مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

تبیین رویکرد سیاست خارجی دولت سیزدهم

اشتراک

رضا ستوده

پژوهشگر سیاست خارجی

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC

مقدمه

  سیاست خارجی تلاش یک کشور برای حفظ، افزایش و کسب قدرت از طریق تعاملات بین‌المللی و خارجی است تا بتواند با ایجاد آثار مطلوب خود در محیط پیرامونی و جهانی و ترغیب دیگران با رفتار مورد نظر، دایره انتخاب‌های خود را وسعت بخشد. با روی کار آمدن دولت سیزدهم، یکی از مهم‌ترین موضوعاتی که مطرح بوده، رویکرد سیاست خارجی دولت است. با توجه به شرایط نظام بین‌الملل و فشارهایی که کشورهای غربی به منظور بازدارندگی در برابر اهداف انقلاب اسلامی وارد کرده‌اند، دولت سیزدهم با رویکردی هوشمندانه و واقع گرایانه اهداف سیاست خارجی خود را در راستای تحقق منافع ملی تعریف کرده است.

روابط جمهوری اسلامی ایران با دولت‌های غربی به سبب زیاده خواهی‌های طرف مقابل مدت‌هاست در راکدترین حالت خود به سر می‌برد و این در حالی است که جهان امروز نیازمند تعامل کشورها با یکدیگر به منظور پیشبرد اهداف و منافع ملی خود است. دولت سیزدهم با آگاهی از این موضوع و همچنین تحلیل درست از ساختار نظام بین‌الملل، روابط خارجی محدود به غرب را طبق تجربه بدست آمده از سالیان اخیر به ضرر منافع کشور دانسته و در مسیر پویایی دیپلماتیک، رویکرد سیاست خارجی متوزان را در دستورکار خود قرار داده است. بدین سان توجه به ظرفیت‌های کشورهای همسایه در راستای منطقه‌گرایی و استراتژی نگاه به شرق و همچنین حفظ دیپلماسی هوشمندانه در برابر غرب در راستای لغو تحریم‌ها از خصلت‌های سیاست خارجی متوازن دولت سیزدهم می‌باشد. 

1- سیاست خارجی ج.ا.ایران در وضعیت کنونی

  تحلیل سیاست خارجی یا رفتار دولت‌ها در عرصه بین‌المللی، یکی از مباحث اصلی علوم سیاسی و روابط بین‌الملل است. دانشوران این رشته‌ها، تلاش دارند علت رفتار و سیاست‌هاي متفاوت یا مشابه دولت‌ها را در عرصه بین‌المللی درك کنند. سیاست خارجی کشورها نشان دهنده اهدافی است که دولت‌ها در عرصه خارجی در پی دست‌یابی به آن هستند. اهداف و منافع ملی کشورها در فرایند تصمیم‌گیري و براساس ارزش‌ها و باورها ملی و درك تصمیم گیرندگان از آنها تعیین و ابزارها و امکانات براي تأمین آنها مد نظر قرار می‌گیرد. 

  سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به مثابه یک واحد ملی همواره از منافع ملی تبعیت کرده و دولت‌های مختلف تلاش کرده‌اند تا منافع ملی را براساس اصول مبتنی بر «عزت، حکمت و مصلحت» پیگیری نمایند. با روی کار آمدن دولت سیزدهم به نظر می‌رسد که جمهوری اسلامی ایران با شرایط و وضعیت تازه‌ای روبرو شده است؛ از یک سو، برخی ناآرامی‌ها در سطوح منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای هنوز پابرجا و در دیگر سو، با روی کار آمدن دولت بایدن در آمریکا، این دولت درصدد اجماع سازی و ائتلاف‌ سازی بین‌المللی در راستای مهار و تضعیف قدرت‌های سیاسی، اقتصادی و امنیتی کشورهایی همچون ایران، روسیه و چین است. در این وضعیت نگاه کارگزاران سیاست خارجی به جهان مبتنی بر متوازن سازی و تعامل هوشمند با همه کشورهای جهان است. جهان امروز به دلیل نحوه ساخت و توزیع قدرت و نقش‌یابی مناطق در معنای قدرت‌گیری کشورهای نوظهور متفاوت از گذشته شده و دیگر به مانند دهه‌های پیشین نمی‌توان از راهبردهای تک بعدی برای پیگیری منافع ملی بهره برد. در این شرایط الزامات یک جهان چند قطبی ایجاب می‌کند تا از همه کشورها در مناطق مختلف برای توسعه و پیشرفت استفاده کرد. 

  دگردیسی‌های بین‌المللی و پویایی‌های منطقه‌ای باعث شده تا سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نیز همراه با این دگرش‌ها از اصول تداوم و تغییر برای رسیدن به اهداف ملی، امنیت آفرینی و پیگیری منافع ملی بهره بگیرد. ترجمان چنین روندی تاکنون در مواضع اعلامی مقامات ارشد دولت سیزدهم به ویژه رئیس جمهور نمود داشته است. دکتر رئیسی در آیین تحلیف ریاست جمهوری در مجلس شورای اسلامی با اشاره به دگرگونی‌های جهان کنونی تأکید نمود که تأمین منافع ملت‌ها منوط به درک جهان جدید و تعامل راهبردی با قدرت‌های نوظهور و سیاست خارجی موفق و متوازن است. 

2-خصلت‌های سیاست خارجی متوازن ج.ا.ایران

2-1-منطقه‌گرایی

  امروزه همگرایی منطقه‌ای مورد توجه اکثریت کشورهای جهان قرار گرفته است. با توجه بـه طرح موضوع جهانی شدن اقتصاد و ضرورت همگرایی بیشتر سیاسی و اقتصادی بین کشورهای یـک مـنـطـقـه جغرافیایی، کمترکشوری را در دنیا می‌توان یافت که برای توسعه خود به همگرایی منطقه‌ای و در نهایت منطقه‌گرایی توجه نداشته بـاشـد. کشورها اگر در یک گروه منطقه‌ای قرار گیرند بهتر می‌توانند منافع منطقه و کشورهای خود را تأمین کند و ضعف‌ها و نقصان‌های خود را برطرف نمایند. اساس منطقه‌گرایی بر این مبنا استوار است که نیل به یک وحدت جهانی در شرایط کنونـی مشـکـل به‌نظر می‌رسد و باید با عوامل پیوند دهنده منطقه‌ای زمینه حصول به آرمان جهانی شدن را فراهـم سـاخـت. بدین سان مشترکات جغرافیایی، سیاسی، امنیتی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی این امکان را به دولت‌های واقع در یـک منطقه جغرافیایی می‌دهد که از امکانات خود با همکاری مشترک بهره برده و ضمن تأمین کمبودهای یکدیگر در زمینه‌های مختلف به بهبود و ارتقاء روابط خود در جهت نیل به همگرایی در سطح منطقه منجر شود.

2-1-1-جایگاه منطقه‌گرایی در سیاست خارجی دولت سیزدهم

 با آغاز کار دولت سیزدهم، از همان روزهای ابتدایی اهمیت کشورهای همسایه، همگرایی منطقه‌ای و در نهایت منطقه‌گرایی به‌عنوان یکی از استراتژی‌های سیاست خارجی دولت نمود یافت. به نحوی که با شناخت دقیق و کارشناسی ظرفیت‌ها و فرصت‌های موجود در کشورهای پیرامونی جمهوری اسلامی ایران، دولت به دنبال بهبود روابط، گسترش همکاری‌ها و حتی رفع و کاهش واگرایی‌های موجود گام برداشت. با توجه به سفرهای خارجی که رئیس جمهور و مسئولان ارشد وزارت خارجه از ابتدای شروع به کار دولت انجام داده‌اند به خوبی می‌توان خط مشی سیاست راهبردی توسعه روابط با همسایگان و به‌طور کلی حوزه پیرامونی جمهوری اسلامی ایران را در دستور کار سیاست خارجی دولت مشاهده کرد.

  دکتر رئیسی در انتخاب سفرهای خارجی خود از زمان آغاز کار دولت تا به امروز مجموعاً چهار سفر را انجام داده است که همگی در مناطق پیرامونی کشور بوده‌اند. این موضوع به خوبی اهمیت کشورهای منطقه را در روابط خارجی دولت سیزدهم نشان می‌دهد که همگی در راستای ایجاد نوعی همگرایی اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و …، بهبود روابط خارجی و رفع موانع همکاری، کاهش واگرایی‌های موجود در روابط خود با همسایگان و همچنین تلاش برای همکاری‌های بلند مدت راهبردی بوده است.

سفرهای خارجی رئیس جمهور

 می‌توان چنین تببین کرد که دولت به خوبی با درک اهمیت کشورهای منطقه از مزایا و منابع موجود در زیست پیرامونی خود در چارچوب همکارهای منطقه‌ای استفاده می‌کند و آن را در جهت پیشبرد منافع ملی و اهداف سیاست خارجی خود هدایت کرده است. از مصادیق جدی استراتژی ‌منطقه‌گرایی، توجه به کشورهای همسایه، سازمان‌ها و نهادهای منطقه‌ای نظیر پیمان شانگهای و اکو است. عضویت جمهوری اسلامی ایران در پیمان شانگهای مصداق بارزی از این سیاست بوده و دولت سیزدهم به‌عنوان یک روند، توسعه مناسبات در چارچوب سازمان‌های بین‌المللی را تعقیب می‌کند.

   تلاش برای مدیریت تغییرات در مرز‌های شرقی با وجود حضور طالبان در رأس قدرت افغانستان و آوارگی هزاران نفر از مردم این کشور، عبور دیپلماتیک از سوءتفاهم‌های بهوجودآمده در مرز‌های شمال غربی که بهدلیل ماجراجویی‌های رژیم صهیونیستی به وجود آمده بود، حضور در نشست اکو و انعقاد قرارداد سواپ گازی، حضور ایران در اجلاس بغداد تا برگزاری اجلاس کشور‌های همسایه افغانستان در تهران؛ و درنهایت تلاش در جهت کاهش تنش‌ها با کشور‌های عربی حاشیه خلیج فارس، از مهم‌ترین کشنگری دولت در استراتژی منطقه‌گرایی است. درصورتی که ایران بتواند از ظرفیت های اقتصادی، سیاسی و … کشورهای همسایه خود به خوبی استفاده کند بی شک بسیاری از مشکلات در حوزه‌های ذکر شده در درون منطقه قابل حل خواهند بود.

1-2- استراتژی نگاه به شرق 

  استراتژی «نگاه به شرق» محصول ظهور یک نیروی جدید و قدرتمند در ساخت نظم جهانی است. نظمی که الزاماً دیگر نظم غربی نیست. این نیروی غیرغربی نتیجه جابه‌جایی‌های جریان قدرت در جهان و روند تدریجی شکل‌گیری ساختار متنوع‌تری از نظم بین‌المللی است. ترجیح شرق بر غرب، ترجیح همسایه بر دور، ترجیح ملّت‌ها و کشورهایی که با ما وجه مشترکی دارند بر دیگران، یکی از اولویت‌های سیاست خارجی دولت مردمی و انقلابی سیزدهم است. با توجه به تجربه غیر موفقیت آمیز گره زدن روابط خارجی به غرب و با نگاه واقع بینانه به تحولات نظام بین‌الملل، به‌طور ویژه ظهور قدرت‌های نوین همچون چین و روسیه سبب شده است تا دولت سیزدهم نگاه به شرق را در راستای توازن روابط خارجی خود تعریف کرده و اجرایی سازد.

   جمهوری اسلامی ایران با درک افول آمریکا و دگردیسی‌های پیش رو در ساختار نظام بین‌الملل، به خویی به این امر واقف است که در صورتی می‌تواند سهم کنشگری خود را در آینده نظام بین‌الملل ارتقاء دهد که بتواند از ظرفیت‌های نهفته در شرق به نحو مطلوب بهره ببرد و این موضوع نیز در اتخاذ روابط راهبردی با کشورهایی همچون چین و روسیه امکان پذیر خواهد بود.

1-2-1- همکاری راهبردی با چین و روسیه

  متوازن‌سازی سیاست خارجی، مبتنی بر اصل نه شرقی نه غربی از مهم‌ترین ایده‌های سیاست خارجی دولت سیزدهم است که از جدی‌ترین ملزومات آن حفظ استقلال کشور در عین توجه و تأکید بر روابط با قدرت‌های شرق و غرب است. نفی غرب‌گرایی محض در روابط خارجی از ایده‌های کانونی دولت است که با توجه به آنکه انتقال قدرت در نظام بین‌الملل به شرق در حال انجام است، تعیین جایگاه جمهوری اسلامی ایران در مناسبات آینده جهانی با این قدرت‌ها یک اصل است.
بدین سان، ورود به مناسبات راهبردی با این کشورها در جهت مهار غرب و توازن بخشی به سیاست خارجی کشور امری ضروری است. همچنین وابسته‌سازی این کشورها به ایران در حوزه‌های مزیتی جمهوری اسلامی، با توجه به اتخاذ رویکرد تغییر وضع موجود توسط دو قدرت چین و روسیه و تلاش غرب برای مقابله با آنها، سیاستی راهبردی است که مورد توجه دولت سیزدهم قرار گرفته است.

  یکی از بارزترین نمونه توجه دولت در استراتژی نگاه به شرق، اجرایی کردن همکاری جامع 25 ساله با کشور چین به عنوان یکی از قطب‌های اصلی نظام بین‌الملل است. جمهوری اسلامی ایران با توجه به جایگاه چین در نظام بین‌الملل به درستی با اتخاذ سیاست‌های راهبردی به دنبال ارتقاء روابط خود در بلند مدت با این قدرت بین‌المللی است. این رخداد توانسته است به نحوی توازنی در رویکرد سیاست خارجی ایران با کارگزاران اصلی نظام بین‌الملل داشته باشد. همکاری بلند مدت ایران با چین می‌تواند گامی مهم در خنثی‌ سازی تحریم‌های غرب، بالا بردن توان شبکه سازی ایران و بهبود تعاملات اقتصادی در سطوح فراملی داشته باشد. چین نیز با درک جایگاه منطقه‌ای، ظرفیت‌های ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیک ایران زمینه‎های همکاری‌های راهبردی را بین دو کشور فراهم ساخته است. بنابراین ایران می‌تواند با برنامه‌ای جامع و راهبردی در روابط خود با چین خلاء های موجود در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی و … را رفع کند.

  از دیگر مصادیق استراتژی نگاه به شرق در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، برقراری روابط راهبردی با کشور روسیه می‌باشد. روسیه نیز در کنار چین یکی از کارگزارن مهم ساختار فعلی نظام بین‌الملل بوده که نقش بسزایی در تحولات منطقه‌ا‌ی و فرامنطقه‌ای داشته است. مواضع و رویکرد روسیه در سالیان اخیر بسترساز ایجاد نوعی روابط عمیق با ایران را فراهم ساخته است. دولت سیزدهم نیز با درک ابزارهای قدرت روسیه به دنبال گسترش روابط خود با این کشور بوده به نحوی که این کشور را شریک استراتژیک خود قلمداد می‌کند. با توجه اهرم‌های قدرت روسیه همچون قدرت‌های سیاسی، نظامی اقتصادی و نهادی در سطوح منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای، دولت سیزدهم یکی از اهداف روابط خارجی خود را گسترش روابط استراتژیک بلند مدت با این کشور تعریف کرده است. 

  دولت با علم به ظرفیت‌های شرق و تغییرات پیشرو در ساختار نظام بین‌الملل، درصدد است با رویکردی هوشمندانه و چند وجهی روابطی استراتژیک به خصوص با چین و روسیه برقرار سازد تا بتواند در شرایط تحریمی موجود به نحوی از بن بست اقتصادی و سیاسی ناشی از فشارهای آمریکا خارج شود و با اتخاذ سیاست‌های منطقی، استراتژی خنثی سازی تحریم‌ها را پیگیری کند. بنابراین از این طریق، غرب از مرکز ثقل راهبردی سیاست‌خارجی ایران خارج می‌شود و این تصور که ایران راهی جز پذیرش شرایط غرب ندارد، نزد غربی‌ها رنگ می‌بازد و ایران از شرایط مناسب‌تری برای کنشگری فعال‌تر برخوردار خواهد شد.

3- مذاکرات لغو تحریم‌ها

صحبت‌های دکتر رئیسی در مراسم تحلیف در خصوص حمایت از هر گونه طرح دیپلماتیک در لغو تحریم‌ها نشان از این دارد که با وجود نگاه به شرق توسط دولت اما باب مذاکره با غرب به منظور برداشتن تحریم‌ها و بازگرداندن حقوق ملت ایران کماکان باز است. دولت سیزدهم با رویکرد واقع گرایانه با قدرت به دنبال کسب بیشترین منافع از مذاکرات وین است. بنابراین تیم سیاست خارجیِ دولت درصدد است با دیپلماسی هوشمندانه از ظرفیت‌های موجود در نظام بین‌الملل به خوبی استفاده کند. این استراتژی از خصلت‌های اصلی سیاست خارجی متوزان است که منجر به متنوع سازی روابط خارجی نیز می‌شود. چنین رویکردی برای کشورهای منطقه و فرامنطقه‌ای این پیام را به همراه دارد که ایران به هیچ وجه سیاست خارجی منفعلی را دنبال نمی‌کند و از طریق روابط خارجی متنوع، چندجانبه و عملگرایانه این پتانسیل را دارد که در راستای منافع ملی خود با سایر کشورها تعامل سازنده داشته باشد. در این رویکرد قدرت‌های شرقی و غربی به خوبی متوجه خواهند شد که جمهوری اسلامی ایران به واسطه ابزارهای مهمی همچون دیپلماسی، میدان و ترکیبی از آنها قدرت آن را دارد که در تحولات موجود کنشگری پویا ، تأثیر گذار و مستقل داشته باشد.

جمع بندی

  شکل‌گیری سیاست خارجی هر دولت برآمده از مجموعه مؤلفه‌های نظری و عملی داخلی و بین‌المللی است و طبعاً این سیاست در خلأ شکل نمی‌گیرد و برآیندی از آرا و افکار تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیرندگان، در امتداد سیاست داخلی و مکمل و مقوم آن است. دولت سیزدهم نیز از این قاعده مستثنی نبوده و مجموعه‌ای از گزاره‌های سیاستی و مفهومی از زمان رقابت‌های انتخاباتی ریاست جمهوری توسط دکتر رئیسی مطرح و پس از استقرار دولت، در عمل تعقیب شده است. در مقطع کنونی مؤلفه‌های گفتمانی دولت سیزدهم در حال شکل‌گیری و تکمیل است و البته اصول و مبانی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران که در اسناد بالادستی و نیز فرمایشات رهبر معظم انقلاب منعکس‌شده، به‌عنوان خطوط اصلی راهنما همچنان مبنای عمل دولت سیزدهم است. در همین راستا رویکرد سیاست خارجی دولت، سیاست خارجی متوازن است. به نحوی که استراتژی منطقه‌گرایی، نگاه به شرق و قدرت‌های نوظهور آن و در نهایت تلاش برای لغو تحریم‌ها از طریق مذاکر با غرب از خصلت‌های رویکرد سیاست خارجی متوازن می‌باشند. بدون تردید چنین رویکردی در سیاست خارجی کشورمان افزون بر ایجاد یک ایران قوی می‌تواند به ادغام اقتصادی ایران در جهان و بازدارندگی در مقابل تهدیدات فزاینده بیانجامد.

 

واگان كليدي: تبیین,دولت رئيسي,,تهران,رویکرد, سیاست خارجی ,دولت سیزدهم, رضا ستوده

مطالب مرتبط