سیاست خارجی تحول گرایانه روسیه در خاورمیانه در دوره ریاست جمهوری مدودوف

سعید شکوهی
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
مقدمه
به دنبال فروپاشی اتحاد شوری، روسیه به عنوان مهمترین و بزرگترین بازمانده آن، توجه چندانی به خاورمیانه نداشت. بعد از سامان داخلی توجه این کشور به خارج نزدیک و حیات خلوت خویش در اقمار سابق اتحادیه جماهیر شوروی متمرکز شد. روسیه از منزلت یک ابرقدرت به جایگاه یک قدرت منطقه ای تنزل پیدا کرده بود و نه علاقه ای به ایفای نقش فعال در منطقه خاورمیانه را داشت و نه قدرت و نفوذ آن را. این انفعال و بی توجهی با شدت کم و زیاد تا ریاست جمهوری پوتین ادامه داشت. در این دوره پوتین سعی نمود به ایفای نقش فعالی در منطقه بپردازد اما با توجه به منافع متعارض کشورهای مختلف از جمله آمریکا در منطقه، موفقیت چندانی در این امر به دست نیاورد که اوج آن را در عدم موفقیت روسیه به همراه آلمان و فرانسه در جلوگیری از حمله به عراق و بعد از حمله، در بهره برداری از منافع بعد از جنگ در جریان بازسازی عراق مشاهده کرد. به قدرت رسیدن مدودوف در روسیه را می توان آغازگر تحول و تکاپوی تازه ای در سیاست خارجی روسیه در قبال خاورمیانه دانست.
سفر مدودوف به خاورمیانه
آغاز سال جدید میلادی با سفر مهم دیمیتری مدودوف به خاورمیانه همراه بود. رئیس جمهور روسیه به اردن و فلسطین اشغالی سفر کرد. ابتدا قرار بود که مدودوف به اسرائیل سفر کند و این سفر در واقع مهمترین بخش از تور خاورمیانه ای وی را شکل می داد اما اتفاق نامنتظره ای رخ داد و باعث شد که سفر وی به اسرائیل به هم بخورد. دیپلمات های اسرائیلی در اعتراض به دستمزد و حقوق پائین خود اعتصاب کردند و زمینه لغو سفر رئیس جمهور روسیه را مهیا کردند. همین امر هم یکی از دلایلی شد که مدودوف در اولین سخنرانی خویش در باب سیاست خارجی در سال جدید از استقلال فلسطین حمایت کند.
سفر مدودوف به سرزمین اشغالی فلسطین با شایعاتی همراه بود و برخی از تحلیلگران دلیل این سفر را تلافی لغو سفر وی به اسرائیل خواندند. به همین دلیل سرگئی لاوروف هم در اولین کنفرانس مطبوعاتی خود در سال جدید مجبور شد که این اتهامات را تکذیب کند. گفتنی است که سفر مدودوف به فلسطین اولین سفر یک رئیس جمهور روسیه به آنجا است. آنچه که این دیدار را از اهمیت برخوردار ساخت این است که قبل از این، دیدار با مقامات تشکیلات خودگردان در قالب دیدار از اسرائیل شکل می گرفت و ابتدا با مقامات اسرائیلی مذاکره و گفتگو می شد. اما سفر جاری مدودوف این روند را نقض کرد.
اظهارات تحول گرایانه مدودوف
مدودوف در طی سفر خویش به فلسطین اظهار داشت که همه کشورها از ایجاد کشور مستقل فلسطینی منتفع می شوند. و ابراز داشت که “دو گزینه در برابر وجود دارد: صلح و دوستی و یا ترور و خشونت و وظیفه ماست که از ترور و خشونت جلوگیری کنیم”.
نکته حائز اهمیت دیگر در این مورد اظهارات مدودوف در محکوم کردن شهرک سازی یهودی در کرانه غربی رود اردن و شرق بیت المقدس بود. اسرائیل در طی چند وقت اخیر تحت فشارهای زیادی بوده است چرا که تعداد فزاینده ای از کشورهای جهان حقوق ملت فلسطین برای تعیین سرنوشت خود را به رسمیت شناخته اند و حتی در طی چند ماه اخیر تعدادی از کشورهای قاره آمریکا نظیر برزیل،آرژانتین، پاراگوئه، اروگوئه و … کشور مستقل فلسطینی با مرزهای سال 1976 و قبل از جنگ 6 روزه را به رسمیت شناخته اند. مدودوف در این باره اظهار داشت که روسیه در زمان شوروی سابق هم از این طرح استقبال کرده بود و زمانیکه در نوامبر 1988 شورای ملی ( پارلمان در تبعید ) فلسطین اعلام کرد که در حال تشکیل کشوری مستقل در مرز اسرائیل است مسکو فوراً استقلال آن را به رسمیت شناخت. وی ابراز داشت که روسیه حقوق مردم فلسطین برای تشکیل دولت مستقل به پایتختی بیت المقدس شرقی را به رسمیت می شناسد. گفتنی است که روسیه دارای روابط نزدیکی با اسرائیل است و این اظهارات آقای مدودوف ظاهراًبه مذاق مقامات اسرائیلی خوش نیامده است و آن را به مثابه خنجری از پشت به اسرائیل از جانب روسیه تعبیر کرده اند.
سفر به اردن
مدودوف در گام دیگر تور خاورمیانه ای خود به اردن گام گذاشت. سفر وی به اردن عمدتاً تحت سیطره ملاحظات اقتصادی بود اما از لحاظ سیاسی هم حائز اهمیت زیادی بود. در این سفر، چندین تفاهم نامه همکاری اقتصادی عمدتاً در زمینه انرژی ، نفت ، گاز و تأسیس نیروگاه هسته ای، و قراردادهایی در زمینه های کشاورزی و صنعتی به امضا رسید. همکاری های روسیه و اردن در زمینه نظامی هم مورد توافق قرار گرفت که عمدتاً در زمینه تولید هلی کوپترهای چند منظوره Ka-226 و تولید موشک اندازها بوده است.
سفر به سوریه
مدودوف، رئیس جمهور روسیه سال گذشته میلادی به سوریه سفر کرد و در دمشق با بشار اسد، رئیس جمهور این کشور دیدار و گفت و گو کرد. مدودوف ، اولین رئیس جمهور روسیه است که به سوریه سفر کرده است. تحلیلگران بر این اعتقادند که سوریه خواهان آن است که روسیه نقش فعال تری در منطقه ایفا کند تا میان ائتلاف آمریکا و اسرائیل، تعادل برقرار کند. سوریه در زمان شوروی سابق روابط بسیار خوبی با این کشور داشت و در دوران جنگ سرد، متحد نزدیک شوروی بود. شوروی سابق در دهه هفتاد میلادی یک پایگاه دریایی در بندر سوری طرطوس در شمال غرب این کشور داشت. رسانه های روسیه طی سال های اخیر از تمایل این کشور به در اختیار گرفتن دوباره این پایگاه دریایی خبر داده اند.
رئیس جمهور روسیه در مصاحبه با یک روزنامه سوری، این کشور را یکی از مهم ترین مراکز سیاسی خاورمیانه دانست و خواهان گسترش هر چه بیشتر روابط سیاسی، اقتصادی و فن آوری های پیشرفته شد. بشار اسد، رئیس جمهور سوریه نیز خواهان همراهی روسیه برای خلع سلاح اتمی خاورمیانه شده و از تلاش های این کشور در روند صلح قدردانی کرد.
دیدار و مذاکره با خالد مشعل
در جریان دیدار از سوریه؛ دیمیتری مدودوف با خالد مشعل، رئیس دفتر سیاسی حماس هم دیدار و مذاکره کرد. این ملاقات بازتابهای زیادی در رسانه های منطقه ای و جهانی داشت طوری که مقامات اسرائیل از ملاقات دیمیتری مدودوف با خالد مشعل ابراز ناخرسندی کردند. وزارت امور خارجه اسرائیل در اعلامیه ابراز داشت: «حماس همان تروریستهای چچن و مشعل همان شامیل باسایف فرمانده صحرایی چچن میباشد».
از منظر سیاستمداران روسی، سوریه در منطقه نقش بسیار مهمی ایفا میکند و تمایل برای احیای روابط با آن کاملاً طبیعی میباشد. این امر با حل بحران خاورمیانه هم ارتباط دارد که روسیه سعی دارد در روند آن نقش پررنگ تری ایفا کند.
به اعتقاد اغلب صاحبنظران، علت جایگاه خاص سوریه در سیاست خارجی روسیه به درگیری اسرائیل و اعراب ارتباط دارد. روسیه یکی از چهار طرف «گروه چهارگانه» خاورمیانه میباشد. علاوه بر این، بنظر میرسد روسیه میتوانست به عنوان میانجی مستقل بین سوریه و اسرائیل ایفای نقش کند زیرا میانجیگری دیگر بازیگران و بطور اخص ترکیه فعلاً ثمری نداشته است.
برای اولین بار بود که رهبر روسیه با ریاست دفتر سیاسی جنبش حماس ملاقات کرد. سابقاً تماسهای رسمی به ملاقات رهبری حماس با وزیر امور خارجه روسیه محدود شده بود. این ملاقات سیگنال روسیه به خاورمیانه بود.
سفر رئیس جمهور لبنان به روسیه
از دیگر تحرکات خاورمیانه ای در سیاست خارجی روسیه، اولین سفر میشل سلیمان رئیس جمهور لبنان به روسیه بود. رئیس جمهور لبنان در فوریه 2010 برای اولین بار در تاریخ روابط دوجانبه وارد کرملین شدکه عمدتاً با اوضاع پیچیده خاورمیانه و خود لبنان ارتباط داشت. روند صلح خاورمیانه، موضوع اساسی مذاکرات وی با رئیس جمهور روسیه بود. بیروت روی حمایت مسکو در روابط با اسراییل، فروش جنگافزار و کمک به مینروبی سرزمین لبنان حساب میکند. با توجه به اینکه لبنان جدیداً عضو غیر دائمی شورای امنیت سازمان ملل شده است، روسیه هم به همکاری با این کشور علاقهمند است.
سفر مدودوف به ترکیه
از منظر زمامداران روسی، مثلت ترکیه، ایران و سوریه در منطقه از نقش بسیار مهم و کلیدی برخوردارند. به همین دلیل است که سیاست خارجی روسیه در ارتباط با این کشورها از تحرک زیادی برخوردار شده است. در سلسله سفرهای خاورمیانه ای مدودوف، مقصد بعدی وی ترکیه بود. در جریان سفر وی به ترکیه، مقرر شد دو کشور در بسیاری از مسایل دوجانبه و منطقهای، همکاریهایشان را گسترش دهند. عبدالله گل رئیس جمهور ترکیه، در تشریح دستاوردهای مذاکراتش با دیمیتری مدودوف، همتای روسی خود، گفت: دو کشور به توافق رسیدند که تلاشهای خود را به منظور حل مسائل منطقهای از طریق گفتوگو، با یکدیگر پیوند داده و با یکدیگر بیشتر همکاری نمایند. وی افزود: به این همکاری افتخار میکنیم و مصمم هستیم که این همکاری را ارتقاء بخشیم. مدودوف نیز در این زمینه گفت: “اکنون زمان ویژهای در مناسبات بین ترکیه و روسیه به شمار میرود. در سالیان اخیر در روابط بین دو کشور تغییرات چشم گیری رخ داده است و وارد مرحله نوینی شدهایم“. در جریان این سفر، دو طرف در خصوص ایفای نقش فعال در مسائل حساس منطقه ای و خاورمیانه نظیر روند صلح خاورمیانه، مسأله هسته ای ایران و حل بحران قره باغ تأکید کردند.
سیاست خارجی روسیه در قبال کشورهای خلیج فارس:
اهمیت کشورهای حاشیه خلیج فارس برای بازیگران عمده نظام بین الملل از دو جهت می باشد:1- به سبب داشتن منابع عظیم نفت و گاز و 2- به سبب ورود منابع مالی زیاد در نتیجه فروش این منابع طبیعی به این کشورها و در نتیجه استعداد بالقوه آنها برای خرید تسلیحات پیشرفته نظامی. اما آنچه که کشورهای این منطقه را برای روسیه حائز اهمیت ساخته است عمدتاً به دلیل اولی نیست چرا که روسیه نیازی به منابع نفت و گاز این کشورها ندارد و خود از صادر کنندگان آن به شمار می رود. بازار مناسب برای فروش تسلیحات به این کشورها و حضور شرکتهای نفتی و انرژیکی این کشور برای مشارکت در فرآیند اکتشاف و استحصال نفت و گاز در این کشورهاست که روسیه را به منطقه علاقمند کرده است. بر اساس استراتژی جدید امنیت ملی روسیه، رشد اقتصادی این کشور در صدر اولویت سیاست خارجی این کشور قرار دارد. بنابراین سیاست خارجی این کشور به شدت تحت تأثیر تأملات اقتصادی قرار داد که نمونه آن را می توان به حضور شرکتهای نفتی روسی در عراق و فروش بیش از میزان پیش بینی شده تسلیحات به کشورهای ساحلی خلیج فارس اشاره کرد که بعداً در مقالات تفضیلی جداگانه به آنها پرداخته خواهد شد.
جمعبندی
سابق بر این، اولویت سیاست خارجی روسیه به عنوان یک قدرت منطقه ای محدود به آسیای مرکزی و قفقاز بود. این کشور تلاش میکرد این منطقه را به حیات خلوت خود تبدیل کرده و همچون دکترین مونروئه، دیگر کشورها را از حضور و مداخله در آن بازدارد. اما با روند تحولات منطقه و حضور و نفوذ گسترده بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای در این حوزه، روسیه خود را ناکام یافت. همین امر هم دلیلی است به تکاپوی این کشور برای ایفای نقش فعال تر در مناطق دیگر نظیر خاورمیانه. خاورمیانه ای که قبلاً در اولویت سیاست خارجی روسیه قرار نداشت و توجه چندان جدی به آن نمی شد. گفتنی است مهمترین موضوع برای روسیه این است که مجدداً قفقاز شمالی در دامن اسلام گرایی و اسلام خواهی نیفتد. چرا که قفقاز شمالی مهمترین عامل بیثباتکنندهای است که میتواند تا اندازه زیادی بر روسیه اثر منفی بگذارد. باید به این نکته نیز توجه داشت که به باور روسها بیثبات شدن اوضاع در خاورمیانه مهمترین عامل بیثباتی در قفقاز شمالی است. به این دلیل روسیه ضمن دفاع از منافع خود،تلاش می کند تا از بروز شعلههای جنگ جدید در خاورمیانه جلوگیری نماید.
مسئله حائز اهمیت دیگر این است که بازیگران درگیر در منطقه از توانایی و قدرت واقعی همدیگر برای تأثیر گذاری بر معادلات منطقه ای به خوبی آگاه هستند و با توجه به اینکه این بازیگران نتوانسته اند در حل و فصل مسائل خاورمیانه به موفقیت چندانی دست یابند بنابراین اغلب آنها در صدد تغییر شیوه بازی خود هستند. بر اساس همین فرض است که کوشش اوباما بر نزدیکی به اعراب متمرکز شده و برای بازی جدید مقدمهچینی میکند.روسیه هم برای یافتن نقش یک بازیگر برنده در این بازی، آستین ها را بالا زده است. باید منتظر ماند و دید آیا این رویا تحقق می یابد یا خیر.