارتباط بسیار نزدیکی با غرب و به ویژه آمریکا دارد و به نوعی شریک استراتژیک این کشور در منطقه محسوب می شود. از سویی دیگر زمانی که تهدیدات منبعث از جدایی طلبی اقلیم کردستان از عراق وجود دارد، با نوری مالکی و دولت مرکزی عراق به تنش و دعوای سیاسی می پردازد و از بارزانی برای دیدار از ترکیه دعوت به عمل می آورد. در حالی که آینده سوریه با ابهامی جدی روبروست، نقش یک قدرت فرامنطقه ای ایفا کرده و از تبعات هر گونه درگیری نظامی در سوریه و تبعات امنیتی آن چشم فرو می بندد. ترکیه با اروپا نیز چنین مشکلی را داراست. مقامات اروپایی هنوز از اهداف اردوغان در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا و نیز قفقاز و آسیای مرکزی و همچنین سیاست اروپایی تصویر دقیقی در دست ندارند. این امر تضادها را افزایش داده و در آینده می تواند اعتماد عمومی به سیاستهای ترکیه را کاهش دهد. ترکیه لازم است هویت روشن تری از خود و اهدافی که در منطقه پیگیری می کند به دست آورد و مشخصاً به کار گیرد. این تلون اهداف و رفتارها، می تواند این کشور را با مشکلات و معضلات متعددی مواجه سازد.

مطالب مرتبط