مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

تاثير امريكا بر سياست منطقه اي تركيه و عربستان و مساله مهار ايران – گفتگو با دكتر محمد مهدي مظاهري استاد دانشگاه و کارشناس ارشد خاورميانه

اشتراک

 مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

تركيه و عربستان در دو سال اخير در ابعاد مختلف روابط خود را در ابعاد روابط سياسي و فرهنگي، نظامي و امنيتي گسترش داده اند. اين روابط از زاويه دوربين قدرتهاي بزرگ و كشورهاي ديگر منطقه حايز اهميت است و گاه با حمايت هايي نيز روبرو بوده است. در اين بين براي بررسي بيشتر آينده همگرايي ها و يا واگرايي هاي رياض و آنكارا در مسائل خاورميانه و  نگاه و رويكرد همگرايانه يا واگرايانه آن در قبال برخي از بازيگران منطقه اي و بين المللي گفتگويي با دكتر محمد مهدي مظاهري كارشناس ارشد مسائل خاورميانه انجام داده ايم:

واژگان كليدي: آينده روابط، تركيه و عربستان، همگرايي هاي منطقه اي تركيه و عربستان، تاثير امريكا در روابط تركيه و عربستان، تركيه و عربستان و مساله مهار ايران، تفاوتهاي سياست منطقه اي تركيه و عربستان

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: به نگاه شما نقش و نگاه آمریکا در روابط کنونی ترکیه و عربستان چیست؟

عامل مهمی در پس زمینه ی جبهه ی محور عربی- ترکی، ایالات متحده ی آمریکا است. این همکاری استراتژیک با آمریکا و اروپا، در قوانین بالادستی دو کشور تصریح شده است. از سوی دیگر اگر حفظ امنیت اسرائیل و حفظ امنیت مسیرهای انتقال منابع انرژی را مهمترین اهداف آمریکا در خاورمیانه به حساب آوریم، در آن صورت شکل گیری محورهای همکاری میان دوستان استراتژیک و شرکای آمریکا در منطقه را نیز باید در این خصوص مورد مطالعه قرار دهیم. بنابراین لااقل بايد برخی از اهداف محور ترکی-عربی را معطوف به تضعیف محور مقاومت و تضمین امنیت اسرائیل، از طریق فلج کردن حزب الله و جریان مقاومت تعبیر کنیم و در برابر مفهوم سازی که از با تعریف موضوع هلال شیعی، از طریق همگرایی چهار حلقه حزب الله، سوریه، عراق و ایران؛ اتحاد سنی- سنی ترکیه، عربستان، اردن و امارات را سازمان دهی می کند.  سوریه حلقه ی اتصال محور مقاومت حزب الله و فلسطینی ها ، به ایران قلمداد می شد، که امروزه تمرکز جریان ترکی- عربی، برای ازمیان برداشتن و گشودن این زنجیره بر آن قرار یافته است. این برنامه استراتژیک آمریکا در خاورمیانه است. این در حالی است، که موضوع هلال شیعی اساساً فاقد اعتبار است، زیرا ظرفیت های لازم در کشورهای لبنان، سوریه و عراق، به واسطه ی نا همگونی مذهبی برای چنین سوگیری در سیاست خارجی وجود ندارد. اما طرح این موضوع کوششی است برای تحریک اهل سنت جهت قالب ریزی های جدید و همگرایی بیشتر در سیاست خارجی است.

یک موضوع دیگر در این خصوص، که توسط برخی تحلیلگران مطرح است ، این که ما می توانیم مدعی وجود نوعی از تقسیم کار منطقه ای در سیاست جهانی قدرت های بزرگ شویم، که بر اساس آن، موضوع مدیریت مسأله و مهار ایران به محور منطقه ای  ترکیه – عربستان واگذاشته و آمریکا در سطوح بزرگ بازی بین المللی فعال است.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: مهمترین تفاوت های سیاست منطقه ای ریاض و آنکارا در حوزه مسائل خاورمیانه چیست؟

اولویت ها ی ترکیه در سیاست خارجی تا حدود زیادی رنگ و رو و  بنیان های اقتصادی دارند، و تأمین کننده ی مقصد چشم انداز ترکیه است که می بایست در دهه جاری خود را تا سطح یک کشور پیشرفته در مقیاس اروپایی بالا بکشد. در حالی که عربستان سعودی رویکردی محافظه کارانه و سیاسی را در این خصوص تعقیب می کند. حفظ امنیت داخلی و حمایت از تداوم نظام پادشاهی خاندان سعودی، افزایش رفاه داخلی، تداوم موقعیت ممتاز و سرکردگی در میان جوامع عربی و منطقه خلیج فارس برای عربستان اولویت محسوب می شوند. این موارد در اسناد چشم انداز دو کشور تصریح شده اند.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: آیا می توان گفت موضع عربستان و ترکیه در موضوع عراق نیز مشابه و در همین حال تأثیر ایران در عراق سبب ناخشنودی هر دو کشور می گردد؟

البته ارتباطات حسنه میان ایران و دولت کنونی عراق را می توان یکی از موجبات شکل گیری همکاری های نوین منطقه ای میان این دو کشور قلمداد کرد.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: پر رنگ شدن رابطه ترکیه و عربستان چه تأثیری در روابط این دو کشور با ایران دارد؟

وضعیت تنش آلود روابط ایران و عربستان، در شکل گیری محور روابط ترکیه و عربستان اهمیت بسیار دارد. سفرهای دوگانه شاه عربستان در سال های 87-1386 به ترکیه، مقارن رو به سردی گذاشتن روابط ایران و عربستان انجام شد. این زمینه ها با پیش آمدن موضوع بحرین به سرعت وارد فاز جنگ سرد شد و محور ترکیه- عربستان را تقویت نمود. این امر تأیید می کند که جهت گیری های سیاست خارجی ما، به صورت غیر مستقیم اعراب را به شکل گیری و تقویت محور جبهه ی ترکی- عربی ترغیب می کند و آنان سعی می کنند با تقویت موضع ترکیه ایران را مهار کنند. گویی محور عربی- ترکی، به صورت راهبردی سنی- سنی در برابر ایران شیعی طراحی می شود.  بنابر این بخش مهمی از اهداف شکل گیری این محور در تقابل با ایران تعبیر می شود و تهران به تشکیل چنین محوری مشکوک است و بهر حال نگاه بدبینانه ای به تحولات روابط دو کشور دارد. بویژه این که عربستان، به موازات سیاست های تحریمی آمریکا و اروپا،  کوشش می کند از طریق پیشنهاد تخفیف هایی در مورد فروش نفت و گاز به ترکیه، این کشور را به عنوان یکی از خریداران سنتی از بازار نفت ایران خارج کند.

یک موضوع دیگر در این خصوص، که توسط برخی تحلیلگران مطرح است ، این است که ما می توانیم مدعی وجود نوعی از تقسیم کار منطقه ای در سیاست جهانی قدرت های بزرگ شویم، که بر اساس آن، موضوع مدیریت مسأله و مهار ایران به محور منطقه ای  ترکیه – عربستان واگذاشته و آمریکا در سطوح بزرگ بازی بین المللی فعال است.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: تطبیق الگوی ترکیه در وضعیت جدید جهان عرب، تا چه میزانی خوشایند ریاض است؟

به نظر نمی آید این دو کشور درگیر مبارزه ی سیاسی باشند، که گرفتار خوشایندی و یا نا خوشایندی سیاست های همدیگر باشند. این دو در واقع به تدبیر سیاست بیشتر می اندیشند. ضمن این که مبانی سیاست خارجی دو کشور که در ارتباط استراتژیک و با ثبات با سیاست های منطقه ای آمریکا و غرب شکل می گیرد مشترک و مؤید همدیگر است. رقابت در دایره ی تدبیر را نمی توان به ستیز مبارزه ی سیاسی تأویل کرد. و دو کشور می کوشند نیازهای اقتصادی و سیاسی متقابل را از طریق همکاری برآورده کنند.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: آیا ترکیه از نقش منفی عربستان در این کشور(گسترش وهابیت و اسلام سلفی) هراسی ندارد؟

البته اختلافات و تفاوت ها بنیادین میان دو کشور وجود دارد. یک مورد مهم در این خصوص موضوع خاستگاه ایدئولوژیک سیاسی دو سوی خط رابطه است. ساخت سیاسی عربستان مبتنی به نظامی پادشاهی اقتدارگرا، که بر سنت های خانوادگی و حلقه ای بسته ای از چرخه ی قدرت می گردد؛ که از تحولات دموکراتیک سخت بیمناک است. در مقابل ترکیه داعیه دار الگوی جدید دموکراسی اسلامی است و حکومتی مبتنی بر نظام انتخاباتی، حزبی و دوستدار انقلابات دموکراتیک را نمایندگی می کند. از سوی دیگر تردیدها و سوء ظن ها نسبت به تفکرات نو عثمانی گری های عدالت و توسعه ای ها، و یا ترس از وهابی گری سعودی ها، که ممکن است هر دو سوی خط رابطه در آستین داشته باشند،  می تواند این دو را از هم دیگر بیمناک نگه دارد و به صورت موانعی بر راه روابط این دو قدرت منطقه ای ظاهر گردد.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: آيا ائتلاف بین این دو قدرت اقتصادی و سیاسی عربستان و تركيه نظم منطقه‌ای را تحت تاثير عمده قرار ميدهد؟

ممکن است با ائتلافی که بین این دو قدرت اقتصادی و سیاسی شکل گرفته، نظم منطقه‌ای به طرف کشورهای عربی از یک طرف و ترکیه از طرف دیگر سوق پیدا خواهد کرد. ترکیه با مدلی که از سیاست داخلی و رشد اقتصادی ارائه کرده است، برخوردار از ظرفیت های خوبی شده و انعکاس مثبتی نه تنها در منطقه بلکه در جهان پیدا کرده است. عربستان هم که سال‌ها در سیاست‌های امنیتی و منطقه‌ای‌اش به سیاست‌ها و امکانات آمریکا متکی بود، در دو سال گذشته فعال تر عمل می کند و می کوشد در کنار ترکیه امنیت و منافع خود را تضمین کند.

 

گفتگو از: فرزاد رمضاني بونش

 

 

 

 

مطالب مرتبط