مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

بزرگترين اختلاف های داخلی و خارجي غنی و عبدالله در دولت وحدت ملی – گفتگو با پيرمحمد ملازهي

اشتراک

مركز بين المللي مطالعات صلح – IPSC

دکتر عبداله اخيرا در کنفرانس ملى آینده حقوق بشر در افغانستان گفت که کارکردهاى حکومت در راستای تامین حقوق بشر در چند ماه گذشته، کافی نبوده، فرصت ها در اين عرصه از دست رفته و چشم پوشی هايی نیز صورت گرفته است. وی گفت: ریاست اجرایی یک پست خیالی، تشریفاتی، یک تحفه از طرف شخص و اشخاص، یک وظیفه به نمایندگی از یک قشر و یک گروه نیست، بلکه به حیث یک پست حکومت وحدت ملی با تمام مسایل و جوانب و عرصه هايی که حکومت را در بر می گیرد، قبول شد. در همين راستا با توجه به اختلاف هاي دو تيم عبداله و غني در مورد مسائلي چون يمن گفتگويي با پيرمحمد ملازهي داشته ايم:

واژگان كليدي: اختلاف های غنی و عبدالله در دولت وحدت ملی، اختلاف غنی و عبدالله، دولت وحدت ملی افغانستان، چالش هاي غنی و عبدالله ، دولت وحدت ملی افغانستان

مركز بين المللي مطالعات صلح: پيشينه چالش در بدنه دو تیم دولت وحدت ملی افغانستان چگونه است؟

اصل قضیه مسئله انتخابات بوده است و اینکه نتایج انتخابات را طرفین نپذیرفتند. به این معنی که عبدالله عبدالله و اشرف غنی هریک به پیروزی تیم خود معتقد بودند. بن بستی که در اعلام نتایج پیش آمد، در نهایت ابتکار عمل را از هر دو طرف سلب کرد و در اختیار جان کری وزیر امور خارجه آمریکا قرار گرفت وی که چند بار به افغانستان سفر کرد و با کنار هم قرار دادن و قانع کردن دو طرف، فرمول جدیدی را در اختیار آن ها قرار داد که همانا دور زدن انتخابات بود. در واقع با دور زدن انتخابات و نادیده گرفتن آن و انتخاب اشرف غنی به عنوان رئیس جمهور، پست جدیدی با نام رئیس شورای اجرایی پیش بینی کردند که آن را آقاي عبدالله عبدالله به عنوان نفر دوم در اختیار بگیرد. تصمیم بر این بود که مقامات دولتی و یا به طور کلی قدرت، بین هردو طرف به صورت مساوی تقسیم شود. اما از همان ابتدا مشخص بود که نه آقاي عبدالله عبداالله به این فرمول رضایت دارد و نه آقاي اشرف غنی آمادگی این را دارد که در همه زمینه ها رئیس اجرایی را به عنوان یک مقامی به رسمیت بشناسد که هم تراز با رئیس جمهور تلقی شود. در حالی که تصور عبدالله عبدالله این بوده است که شورای اجرایی جایگاه مشخصی را دارد که بر اساس آن توافقی که برای تصویب دولت وحدت ملی شده است پنجاه درصد اختیارات حکومت به وی تعلق دارد. در حالی که آقاي اشرف غنی اعتقاد دارد که چون پست آقاي عبداالله عبدالله در قانون اساسی تعریف نشده است و حکم آن را رئیس جمهور می دهد، یک جایگاه پایین تری دارد و در حقیقت از دید رئیس جمهور افغانستان عبدالله عبدالله به عنوان یک شریک کامل به این معنی که خود شخص عبدالله عبدالله و طرفداران وی انتظار دارند، تلقی نمی شود و بلکه مقام در سطح پایین تری است که اختیاراتی دارد و رئیس جمهور به وی اهدا می کند.

اگر این دو برداشت متفاوت را در متن سیاست و مشکلاتی که افغانستان امروز با آن روبه رو است، در نظر بگیریم در آن صورت می توانیم بگوییم که از همان آغاز تشکیل دولت وحدت ملی این دهنیت وجود داشت که در قسمت هایی مشکلاتی وجود خواهد داشت و مانع ادامه کار می شود و حتی برخی اعتقاد داشتند در اواسط کار این دولت شکست خواهد خورد و راه به جایی نخواهد برد. اکنون نیز اگر به مدتی که دولت وحدت ملی وجود داشت، بنگریم کار عمده ای نتوانسته است صورت گیرد زیرا اختلاف نظرها وجود داشته است، گرچه تاکنون سعی براین بوده است که اختلاف نظر ها را علنی نکنند، اما در شرایط کنونی با توجه به صحبت های اخیر عبدالله عبدالله، می توان گفت اختلاف ها کاملا علنی است و بحث اینکه پنجاه درصد قدرت به عبدالله تعلق گیرد، تقریبا به بن بست کشیده شده است . چنانچه وزیرانی که بنا بود پنجاه درصد از تیم هردو طرف را داشته باشد نیز به بن بست رسیده است و بحث اصلاح انتخابات و افرادی که برای تدوین قانون اصلاح انتخابات مامور می شوند با توجه به اینکه خانم باركزي آقاي اشرف غنی تعیین کرد و عبدالله این گزینش را نپذیرفت، دو طرف به متنی که برای تشکیل دولت وحدت ملی مورد توافق بوده است، وفادار نباشند به نظر نمی رسد این دولت حتی اگر کار خود را ادامه دهند، کارآیی در جهت رفع مشکلاتی که افغانستان در شرایط کنونی با آن روبه رو استنخواهد داشت.این دولت مشکلات سیاسی، اقتصادی و نظامی و امنیتی را که در جنگ با طالبان و شبکه حقانی درگیر است را نمی تواند پاسخ دهد.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: مهم ترین اختلاف های دو تیم در حوزه داخلی چیست؟

در حوزه امنیتی آقاي اشرف عنی تمایل زیادی به این دارد که با طالبان وارد یک گفتگوی تعامل شود و از طریق جلب حمایت طالبان، مشکل جنگ را برطرف کند. آقاي عبدالله عبدالله و تیم وی بر روی این موضوع امیدواری زیادی ندارند و عقیده دارند از طریق گفتگو و دادن امتیاز به طالبان نمی توان صلح و ثبات در افغانستان ایجاد کرد. آن ها اعتقاد دارند که باید قاطعیت نظامی را به کار برد و نیروهای امنیتی و ارتش و پلیس را با تمام توان در جنگ با طالبان قرار داد، و امیدوار نیستند که از طریق مذاکرات طالبان به نتیجه برسد، با توجه به اینکه طالبان با جبهه شمال که عمدتا آقاي عبدالله عبدالله نمایندگی آن را به عهده دارد، مشکلاتی دارد. اگر زمانی صلحی نیز برقرار شود چگونگی شرکت دادن آن ها در قدرت با مخالفت تیم عبدالله عبدالله و شمالی ها روبه رو خواهد بود. دیدگاه های اقتصادی آن ها نیز تا حدودی تفاوت دارد. آقاي اشرف غنی سعی دارد تعاملاتی را با پاکستان به پیش ببرد و از طریق جلب حمایت پاکستانی ها بتواند مسائل اقتصادی را تاحدودی حل کند، اما تمایل عبدالله عبدالله بیشتر به تعامل و همکاری اقتصادی و تجاری با ایران است.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: مهم ترین اختلاف نظر های دو تیم در حوزه سیاست های خارجی چیست؟

در چند روز اخیر شاهد این مسئله بودیم. زمانی که آقاي غنی به سوی حمایت از عربستان علیه یمن گام برداشت. به نظر می رسد که تیم عبدالله عبدالله با حمایت عربستان موافق نبود و عقیده دارند که افغانستان باید بی طرفی خود را اعلام کند و در واقع موضع صحیح بی طرفی است نه حمایت از یک طرف این جنگ، زیرا آینده حمایت از جنگ یمن نیز مشخص نیست. با توجه به اینکه خود افغانستان نیز درگیر جنگ با طالبان است‏، طالبانی که از حمایت های عربستان سعودی برخوردار بود نمی توان به این تناقض ها پاسخ داد و از کشوری حمایت کرد که حامی دشمنان آن بوده است. با توجه به عملکرد بهتر پاکستان و نادیده گرفتن حمایت عربستان از سوی پارلمان این کشور، گرچه اشرف غنی اشاره کرده است که اگر عربستان مورد تهاجم خارجی در اماکن مقدس و احکام دین قرار گیرد، دفاع خواهد کرد اما به نظر می رسد که سیاست خارجی افغانستان از پختگی لازم برخوردار نیست و حمایت از عربستان نشانگر همین مورد بود . در حقیقت عربستان سعودی خواستار چیز دیگری است. زیرا بر همگان عیان است که عربستان مورد حمله قرار نگرفته است این عربستان سعودی است که یمن را مورد تهاجم قرار داده است. عربستان سعودی از کشورهایی که مانند افغانستان، پاکستان و ترکیه حمایتی می خواهد که در ارتباط با جنگ یمن باشد و آن ها را شکست دهد.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: نگاه سیاست آقاي عبدالله و غنی در ارتباط با ایران، عربستان، پاکستان، هند و روسیه چگونه است؟

آقاي غنی سعی می کند از طریق پاکستان و عربستان سعودی در منطقه، و آمریکا و کشورهای اروپایی در سطح بین الملل مسائل افغانستان را حل و فصل کرده و دریافت کمک داشته باشد. گرچه به حفظ مناسبات حسنه و توسعه روابط با روسیه، چین و ایران نیز علاقمند است. اما دیدگاه عبدالله به سوی هند، ایران و روسیه بیشتر است. گرچه تمایل دارد با اروپا، آمریکا و پاکستان نیز روابط افغانستان را توسعه دهد. به نظر می رسد دیدگاه عبدالله در سیاست خارجی شکل متوازن تری داشته باشد.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: آینده اختلاف های داخلی و خارجی به چه سمتی سوق خواهد کرد؟

در واقع مشکلات پیچیده تر از آن است که بتوان گفت چه اتفاقاتی در افغانستان ممکن است رخ دهد، اما در هرصورت اگر هر دو تیم تشکیل دهنده دولت وحدت ملی، نتوانند فرمول را به طور کامل اجرا کنند و قدرت به شکل مساوی بین دو تیم تقسیم نگردد و طرفین به تفاهم نرسند، دو احتمال وجود خواهد داشت: یکی اینکه به ناچار تا پایان ریاست جمهوری در عین حال که در قسمت هایی اختلاف دارند، با یکدیگر همکاری داشته باشند، اما دولت را به شکست نرسانند . يعني این احتمال وجود دارد. اما خطر آن این است که دولت به حدی درگیر در مسائل درونی خواهد بود که قادر به انجام هیچ کار مثبت مانند تامین امنیت، اقتصاد، از بین بردن بیکاری، جذب آوارگان در کشورهای مختلف، ایجاد کار، رونق اقتصاد برای کشور نخواهد بود و فقط می تواند درگیر مسائل درونی دولت و مشکلاتی که خود آن ها برای ادامه دارند، باشد، در این صورت هر دو طرف پایگاه خود را در کشور از دست خواهند داد.

 

مطالب مرتبط