مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

بررسي پيامدهاي دگرگوني هاي خاورميانه بر مسلمانان روسيه و هراس هاي روسي – گفتگو با دکتر ابوذر ابراهيمي رايزن فرهنگي در روسيه و كارشناس روسيه

اشتراک

مركز بين المللي مطالعات صلح – IPSC

در دو سال گذشته يكي از موضوعات مهم در مورد رويكرد روسي در انقلابهاي عربي بويژه بحران سوريه تاثير و تاثير و عوامل دخيل در آن در اين رويكرد بوده است.يعني در كنار علل توجه روسيه به راهبردهاي روسيه در خاورميانه و سوريه بايد به پيامدهاي اين رويكرد بر محيط داخلي روسيه بويژه مسلمانان اين كشور هم توجه كرد. در اين حال براي واكاوي تاثيرات دو ساله رخدادهاي جهان عرب جامعه روسيه و تاثير و تاثر آن با خاورميانه گفتگويي با دکتر ابوذر ابراهيمي رايزن فرهنگي ايران در مسكو داشته ايم:

واژگان كليدي: مسلمانان روسيه و انقلاب هاي عربي، مسلمانان روسيه و انقلاب هاي عربي، تاثير انقلابهاي عربي بر مسلمانان روسيه، نقش عربستان و تركيه در  بين مسلمانان روسيه، رويكرد هاي خاورميانه اي مسكو در بحران سوريه، مسلمانان روسيه

 

 مركز بين المللي مطالعات صلح: در بعد ژئوپلتيكي رخدادهاي جهان عرب و انقلابهاي بهار عربي چه تاثيري بر جايگاه   روسيه در خاورميانه گذاشته است؟

روابط روسیه به صورت سنتی با کشورهای عربی و اسلامی همواره در سطح مطلوبی بوده است. روسیه با داشتن حداکثر سی میلیون مسلمان عضو سازمان همكاري اسلامی است ولی هند با دارا بودن دویست میلیون مسلمان عضو این سازمان نیست. این نشان می دهد که روسیه برای ارتباط با کشورهای اسلامی اهمیت زیادی قایل است. به نظر می رسد در سال های اخیر رویدادها و خیزش های کشورهای عربی ابتدا روس ها را متحیر کرد و به همین دلیل پیش از خودیابی روس ها و انتقال واقعیت های موجود به قوه متفکره هیات حاکمه ، بحران لیبی و یمن اتفاق افتاد، اما به سرعت روس ها متوجه شدند که در قضیه لیبی پیش از بهره گیری از ظرفیت هایشان غافلگیر شده اند به همین دلیل در بحران سوریه با جدیت تمام ایستادند. اگر چه جایگاه روس ها در ابتدای فروپاشی به دلایل مختلف تنزل پیدا کرد اما در بیست سال گذشته اقتدار از دست رفته در حد زیادی بازیابی شده است .درگیری های آمریکا در افغانستان و عراق از یک سو و آرامش نسبی روسیه در سال های اخیر سبب شد تا فاصله از دست رفته بین آمریکا و روسیه به جایگاه پیشین خود باز گردد. ذخایر ارزی بسیار زیاد روسیه و رشد در صنعت و صنایع نظامی توانسته آینده ای به مراتب مستحکم تر برای روسیه رقم بزند. به همین دلیل باید جایگاه روسیه در خاور میانه را به دو مقطع بحران لیبی و بحران سوریه تقسیم کرد. به نظر می رسد در مقطع بحران لیبی این جایگاه تنزل یافت زیرا لیبی تقریبا متحد استراتژیک روسیه به شمار می آمد و روسیه مقهور دیگران شد و نتوانست از متحد خود حمایت کند. اما در مقطع سوریه و بحران های پدید آمده جدیت روس ها سبب شد تا آمریکا و کشورهای حامی تروریست در سوریه نتوانند خواسته های خود را به تحقق نزدیک کنند.

مركز بين المللي مطالعات صلح: در گذشته  احزاب و گروههاي اسلامي متعددي در روسيه بوجود آمده اند که مدعي دفاع از حقوق مسلمانان هستند. از جمله اين گروهها مي توان به «شوراي مفتيان روسيه» ، «اداره ديني مرکزي مسلمانان» و « مرکز هماهنگي مسلمانان شمال قفقاز» اشاره کرد. نگاه اين گروهها به نقش آفريني روسيه در منطقه خاورميانه بويژه در سوريه چيست؟

مساله سوریه حتی اگر در ابتدا اندکی ابهام داشت اکنون دیگر آشکارا روشن شده است که سقوط دولت بشار اسد نه تنها کمکی به رفع بحران نخواهد کرد بلکه به تشدید هرج و مرج و بحران بیشترخواهد انجامید. جامعه جهانی به روشنی دید که تروریست ها در سوریه از ارتکاب رفتارهای غیر انسانی وغیر اخلاقی ابائی ندارند. و از قضا اتفاقات اخیر افکار عمومی را به شدت به سمت تردید در باره صحت ادعاهای غرب وآمریکا سوق داد. مسلمانان روسیه نیز تابعی از همین نگرش بودند. در ابتدا برخی گروههای افراطی در منطقه قفقاز شمالی مواضعی در جهت حمایت از مخالفان سوری گرفتند، اما هرچه واقعیت ها روشن تر شد آنها نیز از مواضع قبلی خود عدول کردند. البته نهادهایی مانند شورای مفتیان فدراسیون روسیه یا اداره ديني مرکزي مسلمانان و مرکز هماهنگي مسلمانان شمال قفقاز  همواره مواضعشان همسو با دولت روسیه است زیرا این نهادها از نهادهای حاکمیتی محسوب می شوند، ولی در عین حال گروههای افراطی مستقر در شمال قفقاز که نهادهای حاکمیتی محسوب نمی شوند و مواضع تندی دارند که به نظر می رسد آنها نیز پس از روشن شدن بسیاری از وقایع پشت پرده در مواضع خود سست شده اند.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: آيا رويكرد كرملين در انقلابهاي بهار عربي بويژه در نگاه به سوريه پيامدهاي عمده امنيتي و داخلي بر مسلمانان روسيه داشته  است؟

پیش فرض سئوال شما این است که گویی رویکرد کرملین در مورد مساله سوریه از اقبال داخلی بين مسلمانان روسيه برخوردار نیست و یا اینکه حاکمیت روسیه بر خلاف نظر ملت روس چنین رویکردی را اتخاذ کرده است. این پیش فرض به نظر من صحیح نیست. چرا که روس ها در تاریخ خود همواره آسیب های جدی از سیاست های آمریکا و غرب دیده اند و اساسا با نگاهی همراه با تردید به سیاست های غرب می نگرند .در مورد مساله سوریه نیز وضع به همین منوال است . شما تصور کنید یک شهروند روس وقتی در تلویزیون می بیند که مخالفان حکومت سوریه چگونه با کشته ها رفتار می کنند و اعضای بدن آنان را وحشیانه به دندان می کشند ، آیا می تواند نگاهی توام با احترام نثار این افراد کند؟! مخالفان در درون خود نیز چندین لایه هستند و نمی توانند خود را تحمل کنند ، معمولا در برابر دشمن مشترک، اتحادی در بین مخالفان پدید می آید.  ولی مشاهده می کنیم که در سوریه چنین نیست و مخالفان حتی نمی توانند با خود سر خواسته هایشان بر سر یک میز بنشینند. بنابراین تصور می کنم رویکرد روسیه در قبال مساله سوریه رویکردی مناسب با باورهای مردمی به ویژه مسلمانان این کشور است

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: آيا مي توان گفت كشورهاي عربي همچون عربستان  قطر و… در حال افزايش حمايت از نيروهاي گريز از مركز و استقلال طلب مسلمان در روسيه هستند؟

استقلال طلبان روسیه عمدتا در منطقه قفقاز شمالی هستند و منطقه قفقاز از گذشته به دلایل مختلف دارای اهمیت های فراوانی بوده است. این منطقه درست در منطقه تلاقی فرهنگ ها و در میانه مرز منطقه ای دو پیمان بسیار مهم ناتو و شانگهاي بوده است. آسیای مرکزی و قفقاز به عنوان منطقه خارج نزدیک شناخته می شود و آمریکا همواره کوشیده است تا به منطقه خارج نزدیک روسیه نزدیک شود که البته نگرانی هایی برای روسیه پدید آورده است .بحران در این منطقه همواره به سود آمریکا است. چرا که هم سبب درگیر شدن روسیه در منطقه است و هم بخش مهمی از توجه و امکانات روسیه را درگیر خواهد کرد. منطقه قفقاز از یک منظر موقعیت منحصری دارد ، منابع نفت و گاز فراوان، جمعیت فعال و جوان، زیر ساخت های اقتصادی مناسب و نهایتا طبیعت فوق العاده و حاصلخیز این منطقه قاعدتا باید سبب شود تا به رشدو شکوفایی بسیار خوبی نایل شود ولی رفتار ها و دخالت های آمریکا و برخی از کشور های عربی منطقه خاورمیانه و استفاده های ناروا از باورهای مردم مسلمان این منطقه سبب ناآرامی و بحران در این منطقه شده است. در طول سالهای پس از 1991 میلادی که فروپاشی اتفاق افتاد ، تلاش های وهابیت در این منطقه بیشتر شده است، البته به باور اینجانب اگر چه منطقه قفقاز از تجاوز وهابیت مصون نمانده، اما حضور قوی آموزه های تصوف مانع بسیار بزرگی در برابر وهابیون به شمار می آید و در واقع تصوف اسلامی در این منطقه بسیار مورد توجه است و از همین رو نمی توان مانعیت ذاتی تصوف در برابر وهابیت را نادیده گرفت.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: در چه صورتي ممكن است كشورهايي همانند قطر و عربستان به شكل گسترده اي از سلفيان و بنيادگرايان سلفي و تندرو در فدراسيون روسيه بر عليه منافع كرملين حمايت مالي و نظامي گسترده اي كنند و  از اهرم تندروهاي اسلامي و سلفي بر ضد مسكو در  فدراسيون روسيه بهره گيرد؟

کشورهایی که نامشان را آوردید تمام کارهایی که می توانستند در این منطقه انجام دهند را انجام دادند. بسیاری از جوانان را برای آموزش آموزه های وهابیت به کشور خود برده اند و به گروههای افراط گرا کمک های مالی فراوانی کرده اند اما به میزان هزینه کرد شان موفقیت به به دست نیاورده اند ، به نظر بنده مردم منطقه قفقاز نیز به عقلانیتی دست یافته اند که پیش از این هیچ کشوری نمی تواند باور های آنان را به مسیرهای انحرافی سوق دهد، دولت روسیه نیز در سال های گذشته مسلمانان را به عنوان یک واقعیت پذیرفته است و نه تنها راه مبارزه با ایشان را پیش نگرفته بلکه کوشیده است تا آنها را در جهت بازیابی هویت اسلام خود یاری کند .طبیعی است قرائت ایرانی از اسلام برای دولت روسیه مطلوب تر از قرائت کشور های عربی است

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: آيا رويكرد هاي خاورميانه اي در  بحران سوريه تا حدي مانع  از گسترش بنياد گرايي و وهابيسم و  تندروي  در بين مسلمانان روسيه شده است؟

سالهای حاکمیت دیوارهای آهنین در روسیه و جدا سازی اجباری مردمی که فطرت دین خواهی و خدا جویی در نهاد آنان وجود داشت ،سبب گردیده بود که مردم به دین و پذیرش ادیان آسمانی به عنوان یک نیاز فطری روی آورند. در آن زمان مبلغین ادیان آسمانی و حتی فرقه های ضاله به تبلیغ ادیان و باورهای خود پرداختند که البته وهابیت نیز گروندگانی را به سوی خود جلب کرد .وهابیت از آن رو که یک آیین انحرافی و افراطی است به صورت طبیعی در بین برخی از ماجرا جویان در هر کشوری توانسته است پیروانی را به سوی خود جلب کند. نفوذ وهابیت به روسیه از سوی برخی از دانش آموختگان مسلمان این نواحی در عربستان انجام گرفت و دولت روسیه به سرعت پس از شناسایی، اقدامات تامینی را به منظور جلوگیری از نفوذ بیشتر آن را در دستور کار خود قرار داد. مسئولین دولت فدرال روسیه در آغازین روزهای پس از فروپاشی شاید به دلیل فقدان تجربه در اداره یک کشور دین باور، هرگز بر این باور نبودند که ممکن است آسیب های ادیان انحرافی  تا به آن حد باشد که روزی ناگزیر شوند در نطق رسمی و از زبان مقام رسمی اعلام کنند که:”بيش از ‪ ۸۰سازمان افراط گراي بين‌المللي وهابي در روسيه فعاليت دارند. ۸۰درصد اعضاي اين گروهها را جوانان تشكيل مي‌دهند كه مايه نگراني است. اين سازمانها از وهابيت براي رسيدن به اهداف خود استفاده مي‌كنند. تجزيه روسيه و ايجاد تفرقه مذهبي در جامعه اين كشور از اهداف اين گروهها است.”  در آن زمان دولت روسیه اعلام کرد که:”ماموران وزارت كشور و سازمان امنيت فدرال روسيه در سال جاري ‪ ۴۵مركز فعاليت اين گونه سازمانها را كشف كرده و ‪ ۲۴۵عضو آنها را شناسايي كرده‌اند. ”  رییس جمهورخود مختار چچن نیز در تاریخ نهم بهمن 86 پس از جنگهای پی در پی چچن اعلام کرد که در چچن به وهابیت و تروریسم پایان داده است. ایشان در مصاحبه با شبکه تلویزیونی Russia today  گفت:من رسما اعلام می کنم که در خاک چچن وهابیسم و تروریسم وجود ندارد و نخواهد داشت ” در اين راستا به نظر می رسد روسیه، امروزه به دلیل رنجش از اسلام طالبانی که زاییده افکار متعلق به وهابیت است ، گشودن راه برای فعالیت مسلمانان و پیروان سایر ادیان آسمانی که بر اساس همزیستی مسالمت آمیز در جهت تبلیغ افکار خود اقدام می نمایند را به عنوان یک گزینه برتر برای رویارویی با اسلام گرایان افراطی برگزیده است و اساسا اجازه فعالیت به پیروان ادیان مختلف را گزینه خوبی برای جلوگیری از فعالیت های زیر زمینی  تلقی می کند. در واقع وهابیون به جنگ با دیگر فرقه‌ها و مذاهب اسلامی معتقد هستند و مدعی اند باید به آیین وهابیت در آیند، یا جزیه دهند، از این رو همیشه مسلمانان دیگر را به کفر متهم نموده، اموال و نوامیس بقیه را حلال می دانند. آنان می گویند که هر کس مرتکب گناه کبیره شود، کافر است به همین دلیل نفوذ این افکار جز در میان بخشی از جوانان ماجرا جو در فدراسیون روسیه با کامیابی کمتری همراه است. چرا که مردم روسیه عموما به دنبال آرامش و پرهیز از دغدغه های اجتماعی برگرفته از آموزه های اعتقادی هستند و اساسا عملگرایی مردم روسیه به آموزه های دینی بیشتر متوجه آن بخش از آموزه های دینی است که زندگی و آرامش روزانه آنها به هم نخورد و به نظر نمی رسد که وهابیت افراطی گرا بتواند گستره نفوذ خود را در کوتاه مدت در این خطه افزایش دهد. زیرا قواعد و اصول فرقه وهابيت با بديهيات اجتماعي بشريت در تضاد و با تفكر در ستيز است و به همين خاطر نمي‌تواند استمرار يابد و هيچ آينده روشني براي آن نمي‌توان تصور کرد. البته این نگرش به این معنی نیست که خطرگسترش وهابیت در روسیه وکشورهای آسیای مرکزی نادیده گرفته شود و اکنون دولت روسیه نیز در پس نگرانی های خود از نفوذ این فرقه به اقدامات جلوگیری کننده روی آورده و به سرعت با نفوذ جریانهای افراط گرایی در قلمرو خود مقابله می کند. به نظر می رسد باور گسترش تشییع و آموزه های خرد پسند آن به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و جنگ 33 روزه در لبنان ، راهی جز خرد پذیر کردن آموزه های وهابی را در پیش روی علما وهابی نگذارده است که البته در آن صورت دیگر وهابیت وجود نخواهد داشت. البته زمینه های دریافت آموزه های انحرافی را در آسیای مرکزی به مراتب از روسیه بیشتر است و روسیه حتی برای حفظ برادر بزرگتری خود در آسیای مرکزی ناچار است با پدیده وهابیت به مبارزه جدی بر خیزد.

 

گفتگو از فرزاد رمضاني بونش

مطالب مرتبط