مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

استراتژی  چین در  منطقه خاکستری    

اشتراک

زهرا شریف زاده 

عضو هیئت تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل

مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC

از آنجایی که در طول تاریخ جنگ ها ونبردهای زیادی صورت گرفته است آنچه مهم است تغییر شکل جنگ می باشد. در گذشته جنگ ها به صورت مستقیم  بین کشورها ویا ائتلاف های درگیر انجام می شد و اخیراً نیز جنگ ها به صورت محدود و نیابتی انجام می شود.جنگ نیابتی  وضعیتی است که در آن قدرت‌های درگیر به جای اینکه مستقیماً وارد جنگ با یکدیگر شوند با حمایت‌های مالی، تسلیحاتی و تبلیغاتی از کشورها یا گروه‌های مسلح دیگری که با قدرت مقابل یا متحدین آن در جنگند، سعی در تضعیف آن قدرت یا فشار بر آن می‌نمایند.می توان به نمونه ی جنگ نیابتی ایران و عربستان و هم پیمانان نظامی این کشور در یمن اشاره نمود.اکنون با پیچیده تر شدن شکل جنگ ها میان دولت ها و گروه های غیر دولتی و آگاهی ملت های جهان از پیامدهای ناگوار جنگ مسلحانه ،کشورهای غربی به رهبری ایالات متحده آمریکا در پی ارائه نوع جدیدی از نبردها در مناطق جهان می باشند که از آن با عنوان منازعات منطقه خاکستری (Gray Zone)یاد می شود(قنبری جهرمی،1399: 19).

با شروع جنگ اوکراین یکی از بحث های بین المللی درگیری چین در منطقه خاکستری (تایوان،ویتنام،فیلیپین،هند،ژاپن) است.  حالا این سؤال مطرح است کشور چین چه استراتژی هایی در منطقه خاکستری اتخاذ خواهد کرد؟در پاسخ به سؤال این فرضیه مطرح می شود که چین تلاش خواهد کرد تا جایگاه بین‌المللی منطقه خاکستری را بیشتر محاصره کند و موجودیت اقتصادی و سیاسی آن را از طریق اقدامات دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی، احتمالاً با استفاده از محاصره‌های هوایی و/یا دریایی، به خطر بیندازد. 

مفهوم منطقه خاکستری نخستین بار در بازنگری چهار سالانه دفاعی سال2010 میلادی از سوی وزارت دفاع آمریکا مطرح شده است  و به تعاملات ما بین کنشگران دولتی و غیر دولتی که در گستره دوگانه جنگ و صلح جای می گیرد،گفته می شود. این مفهوم هفت بُعد جنگی که شامل زمینی،هوایی،فضایی،سایبری،شناختی،دریایی و رسانه ای است را در بر می گیرد. ماهیت فعالیت‌های منطقه خاکستری به این معنی است که نیروهای دفاعی عمیقاً در رسیدگی با چالش‌هایی که ایجاد می‌کنند درگیر هستند. مناطق خاکستری ممکن است دارای جنگ  نباشند، اما شامل جنگجویان باشند.این منطقه دارای ویژگی هایی چون: استفاده از عملیات مخفی،جاسوسی،نفوذ سیاسی،رسانه ایی،اعتبارزدایی از نهادهای موجود در کشورهای هدف با تکیه بر الگوهای حکمرانی، ابهام، عدم شفافیت،لایه بندی های پیچیده، قلمروهای بدون مرزبندی دقیق، تسلیحات سایبری می باشد(کلانتری،صادقی،1398 : 110).

مهمتر از همه، هدف در منطقه خاکستری، اجتناب و در واقع جلوگیری از تشدید نظامی است و فقط برای زمان صلح ارتجاعی مناسب است. اگر صلح با تمام موقعیت‌ها  آماده‌ی مبارزه ظریف باشد، عملیات منطقه خاکستری برای انجام آن بسیار خطرناک خواهد بود. منطقه خاکستری متکی بر صلح انعطاف‌پذیر است که می‌تواند شوک این منطقه را جذب کند و به عقب بازگردد، نه صلح شکننده‌ای که می‌تواند ناگهان شکسته شود و جنگ را آغاز کند.  در حقیقت هدف اقدامات منطقه خاکستری مشارکتی است. آنها باید روی حفظ صلح سرمایه گذاری کنند و تمایلی به شکستن آن نداشته باشند و می تواند پیامدهایی برای بازدارندگی به همراه داشته باشد.استفاده از منطقه خاکستری تصادفی نیست بلکه یک انتخاب اگاهانه است. 

استراتژیست های چینی بر این باور هستند که  سیستم بین المللی در حال چند قطبی شدن است، بنابراین فضای فراوانی برای چین فراهم می کند تا به طور استراتژیک در درون خود مانور دهند و اتحاد منطقه خاکستری با چین را هدف اصلی حکومت خود بدانند. قوی ترین کارت چین،در منطقه خاکستری  اقتصاد است ، نیروی غالبی که جهان امروز را شکل می دهد، نه قدرت نظامی.این بدان معناست که جنگ قدرت های بزرگ غیرمحتمل است و بنابراین می توان به صلح پایدار به عنوان مبنایی برای اقدامات چین تکیه کرد.

استراتژی های مد نظر چین از سه نظر با تفکر استراتژیک غربی تفاوت دارد:

1- متفکران استراتژیک چینی معتقدند که موقعیت ها دائماً در حال تغییر هستند. در مقابل، مدل‌های راهبردی که متفکران غربی ابداع کرده‌اند، تمایل دارند مسیر خود را تحمیل‌شده بر شرایطی بدانند، که حداقل برای لحظه‌ای در زمان «یخ زده» یا بعبارتی ساکن است.

2-ایده‌های چینی از مسیری که جهان در حال حاضر در آن است، بهره‌برداری می‌کند. در روابط بین‌الملل، این بدان معناست که استراتژیست‌های غربی به کارگزارها و  استراتژیست های چینی به ساختار امتیاز می دهند.

3- استراتژیست های چینی به طور موثر به دنبال هیچ نقطه پایانی تعریف شده ای نیستند.  آنها سعی می کنند در جریان زمان نفوذ کنند تا آن را در جهتی مطلوب حرکت دهند اما استراتژیست های غربی در حمایت از داشتن یک هدف استراتژیک یک”پایان” رویکردی متفاوت دارند(Layton,2022:108).

بنابراین، تفکر استراتژیک چینی در تضاد با استراتژی‌های کلان سنتی غربی که «توازن قدرت» است و مبتنی بر استفاده از تهدید یا اعمال خشونت برای ایجاد تعادل مطلوب است. این مفهوم ایجاد یک نیروی نظامی بزرگ را در نظر می گیرد که دیگران را از انجام اقدامات نامطلوب باز دارد. جنگ ، هسته اصلی چنین ساختارهای توازن قدرت است،در حالی که حفظ صلح در هسته منطقه خاکستری است. چین خواهان جنگ نیست. برای فعالیت در منطقه خاکستری نیاز به آرامش ارتجاعی دارد. «تعادل قدرت» یا استراتژی‌های بزرگ رقابت احتمالاً زمینه صلح انعطاف‌پذیری را به چین خواهد داد که برای فعالیت در منطقه خاکستری به آن نیازاست. فعالیت‌های منطقه خاکستری چین هم با روند مشخص «جریان تاریخ به نفع چین در جریان است» امکان‌پذیر شده و هم برای تقویت آن طراحی شده است. استراتژی منطقه خاکستری چین در حال افزایش است، به آرامی حاشیه ها را از بین می‌برد، از اقدامات متنوع نظامی و غیرنظامی استفاده می‌کند ومراقب است که دیگران را به یک جنگ بزرگ سوق ندهد، در بالاترین سطوح حزب کنترل می‌شود، و پایدار است.

چینی ها یک جمله معروف دارند که می گوید: “روند بهترین دوست شماست”مهم‌ترین روندی که حزب و پیروان آن درک می‌کنند این است که «شرق در حال افزایش است، غرب در حال افول است و جزر و مد تاریخ به نفع چین در جریان است. فعالیت‌های منطقه خاکستری چین هم توسط این روندهای خود ادراک شده امکان پذیر شده و هم برای تقویت آنها طراحی شده است. استراتژیست های حزب کمونیست از تاکتیک های منطقه خاکستری استفاده می کنند تا سعی کنند به چین مزیت استراتژیک پایدار  نسبت به دیگران بدهند. حفظ یک مزیت استراتژیک دائمی مستلزم استفاده چین از منطقه خاکستری برای همیشه است. 

انعکاس روند افزایشی چین با پاسخگویی با رویکرد برنامه ریزی پیشرفته سنجیده ممکن است مؤثر و کارآمد باشد. هر عقب نشینی انفرادی به خودی خود یک گام جداگانه و مجزا خواهد بود که پس از استفاده از نظر موفقیت ارزیابی می شود، در صورت لزوم تنظیم یا رها می شود و وسیله ای برای درک محیط منطقه خاکستری چین است. برای دستیابی به موفقیت، فعالیت‌های منطقه خاکستری، چین تعدادی ابزار مختلف را در چندین دامنه ادغام می‌کنند. به عنوان مثال، در مورد دریای چین جنوبی، به اصطلاح «استراتژی کلم» می‌تواند شامل قایق‌های ماهیگیری تجاری، شبه نظامیان دریایی مسلح، کشتی‌های گشتی شیلات، کشتی‌های گارد ساحلی و کشتی‌های جنگی دریایی از انواع مختلف، نیروی دریایی  و هواپیماهای نیروی هوایی حزب آزادیبخش چین و در مواقعی سکوهای  نفتی باشد.  همه اینها ممکن است در ارتباط با کمپین های رسانه های اجتماعی، هدایت نادرست رادیویی، جنگ سایبری و تداخل GPS عمل کنند. این مجموعه از ابزارها وقتی با هم ترکیب شوند در پیگرد قانونی یک اقدام منطقه خاکستری بسیار قدرتمندتر از زمانی هستند که به صورت جداگانه استفاده شوند(Layton,2021:1).

لازم بذکر است منظور از “استراتژی کلم” مستلزم احاطه کردن یک منطقه مورد مناقشه با قایق های ماهیگیری و قایق های  بسیار دیگری است واز آنجایی که این عملیات در جزیره هوانگیان (Huangyan Island)صورت گرفت و این جزیره مانند یک کلم لایه به لایه و پیچیده است» استراتژی کلم نام گرفت که هم اکون در آیونگین(Ayungin)نیز انجام می شود(Himmelman,,2013).

به عنوان مثال استراتژی چین در دریای چین جنوبی متکی به ماهیگیران آموزش دیده نظامی، کشتی های بزرگ مجری قانون، و کشتی های گارد ساحلی به نام “بدنه سفید” است تا از “بدنه خاکستری” نیروی دریایی متمایز شود. بدنه های سفید شبه نظامیان دریایی چین هستند که مدعیان آسه آن، ویتنام، فیلیپین و مالزی را به ستوه آورده اند. به این ترتیب چین این بی ثباتی و ضعف را دستکاری می کند.  زیرا مدعیان آسه آن نمی توانند با قدرت بدنه سفید آن برابری کنند. تلاش چین برای برتری و منابع دریایی در دریای چین جنوبی، این کشور را تهاجمی‌تر کرده است، زیرا در فضای مفهومی مشکوک بین صلح و جنگ به نام عملیات منطقه خاکستری عمل می‌کند. این تاکتیک ها شامل اقدامات قهری است که از پاسخ نظامی متعارف اجتناب می کند. عملیات منطقه خاکستری مقرون به صرفه و به راحتی قابل اجرا برای  ادعاهای مشکوک چین در دریای چین جنوبی است(Martin,2021:1) .

این عملیات ها ماهیت واقعی خود را پنهان می کنند، زیرا توسط فرماندهان نظامی زیر نظر کمیسیون نظامی مرکزی هدایت می شوند، آنها یک جبهه غیرنظامی را نشان می دهند، اما از پشتیبانی نظامی برخوردار هستند. کشتی های اجرای قانون در عملیات منطقه خاکستری به عنوان ابزار سیاست خارجی مورد استفاده قرار می گیرند. باید یک تلاش جمعی و جهانی برای مقابله با عملیات منطقه خاکستری چین در دریای چین جنوبی صورت گیرد(Darmawan,yanto,Yulianto,2022:171).

تغییر ساختار سازمانی سریع چین بر افزایش تنش تأثیر دارد. چین آگاهانه پیش بینی هایی را به سمت جنگ های متعارف ارائه کرد.این امر با تهاجم روسیه به اوکراین به منظور اثر بازدارندگی بر تایوان با عبور جت های جنگنده چینی در حریم هوایی تایوان همراه بود، تقویت شد.  به طور غیرمستقیم، کشورهای دیگر، به ویژه اندونزی را برای مقابله با جنگ های متعارف یا مواجهه در منطقه خاکستری که به طور مداوم انجام می شود، سخت تر خواهد کرد.  زیرا رویکرد منطقه خاکستری چین  به مانند یک آفتاب پرست می باشد که  تغییر شکل می دهد و  در طول زمان در مراحل افزایشی تکامل می یابد.می توان به رویکرد گام به گام اشاره نمود که می تواند با دقت پیش برود و اجازه تغییرات در طول مسیر را بدهد تا از واکنش شدید چین جلوگیری شود.همچنین به این معنی است که رهبران و فرماندهان ارشد حزب آزادیبخش چین از نظر ذهنی با هر مرحله سازگار می شوند و قبل از توسعه مرحله بعدی به مرحله  جدید عادت می کنند. 

هر مرحله عقب نشینی را می توان به عنوان منطقه خاکستری چین و یادگیری بیشتر در مورد تفکر، تاکتیک ها، تکنیک ها و رویه های چینی در نظر گرفت. با تکراری بودن و اذعان به ماهیت متناقض استراتژی، هر مرحله ممکن است از مرحله قبلی ساخته شود، اما برای موفقیت نیاز به تغییر دارد. در واقع در منطقه خاکستری چین، چندین دستورالعمل برنامه ریزی گسترده وجود دارد که ممکن است به طور مفید  برنامه های زیر  را ارائه دهد:

1- اقدامات منطقه خاکستری چین در یک سلسله عملیات نظامی و به صورت کاملا آگاهانه اتفاق می افتد و مقابله با آن با استفاده از یک رویکرد برنامه ریزی پیشرفته اندازه گیری شده، و طراحی شده به درازا خواهید کشید.. چنین سلسله عملیات نظامی متقابلی احتمالاً برای سال‌ها ادامه داشته و گهگاه پیشرفت‌های آشکار خود را به نمایش می گذارد.

2- بخش مهمی از یک عامل موفق در  منطقه خاکستری ممکن است توانایی واکنش سریع به تحولات جدید باشد و با اجازه دادن به مرحله جدید منطقه خاکستری ممکن است باعث مسیر طی شده  معکوس  عمل نماید یعنی  در منطقه جنگ رخ دهد.

3- هوش با کیفیت بالا ضروری است. این اطلاعات کمّی از فضای نبرد اطلاعات دقیق در مورد هر واحد نظامی و نهاد غیرنظامی شرکت کننده است، اما  اطلاعات کیفی در مورد هر یک از بازیگران مختلف به منظور درک نحوه واکنش آنها  نیز وجود خواهد داشت.

4- این رویکرد اگر با مشارکت دیپلماتیک بازیگران منطقه ای تکمیل شود  فضای مانور سیاسی برای اقدام به موقع ایجاد می کند که  بسیار مؤثر خواهد بود.  رایزنی های گسترده با شرکای منطقه ای، یک محیط سیاسی مطلوب ایجاد می کند و اطمینان حاصل می شود که نگرانی ها در مورد تشدید موارد ناخواسته احتمالی برطرف می گردد، بیانیه های عمومی، منسجم و هماهنگ بوده و زمان بندی پیام های رسانه ای هماهنگ می باشد.

5-پنجم، علاوه بر دیپلماسی، نهادسازی انتخابی ممکن است برای توسعه مکانیسم‌هایی برای حل بحران‌های منطقه خاکستری انجام شود(Layton,2022:112-113)

در نهایت، در مسائل توسعه نیرو، سرمایه گذاری در قابلیت های منطقه خاکستری به طور کلی باید طیف گسترده ای از ابزارهای مختلف را در نظر گرفت. مسلط بودن در یک منطقه به احتمال زیاد اهمیت کمتری نسبت به قابلیت های پایه در بسیاری از مواردی که از طرفین پشتیبانی می کنند، خواهد بود.فعالیت‌های منطقه خاکستری، به دلیل ماهیت خود، می‌توانند به آسانی مجدداً تنظیم شوند تا از قابلیت فوق‌العاده حریف در مقابله با اقدامات منطقه خاکستری طرف مقابل کم استفاده کنند. در حقیقت فعالیت‌های منطقه خاکستری، تلاش چین برای محیط خارجی مطلوب‌تر را از طریق تغییر وضعیت موجود منطقه به نفع خود با تمایل به عمل در زیر آستانه واکنش نظامی از سوی ایالات متحده یا همسایگان چین متعادل می‌کند.

 تحولات اخیر اعم از حمله روسیه به اوکراین و یا سفر نانسی پلوسی به تایوان  ابزار متنوعی را برای تحت فشار قرار دادن سایر کشورها در چهار حوزه کلیدی ژئوپلیتیک، اقتصادی، نظامی و سایبری از جانب کشور چین   فراهم کرده است.

این تحولات عبارتند از:

  • قوانین و مقرراتی که پکن را قادر می سازد از پرسنل و دارایی های غیردولتی استفاده کند
  •  افزایش قدرت و نفوذ ژئوپلیتیک، اقتصادی و نظامی چین در مقابل سایر کشورها
  •  افزایش پیوند بین توسعه نظامی چین و رشد اقتصادی ادغام نیروهای نظامی و شبه نظامی

چین در استفاده از تاکتیک‌های ژئوپلیتیکی و اقتصادی دوجانبه با احتیاط عمل می‌کند و در اعمال نفوذ خود در نهادهای بین‌المللی یا از طریق بازیگران شخص ثالث فعال‌تر شده است. حداقل از سال 2013، چین مشارکت خود را در مناطق منتخب، استخدام نمایندگان محلی و مشارکت در تلاش‌های اطلاعاتی مختلف، گسترش داده است. از نظر تاکتیک‌های غیرنظامی، چین اغلب از تاکتیک‌های ژئوپلیتیکی و دوجانبه استفاده می‌کند(Lin,et al,2022:1).

واژگان کلیدی: استراتژی,  چین ,منطقه, خاکستری ,زهرا شریف زاده 

منابع:

قنبری جهرمی،محمدحسین(1399)،”فلسفه جنگ های نیابتی در عصر جدید “،مجله سیاست دفاعی،شماره 113،صفحات 51-9

کلانتری،فتح الله،صادقی،امیر(1398)،”منطقه منازعه خاکستری مفهوم نوپدید در مدیری دفاعی آینده“،فصلنامه علمی مطالعات مدیریت راهبردی دفاع ملی،سال سوم،شماره 10،صفحات128-103

Colom,Guillem,(2020),” CYBER ACTIVITIES IN THE GREY ZONE: AN OVERVIEW OF THE RUSSIAN AND CHINESE “,STRATEGIES XXI International Scientific Conference The Complex and Dynamic Nature of the Security Environment, ISSN 2668-6511 (print); ISSN 2668-7828

Darmawan,Chalid, yanto,Rudi, Yulianto,Bayu .Asih(2022),” Strategy for Establishing Indonesian Marine Reserve Components to Face China’s Gray Zone Operations in North Natuna Sea”, International Journal of Arts and Social Science www.ijassjournal.com,ISSN: 2581-7922, https://orcid.org/0000-0002-5149-6603,Volume 5 Issue 3, March 2022,169-177

Himmelman,Jeff(2013),”A Game of Shark And Minnow”, https://www.nytimes.com/newsgraphics/2013/10/27/south-china-sea/index.html

Layton,Peter(2021),” Countering China’s Gray Zone Strategy”, https://smallwarsjournal.com/jrnl/art/countering-chinas-gray-zone-strategy

Layton,Peter(2022),”CHINA’S GREY–ZONE ACTIVITIES: CONCEPTS AND POSSIBLE RESPONSES “,J O U R N A L O F T H E R OYA L N E W Z E A L A N D A I R F O R C,104-122

Lin,Bonny, Garafola,Cristuna.L, McClintock,Bruce, et al(2022),” A New Framework for Understanding and Countering China’s Gray Zone Tactics”, https://www.rand.org/pubs/research_briefs/RBA594-1.html

Martin A. Sebastian,Martin.A(2021),” China’s Gray Zone Operations in the South China Sea; Manipulating Weaknesses”, Part of the Palgrave Studies in Maritime Politics and Security book series (PSMPS), https://link.springer.com/chapter/10.1007/978-3-030-68038-1_3

مطالب مرتبط