مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

افزایش توجه به جایگاه هویت عربی در عربستان

اشتراک

 فرزاد رمضانی بونش

پژوهشگر و کارشناس مسائل منطقه‌ای

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

 

افزایش توجه به جایگاه هویت عربی در عربستان

آغاز ولیعهدی محمد بن سلمان در عربستان سعودی را باید آغاز دوران نوینی در عربستان سعودی دانست که با همه دوره‌های پیشین متفاوت است. بلندپروازی‌های وی برای ایجاد دگرگونی اساسی در دل عربستان سعودی را باید در سند چشم‌انداز 2030 عربستان دید. چشم‌انداز 2030 عربستان سعودی که به نام برنامه ملی تحول نام‌گذاری شده برای جامعه‌ای مدرن و کارآمد هدف‌گذاری ایجاد شده است. نوشتار زیر نگاهی به افزایش جایگاه هویت عربی در عربستان در مقابل کاهش توجه به هویت اسلامی دارد.

در واقع سند نخستین بار در سال ۲۰۱۶ توسط شورای امور اقتصادی و توسعه، به ریاست آقای «محمد بن سلمان» پسر ملک سلمان، نوشته و چند ماه بعد در شورای وزیران  به ریاست پدرش تصویب ‌شد. در این بین ایدئولوژی وهابی از دهه‌های قبل، در قبال مسائل داخلی و برای حفظ انسجام و وحدت اجتماعی، سیاست دینی داشته است. اما در سند چشم‌انداز ۲۰۳۰ و چشم‌انداز روابط نهاد مذهب و سیاست در سعودی عملاً نهاد رسمی مذهب در شرایط نوین قرار گرفت است و تضعیف جایگاه نهاد مذهب باهدف برساختن نظم نوینی سیاسی در جامعه مدنظر بوده است. در این راستا از یک‌سو متنوع منابع درآمدی، کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی و ایجاد فضای باز فرهنگی و تفریحی، ساخت بیش از ۴0۰ کلوب تفریحی و سرگرمی تا سال ۲۰۲۰، افزایش حجم مشارکت زنان در بازار کار و اشتغال  به ۳۰% زنان، گسترش آموزش عمومی و آموزش عالی (قطع دست جریان‌های تند از نهادهای آموزشی غیردینی)، پشتیبانی از حقوق زنان، در کنار تأکید بر حوزه سرگرمی و تفریح مدنظر است.

در بعد دیگری نیز نشانه‌های واگرایی و اصطکاک بین دو نهاد مذهب و سیاست با انتقاد صریح بعضی از علما از سند، انتقاد صریح برخی رهبران سعودی از علمای سنتی مخالف سند (بسیاری از شاهزاده‌های سعودی به‌شدت علیه علمای رسمی وهابی حمله می‌کنند،) رخ داده است.  در همین میان تضعیف نهاد مذهب با رویکردهایی چون بازداشت برخی علمای منتقد، غیبت برخی علمای هیئت کبار ، کاهش اختیارات پلیس دینی و همچنین اختیارات پلیس امربه‌معروف، تشدید موج حملات رسانه‌های وابسته به دربار به علمای سنتی اتفاق افتاده  است. به‌علاوه تطمیع و پشتیبانی پولی شیوخ سنتی، ائمه جمعه و.. باهدف همراه‌ کردن آن‌ها، تلاش برای ایجاد اختلاف میان علمای سنتی، پشتیبانی از جریان‌های نواندیش دینی در مقابل امنیتی کردن فضا و بازداشت و سرکوب مخالفان نواندیشی، تلاش برای همراه‌سازی زنان، جوان‌ها و لیبرال‌ها با سند در حالی رخ می‌دهد که بن سلمان با توجه به نکاتی چون (ما به میراث فرهنگی و تاریخی و سعودی و عربی و اسلامی خود افتخار می‌کنیم. محافظت از آن باعث تقویت وحدت ملی ما می‌شود، برماست که از این هویت ملی خود محافظت نماییم، و آن را برجسته سازیم،) تلاش می‌کند تا نوعی توجه گسترده‌تر به هویت عربی که صرفا با مؤلفه‌های شرعی سازگار نیست را مدنظر قرار دهد.

چشم انداز:

آنچه مشخص است به نظر می‌رسد ساختار قدرت در سعودی به رهبری محمد بن سلمان به‌سرعت در حال دگرگونی است. عربستان از بافت سنتی و قبیله‌ای به‌سوی جامعه‌ای مدرن در حال حرکت اجتناب‌ناپذیر است. دراین‌بین تلاش شده است درروند دگرگونی‌ها در عربستان، با بازتعریف ساختار سعودی با ورود به سکولاریسم و تقویت هویت عربی، هویت و چهره‌ای نو و منطبق با شرایط روز از عربستان در نزد مردم خود و جهان ایجاد نماید. این امر پیامدهای گوناگونی دارد.

در بعد داخلی بسیاری از مؤلفه‌های سند ۲۰۳۰ با مبانی دینی و شرعی در تضاد است و روند کنونی روابط بین خاندان آل سعود و آل شیخ به تضعیف نهاد مذهب منجر می‌شود. در مقابل این رویکرد موجب تقویت جریان‌های نوگرا و جریان‌های لائیک در جامعه خواهد شد و اصطکاک با مذهب را افزایش خواهد داد. همچنین تقویت هویت عربی و سکولاریسم در سعودی، از چالش داخلی با شیعیان این کشور خواهد کاست. دراین‌بین ملی‌گرایی عربی-سعودی می‌تواند به‌عنوان ایده هویت واحد در کنار تأکید بر اسلام معتدل در عربستان آغاز احیای ملی‌گرایی عربی نوینی باشد که باوجود حمایت داخلی (بر اساس یک نظرسنجی 85 درصد از مردم عربستان در حوزه سیاست‌گذاری اگر مجبور به انتخاب باشند، از دولت در برابر نهادهای مذهبی پشتیبانی می‌کنند.) احتمال مقابله جامعه‌ای محافظه‌کار در عربستان در برابر اصلاحات را افزایش دهد و حتی منجر به رشد نوین رادیکالیسم شود و دروازه‌ای به روی بحران هویت در جامعه سعودی گشاید.

در بعد منطقه‌ای نیز افزایش جایگاه هویت عربی در نزد مقامات عربستان و توجه به اسلام معتدل می‌تواند بر روابط نزدیک بین عربستان سعودی و کشورهای دیگر خلیج‌فارس و عراق را بر اساس هویت عرب را دیگربار سازمان دهد و جدا از گذار از تقسیم بین سلفی‌ها و شیعیان اختلافات میان اعراب و ایرانیان ‌ را برجسته کند.

علاوه براین عربستان می‌تواند دشمنی با ایران را دغدغه ملی عربی جلوه دهد و در بلندمدت چالش ریاض با شیعیان عرب منطقه را کاهش دهد. به عبارتی هرچند درگذشته ایران محل دغدغه اعراب و ملی‌گرایی عربی نبوده و ملی‌گرایی عربی یا در مقابله با فرانسه و انگلیس و استقلال خواهی و یا با اشغالگری اسرائیل و مساله فلسطین در رأس دغدغه جامعه عربی قرار گرفت اما توجه به افزایش جایگاه هویت عربی در عربستان و به‌کارگیری اصطلاح «دشمن مشترک» عربستان درباره ایران می‌کوشد ملی‌گرایی اعراب را در مقابل ایران قرار دهد. در این راستا باید توجه داشت که رفتارهای بن سلمان و هیئت حاکمه نوین عربستان از پشتیبانی خارجی بهره‌مند است و برخلاف گذشته قدرت‌های فرا منطقه‌ای و منطقه‌ای نظیر آمریکا، اسرائیل و.. یا مخالف با این هویت نیستند و یا حتی آن را برای مهار ایران مفید می‌دانند. در این میان اکنون عربستان با هویت نوین عربی  در وضعیت حال گذار در منطقه، می‌توانند قدرت خود را افزایش دهند و در نبود مصر هژمونی خود را از شبه‌جزیره عربی به جهان عرب گسترش دهد و مهار ایران را در کانون هویت نوین موردتوجه عربی قرار دهد.

واژگان کلیدی: افزایش ، جایگاه ،هویت عربی ، عربستان

مطالب مرتبط