مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

تفاوت نگاه بازیگران بین المللی به یمن و انصاراله گفتگو با دکتر نبی اله ابراهیمی

اشتراک

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

تحولاتی که اخیرا در یمن اتفاق افتاده است، موجب واکنش بسیاری از بازیگران منطقه ای و جهانی شده است .در همین راستا هر یک از بازیگران نظام بین الملل نگاه ویژه ای به تحولات یمن دارند. برای بررسی این امر گفتگویی با دکتر ابراهیمی استاد دانشگاه و کارشناس یمن داشته ایم:

واژگان کلیدی: نقش بازیگران غربی در یمن ، بازیگران بین المللی، رخداد های نوین یمن، امریکا و یمن، بازیگران جهانی و یمن

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: در شرایط کنونی نگاه آمریکا به تحولات یمن چگونه است؟

به نظر من نگاه آمریکا به تحولات یمن در مقایسه با تحولاتی که در روسیه ولبنان اتفاق افتاده است، کمی متفاوت تر است. آن هم به بحث سلفی جهادی در یمن بر می گردد. شاید هدف بحث بالانس های منطقه ای و بالانس های ژئوپلیتیکال منطقه خاورمیانه مطرح باشد. لذا آمریکاییها این راهبرد و سناریو را دنبال کردند و واکنش خیلی مستقیم و سلبی به قدرت گرفتن حوثی ها از خود نشان ندادند. البته حوثی ها مذاکرات مستقیم و غیر مستقیمی هم با آمریکاییها داشتند. اما آمریکاییها سناریو و سیاست موازنه و مهار جنبش سلفی جهادی وتکفیری را دریمن دنبال می کند و شاید حوثی ها یکی از بهترین فاکتورها و عواملی باشد که بتواند این بالانس وسیاست مهار را در یمن دنبال کنند.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: در شرایط کنونی چه اولویت هایی دریمن مد نظر آمریکاییها است؟

اولین اولویت این است، که تحولات یمن تاثیر منفی روی ژئوپلتیک عربستان نداشته باشد. یعنی این که این تحولات یمن تاثیری بر روی کشورهای حوزه ی خلیج فارس نداشته باشد. این برای امریکاییها مهم است. دوم این که امنیت عربستان سعودی حفظ شود. یعنی تحولات یمن تاثیرات مرزی وتاثیرات مستقیم نظامی بر روی عربستان نداشته باشد. سومین اولویت آن بحث باب المندب است به هرحال تحولات یمن از نظر آمریکاییها نباید تاثیرات منفی روی بحث تنگه ی باب المندب و ارتباطش با دریای سرخ و بعد کانال سوئز داشته باشد. اولویت چهارم این است که نیروهای سلفی جهادی در یمن نباید به عنوان مثال بعد از این اگر حرج ومرجی ایجاد شود تقویت شود. این چند تا اولویتی است که آمریکاییها فعلا به طور موقت در یمن اتخاذ کرده اند.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: نگاهی که آمریکاییها به طرح تجزیه یمن، بحث فدرالیسم و جنبش جنوبی یمن دارند چیست؟

آمریکاییها در یمن به دنبال فدرالیسم اند و تاحد زیادی به دنبال تجزیه نیستند. آن هم به شرایط خود یمن بر می گردد. چون یکی از بهترین سناریویی که می توانست در یمن اجرا شود، بحث فدرالیسم دریمن بود که می توانست زیاد شود. اگر این مسئله شکست خورد، می تواند تا حد زیادی بحث استقلال جنوب را تقویت کند. آمریکاییها به دنبال بحث تجزیه ی یمن نیستند. به این دلیل که در عدن یا پایتخت دوم یمن و یمن جنوبی اکثریت، نگاه چپ و سوسیالیستی دارند. یعنی روشنفکران یمن جنوبی روشنفکران وابسته به جریان چپ اند. لذا امریکایی ها خیلی موافق نیستند، که کشوری با اندیشه و ریشه های قوی چپ روی کار بیاید. این است که اکنون دو جریان، آمریکاییها را تحریک می کند. یکی جریان چپ جنوب یمن و دیگری جریان سلفی است. اگر جنوب یمن را مشاهده کنیم اشراف این دو جریان را باب المندب می بینیم. یعنی امریکایییها از این دریچه به تحولات یمن نگاه می کنند.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به خروج سفارت خانه ها، نگاهی که کشورهای بازیگران اتحادیه اروپا به مسائل یمن در شرایط کنونی چیست؟

نگاه کشورهای فرانسه وانگلستان بیشتر به سمت نگاه عربستان سعودی است و سیاست هایی هم که اتخاذ می کنند سیاست هایی است که تا حد زیادی وابسته به نوع نگرش و رویکرد عربستان سعودی است. تقریبا می توان گفت عربستان یمن را به عنوان حیاط خلوت خود نگاه می کنند. به همین دلیل فرانسویها و انگلیسیها نگاهشان با آمریکاییها متفاوت است. حتی سعودی ها نقد کرده اند که آمریکاییها چرا نگاهشان مثل فرانسه وانگلستان نیست و اولویت های مارا در نظر نمی گیرند و به پیشنهادات ما گوش نمی دهند. اتحادیه اروپا از نگاه کارکردی و ساختاری مثل شورای همکاری خلیج فارس نگاه می کند. یعنی قالب نگاه های آن ها سازمانی است.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: در این بین رویکرد آلمان چگونه است؟

آلمان در خاورمیانه سعی می کند خیلی دقیق وارد مسائل می شود. اول از طریق سازمان های اطلاعاتی و امنیتی خود اوضاع را رصد می کنند و بعد اتخاذ تصمیم می کنند یک نوع تعلل دارند در مقابل تحولات خاورمیانه. و این که صحنه ی تحولات یمن موضع اش هنوز مشخص نیست باید کمی منتظر باشیم تا آلمان از این تعللی که در ان است بیرون بیاید. چنانچه در صحنه ی تحولات عراق تصمیم گرفت تا کردها را در بحث کوبانی تسلیح کند. در تحولات یمن هم احتمالا به همین سمت خواهند رفت. اما البته با تفاوتی با سیاست خارجه انگلستان و فرانسه خواهد بود چون آلمانیها همیشه سعی می کنند صبر می کنند انتظار می کشند تا ببینند جریان قدرت به سوی کدام جریان است و وارد آن جریانی می شوند که قدرت را بیشتر قبضه می کند و با سرعت قدرت را می گیرد.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: ممکن است، آلمان با حوثی ها یا جنبش انصارالله کمک کند؟

اگر جریان حوثی ها قسمت جنوبی و قبایل را اقناع کنند و با الحراک جنوبی به یک افق مشترک برسند. آلمانیها صد در صد به سمت حوثی ها گرایش پیدا می کنند. اما نگاه فرانسه و انگلستان هم چنان با نگاه سعودی هاست.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به بحث یمن جنوبی و وتوی که اخیرا روسیه انجام داد، نوع نگاه و ا هداف روسیه در مباحث کنونی یمن چیست؟

به نظر می رسد روسیه از دو جریان یعنی هم از جریان روی کار آمد حوثی ها و هم جریان تقسیم یمن نفع می برند. این برای روسیه بد نیست. دو سناریو برای روس ها مفید خواهد بود. در واقع همان بحث نگاه چپ در جنوب یمن است. حوثی ها هم در شورای امنیت تا حد زیادی حمایت روس ها را داشتند. اما جریانی که به نظر می رسد روسیه دنبال می کند، این است که روسیه با سوری شدن و عراقی شدن یمن سود خواهد برد. چون در دستش پرونده ای است که می تواند با غرب بر سر بحران اوکراین معامله کند. به هرحال نگاه روس ها به یمن کاملا یک نگاه ژئوپلتیکی است. و اگر گاهی وارد می شود و حمایت می کند، نه به دلیل مسائل صلح و مسائل منطقه ای بلکه یک به دلیل مسائل ژئوپلیتیکی برای چانه زنی بیشتر با غرب است. یکی از دلایلی هم که آمریکا در یمن خیلی موضع گیری نکرد، این بود که نمی خواست آن را به عنوان یک معضل و منازعه بین روسیه و امریکا تبدیل کند. چون می داند که روس ها می توانند از این جریان حمایت کنند. روس ها از اصطکاک و چالشی که بین ایران وسعودی ها ایجاد می شود، استفاده می کند. لذا پرونده ی یمن به نظر من یکی از مواردی است، که روس ها به دنبال این هستند که یک تضاد رفتاری شدیدی بین ایران وعربستان ایجاد کرده و از آن حمایت کنند. روسها کلا از درگیری کشورهای خاورمیانه بین هم از لحاظ فروش صلاح و نفوذی استفاده های خاص می کنند.. این سیاست روسیه در مورد پرونده های منطقه کاملا سلبی است.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: رویکرد کنونی چین چیست؟

یمن یکی از بازارهای بکر چین است. چین سالی حدود 4 یا 5 میلیارد دلار صادرات به یمن دارد. در بحث های نفت یمن هم چینی ها می خواستند سرمایه گذاریهایی انجام دهند. به نظر می رسد سیاست چین شبیه سیاست روسیه نباشد اما چیزی بین سیاست روسیه، فرانسه و انگلستان است.

 

مطالب مرتبط