مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

مرجعیت  و دیپلماسی دولت ایران

اشتراک

دکتر سید سلمان صفوی

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

 

در تاریخ تشیع و ایران، مرجعیت مهم ترین نهاد دینی و مردمی بوده است. در طول تاریخ معاصر ایران از دوره قاجار تا کنون، این نهاد برجسته و معتبر علمی و مردمی ، به دفعات نقشی کارساز در دفاع از منافع کشور و ملت ایفا کرده است. برخلاف نظر برخی از اشخاص نادان یا معاند دین و نهاد حوزه های علمیه، مراجع عظام از بالاترین سطح دانش فقه اسلامی برخوردارند. مراجع عظام  از آن جهت که در یک پروسه زمانی به طور طبیعی از بین هزاران مجتهد، با رجوع خودجوش و مستقیم مردم انتخاب می شوند، دارای فهم مدیریتی و اجتماعی برجسته ای هستند. این پدیدار برجستۀ دینی که از بین هزاران مجتهد نمود اجتماعی می یابد، نشانه برجستگی خاص علمی، مدیریتی، تقوایی و اجتماعی مراجع عظام است. از سوی دیگر دستگاه دیپلماسی و رویکردهای دیپلماتیک دولت نقش اساسی در کم و کیف منافع ملی، امنیت ملی، دین و دنیای آحاد مردم ایفا می کنند. قدر مشترک حوزه اجتماعی – سیاسی مرجعیت و دستگاه دیپلماسی، الزاما این دو نهاد را در تعامل با یکدیگر قرار می دهد.

در دوره قاجار در جریان جنگ های روسیه با ایران، حکومت تابع فتوای مرجعیت بود. آیت الله العظمی کاشف الغطاء و آیت الله سیدعلی طباطبایی صاحب کتاب مهم “ریاض‌المسائل فی بیان احکام الشرع بالدلایل” فتوای جهاد دفاعی در مقابل روس ها را صادر کردند. در واقعه تحریم تنباکو نیز با ایستادگی مرجعیت در دفاع از منافع ملی در مقابل شاه و استعمار اقتصادی انگلیس، در نهایت شاه مجبور به تبعیت از فرمان مرجعیت شد. در دوره انقلاب مشروطیت نیز مجددا نهاد مرجعیت با ایستادگی در مقابل حکومت استبدادی وقت و روس ها وَ صدور فتوای تأسیس حکومت مشروطه، شاه را مجبور به تمکین نمود و بدین سان بار دیگر از منظر اقتصادی و سیاسی، کشور و حکومت وارد دوره ای جدید گردید.

در دوره معاصر نیز امام خمینی (ره) به عنوان مرجع ممتاز، فرمان اسقاط و ابطال مشروعیت حکومت شاهنشاهی را صادر فرمودند و اکثریت مراجع عظام نیز از نظر ایشان حمایت نمودند و نهایتا ایران با پشتیبانی قاطع آحاد ملت از فتوای مرجعیت، وارد دوران جمهوری اسلامی گردید. قانون اساسی و مشرعیت جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر امضای مرجعیت و رأی مردم به آن است، از این رو مسئولین جمهوری اسلامی باید به این مهم توجه داشته باشند که مشروعیت و مقبولیتشان بدون تأیید و حمایت مرجعیت مخدوش می گردد.

در طول سال های 1357 تا 1384 روابط نهاد دولت و دیپلماسی با مراجع عظام، مثبت و سازنده بود. اما در سال های 1385 تا مرداد 1392 روابط رئیس دولت و خِصیصین او با مرجعیت به مرور به تیرگی گرایید، به نحوی که مراجع ایران و عراق دیدار با احمدی نژاد را بایکوت کردند و عملا نهاد مرجعیت، مهم ترین اپوزیسیون دولت گردید؛ امری که در تاریخ جمهوری اسلامی ایران سابقه نداشت. سبب بایکوت محمود احمدی نژاد از سوی مرجعیت به عنوان مهم ترین نهاد مدنی ایران؛ سیاست های غلط اقتصادی، فرهنگی و روابط خارجی دولت بود که منجر به ایزوله شدن ایران در جامعه جهانی و تنش و نابسامانی اقتصادی در عرصه زندگی مردم، صنعت، تجارت و تولید گردید.

 مرجعیت به عنوان مهم ترین حامی منافع ملت و تمامیت ارضی ایران چاره ای جز اعلام مخالفت خود به صورت گفتاری و رفتاری – البته آرام و محترمانه – نداشت. البته چنانچه درایت رهبری و مرجعیت نمی بود؛ خوف آن می رفت که این مسئله به روابط حسنه این دو نهاد برجسته خدشه ای وارد آورد.

با انتخاب گفتمان دکتر روحانی با رأی ملت ایران و حمایت قاطع مراجع عظام و سه شخصیت روحانی و سیاسی کشور – آیت الله هاشمی رفسنجانی، سید محمد خاتمی رئیس جمهور اسبق و آیت الله سید حسن خمینی نوه فرهیخته امام خمینی (ره) دور جدیدی از روابط حسنه و سازنده بین مرجعیت و دولت رقم خورد.

دکتر روحانی رئیس جمهور منتخب ملت، با شخصیت و هویت علمی شایسته، به نهاد حوزه های علمیه تعلق دارد که زعامت آن با مرجعیت است. مرجعیت از اعتماد مجدد ملت ایران به یکی از فرزندان شاخص و از تربیت شدگان این نهاد معظم مدنی و انتخاب ایشان خشنود است. پیروزی دکتر روحانی در انتخابات ریاست جمهوری 1392، پیروزی گفتمان انتقادی مرجعیت بر دولت سابق بود.البته برخی از وزرای دولت گذشته نظیر دکتر صالحی و دکتر متکی از مریدان مراجع عظام و مورد احترام ایشان بودند.

خواسته های مرجعیت و دکتر روحانی رئیس جمهور منتخب ملت در یک راستا قرار دارد. مرجعیت خواهان پی گیری دیپلماسی هوشمندانه و مقتدرانه با جامعه بین المللی، اجرای سیاست تنش زدایی و همچنین اجتناب از بحران آفرینی های بی حاصل و شعارهای پوپولیستی است که هزینه های سنگینی برای ملت به بار می آورد. خروج ایران از انزوای تحمیلی، شکست محاصره اقتصادی و در نتیجه افزایش اشتغال، کاهش تورم، ادامه فعالیت سانتریفیوژها در کنار زندگی آبرومند آحاد ملت ایران و فعالیت مؤثر کارخانه ها و تولید و صنعت و تجارت از جمله این خواسته هاست. ترویج فرهنگ اسلام ناب محمدی – فرهنگ شریعت، اخلاق و معنویت، آزادگی، جوانمردی، مروت، انصاف و انتقاد پذیری و عاری از خرافات – و همچنین رعایت احترام به حقوق معنوی و شأن و منزلت حوزه ها، دانشگاه ها، اهل هنر، اهل قلم و اهل تولید و تجارت مورد تأکید است. راه امام خمینی (ره) می بایست همچنان زنده و پویا باشد و سیاستی اتخاذ شود که انقلاب اسلامی روز به روز در ایران و جهان عمیق تر، عزیزتر و مقتدرتر شود و ایران و اسلام عزیز به عنوان پرچم دار صلح و امنیت پایدار و عادلانه جهانی معرفی شوند. مقابله با زیاده خواهی های استکبار جهانی، آباد نمودن ویرانی های هشت سال گذشته، برخورد قانونی با مفاسد اقتصادی، بازگردانیدن اموال به غارت رفته بیت المال به خزانه ملی و حاکمیت قانون، عقلانیت، بصیرت و مدیریت علمی مبتنی بر ایمان اسلامی بر کشور از دیگر خواسته هاست.

این فهرست بلند که قابل افزایش نیز هست، مطالبات ملت است که مرجعیت اعلام کرده اند و دولت دکتر روحانی نیز متعهد شده است این مسیر و گفتمان را با هوشمندی پی گیری و مدیریت علمی کند. این دولت تا کنون به مدد تجربه، دانش و هنر دکتر ظریف وزیر خارجه اقدامات برجسته و سازنده ای در حوزه دیپلماسی هسته ای انجام داده است. برخلاف دولت گذشته، با حمایت سازنده مرجعیت از دولت دکتر روحانی، “رهبری، مرجعیت و دولت” یک دل شده اند و این همدلی ظرفیت عظیمی را برای دولت ایجاد کرده است که با اقتدار و درایت، با تثبیت منافع ملی ایران در صحنه روابط بین الملل، فصل نوینی در دیپلماسی سازنده بین ایران و جهان بیافریند.

در سایه دیپلماسی تنش زدایی مورد حمایت مراجع عظام، یکی از شرایط بهبود وضعیت اقتصادی کشور و مردم فراهم می شود. همچنین بخش خصوصی می تواند با ابتکار و خلاقیت، با فعال نمودن چرخ اقتصادی کشور، ایجاد اشتغال ایجاد نماید. مراجع عظام نیز از افزایش نرخ اشتغال و کاهش تورم قاطعانه حمایت می کنند.

کلید واژگان: مرجعیت، احمدی نژاد، حسن روحانی، دیپلماسی، ایران، تشیع.

منبع: مجله تجارت فردا، شماره 85، 1393.

مطالب مرتبط