مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

انتخابات ریاست جمهوری مصر: جناح های فکری و مسایل مهم سیاست خارجی

اشتراک

محمد خادمی

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

بیان رخداد

درچند دهه اخیر مصر از سوی روسای جمهور نظامی اداره می­شد و به رغم برگزاری انتخابات به ظاهر آزاد به خاطر فقدان نهادهای ملی سیاستگزار، اتخاذ تصمیمات سیاسی از سوی دولت و به ویژه شخص رئیس جمهور صورت می­گرفت. به همین جهت سیاست های آن کشور بخصوص در عرصه سیاست خارجی در موارد متعدد با خواست اکثریت مردم مطابقت نداشت. اکنون و پس از گذشت یک سال از انقلاب 25 ژانویه 2011 مصر، بناست اولین انتخابات آزاد و رقابتی ریاست جمهوری مصر به انجام برسد. این انتخابات در روزها سوم و چهارم خرداد برگزار می شود و در صورتی که هیچ یک از نامزدها در دور اول رای کافی به دست نیاورند، دور دوم انتخابات بین دو نامزد حائز اکثریت آرا در روزهای 27 و 28خرداد برگزار خواهد شد. در این مطلب ضمن دسته بندی چهارگانه از کاندیداهای ریاست جمهوری مصر به موضوعات مهم و چالش های اساسی رئیس جمهور منتخب مصر خواهیم پرداخت.

واژگان کلیدی: مصر، انتخابات ریاست جمهوری، ایران، اسراییل، کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای

تحلیل رخداد

تحولات سیاسی در مصر جدید این روزها به نقطه حساسی رسیده است زیرا برای اولین بار، انتخابات ریاست جمهوری این کشور در یک فضای آزاد و کاملا رقابتی انجام شد. در این دوره گروه های بسیاری با معرفی کاندیدای مورد نظر خود و یا اعلام حمایت از فردی مشخص، فضایی بانشاط را به وجود آوردند و به نظر می رسد که تمام جریانهای فکری خواستار رقابت و حضور در انتخابات هستند. البته کمیسیون انتخابات مصر پس از بررسی صلاحیت نامزدهایی که ثبت نام کرده بودند در نهایت نام 13 فرد را به عنوان افراد صلاحیت دار برای رقابتهای انتخاباتی اعلام کرد که در ادامه با توجه به وابستگی فکری و حزبی هرکدام، آنها را در چهار دسته اسلامگرا، غرب گرا، ملی گرا و چپ گرا تقسیم می­کنیم:

الف) کاندیداهای اسلامگرا

1-   “محمد مرسی”: وی نامزد حزب آزادی وعدالت، جناح سیاسی اخوان المسلمین و رئیس این حزب، عضو سابق دفتر ارشاد اخوان و نماینده سابق مجلس در سال های 2000 تا 2005 است. وی متولد پنجم آگوست 1951 در روستای “العدوه” در استان “الشرقیه” مصر است. محمد مرسی متولد سال 1951 استان الشرقیه مصر است. وی فارغ التحصیل رشته مهندسی مهندسی فلزات از دانشگاه قاهره است و پس از آن از دانشگاه کالیفرنیا در آمریکا مدرک دکترا گرفت. محمد مرسی پیش از این عضو دفتر ارشاد اخوان المسلمین بود و در سالهای 2000 تا 2005 ریاست فراکسیون پارلمانی این گروه را در پارلمان مصر برعهده داشت. مرسی در آوریل 2011 ریاست حزب آزادی و عدالت را در انتخابات پارلمانی برعهده گرفت. وی در سال 2006 زندانی شد و پس از آن در منزلش به اقامت اجباری محکوم گشت. او همچنین در ژانویه سال 2011 پس از آغاز انقلاب مردم مصر، برای مدتی بازداشت شد. وی عضو سیاسی جماعت اخوان المسلمین از زمان تاسیسش در سال ۱۹۹۲ است. در سال ۲۰۰۰ از جانب اخوان المسلمین عضو مجلس ملی شد و در منصب رییس گروه پارلمانی اخوان کار کرد. در اواخر انتخابات مجلس مردمی به اکثریت آرا دست یافت، اما با تخلف، انتخابات را به دور دوم کشاندند و پیروزی حریفش را اعلام کردند. در طول عملکردش در مجلس از فعال ترین اعضای مجلس بود تا جایی که به عنوان بهترین نماینده پارلمانی بین سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ در سطح جهان انتخاب شد.

پس از عضویت ۵ ساله مرسی در مجلس مردمی، مجلس شورای عمومی اخوان او را به عنوان عضو مجلس ارشاد جماعت انتخاب کرد. بعد انقلاب ۲۵ ژانویه مجلس شورای اخوان، محمد مرسی را رییس حزب آزادی و عدالت اعلام کرد. وی از مؤسسین “الجبهة الوطنیة للتغییر” همراه دکتر عزیز صدقی سال ۲۰۰۴ ، “الجمعیة الوطنیة للتغییر” همراه دکتر محمد البرادعی سال ۲۰۱۰، همچنین از موسسین “التحالف الدیمقراطی من اجل مصر” که شامل ۴۰ حزب و گروه سیاسی بود در سال ۲۰۱۱ است. وی همچنین بنیانگذار کمیته مصری مقاومت در برابر طرح صهیونیسم هم هست.

2-    “عبدالمنعم ابوالفتوح”: وی از رهبران میانه رو اسلامی است که در ابتدای انقلاب مصر به دلیل اعلام نامزدی برای انتخابات از جماعت اخوان المسلمین اخراج شد. وی در سال 1951 در قاهره بدنیا آمد و از اعضای سابق دفتر ارشاد گروه اخوان ‌المسلمین بود. وی در سال 1981 در دوران سادات به خاطر مخالفت با پیمان “کمپ دیوید” دستگیر و در دادگاه نظامی اعضای اخوان به پنج سال حبس محکوم شد. او به دلیل وابستگی به اخوان و مخالفت با رژیم “مبارک” بار دیگر در سال 2009 برای چند ماه زندانی شد.

3-    “محمد سلیم العوا”: وی در سال 1942 در اسکندریه متولد شد. وی دبیر کل سابق اتحادیه جهانی علمای مسلمان و رئیس جمعیت فرهنگ و گفت وگوی مصر است. دارای افکار میانه و حامی گفتمان بین جهان اسلام و غرب و شیعه و سنی است. العوا به شدت با طرح موروثی شدن قدرت در مصر و انتخاب “جمال مبارک” مخالف بود ودر انتخابات ریاست جمهوری به عنوان نامزد مستقل شرکت نمود.

4- “عبدالله الاشعل”: عبد الله حسن علي الاشعل معروف به عبد الله الاشعل، نامزد اسلام گراي حزب “اصالت” و استاد حقوق بين الملل دانشگاه آمريكايي قاهره و معاون اسبق وزير خارجه مصر است که پس از انقلاب 25 ژانویه مبادرت به تأسیس حزب «مصر آزاد» نمود و به این ترتیب آمادگی خود را برای نامزدی در انتخابات 2012م. مصر اعلام نمود. ولی در نهایت به سود “محمد مرسی”، نامزد جماعت اخوان المسلمون از انتخابات ریاست جمهوری این کشور کنار کشید.

جبهه بندی در داخل جریان اسلامگرای مصر نشان می دهد که احزاب، شخصیت ها و گروه های متنوع وابسته به این جریان در اطراف عبدالمنعم ابوالفتوح و محمد مرسی تجمع کرده اند. جریان سلفی مصر نیز یکپارچه نیست. با وجود اینکه هیئت شرعیه، حزب اصلاح و حزب اصالت و تعدادی از علماء سلفی از محمد مرسی نامزد اخوان المسلمین حمایت کرده اند، حزب نور و جماعت اسلامی مصر نیز از عبدالمنعم ابوالفتوح حمایت می کنند. در نظرسنجی­های به عمل آمده هم این دو نفر آراء بیشتری را به دست آورده اند و انتخابات ریاست جمهوری مصر در خارج از این کشور هم، نشان از پیشی داشتن این دو نامزد از سایر رقبا دارد.

ب) کاندیداهای متمایل به جریان های غرب­گرا

1-  احمد شفیق: وی نخست وزیر سابق مصر و وزیر سابق هواپیمایی این کشور است و در روزهای پایانی زمامداری حسنی مبارک از سوی رئیس جمهور مخلوع مصر به سمت نخست وزیری این کشور گماشته شد و تا چند هفته پس از سرنگونی مبارک در این سمت قرار داشت. وی همواره در میان انقلابیون به عنوان نخست وزیری یاد می شود که در دوره وی قتل عام بسیاری از تظاهر کنندگان در میدان التحریر معروف به “موقعة الجمل” در دوم فوریه 2011 روی داد. برخی تحلیلگران بر این باورند که سیاست خارجی شفیق متفاوت از رژیم سابق نیست و بسیاری رسیدن شفیق به دور دوم انتخابات، حتی با وجود پشتیبانی توسط عناصر رژیم سابق را ممکن نمی دانند.

2- “عمرو موسی” : عمرو موسی متولد سوم اکتبر 1936 میلادی در قاهره ودانش‌ آموخته رشته علوم سیاسی است. عمرو موسی در سال 1957 لیسانس خود را در رشته حقوق از دانشگاه قاهره گرفت. وی پس از ورود به وزارت خارجه مصر در سال 1958، به عنوان سفیر در برخی از کشورهای غربی و نماینده مصر در سازمان ملل متحد فعالیت کرد ودر سال1991 به عنوان وزیر امور خارجه برگزیده شد. وی یک دهه (1991 تا 2001) وزیر خارجه مصر و پس از آن دبیرکل اتحادیه عرب (2001 تا 2011) بود.

3- حسام خير الله: خير الله كانديداي حزب “صلح دمكراتيك” مصر است كه پيش تر و در زماني رياست جمهوري حسني مبارك رئيس كميته اطلاعات و برآوردها و مامور سابق دستگاه اطلاعات مصر بود. وي با وجود صبغه و گرايش هاي نظامي و امنيتي اش تاكيد كرده كه كانديداي شوراي نظامي حاكم نيست و در عين حال هيچ گرايش حزبي هم ندارد.

4- محمد فوزى عيسی: وی به عنوان كانديداي حزبي از سوي حزب “نسل دمكراتيك” در انتخابات رياست جمهوري مصر نام نويسي كرد. وي همچنین فعال سياسي و رئيس حزب “الكنانه” است و صرف نظر از اينكه يك حقوقدان است، فارغ التحصيل دانشكده پليس مصر نيز مي باشد و مدير مركز پليس شهر “سمالوط” در استان “منيا” بود.

با وجود اینکه بازگشت احمد شفیق، آخرین نخست وزیر دوره حسنی مبارک به لیست کاندیداها(پس از رد صلاحیت اولیه) شانس عمروموسی، وزیر خارجه اسبق مصر و دبیر کل سابق اتحادیه عرب، را در میان نامزدهای این گروه کمتر کرد اما گفته می شود مذاکرات پنهانی که میان شفیق و موسی با پشتیبانی امریکا، عربستان و ارتش مصر وجود دارد باعث شده برخی کارشناسان شانس عمرموسی را بیشتر بدانند.

ج) کاندیداهای متمایل به جریان ملی گرا در مصر

1- “حمدین صباحی: صباحی متولد 5 ژوئیه 1954 در استان “کفر شیخ” مصر است.وی مورد حمایت جنبش های ملی گرا، و ناصری ها و برخی جریان های سوسیالیست است. او از منتقدان سرسخت انحصار قدرت در مصر چه در دوران زمامداری مبارک، و چه در زمان زمامداری انور سادات، بوده است. وی در سال 1979 وپس از آن بارها دستگیر وزندانی شد.

2- هشام محمد عثمان البسطويسي: وی نامزد ملي گراي مصري كانديداي حزب “اتحاد ملي پيشرو” در انتخابات رياست جمهوري اين كشور است. او كه حقوقدان و نائب رئيس دادگاه تجديد نظر مصر نيز مي باشد، از جمله مخالفان رژيم سابق مصر به شمار مي آيد كه يك بار رژيم حسني مبارك درصدد ترور وي نيز برآمد و همواره تحت نظر رژيم سابق بود و فشارهاي بسياري را در دوران زمامداري حسني مبارك متحمل شد.

3- محمود حسام: محمود حسام كانديداي مستقل انتخابات رياست جمهوري مصر افسر سابق پليس و رئيس حزب تازه تاسيس “البدايه” و رئيس ائتلاف احزاب ميانه روي مصر است. وي صرف نظر از اينكه يك افسر پليس است، كارشناس حقوق بشر نيز به شمار مي آيد.

د) کاندیداهای وابسته به جریانات چپ گرا در مصر

1- ابوالعز الحريرى: الحريري نامزد چپگراي مصري كانديداي حزب “سوسياليست اتحاد خلق” است. وي هم اكنون نماينده پارلمان الشعب مصر از منطقه غرب اسكندريه و از “ائتلاف انقلاب ادامه دارد” است و در رژيم سابق مصر نيز دوبار طي سال هاي 1976 و 2000 موفق به راهيابي به پارلمان مصر شد. وي از منتقدان سرسخت “حسني مبارك”، رئيس جمهور سابق مصر و همچنين شوراي عالي نظامي حاكم كنوني در مصر به شمار مي آيد.

2- خالد على: خالد كانديداي مستقل چپگراي انتخابات رياست جمهوري مصر و وكيل و عضو حزب كمونيست و جبهه سوسياليست مصر است. وي در باره سياست خارجي مصر معتقد است كه اين سياست نياز به بازنگري جامع و فراگير دارد تا جايگاه واقعي مصر را به آن باز گرداند. همچنين وي معتقد است كه مصر بايد درب هاي خود را به روي دنيا و جامعه بين المللي از جمله آمريكا و اروپا و اسرائيل باز و از برقراري رابطه با آنها استقبال كند.

جدای از بحث اینکه چه کسی در این انتخابات پیروز خواهد شد، مصر آینده در حوزه سیاست خارجی با مسایلی مواجه خواهد بود که در ادامه برخی از مهمترین مسایل سیاست خارجی مصر را بررسی می کنیم.

موضوع روابط مصر و اسراییل پس از انقلاب

با نگاهی به شرایط مصر انقلابی می توان گفت كه در صورت پیروز شدن هرکدام از نامزدها فارغ از گرایشات آنها می توان مساله رابطه اسراییل و مصر مهمترین بحث پیش روی دولت آینده مصر خواهد بود. پس از پیروزی انقلاب مصر فشارها بر اسراییل بیشتر شد و رابطه این دو کشور دچار افت و خیزهای بسیاری بود. آينده مذاكرات صلح نيز تأثيرات خاص خود را براي مصر به دنبال خواهد داشت. مصر نخستین کشوری است که در کشمکش های اعراب و اسرائیل، تن به صلح با این رژیم داد. طی مذاکراتی که در میان بگین، کارتر و انور سادات در کمپ دیوید آمریکا در سال 1979م. صورت گرفت، مصر حاضر شد اسرائیل را به رسمیت بشناسد. این پیمان انزوای مصر در جهان عرب را در پی داشت به نحوی که از اتحادیه عرب اخراج گردید. این امر اما با واکنش قاطع اسلام گرایان مصری مواجه شد. اسلام گرایان، مشروعیت مذهبی دولت مصر را به دلیل مذاکره صلح با اسرائیل به طور جدی زیر سوال بردند. برخی تحلیلگران موضوع قطع رابطه با رژیم صهیونستی را در راستای اهداف انقلاب مردم مصر، ارزیابی می کنند و برخی دیگر این اتفاقات از جمله قطع صادرات گاز مصر به اسراییل را تنها نوعی استفاده ابزاری در جهت تغییراتی در قیمت گاز صادراتی مصر و افزایش درآمدهای ارزی برای این کشور تحلیل می کنند. اگرچه این موضوع واضح است که شرايط براي اسرائيل سخت شده است و به طور قطع سخت‌تر هم خواهد شد اما به اعتقاد برخی کارشناسان این فشارها و تغییر شرایط هرگز منجر به درگیری نخواهد شد زیرا مصر و سایر کشورهای منطقه ظرفيت پذيريش اين بحران را ندارند. و به احتمال زیاد در عين حفظ رابطه، يك سري انتقادات و كاهش روابط بازرگاني و سياسي بین این دو کشور رخ خواهد داد. در دوران رقابتهای انتخاباتی نمایندگان اسلامگرا بویژه ابوالفتوح اعلام کرده اند که در صورت پیروزی در انتخابات در روابط خود با اسراییل تجدیدنظر و در قرارداد کمپ دیوید تجدیدنظر خواهند کرد ولی به اعتقاد کارشناسان هرچند ممكن است در قرارداد كمپ ديويد بازنگري هم صورت گيرد اما این امر به این علت خواهد بود تا امتيازات بيشتري نصيب مصر شود، اما بحران اقتصادي مصر و فشارهای ساختاری از سوی غرب، اجازه‌ي تغییرات گسترده و تجدیدنظر اساسی در این قرارداد را به اين كشور نمي‌دهد.

روابط ایران و مصر ونگاه کاندیداهای ریاست جمهوری مصر به آن

یکی دیگر از موضوعات پیش روی سیاست خارجی دولت منتخب مردم مصر خواهد بود بحث روابط این کشور با ایران است. مصر نیاز دارد تعریف جدیدی از روابط خود با کشورهای منطقه، کشورهای فرا منطقه‏ای و گروه‏های مقاومت ارایه دهد. ایران یکی از این کشورها و بازیگران منطقه‏ای است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران شاهد فراز و نشیبهای زیادی در روابط این دو کشور بودیم که علل زیادی داشت که برخی از آنها عبارت بودند از: امضای قرارداد کمپ دیوید، اتهامات مصر به ایران در مورد حمایت جمهوری اسلامی از جنبش های اسلامی مصر، همکاری نزدیک نظامی مصر و آمریکا، حمایت مصر از عراق در جریان جنگ تحمیلی، حمایت های مصر از ادعاهای امارات نسبت به جزایر سه گانه ایران درخلیج فارس. تحولات در روابط بین ایران و مصر و در مدت زمان کوتاهی بعد از انقلاب مردم مصر، آشکار شد. شورای عالی نظامی موقت که مسؤولیت اداره‌ی کشور را تا زمان برگزاری انتخابات برعهده دارد در مدت زمانی بسیار کوتاه پس از سرنگونی مبارک اظهار امیدواری کرد که روابط دو کشور احیا شود و به دنبال آن به ناوهای ایرانی اجازه داده شد که از کانال سوئز عبور کنند. اکنون و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری مصر نظرات نامزدها نسبت به رابطه با ایران اهمیت بسیاری دارد. در این بین عمروموسی، نسبت به موضوع ایران حساسیت زیادی از خود نشان نمی دهد و علاوه بر این وجود همكاری ها و هم پیمانی های منطقه ای عربی، او را از نزدیكی به ایران بازداشته است. موضع محمد مرسی، نسبت به ایران با موضع عمرو موسی یكسان است و تنها اختلاف آنها در وجود بعد دینی مسئله است. اما ابوالفتوح در مناظره با عمر موسی، در قبال رابطه با ایران ضمن حمایت از برقراری رابطه تنها این ملاحظه  را مطرح کرد که این گسترش رابطه نباید منجر به گسترش جریانات فکری شیعه شود. به هرحال پس از انقلاب سال گذشته در مصر این امیدواری بین نخبگان هردو کشور به وجود آمده که با توجه به شرایط جدید پس از انقلاب مصر و نیز قرابت های ریشه دار فرهنگی بین این دو کشور روابط سیاسی به شرایط عادی برگشته و به تدریج گسترش پیدا کند.

مصر و اتحادیه عرب، نزاع با عربستان و قطر

دو بازیگر عمده که تلاش زیادی برای اثرگذاری و نفوذ در جهان عرب داشته و دارند مصر و عربستان هستند. در همین راستا تقویت گروههای سلفی و نزدیک به عربستان نیز بسیار محسوس است که در حزبی به نام نور خلاصه می شود و حتی دریافت کمک های مالی از سوی عربستان به این حزب شکل علنی به خود گرفته است. سیاست خارجی عربستان در ماه های اخیر و همراه با تحولات و دگرگونی های خاورمیانه رویکردی ویژه از خود نشان داده است. مواضع و عملکردهای عربستان در قبال مصر از آغاز اعتراضات منتهی به انقلاب 2011 تا کنون، نشان از عدم رضایت عربستان از این انقلاب دارد. دعوت از حسنی مبارک و خانواده‌اش برای حضور همیشگی در عربستان، تلاش برای مانع‌تراشی در مسیر رسیدگی به اتهامات حسنی مبارک در دادگاه، حمایت از گروه‌های سلفی مصر جهت تفرقه افکنی و نزاع‌های مذهبی، حمایت از کاندیداتوری عمر سلیمان از جمله اقداماتی بوده که عربستان تاکنون درقبال مصر داشته است. رقابت دو کشور بر سر رهبری بر جهان عرب،‌ اگرچه طی سال‌های حکومت حسنی مبارک کمتر بود اما در شرایط فعلی شواهد حاکی از خیز بلند مصر برای دستیابی و ایفای مجدد نقش تاریخی خود دارد. با نگاهی به دوران رهبری جمال عبدالناصر در مصر می‌توان به خوبی فهمید که نقش مصر در تحولات جهان عرب تا چه میزانی بوده است. کودتاهای مختلف در کشورهای مختلف عربی از سوی حامیان ناصر، مقبولیت او در میان مردم عرب، مبارزه او با رژیم صهیونیستی و … از حمله مواردی است که نشان‌دهنده جایگاه مصر ناصری در جهان عرب دارد. عربستان سال‌ها، حداقل قدرت دوم عرب بود. با پذیرش پیمان کمپ دیوید از سوی انور سادات اما معادلات به کلی تغییر کرد. عربستانی که در همان زمان نیز در خصوص ارتباطات پنهانی‌اش با اسرائیل حرف و حدیث‌های بسیاری بود، ناگهان در حمایت از مردم مظلوم فلسطین و در ضدیت با صهیونیسم،‌ رهبری کشورهای عرب در اجرای سیاست تحریم، انزوا و مقابله با مصر را برعهده می‌گیرد و بدین صورت با بهره‌گیری از این وسیله و نمادهای مذهبی سعی می‌کند تا خود را ام‌القرای جهان اسلام معرفی کرده و سیادت جهان عرب را برعهده می‌گیرد. اما تحولات اخیر خاورمیانه و شمال آفریقا شرایط بازپس‌گیری نقش تاریخی را برای مصر فراهم آورده است و این مسئله‌ای است که نوید دورانی پرتنش میان مصر و عربستان را می‌دهد. برقراری روابط دیپلماتیک میان ایران و مصر هم عامل مهم دیگری در تضعیف عربستان خواهد بود.

دورنمای رخداد

پیش بینی می شود با توجه به کثرت کاندیداها، وزن بالای اسلامگرایان، قرار گرفتن اکثر نیروهای ملی و لیبرال، انتخابات ریاست جمهوری مصر به دور دوم کشیده شود که طبق برآوردها و پیش بینی های اکثر کارشناسان دو نامزد نهایی عمر موسی و ابوالفتوح خواهند بود. البته لا توجه به اینکه سیاست خارجی مصر تاکنون شکل نگرفته است و تمام تحلیل ها بیشتر نوعی گمتنه زنی درباره آینده است، نمی توان به طور قطع از اولویت های سیاست خارجی درباره این کشور سخن گفت. برخی تحلیلگران معتقدند شرایط انقلابی و خواسته های مطرح شده در انقلاب مردم مصر باعث خواهد شد تا رئیس جمهور آینده مجبور شود تغییرات عمده ای بویژه در رابطه با اسراییل در سیاست خارجی این کشور بوجود آید ولی برخی دیگر برخلاف این نظر معتقدند که محذورات مصر و مشکلاتی که این کشور دارد و وابستگی های زیادی که به کشورهای غربی دارد و فشارهای ساختاری منطقه ای و بین المللی بر فضای انقلابی فایق خواهد شد و رئیس جمهور آینده از هر طیف فکری که باشد مجبور خواهد شد تا ملاحظات بین المللی و منطقه ای مورد نظر قدرتهای غربی را مدنظر داشته باشد تا بتواند بر مسایل و مشکلات داخلی فائق آید. به هر صورت باید به انتظار نشست تا با معلوم شدن فرد منتخب مردم مصر در چندماه آینده بهتر به تحلیل سیاست خارجی مصر بپردازیم.

مطالب مرتبط