June 3, 2023 – 2:57 pm | Comments Off on حاکمیت هوش مصنوعی و چالش های ژئوپلیتیکی

مریم وریج کاظمی
پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک
مرکز بین المللی مطالعات صلح- IPSC
«ولادیمیر پوتین» در سپتامبر 2017  طی یک جلسه ای با گروهی از دانشجویان و روزنامه نگاران روسی اعلام کرد «هر کسی(کشور) که در حوزه هوش مصنوعی …

ادامه مطلب »
گفتگو

مقالات

خاورمیانه

مقالات تحقیقی و تحلیلی در حوزه خاورمیانه

خلیج فارس

مقالات تحقیقی و تحلیلی در حوزه خلیج فارس

آسیای میانه

مقالات تحقیقی و تحلیلی در حوزه آسیای میانه

صفحه نخست » آسیای میانه, گفتگو

نگاهی آسیب شناسانه به روابط ایران و افغانستان – گفتگو با دکترعلی اصغر داوودی کارشناس مسائل افغانستان و استاد دانشگاه

نگارش در September 22, 2012 – 7:21 am
نگاهی آسیب شناسانه به روابط ایران و افغانستان  – گفتگو با دکترعلی اصغر داوودی  کارشناس مسائل افغانستان و استاد دانشگاه
Share

 فرزاد رمضانی بونش

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

در سالهای اخیر سیاست خارجی افغانستان در قبال ایران با تحولاتی نوین روبرو بوده است و  این کشور در روابط خود با ایران تعدیلات و تغییراتی را متناسب با اهداف خود و نوع کنشگری بازیگرانی همچون امریکا به عمل آورده است. در این راستا و برای واکاوی و آسیب شناسی روابط دو کشور و سیاست خارجی ایران در افغانستان گفتگویی با دکتر علی اصغر داوودی داشته ایم:

واژگان کلیدی: آسیب شناسی، روابط، ایران، افغانستان، فرهنگ، اقتصاد، سیاست


مرکز بین المللی مطالعات صلح: اگر به سیاست خارجی یک دهه ی اخیر ایران در قبال افغانستان نگاهی داشته باشیم اصولا جایگاه ژئوپلتیک و استراتژیک این کشور در سیاست خارجی ایران چگونه است؟

وجود حدود 950 کیلومتر مرز مشترک بین ایران و افغانستان، حضور نیروهای خارجی معارض جمهوری اسلامی در مرزهای شرقی، کشت و تجارت بخش عمده مواد مخدر در همسایه شرقی ما و وجود ناآرامی های متعدد قومی و سیاسی و چندین پارامتر دیگردر این کشور، تبعا پیامدهای متعدد سیاسی – امنیتی برای جمهوری اسلامی ایران داشته و از این روی اهمیت این کشور را به لحاظ ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی نزد جمهوری اسلامی ایران دو چندان می‌نماید. بعلاوه وجود روابط کهن تاریخی و فرهنگی، بر اهمیت ژئوکالچر  افغانستان برای ایران اشاره دارد.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: اگر به تاثیر عوامل بیرونی در روابط سیاسی افغانستان و ایران در سالهای گذشته بپردازیم عدم گسترش روابط دو کشور تا چه حدی تحت تاثیر ایالات متحده امریکا بوده است؟

اگر روابط دو کشور را به دو سطح ملتها و حکومتها تقسیم کنیم، بدون شک روابط بین دو ملت ایران و افغانستان به دلیل سوابق تاریخی و فرهنگی و دینی در سطح بسیار مطلوبی است و کسی که یکبار به این کشور سفر نماید می تواند به خوبی گرمی این روابط را در برخوردهای برادرانه و صمیمانه مردم افغان نسبت به اتباع ایرانی حس نماید. به نظر من هیچ کشوری نمی تواند بر این نوع روابط تاثیر منفی بگذارد. اما در سطح حکومتها، بدون شک روابط ایران و افغانستان طی سالهای اخیر فراز و فرودهایی داشته است. گاهی مواضع نسنجیده مقامات دو کشور در سطوح مختلف و گاهی هم فشارهای خارجی تاثیر نامطلوبی بر بسط و گسترش روابط فی مابین داشته است. به رغم اینکه دو کشور ظرفیتهای فراوانی برای گسترش روابط در عرصه های مختلف دارند، طی سالهای اخیر کشورهای خارجی حاضر در افغانستان بویژه ایلات متحده آمریکا با فشار بر مقامات افغان تلاشهای بی وقفه ای در جهت ایجاد موانع در جهت گسترش روابط دو کشور به عمل آورده اند. متاسفانه به رغم مقاومتی که بعضا مقامات افغان داشته اند، این تلاشها بی تاثیر نبوده و حداقل در کوتاه مدت مشکلاتی برای دست اندرکاران اقتصادی، فرهنگی و … ایجاد کرده است. هم مقامات افغان بر چنین فشارهایی از سوی غربی ها اذعان دارند و هم خود غربی ها از اظهار نظر علنی درباره آن ابایی ندارند.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به نگاه سیاست خارجی افغانستان به ایران نقش کشورهای عربی همچون عربستان سعودی در روابط کنونی ایران با افغانستان تا چه اندازه ای است ؟

از آنجا که کشور افغانستان به شدت به کمکهای خارجی وابسته است و کشورهای عربی همچون عربستان سعودی و امارات متحده و … نقش فعالی در کمک به بازسازی و تامین مالی برخی پروژه ها در این کشور دارند، متاسفانه حکومت افغانستان نمی‌تواند نسبت به فشارهای چنین دولتهایی خنثی عمل کند. بخصوص که مذهب در سیاست خارجی کشورهایی چون عربستان در قبال افغانستان یک پارامتر تاثیر گذار است و این کشور با برخی گروههای تندرو مذهبی در افغانستان از جمله طالبان در گذشته، روابط نزدیکی داشته است. قرائن نشان می دهند که گروههای تندرو مذهبی در افغانستان به شدت متاثر از ایدئولوژی وهابیت بوده و همین گروهها در برخی مواقع بر طبل سیاستهای ضد ایرانی در افغانستان می کوبند. فرقه های تندرو مستقر در پاکستان نیز که روابط نزدیکی با کشورهای عربی چون عربستان دارند، گاه به عنوان واسطه در پیشبرد سیاستهای ضد شیعی و ضد ایرانی در افغانستان نقش داشته اند.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به نفوذ قدرت های رقیب منطقه ای و فرامنطه ای در افغانستان، ایران تا چه حدی توانسته است در رقابت با رقیبان منطقه ای و بین المللی نفوذ سیاسی خود را در این کشور افزایش دهد ؟

در پیشبرد سیاست خارجی یک کشور در عرصه بین المللی عوامل متعددی نقش دارند. اگر سیاست خارجی را به یک بالن تشبیه کنیم برای حرکت این بالن در مسیر مورد نظر، باید دهها عامل دست به دست هم دهد. تنها این خلبان نیست که تصمیم می گیرد در کدام مسیر براند، هوای مساعد، وزش مناسب باد و … که هریک از کنترل خلبان خارج است نیز در حرکت آن اثرگذار است. در مورد افغانستان بعد از حذف طالبان از قدرت و اشغال این کشور توسط قوای ناتو، ایران برگهای برنده زیادی در افغانستان داشت و می توانست از اینها به خوبی استفاده کند و در مواقعی هم خوب استفاده کرد. اما با گذشت زمان به نظر می رسد کار برای ایران در افغانستان سخت تر شده. رقبای منطقه ای و فرا منطقه ای ایران در افغانستان نفوذ فراوانی یافته اند و سیاستمداران افغان نیز دریافته اند که باید از این رقابتها بیشتر به نفع خود استفاده نمایند. از طرفی دولت مستقر در این کشور چندان نیرومند نیست که بتواند در مقابل اعمال نفوذ و فشارهای خارجی ایستادگی نماید. متاسفانه وجود فساد گسترده در ساختار اداری و سیاسی این کشور سبب شده تا زمینه برای نفوذگذاری قدرتهای رقیب بیشتر شود. همه این عوامل عرصه را برای پیشبرد سیاستهای جمهوری اسلامی ایران سخت تر نموده است. از سوی دیگر وجود مراکز متعدد تصمیم گیری در مورد افغانستان در دستگاه حکومتی ایران و نبود دیپلماتهای کارکشته و آشنا به شرایط ویژه در افغانستان در مراکز تصمیم گیر و اجرایی، اندکی کار را پیچیده‌تر نموده است. البته باید اذعان کرد که موقعیت کلی ایران در افغانستان، بی تاثیر از فضای عمومی فشار و تحریم علیه این کشور در عرصه بین المللی نیست. 

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: چالشهای روابط و بسترهای تضاد دو کشور ایران و افغانستان در چه حوزه هایی قرار میگیرد؟

در کنار عوامل متعدد همگرا در مناسبات بین دو کشور ایران و افغانستان طبیعی است که یکسری عوامل واگرایانه هم وجود داشته باشد. اگر بخواهیم به این عوامل بپردازیم باید به چند نکته اشاره نماییم. اولا تضاد منافع ما با قدرتهای خارجی حاضر در افغانستان که در راس آنها ایالات متحده امریکا قرار دارد و نفوذ زیادی هم بر حکومت افغانستان دارند، بدون شک بر نوع روابطمان با حکومت افغانستان تاثیر گذار است. درخواست اخیر مقامات امریکایی از مقامات افغان برای کاهش سطح روابط اقتصادیشان با ایران نمونه ای از این دست می باشد. وجود مراکز نظامی تحت کنترل غربیها در نزدیکی مرزهای ما یک چالش بزرگ است. ثانیا به دلیل وجود شکافهای زبانی ، قومی و مذهبی در جامعه افغانستان و با توجه به همسویی بیشتر سیاستهای جمهوری اسلامی ایران با برخی از گروهها شکل گرفته در راستای این شکافها، این ذهنیت را در بین سایر گروهها ایجاد نموده است که سیاستهای جمهوری اسلامی در افغانستان فرصت طلبانه و یک سو نگرانه است. این امر در مواقعی سبب شکل گیری مواضع ضد ایرانی در بین برخی گروههای افراطی شده و زمینه را برای سوء استفاده رقبای ایران فراهم نموده است. ثالثا از قدیم بین ایران و افغانستان بر سر مساله تقسیم آب رودهای مرزی بویژه هیرمند و هریررود اختلافاتی وجود داشته است و با توجه به اهمیت یافتن آب در آینده کشورها، احتمالا این مساله به عنوان یک مساله بحران زا در روابط دو کشور باقی خواهد ماند. رابعا کشت فراوان مواد مخدر در افغانستان و صدور و ترانزیت آن از طریق مرزهای ایران طبعا مساله امنیتی مهمی برای ایران محسوب شده و در صورت عدم همکاری مقامات افغانی در این زمینه، جمهوری اسلامی ایران همچنان در آینده از این ناحیه در معرض تهدید خواهد بود. و آخرین مساله تنش زا در روابط دو کشور مساله مهاجرین افغانی ساکن در ایران است که بیشترین میزان مهاجرین خارجی مستقر در کشور ما را تشکیل می دهد. حل این مساله که ابعاد انسانی فراوانی دارد احتمالا ساده نبوده و نیاز به رایزنی های بیشتر بین مقامات دو کشور دارد. بعضا مقامات ایرانی از حربه تهدید به اخراج مهاجرین افغان در مناسبات فی ما بین استفاده کرده اند که اثار و پیامدهای ناخوشایندی در پی داشته است.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: در رویکردی مقایسه ای حضور و نفوذ کنونی ایران در افغانستان را با سالهای آغاز سرنگونی طالبان را چگونه مورد بررسی  و ارزیابی قرار می دهید؟

در یک ارزیابی کلی می توان گفت که ایران به لحاظ فرهنگی و امنیتی نفوذ قابل توجهی در افغانستان دارد، اما طی سالهای اخیر از نفوذ سیاسی و بویژه اقتصادی ایران در این کشور کاسته شده است. مقایسه آمارهای مربوط به سطح روابط تجاری در دو مقطع زمانی مورد نظر در این زمینه به خوبی گویاست. در خصوص کاهش نفوذ سیاسی کافی است به موضع ایران در قبال امضای پیمان استراتژیک ایالات متحده با افغانستان اشاره کنم، به رغم رایزنی هایی که ما انجام دادیم و ابزارهایی که به کار بردیم متاسفانه نه تنها نتوانستیم جلو امضای آن را بگیریم، بلکه این پیمان بر خلاف انتظار ما در پارلمان افغانستان با اکثریت بالایی به تصویب رسید که موجب حیرت همگان گردید. متاسفانه اگر درصدد ترمیم جایگاه خود در این کشور نباشیم، احتمالا در آینده به لحاظ فرهنگی هم دچار افول خواهیم شد. در حال حاضر کار برای نهادهای فرهنگی ما در افغانستان روز بروز سخت تر می شود. مثلا شعبات دانشگاهی ما در افغانستان مانند دانشگاه آزاد اسلامی و پیام نور و … که واقعا منشا خدمات مهمی بوده‌اند به رغم استقبال مردمی از آنها، از سوی برخی محافل تحت نفوذ رقبای ایران تحت فشار قرار گرفته اند.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به وجود پیوندهای مشترک فرهنگی و تمدنی کشور افغانستان با  ایران نقش و توانایی قدرت نرم و رویکردهای فرهنگی ایران در افغانستان را چگونه مورد ارزیابی قرار می دهید ؟

به نظر من افغانستان حیاط خلوت فرهنگی ایران است. به لحاظ فرهنگی، ایران هیچ بدیلی در افغانستان ندارد. اشتراکات زبانی، فرهنگی و تاریخی چنان دو کشور را بهم تنیده کرده که هیچ کس نمی تواند جای خالی فرهنگی ایران در این کشور را پر نماید. بخش عمده کتابهای درسی افغانستان به زبان فارسی است. بسیاری از منابع علمی مورد استفاده دانشجویان افغان در ایران چاپ شده است. رغبتی عجیب در بین دانشجویان افغان برای حضور در موسسات آموزش عالی و دانشگاههای ایرانی وجود دارد. گرایش خانواده های افغان به استفاده از محصولات رادیویی و تلوزیونی ایرانی به رغم ظهور دهها شبکه رادیویی و تلوزیونی رنگارنگ که عمدتا فیلمهای غربی یا هندی را پخش می نمایند و… همگی نشان از اهمیت حوزه فرهنگ در مناسبات دو کشور دارد. بنده به عنوان کسی که نزدیک به سه سال است در دانشگاههای افغانستان مشغول به تدریس هستم از نزدیک شاهد شور و شعف دانشجویان افغان نسبت به مطالعه آثار علمی و فرهنگی ایران بوده‌ام. متاسفانه به رغم این میل وافر، کم کاری ها و کمبودهای فراوانی در حوزه فعالیت فرهنگی ما در افغانستان مشاهده می شود. به عنوان یک کارشناس سیاسی معتقد هستم اگر ما بخواهیم در افغانستان نفوذ امنیتی، سیاسی، اقتصادی و … داشته باشیم حتما باید بیشترین بها را به حوزه فرهنگ بدهیم، چرا که مزیت نسبی ما برای حضور موثرتر در افغانستان نسبت به سایر رقبا اشتراکات فرهنگی ماست. در واقع باید روابط سیاسی و اقتصادی را بر چارچوبه فرهنگ بنا نماییم.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: نوع نگاه برخی احزاب و گرو ه های ایران ستیز در افغانستان چه نقشی در روابط کنونی ایران با افغانستان  داشته است ؟

متاسفانه طی سالهای اخیر به دلیل تحریک این گروهها توسط رقبای ایران، آنها نقش پر رنگ تری در سیاست افغانستان در قبال ایران پیدا کرده اند. برخی از این گروهها خاستگاه مذهبی دارند برخی خاستگاه قومی و برخی نیز فقط از طرف نیروهای خارجی معارض جمهوری اسلامی تشجیع و تحریک می شوند. متاسفانه گاهی سیاستهای نسنجیده و اشتباه ما و یا سوء تدبیرهای برخی دیپلماتهای ما آب به آسیاب چنین گروهها و حامیانشان ریخته و زمینه ساز برخی حرکتهای نمایشی ضد ایرانی از سوی آنها شده است. این گروهها هم در پارلمان و هم در ادارات دولتی طرفدارانی دارند که به روشهای گوناگون به کارشکنی مشغولند. البته بهم تنیدگی های ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی دو کشور چنان زیاد است که ضد ایرانی ترین فرد هم که در افغانستان به قدرت برسد بی نیاز و مستغنی از بهبود و ارتقاء سطح روابط با جمهوری اسلامی ایران نخواهد بود.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: به نظر شما آیا گفتمان حاکم بر سیاست خارجی ایران توانسته از توان و پتانسیلهای موجود در  افغانستان بهره برد؟

پاسخ به این پرسش در برهه های زمانی مختلف، متفاوت است. در یک دوره ما خوب توانستیم از این ظرفیتها استفاده کنیم و روابطمان را به رغم کارشکنی رقبا به سطح مطلوبی برساندیم. اما در مواقعی مانند شرایط کنونی، به خوبی از فرصتها استفاده نشد و لذا نتوانستیم از پتانسیلها و ظرفیتهای موجود به خوبی استفاده کنیم. برخی فکر می کنند چون افغانستان کشور فقیر و توسعه نیافته ای هست نباید خیلی اهمیتی در سیاست خارجی ایران داشته باشد. بر عکس، اهمیت افغانستان برای ما از بسیاری کشورهای قدرتمند دنیا هم بیشتر است، چون اثر پذیری ما از وضعیت این کشور به مراتب بیش از دیگر کشورهاست. این امر باید ما را به این سمت بکشاند که بهای بیشتری به این کشور بدهیم و سرمایه گذاری بیشتری در انجا داشته باشیم. بدون شک امنیت افغانستان امنیت ما هم هست و بر عکس ناامنی در انجا ما را هم ناامن خواهد کرد، چیزی که در دوره طالبان شاهدش بودیم.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: در نگاهی آسیب شناسی مهمترین حوزه های ضعف سیاست خارجی ایران  در افغانستان در چه حوزه ایی است د؟

یک؛ تعدد مراکز تصمیم گیری

دو؛ فقدان یک نگاه استراتژیک در سیاست خارجی ما نسبت به افغانستان

سه، عدم بهره گیری از دیپلماتهای کارکشته در امور افغانستان

چهار؛ عدم هماهنگی بین سیاستهای امنیتی، اقتصادی ، فرهنگی و … و مراکز مرتبط در هر حوزه

پنجم، فقدان شناخت نسبت به مزیتهای نسبی روابطمان با افغانستان در قبال رقبا و عدم استفاده درست از آنها.

 

 مرکز بین المللی مطالعات صلح: آینده حضور و نفوذ ایران در افغانستان را چگونه ارزیابی میکنید ؟

آینده حضور ما در افغانستان بستگی تام به نحوه برخورد و تعامل ما با مسایل افغانستان دارد. با توجه به اینکه دیر یا زود نیروهای خارجی مجبور به ترک افغانستان هستند، اثرگذاری آنها بر سیاستهای افغانستان کمتر خواهد شد. با فروکش کردن غبار ناشی از اشغال افغانستان، مقامات این کشور تحت تاثیر جبر ژئوپلتیکی ناگزیر از بازسازی روابط خود با همسایگان خواهند بود و یقینا ایران در امر ایجاد ثبات و امنیت در افغانستان و نیز پیشبرد برنامه های توسعه ای این کشور می تواند نقش غیر قابل انکاری داشته باشد. بنابراین آینده روابط را بسیار روشن می بینم به شرط اینکه ما بتوانیم هم در روابطمان با این کشور ظرفیت سازی کنیم و هم بتوانیم از این ظرفیتها به خوبی استفاده کنیم. و مایلم در پایان بر این امر تاکید کنم که کلید حضور مستدام و موفقیت آمیز ما در افغانستان اولویت دادن به حوزه فرهنگ است، هر چه در این زمینه سرمایه گذاری کنیم بازهم کم است.

 

 

 

 

 

Share