مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

اولویت های روسیه در سوریه، از کاهش فشارهای بین المللی تا تقویت اسد

اشتراک

 علی بمان اقبالی زارچ
کارشناس ارشد اوراسیا
مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC

در حالی که بحران اوکراین و مجادلات غرب و روسیه به اوج خود رسیده است ؛ بدون شک سوریه نیز به اندازه اوکراین یک سهم استراتژیک بزرگ است که برای قدرت های جهانی و منطقه ای ویژه مسکو اهمین وافری دارد . اکنون، پس از چند سال  تلاش همراه با  خسارات قابل کنترل و صرف منابع عظیم به نظر می رسد؛  مسکو معتقد است که زمان بازگشت فرا رسیده است و سوریه می تواند با حمایت روسیه و ایران دوباره آزادی حرکت خود را به دست آورد.

در واقع تلاش تهران و مسکو بر بازگرداندن سوریه به جامعه بین المللی و متقاعد کردن کمک کنندگان بین المللی برای سرمایه گذاری میلیارد دلاری در سوریه برای کمک به بازسازی متمرکز است ؛ البته باید اذعان نمود که در زمینه جذب کمک ها فاصله زیادی با اهداف و نیازها وجود دارد. واقعیت این است که بحران سوريه به يکي از مهمترين موضوعات نظام بين الملل در دهه گذشته بوده و  توجه بسياري از کشورهاي جهان را به خود معطوف کرده است و این سرزمین همچنان  عرصه رقابت و محل جولان برخي از قدرت هاي منطقه اي و بين المللي بوده و هر يک بر اساس اهداف و منافع خود به ايفاي نقش مي پردازند. در اين بين، ایران اسلامی و فدراسيون روسيه و تاحدودی ترکیه همواره از اصلي ترين بازيگران بين المللي تأثيرگذار و داراي نقش تعيين کننده در اين عرصه بوده است .

روند عادی‌سازی روابط با سوریه به ویژه در منطقه و اتحادیه عرب وجود دارد و دمشق در منطقه نیز برای برقراری مجدد روابط دیپلماتیک و تجاری با قدرت‌های کلیدی منطقه از جمله بحرین، اردن و امارات متحده عربی تلاش می نماید. در عین حال که  روسیه فعالانه در تلاش است تا این اقدامات را به نگرش پذیرفته‌تر در قبال سوریه در سازمان ملل تبدیل کند. مداخله مسکو  در جنگ داخلی سوریه نقطه عطفی در کنشگری این کشور در بحران های منطقه خاورمیانه و عرصه بین الملل در هزاره سوم محسوب می شود؛ درحالی که روسیه در سایر بحرانهای برآمده از خیزش های عربی صرفا یک نظاره گر و در جدی ترین حالت آن یک منتقد بود، اما در بحران سوریه در همه ابعاد اقدام به مداخله کرد و توانست روند بحران را تغییر دهد. در عین حال که  ایالات متحده همراه با بسیاری از کشور‌های دیگر جهان در حال حرکت به سوی تلاش برای حل بحران‌های دیگر به ویژه اوکراین و نهایی کردن مذاکرات جدید برجامی با ایران هستند. چرا که بیش از یک سال از روی کار آمدن دولت بایدن می‌گذرد و سیاست سوریه در دولت او هنوز در حال بررسی است و هنوز یک مقام عالی رتبه امریکایی برای پرونده سوریه منصوب نشده است و بهتر است بگوییم  از زمان روی کار آمدن جو بایدن؛ وی  تا حد زیادی رسیدگی به مسائل سوریه را کنار گذاشته و سرمایه سیاسی خود را برای تقویت روابط با متحدان خلیج فارس و پیگیری توافق با ایران برای احیای برجام سرمایه گذاری کرده است.

بر کسی پوشیده نیست که از مهم ترین منافع روسیه در سوریه، امتیاز بهره مندی از پایگاه نظامی است که مهمترین آن پایگاه ترتوس در سواحل دریای مدیترانه است با وجود دیدگاه هایي که در جهت ناچیز خواندن اهمیت این پایگاه مطرح شد، ولی ویکتور چیرکف ، معاون فرمانده نیروی دریایي روسیه معتقد است تا زماني که نیروی دریایي این کشور در مدیترانه و خلیج عدن ، عملیات نظامی برگزار می کند ، ترتوس اهمیت دارد فوق العاده ای دارد . همچنین در بعد حقوق و بین المللی تلاش مسکو در سازمان ملل متحد تقویت شده و ظاهرا” امریکا بی‌سر و صدا با روسیه معامله‌ای را انجام داده که فشار سیاسی بر حکومت سوریه تحت فرمان بشار اسد در سازمان ملل را کاهش می‌دهد  و بدون اغراق نمودن موضوع باید گفت که نتیجه عینی آن این است که نهاد حافظ صلح و امنیت در سازمان ملل متحد جلسات کم‌تری را  در مورد تسلیحات شیمیایی سوریه برگزار می‌نماید و مهمتر اینکه با جلسات جداگانه در مورد کمک‌های بشردوستانه و انتقال قدرت سیاسی در سوریه که در سالیان اخیر کم‌تر مورد توجه قرار گرفته تلفیق خواهد کرد. در واقع این امتیازات از اهداف کلیدی سیاست خارجی واشنگتن در  اجتناب از درگیری با مسکو و تضمین بقای یک راه برای انتقال تجهیزات از ترکیه به شمال غربی سوریه که روسیه می‌خواهد آن مسیر را مسدود کند؛ می باشد؛ توافقی که باعث شده تا برخی از دیپلمات‌ها نفس راحتی بکشند؛ چرا که جنگ لفظی مکرر بین قدرت‌های بزرگ بر سر سرنوشت سوریه دچار فرسایش شده و چیزی برای حل و فصل مناقشه یک دهه‌ای در آن کشور ارائه نمی‌دهد. بهرحال  تصمیم برای کاهش برگزاری جلسات درباره سوریه نشان می‌دهد که تلاش یک دهه‌ای ایالات متحده و دیگر اعضای شورای امنیت برای کمک به ایجاد یک سوریه فراگیر پس از جنگ داخلی رو به پایان است و آنان تمایل خود را برای زندگی با سوریه تحت زمامداری اسد نشان می‌دهند. لذا می توان این دستاورد را موفقیت روسیه، ایران و اسد دانست که خواهان حذف هرگونه فشار غیر قانونی و غیر حقوق بر علیه دولت بشار اسد با هدف توازن و ثبات منطقه ای هستند. امری می تواند مهر پایانی بر اندیشه تجزیه سوریه بوده و بشار اسد با کمک روسیه و ایران به تدریج کنترل خود را بر قدرت در جغرافای سیاسی سوریه مستحکم و تثبیت خواهد نمود.

شایان ذکر است که روسیه قبلا” نیز در پایان دادن به ماموریت سازمان ملل برای استفاده از گذرگاه‌های مرزی در اردن و عراق که به‌عنوان یک مرکز حیاتی برای ارسال تجهیزات پزشکی در شمال شرق سوریه عمل می‌کردند نقش داشته و تنها یک گذرگاه مجاز ترکیه در باب الهوی را برای تامین مواد غذایی حیاتی و کمک باز گذاشته بود. در عین حال که ماهیت محرمانه مذاکرات اخیر ایالات متحده و روسیه باعث شد که سایر اعضا برآشفته شوند. چرا که  احساس می‌کنند که از بحث‌ها کنار گذاشته شده  و در تصمیم گیری ها منزوی شده اند در همین راستا فرانسه و چین اعلام کردند از برخی از جنبه‌های توافق ناراضی هستند و احتمالا بریتانیا نیز به آنان ملحق شده است و ترجیح می‌داد بیش‌تر در مذاکرات نهایی و دوجانبه بین امریکا و روسیه شرکت کند. 

در یک جمع بندی کلی باید گفت که سوریه در موقعیتی مناسب قرار گرفته و با بهره گیری از فرصت بحران اوکراین می تواند اقدامات موثری را در مسیر ارتقاء تعاملات دیپلماتیک و کنشگری پویاتر در عرصه منطقه ای بویژه در حفظ یکپارچگی سرزمین و جذب کمک های خارجی برای بهبود اوضاع اقتصادی و آغاز فرایند ترمیم خرابی ها انجام دهد و برکسی پوشیده نیست که همکاری مسکو و تهران همچنان در توازن ثبات و امنیت این منطقه حساس نقش کلیدی دارد.

واژگان كليدي: اولویت، روسیه،روابط، اهداف مسكو در سوريه، سوریه، کاهش فشار، بین المللی ،تقویت اسد،علی بمان اقبالی زارچ

مطالب مرتبط