مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
حضور جوانان اروپایی در میان صفوف تکفیریها بخصوص داعش و خطر بازگشت این جوانان به کشورهایشان و تهدید امنیت اروپا به یکی از مهمترین مباحث کنونی جوامع غربی تبدیل شده است.نوشتار زیر به این مساله پرداخته است.
واژگان کلیدی: علل جذب یاران اروپایی داعش ، یاران اروپایی و غربی داعش، یاران اروپایی داعش، یاران غربی داعش، داعش
علل جذب و وضعیت نیروهای اروپایی به داعش
این بخش را از ادوارد سعید شروع میکنم و نگاهی که به موارد شرق شناسی و مردمی که به عنوان مسلمان در کشورهای شرقی زندگی میکنند دارد.، در واقع نوع نگاهی که غرب نسبت به شرق دارد و بعنوان یک غربمحوری و یا برتری غرب نسبت به شرق نگاه میکند به همین نسبت، نسبت به شهروندان و مسلمان آن هم چنین نگرشی دارد. به عبارتی ما وضعیت در حاشیه بودن مسلمانان در برخی از کشورهای اروپایی را شاهد هستیم. این تحقیقاتی که خود غربیها، در مورد افراد پیوسته به داعش ارائه میکنند، نشان دهندهی وجود برخی عقدهها و انزوای این افراد نسبت به جامعهی اروپایی است. این مسئلهای است که خود غرب باید مسائلش را در ارتباط با این افرادی که شهروند خود هستند، قطعا حل کند. مسئلهی دیگری راجع به افرادی که به داعش میپیوندند، را باید در بحران معنا در غرب جستجو شود، وجود بحران معنا، گسترش مادیگرایی، توجه به دنیا، رفاه، توسعهی سکولاریم باعث شده که ما شاهد یک بحران معنا باشیم، خوب طبیعی است که امروزه حتی برخی ادیان انسانساخت صفتی از ادیان الهی را در جذب افراد در غرب ربودند. مسائلی که آنها ارائه میکنند در جذب این افراد مقصر هست ، یعنی من معتقدم بحران معنا در غرب بسیار جدی است، این بحران معنا باعث جذابیت برخی ایدئولوژیها یا تبلیغ برخی ایدئولوژیها برای این افراد باشد.
مسئلهی دیگری که به نظر من در غرب وجود دارد بحث در اقلیت بودن هست. یعنی اگر از مباحث دینی به آن نگاه کنیم، حتی مباحث اجتماعی یا با رویکرد جامعه شناسانه نگاه بکنیم، اینها افرادی هستند که از نظر اعتقادی در حاشیهی یک جامعه مسیحی قرار دارد که طبیعتا سکولار هم هست. ابراز وجود در عرصه باورهای مذهبی برای این جامعه مشکل است و حتی نسبت به این باورها بخصوص در فرانسه توهین میشود. با سمبل هایش مخالفت میشود، مثل ممنوعیت و به پیامبرش طبیعتا توهین میشود و… اینها یک نوع حرکتهایی را موجب میشود، این حرکتها ممکن است انتقالگیرنده یا خشن ، یا حتی منطقی باشد. یعنی ممکن است به روش های مختلفی نسبت به این وضعیت عکسالعمل توسط مسلمانان ایجاد شود. ولی برخی از آنها میتواند توسط داعش پذیرفته شوند و در یک کل بزرگ هضم شوند. یعنی جذبی که در یک توده اتفاق خواهد افتاد، یعنی به عبارتی از این اقلیت و فردگرایی شما به یک جمع بزرگتری میپیوندید. این جمع بزرگتر طبیعتا برای شما معنا ایجاد میکند، فرصت ایجاد میکند و به شما هویت میدهد.چیزی که در غرب اتفاق نیفتاده و در غرب حداقل نتوانست چنین وضعیتی به وجود بیاید.
از مباحث دیگری که میتواند باعث علل جذب این افراد توسط داعش شود، میتوانیم به تبلیغات جذاب داعش اشاره کنیم. در حوزهی تا حدی ترکیبی از سوسیالیسم، به عبارتی گذار از فردگرایی به جامعهگرایی و اینکه افراد را در سمتهای خودشان بدون توجه به مواهب مادی به کار بگیرند،. اما چیزی که در غرب اصل است، در غرب نمایش داده میشود، به عنوان یک مبنای هویتی است. ولی در بدنه جامعهی داعش یا در این کشوری که قرار هست ایجاد شود، افراد بر اساس تخصصشان به کار گرفته میشوند، بدون اینکه مواهب مادی برایشان اصل باشد. یعنی نیازهایشان برآورده و بصورت رایگان به آنها خوراک داده میشود حالا برخلاب قطع، یک جامعهی متوسط را اینها دارند اجرا میکنند، یعنی گروه متوسط یا طبقات متوسط جذب میکنند. در این حال فکر میکنم مزایای مادی اینها هم مؤثر باشد، البته من معتقد نیستم این مزایا برای غربی ها مؤثر باشد، ولی من اصولا درمورد چچن ، تاجیکستان، حقوق ، خانهی رایگان ، امکانات رایگان میتواند جذابیتهای اقتصادی داشته باشد، ولی معتقد نیستم اینها برای بعضیها مهم باشد.
نیروهای اروپایی و حضور در ساختارهای داعش
نیروهای اروپایی یک قدرت فرهنگی در داعش ایجاد کرده اند. آنها به واسطهی اینکه نسل تحصیلکرده و متخصص در حوزههای گوناگون هستند. یعنی از یک جامعهی کاملا توسعهیافتهای به یک جامعهی در حال توسعه آمده اند، طبیعی است که نقشهای استراتژیک و تخصصی داعش در حوزهی رسانه، جذب افراد، شبکههای اجتماعی و حتی در حوزههای مرتبط با جنگ روانی، و حتّی جنگ پارتیزانی در به عبارتی جنگهای مستقیم را به عهده میگیرند. یعنی یک عده از افرادی که اطلاعات خیلی خوبی دارند، حتی در بسیاری از دانشگاههای خوب تحصیل کرده اند به کار گرفته شده اند. من مطمئن هستم که اقدامات داعش در برخی از حوزهها خیلی بالاتر از سطحی است که ما توقع داشته ایم؛ یعنی شما حساب اگر نگاه کنید آنها آنها موفق می شوند از یک ارتش ملی مثل عراق در برخی از حوزهها جلو بزنند، در شرق سوریه مناطقی را بگیرند، لذا پیداست که یک گروه صرفا پارتیزانی نیست و در حوزههای متعدد توانایی جنگیدن ، توانایی تبلیغ کردن ، توانایی متقاعد کردن مردم آن مناطق حتی با رعب و وحشت را دارند . اینها حتی با مردم هم مقابله نمیکنند، یعنی من توانسته اند مردم را با روشهای جنگ نرم، با روشهای متقاعدسازی، مدیریت کنند. در هر صورت آنچه که باعث توان داعش شده بر اساس آمار گفته میشود 12000 نفر از اروپایی ها وارد داعش وارد شدند، البته آمار را نمیتوانیم قطعی بگوییم همین مقدار. ولی همین مقدار 12000 نفر (با توجه به آماری که وجود دارد، تا 300 هزار نفر نیروی داعشی داریم و برخی آمار زیر 100000 نفر است) در هر صورت دارای تخصصهای شغلی هستند و حتی مهریهی بعضی از اینها گفته میشود کلاشینکف است، یعنی نیروهای متعددی را جذب کردند من به واسطهی شکاف توسعه میان کشورهای غربی و خاورمیانه معتقدندم قطعا اینان در ارتش داعش جایگاههای بالایی را به عهده دارند.
آیندهی حضور و نفوذ نیروهای اروپایی داعش در داعش
من معتقدم آینده برای خود اروپا بسیار نگران کنندهست، برخی از عملیات داعش با هدف تخریب یا ضربه زدن به اروپا صورت میگیرد، برخی از اینها اعلام کردند که داعش به ما گفته است که لازم نیست در سوریه و عراق بیایید، همانجا جهاد کنید. یک مسئله، مسئلهی دوم به قطعیت ان است که اینان عملیاتهایی برای خرابکاری در اروپا و امریکا خواهند داشت و نشانههای آن در گذشته بوده است. مسئلهی دیگر بازگشت این افراد به اروپا و آمریکاست، افرادی که بدون هیچ نوع مشاورهی روانی به جامعه برمیگردند و نمیتوان اینها را راه نداد و نمیتوان آنها را بدون تابعیت هم کرد، طبیعتا اینها شهروندان اروپاییاند. این بازگشتشان به خود کشورها مشکلساز خواهد شد.
من معتقدم در درون داعش هم یک مسئلهی مهمی که وجود دارد، این هویت ایدئولوژیای که به اینها داده شده، برخلاف شنیدن آواز دهل از دور، ورود به این مجموعه اروپایی ها را دلزده میکند، یعنی آنها برخلاف تصوری یک جامعهی عادل، یک جامعهی برابر رفتارهای عجیب و غریبی مثلا با با شیعیان و اقلیتهای دیگر را می بینند. جدا از این آثار افرادی که از داعش جدا شدند، میتواند جدا شدن اینها را از داعش به همراه داشته باشد. (البته من مطمئن هستم که داعش تا اکنون توانسته اجماعی را درون خودش ایجاد کند .این امر در جذابیتش میبینیم، یعنی بر خلاف طالبان، و گروههای دیگر که دورنشان اختلافات جدی است، داعش با یکپارچگی و انسجامش توانسته باعث جذابیت شود) با این حال معتقدم در آینده این وضعیت ادامه پیدا نخواهد کرد، یعنی آنها با یک بحران دیگر رو به رو میشوند، یعنی برخلاف تصور در باغ سبزی که فیالواقع به نشان داده شده و عایقی از حقیقت هست، دوباره برای آنها یک بحران ایجاد میشود و میتواند منجر به تسویه حسابهای درونی داعش شود. این اتفاقات به اضافهی واگرایی در درون آنها می تواند باعث تضعیف داعش ، حداقل در بخش تخصصی داعش توسط اروپاییها شود و در حوزه های شبکهی اجتماعی، رسانه و حوزههای اقتصادی شود.