مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

اهمیت صنعت سینما در بازنمایی ارزش های فرهنگی و تمدنی : نظریه بازنمایی استوارت هال

اشتراک

دکتر مریم خالقی نژاد

پژوهشگر روابط بين الملل

مرکز بین المللی مطالعات صلح- ipsc 

امروزه رسانه ها رسالتی چند بعدی را به واسطه کارکردها و ویژگی های خود پیدا کرده اند. بدین صورت که به عنوان عنصر و اهرمی در همه زمینه های سیاسی، تجاری و فرهنگی کاربرد دارند و از آن بهره گرفته می شود. با نگاهی به اهمیت دیپلماسی سینمایی و مطرح کردن سینما به عنوان ابزاری برای قدرت نرم می توان این مهم را دریافت.در هر حال در خیلی از کشورهای جهان سینما را به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف خود استفاده می کنند و شاهد سویه دار شدن تولیدات سینمایی و تلویزیونی در این زمینه هستیم.

از نمونه بارز آن صنعت سینمای هالیود می باشد. از ابتدای قرن بیستم برزیل، هنگ کنگ و دیگر مراکز تولید تلویزیون و فیلم بین‌المللی به ایالات متحده پیوسته‌اند تا زیبایی‌شناسی رسانه‌ای هالیوود جهانی را در تقلا برای جذب تماشاگران در کنار اهداف خود شکل دهند. این به معنای درگیر کردن مخاطبان با متون رسانه ای است به گونه ای که انواع مختلف مخاطبان را ترغیب به درک و جذب کنند. در این صنعت اکثر تولیدات باید از ویژگی های فرهنگ تولید کننده سرچشمه بگیرد. کشورهایی که به ویژه در صادرات فیلم و تلویزیون موفق هستند، ذائقه مخاطب بین المللی هستند. ایالات متحده به دلیل تنوع قومیتی خود، برنامه های رسانه ای تولید می کند که در ذائقه بازار جهانی متمایز شده و مخاطبان زیادی را دارد. تنوع قومیتی ، نوع فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی را که آمریکایی‌ها تماشا می‌کنند، شکل می‌دهد و به صادرات این رسانه‌ها به سایر نقاط جهان کمک می‌کند. مثال دیگر می تواند کشور ترکیه باشد که در صنعت فیلم سازی بسیار پیشرو شده است و بعد از امریکا رتبه دوم را در این صنعت تاکنون دارد. علاوه بر صدور ارزش های فرهنگی و ملی در ترکیه این صنعت به قسمتی از اقتصاد نیز کمک کرده است.

سینما که در زیرگروه قدرت نرم و دیپلماسی فرهنگی قرار دارد با جذب مخاطبان می تواند بر نسل های جوان و سایر نسل ها تاثیراتی عمیق را ایجاد کند بدین صورت که در سه بعد تجاری، فرهنگی و سیاسی مخاطبان خاصی را جذب نماید. اندیشمندی بنام هولدن استدلال می کند که “سلسله مراتبی از اهداف استراتژیک” در اطراف دیپلماسی فرهنگی و قدرت نرم وجود دارد که از افزایش آشنایی و آگاهی یک کشور تا ایجاد ادراکات مثبت و تشویق بیشتر تعامل (مانند گردشگری، تحصیل در خارج از کشور، و خرید محصولات آن) را شامل می شود. برای تأثیرگذاری بر رفتار مردم و «ترغیب شرکت‌ها به سرمایه‌گذاری، تشویق حمایت عمومی از مواضع کشور مد نظر و متقاعد کردن سیاستمداران برای روی آوردن به آن به عنوان متحد» را نیز شامل می شود و تاثیر گذار است. بنابراین ایشان به خوبی از استراتژی ها و اهداف قدرت نرم بیان میکنند که درست کارایی و عملکرد سینما و تلویزیون را به عنوان یک ابزار قدرت نرم نشان می دهد.

اگر در این زمینه مرکزی را در نظر بگیریم می توانیم مرکز ثقل را تولیدات سینمایی بدانیم که از انشعابات آن اثرات مثبت و یا منفی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی می باشد. در صورتی اثرات مثبت ایجاد خواهد شد که کشوری به نشر و اشاعه فرهنگ ، تمدن و مزیت های اقتصادی خود بپردازد و در صورتی اثرات منفی خواهد داشت که یک کشور از طریق سینما سعی در تخریب سیاست، فرهنگ و تجارت کشوری دیگر را داشته باشد. به همین جهت است که امروزه از مهمترین ابزار نرم که دستاویز مناسبی برای مخالفان است سینما و فیلم را نام می برند. نباید از این نکته غافل شویم که دیگر رسانه ها نیز تاثیرات خاص خود را دارند اما سینما و فیلم به عنوان تاثیرگذارترین آنها شناخته شده است چرا که منجر به نفوذ به باورها و روح و روان مخاطبان بخصوص نسل جوان خواهد شد. بدین صورت که با تحت تاثیر قرار دادن احساسات آنها در بیشتر مواقع می تواند باورهایی را در اذهان آنها ایجاد نماید.

به همین دلیل بر آن هستیم که اکنون که این عرصه به زمینی برای تقابل و رقابت میان تمدن و فرهنگ ها تبدیل شده است جمهوری اسلامی ایران می بایست بیش از هر دوره دیگر به این مهم توجه نماید . در بسیاری از اخبار مشاهده کرده ایم که برخی کشورها به ساخت فیلم هایی از تمدن ایرانی اسلامی پرداخته اند که برخلاف واقعیت است و در این فیلم ها تلاش داشته اند تا تمدن و فرهنگ ایرانی اسلامی را جدای از واقعیت و برحسب سیاست های مد نظر خود به نمایش درآوردن به همین سبب است که برخی از کشورها به خود جرات داده اند که در پی ثبت برخی از اسطوره های ایرانی به نام ملت و کشور خود بر آیند. در این بین آنچه که کاربرد دارد استفاده متقابل جمهوری اسلامی ایران از سینما برای ابتدا بازتولید ارزش های فرهنگی ایرانی اسلامی  و سپس صدور آن می باشد. تا بدین وسیله چهره واقعی و عظمت تمدنی خویش را به جهانیان عرضه دارد. چرا که بر اساس نظریه بازنمایی استوارت هال کارکرد اساسی و بنیادین رسانه در جهان امروزی بازنمایی واقعیت های فرهنگی برای مخاطبان جهان است بدین صورت که تمدن و فرهنگ گذشته را به جهانیان و نسل جوان نشان می دهد و به روی پرده ی نمایش می کشاند. 

امروزه در خیلی از موارد درک ما از واقعیت یک فرهنگ و حتی یک اتفاق از طریق رسانه ها به خصوص تلویزیون و سینما اتفاق می افتد و ادراک ذهنی ما را در برخورد با مورد نام برده شکل می دهد. به عبارت دیگر رسانه ها تحمیل معنا انجام میدهند و باید از رسانه برای میانجیگری در قضاوت  و شکل گیری اذهان توسط مخاطبان جهانی استفاده کرد .

اکنون در شرایطی قرار داریم که مفهوم قدرت نرم تاثیر قابل توجهی در ایجاد افکار در مورد ابعاد فرهنگی و ارتباطاتی روابط بین‌الملل داشته است. این اصطلاح بیش از حد گسترش یافته و از نظر برخی اندیشمندان و سیاستمداران در خطر تبدیل شدن به مترادفی برای تمام فعالیت‌های تحت رهبری دولت در قلمرو بین المللی که شامل نیروی نظامی نمی شود است . معهذا با هر عینکی که بخواهیم قدرت کنونی تاثیرگذاری رسانه های سینمایی و تلویزیونی رابسنجیم نمی توانیم از مزیت آنها برای بازنمایی ارزش ها کناره گیری کنیم. انتظار است که در آینده شاهد برخی سیاست های تولیدی در سینما برای تمرکز بر اسطوره های ایرانی و اسلامی بیش از حال حاضر باشیم همچنین در قالب مجموعه مستنداتی به صدور فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی بپردازیم تا بتوان زمینه ی بیشتری را در اذهان مخاطبان جهانی برای تحقق تمدن نوین اسلامی فراهم کنیم. به نظر می رسد یکی از ابزارهای مهم در تحقق تمدن نوین اسلامی استفاده از رسانه از طریق ابتدا بازنمایی تمدنی و فرهنگی و سپس به روز کردن ارزش های فرهنگی در سراسر جهان می باشد.بدین صورت که با جذب مخاطبان ارزش های فرهنگی را در جوامع مختلف نشر دارد.

کلمات کلیدی: دیپلماسی, فرهنگی,سینما, فیلم, بازنمایی ,فرهنگی, هالیوود

منابع:

Holden, J. (2013). Influence and attraction: Culture and the race for soft power in the 21st century. Retrieved from https://www.britishcouncil.org/sites/default/files/influence-and-attraction-report.pdf

Terry flew(2016). Entertainment media, cultural power, and post-globalization: The case of China’s international media expansion and the discourse of soft power, SAGE journals, https://journals.sagepub.com/doi/full/10.1177/2059436416662037

Scott R, olson(2000) THE GLOBALIZATION OF HOLLYWOOD, jstor, https://www.jstor.org/stable/20753277

مطالب مرتبط