مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

پاکستان و ترتیبات امنیتی با شورای همکاری خلیج فارس

اشتراک

 احمد منتظران

كارشناس مسائل سياسي پاكستان

مركز بين المللي مطالعات صلح-IPSC

اساس شورای همکاری خلیج فارس در جریان جنگ اول خلیج‌فارس جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بنیان گذاری شد و ترس مفرط رهبران کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس از گسترش دامنه جنگ به این کشورها و خطرات جدی در مسیر زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی موجبات نزدیکی رهبران کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس با بزرگترین عضو این شورا یعنی عربستان سعودی را موجب گشت . اما این کشور نیز از یک طرف به خاطر نوع حکومت خود همواره از خطر بروز مخالفت‌ها و اعتراض‌ها که نظام سیاسی آنها را با مشکل مواجه نماید، بیمناک بود .از طرفی ، این کشور همواره از توانمند شدن عراق و جمهوری اسلامی ایران نیز نگران وهراسناک  بودند لذا گرایش بیشتر آنها بر دوستی با ایالات متحده  امریکا تکیه داشته با و اتحاد با کشورهای کوچکتر حوزه خلیج‌فارس تلاش می نمودند از میزان تهدیدات این دو کشور علیه خود بکاهند. تشکیل شورای همکاری خلیج‌فارس و نیز امضای قراردادهای امنیتی با آمریکا از میزان نگرانی‌های امنیتی این کشور  نه تنها نکاست، بلکه قدرت عضو ثروتمند و ایدئو لوژی محور و متحد آنها یعنی عربستان سعودی با رشد جریان‌های سلفی و بنیادگرا در درون بافتهای مذهبی خویش که ناشی از اشتباهات محاسبات سیاسی رهبران آنها بود تا در قبال ایران موازنه مذهبی ایجاد کنند و گسترش این ایدوئولوژی خشن که با بروز بن لادنیسم اوج گرفت به  تخریب  تصویر این کشور در ذهن مردم اروپا و آمریکا  پس از واقعه 11 سپتامبر انجامید و احساس خطر از مداخله گسترده ایالات متحده در امور داخلی عربستان نیز به نگرانی قبلی این کشورها افزود. براین اساس کشورهای  حاشیه جنوبی خلیج فارس نه الگوی موازنه سنتی و نه الگوی هژمونیک موجود نمی توانست هیچ یک از نگرانی‌های امنیتی موجود در این کشورها را در شرایط فعلی رفع و بر طرف سازد، بر این اساس آنها بدنبال الگوی امنیت مشارکت‌جویانه با پاکستان بلحاظ برخورداری از نیروی نظامی مناسب‌ متمایل گشتند که نیروی کار ارزان پاکستانی نیز سالهای متمادی در محیط کشورهای حاشیه خلیج فارس موجود و با زندگی آنها تجانس فکری و تعامل اجتماعی پیدا کرده بودند و نیز به وفور در کشورهای فوق برای کار و تولید ثروت موجود بودند. از طرفی تکیه بر عربستان سعودی که همواره نقش برادر بزرگتر را در شورای مذکور ایفا می‌کرد، منبع نگرانی های عمده برای کشورهای مذکور گشت و آنها از این جهت  نیز بسیار بیمناک بوده و هستند. بطور کلی  کشورهای کوچک خلیج‌فارس، ضعف‌‌های آشکاری دارند که امنیت آنها را بسیار شکننده میسازد . برخی از این ضعف‌ها عبارتند از : ضعف هویتی، اعم از هویت ملی یا تاریخی، متکی بودن به درآمدهای نفتی، فقدان عمق استراتژیک به دلیل محدودیت خاک، قرار گرفتن اکثر شهرهای آباد و مراکز اقتصادی این کشورها در حاشیه دریا و یا در نزدیکی مرزهای یکدیگر.

دغدغه های امنیتی موجب شده است تا دیدگاههائی توسط برخی از متفکرین آمریکایی مطرح مطرح شود و آنهم تشکیل اتحادیه دفاعی با حضور شورای همکاری خلیج فارس، دولت عراق وایالات متحده آمریکا می‌باشد. هدف از تشکیل این اتحادیه دور نگهداشتن ایران از ترتیبات امنیتی منطقه‌ای و تحت نظارت قرار دادن دولت عراق می‌باشد. این طرح با هدف حفظ نیروهای آمریکایی در منطقه و تسلیح عراق به سلاح‌های متعارف به گونه‌ای که همسایگان عرب احساس تهدید نکنند، تدوین شده است تا مردم کشورهای حاشیه خلیج فارس را متقاعد سازد که نیروهای آمریکایی از حقوق یکسان با آنها در منطقه برخوردار می‌باشند و این گونه ترتیبات امنیتی، حضور نیروهای نظامی آمریکا در منطقه را مشروعیت می بخشد. اما  این رویکرد نیز با چالش‌هایی در منطقه مواجه شده است.

کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس با توجه به شرایط به وجود آمده در سال‌های اخیر و مخالفت افکار عمومی کشورهای اسلامی با سیاست‌ های مداخله ‌جویانه علیه کشورهای اسلامی،‌از تشکیل یک پیمان دفاعی رسمی با ایالات متحده آمریکا نه تنها استقبال نمی‌کنند، بلکه  رهبران کشورهای شورای همکاری خلیج فارس نگرانی جدی دارند که چنین اتحادی، فراتر از مسئله مشروعیت بخشیدن به حضورنیروهای آمریکایی در منطقه، به منزله  مداخله در امور کشورشان و زیر سؤال رفتن مشروعیت رژیم‌هایشان باشد که با موج مخالفتهای داخلی مردمی مواجه شوند. کشورهای شورای همکاری خلیج فارس با این طرح مشکل دارند و از طرفی این گونه اتحادیه‌ها نمی‌تواند با تهدیدات و بی‌ثباتی‌های داخلی کشورهای مذکور مقابله کند.  لذا شورای همکاری خلیج فارس نیازمند الگویی جدید برای ترتبیات امنیتی بوده که باعث تقویت هویت کشورهای عضو و مشروعیت بخشیدن بیشتر به حکومت‌های آنها باشد. اخیرا دولت کویت دفتر امور دفاعی خود را زیر نظر سفارت این کشور در اسلام آباد به منظور  آموزش نیروهای خود به وسیله ی نیروهای پاکستانی راه اندازی کرده و  کویت  چهارمین کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس پس از عربستان، عمان و امارات متحده عربی است که در پاکستان دفتر دفاعی برپا می نمایند . طی سالهای متمادی پاکستان تعاملات راهبردی بسیاری نیز با خاورمیانه به ویژه کشورهای عربی دارد. و پس از تحولات بحرین و خیزشهای داخلی و اعتراض آمیز این کشور سبب شده است  تا کشورهای عربی به ویژه عربستان پای پاکستان را به خاورمیانه باز نمایند و این امر عاملی دیگر در پر رنگ تر شدن حضور پاکستان در مسائل این منطقه است.

پارامترها و مسائل دیگری برای کشانیدن پاکستان به منطقه از منظرهای ذیل قابل  تحلیل است :

–                 رویکرد و استفاده از توان نظامی پاکستان برای بهره وری از توان و مهارت و بکارگیری نظامی از کشورهای توانمند در امور نظامی  این کشور خصوصا با توجه به همخوانی های سیاسی-فرهنگی با کشورهای عربی و  بهره مندی طولانی از توانمندی های پاکستان برای آموزش نیروی نظامی.

–                 حضور نزدیک به 10 هزار نفر از نظامیان پاکستانی در گارد ملی بحرین برای سرکوب معترضان، به درخواست عربستان سعودی و بحرین صورت

–                 .  ضعف آموزشی و کمبود نیروهای نظامی برای سرکوب اعتراض های احتمالی داخلی از جمله عواملی است که کشورهای عرب حوزه خلیج فارس را به سوی تقویت نیروی نظامی خود از راه جذب نیروهای نظامی از کشورهای دیگر می کشاند.

–                 کشش  زیاد مردم پاکستان برای حضور در کشورهای  عرب حوزه خلیج فارس و اینکه بیشتر مردم پاکستان مسلمان و سنی هستند و عامل دوم، ارتش پاکستان است که عنوان هفتمین ارتش بزرگ دنیا را با خود دارد.

–                 توانایی  نظامی اسلام آباد برای  تولید  تسلیحات مورد نیاز برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس و خصوصا خرید تسلیحات عربستان سعودی از پاکستان باتوجه به   مساله سوریه و تلاش برای کمک به گروه های تکفیری

–                 کمک های مالی عربستان به پاکستان با توجه به نیازمندی پاکستان و ترس از قطع کمک های آمریکا به ارتش این کشور  که بارها مقامات آمریکائی ، دولت و ارتش  پاکستان را به آن  تهدید کرده اند.

–                 نیاز به انرژی های فسیلی و تلاش های اسلام آباد برای حضور و نفوذ بیشتر در خاورمیانه بسیاری از کشورهای خاورمیانه برای تقویت پیوندهای بین منطقه ای در چارچوب هم پیوندی های راهبردی سیاسی-امنیتی خویش  با شبه قاره و حوزه های نفوذ هند، پاکستان و افغانستان را گسترش داده اند.

–                 نیاز مالی ارتش پاکستان به کمک کشورهای عربی و سود قراردادهای نظامی با این کشورها است .این کشور  برای رویارویی با فشارهای آمریکا که کمک مالی به اسلام آباد را متوقف کرده و با پشتیبانی از حمله های موشکی جدایی طلبان بلوچستان و همچنین حمله هواپیماهای بدون سرنشین خود به خاک پاکستان، امنیت این کشور را به چالش کشیده است، نیاز به هم پیمانی با کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس  دارد.

 

در یک جمع بندی کلی می توان گفت که نیازهای متقابل و دوجانبه کشورهای عربی عضو شورای همکاری خلیج فارس و پاکستان به یکدیگر به منظور تقویت امنیت راهبردی-سیاسی و منطقه ای و تاثیر گذاری بر مسائل داخلی و تحولات اجتماعی ، آنها را به هم پیوند داده است.

از طرفی ضرورت و اهمیت اساسی رفتاری سیاسی و امنیتی ، قرار دادن تمایلات استراتژیک کشورهای مذکور  در طیفی از ابهام تا شفافیت و عدم ابتکار سایر بازیگران منطقه ای و نبود  شفافیت کامل نسبت به تمایلات استراتژیک آنها سبب  گرایش کشورهای حاشیه خلیج فارس به پاکستان شده است. زیرا قرار گرفتن سایر بازیگران  در شرایط ابهام مطلق می‌تواند سبب پیش‌بینی ناپذیری الگوهای رفتاری گردد و از سوی دیگر ابهام‌زدایی از تمایلات استراتژیک موجب مشخص شدن آسیب‌پذیری‌های کشور برای حریفان خواهد شد. بنابراین بهترین مسیر برای تولید الگوهای رفتاری مبتکرانه و جامع ، حرکت به سمت گفتگوی امنیتی و استراتژیک با سایر بازیگران منطقه مهم از جمله ایران در سطوح مختلف از طریق تبادل تمایلات و نگرانی‌های استراتژیک می‌توان از یک سو شرایط بحرانی منطقه را بهبود بخشید و از سوی دیگر بنیانی برای ترتیبات امنیتی پایدار و توسعه مستمر روابط فیمابین کشورها ایجاد نماید.

واژگان كليدي: پاکستان و روابط با شورای همکاری خلیج فارس، روابط پاکستان با شورای همکاری خلیج فارس ، روابط  امنیتی  اسلام آباد با شورای همکاری خلیج فارس ، روابط عربستان و پاكستان

مطالب مرتبط