مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

سفر دوره اي رئيس جمهور چین و راهبرد های نفوذ در آسیای مركزي گفتگو با سيد رضا مير محمدي

اشتراک

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

چین از نخسيتن کشورهایی بود که استقلال کشورهای آسیای مرکزی را که در اواخر سال 1991 به رسمیت شناخت و از ابتدای سال 1992  دفاتر دیپلماتیک خود را تأسیس کرد و در دو دهه گذشته نفوذ خود را توسعه داده است. در همين راستا شي جين پينگ رئيس جمهور چين شي تا ۲۲ شهريور ماه از كشورهاي تركمنستان، قزاقستان ، ازبكستان و قرقيزستان ديدار مي كند. سفر شی  به دعوت «قربانقلی بردی محمداف» رئیس جمهور ترکمنستان، «نورسلطان نظربایف» رئیس جمهور قزاقستان، «اسلام کریم اف» رئیس جمهور ازبک و «آلماز بیک» رئیس جمهور قرقیزستان صورت خواهد گرفت. در همين راستا براي بررسي اين ديدار گفتگويي با سيد رضا مير محمدي كارشناس مسائل منطقه داشته ايم:

واژگان كليدي: سفر دوره اي رئيس جمهور چین به آسیای مركزي، چين و آسیای مركزي، راهبرد های نفوذ چين در آسیای مركزي، جايگاه چین در آسیای مركزي، نفوذ چین در آسیای مركزي

 

مركز مطالعات بين المللي صلح: اگر بخواهیم در رویکردی کلی و تئوریک به سیاست خارجی چین در آسیای مركزي بنگریم  جایگاه این منطقه در اهداف راهبردی و استراتژیک  پکن  در کجا قرار دارد  ؟

اهداف راهبردي چين در آسيا مركزي از منظر متفاوت نگاه كنيم از دو جهت قابل بررسي است. نخست به راهبردهاي كشور چين به عنوان قدرتي جهاني در عرصه هاي مختلف توسعه برمي گردد. چين كشوري بزرگ در قامت قدرتي جهاني ظاهر شده و در پي آن است كه در عرصه هاي مختلف اقتصاد و سياست نفوذ خود را در مناطق مختلف جغرافيايي دنيا تقويت كند. در راستا اين هدف آسياي مركزي يكي از مناطق مهم دنيا است كه چين بدان توجه دارد. دوم در واقع وجه ديگر سياست خارجي چين به جايگاه آسياي مركزي برمي گرد. امريكا درصدد حضور و نفوذ  نفوذ در منطقه براي توسعه هژموني خود و همچنين رقابت با روسيه است لذا چين مي خواهد در منطقه حضور داشته باشد و همين امر به منطقه اهميت مضاعف داده است. ضمن اينكه آسياي مركزي در همسايگي چين است و  چين با سه كشور از 5 كشور  اين منطقه مرز مشترك دارد و براي چين منطقه بسيار مهمي است. لذا چين درصد است در سياست خارجي خود نگاه جديدي به منطقه داشته باشد.

 

مركز مطالعات بين المللي صلح: چینی ها در بعد اقتصادی و در طي چند سال اخير  هم صادرات خود را به کشور های این منطقه  چند برابر کرده اند و هم  حجم سرمایه گذاری هاو  کمک های اقتصادی و وام های  خود را به این کشور ها بویژه درتاجیکستان و قرقیزستان و ترکمنستان بالا برده اند. شما این رویکرد چین در بعد اقتصادی را چگونه تحلیل می کنید؟

نگاه اقتصادي چين به منطقه از دو جهت قابل اهميت است. نخست نيازهاي انرژي خود را از منطقه تامين كند. برخي از كشورهاي منطقه داري ذخايز زياد نفت و گاز هستند و چين با توجه به نياز در اين منطقه حضور يافته تا نياز هاي خود را تامين كند. اين اولويت مهمي است. چنانچه در سفر رئيس جمهور چين به منطقه و ديدار از تركمنستان سيزده سند همكاري امضا شد كه بيشتر در حوزه انرژي بويژه گاز است. چين سالانه 40 ميليار متر مكعب گاز از تركمنستان وارد كرده و قرار است اين امر به 65 ميليارد متر مكعب گردد. چين در حوزه گازي وسيع گالكينش در استان مرو (كه در برخي گزارش ها دومين ميدان گازي است) تمركز كرده و مجموعه صنعتي گازي در آن منطقه افتتاح كرده است. چين همچنين در اين حوزه با قزاقستان و ازبكستان همكاري ميكند. لذا تامين انرژي براي چين بحثي اساسي و اولويت دار است. بعد دوم بازار مهم اقتصادي منطقه است كه مي تواند براي توليدات و محصولات چين اهميت داشته باشد. چين شريك اول بسياري از كشوهاي منطقه در حوزه اقتصادي است و هر 5 كشور منطقه واردات زيادي از چين دارند.

 

مركز مطالعات بين المللي صلح: به نظر میرسد چين برعكس امريكا آنچنان تمايل و گرايشي به ترویج دموكراسي در منطقه ندارند. با توجه به ساختار های سیاسی اقتدارگرایانه موجود در کشور های آسیای میانه این رویکرد چین تا چه حدی در گسترش روابط پکن با دولت های این منطقه موثر است ؟

امريكايي ها هر چند در ظاهر پز دمكراسي ميدهند ولي از اين امر به عنوان ابزار بهره مي برند تا به كشورهاي منطقه در راستاي منافع خود فشار وارد كنند و دنبال دمكراسي در منطقه نيستند. چين اولويت خود در منطقه را اقتصاد مي داند و دمكراسي براي چين در منطقه اولويتي ندارد. چين درصدد توسعه همكاري خود با منطقه است و براي چين اهميت ندارد كه كشورها ساختاري دمكراتيك دارد يا نه، مهم تامين منافع چين است. ضمن اينكه حاكميت هاي منطقه خيلي با توسعه دمكراسي ميانه اي ندارند. در هر صورت تحكيم روابط چين با اين كشورها (كه تمركز گرا هستند) مي تواند موجب عدم توجه به مفهوم دمكراسي در دو طرف گردد.

 

مركز مطالعات بين المللي صلح: با توجه به پتانسیل های واگرایی در شمال غرب چین و مناطقی نظیر سین کیانگ نگاه امنیتی چین ومبارزه عليه افراط گرايان مذهبي و ناسيوناليست تا چه میزانی دغدغه  رهبران  پکن در نگاه به آسیای میانه بوده است و دراین راستا پکن تا چه حدی موفق به  عدم تاثیر گذاری امنیتی بنیادگرایان و ناسیونالیست  های بر روی اقلیت های خود شده است ؟

 يكي از نگاه هاي چين به منطقه نگاه امنيتي است. اين كشورها با چين همسايه هستند. بعد از فروپاشي شوروي فضاي باز و جديدي براي مردم مسلمان ايجاد تا در اين بستر بازگشتي به اسلام داشته باشند. از سوي ديگر خطر بنيادگرايي در منطقه وجود دارد كه از تهديدات منطقه اي چين است و از اين جهت نگاه مشتركي با ساختار قدرت ها در منطقه دارد. يعني هم چين و هم ساختارهاي قدرت در كشورهاي منطقه به بنياد گرايي به عنوان تهديد مي نگرند، لذا هر دو سو به نوعي منافع مشتركي در كنترل بنيادگرايي دارند.

 

مركز مطالعات بين المللي صلح: با توجه حضور بیشتر کشورهای آسیای مركزي در کنار روسیه و چین در سازمان شانگهای اگر بخواهیم در رویکردی مقایسه ای به نقش روسیه و چین در  کشورهای آسیای میانه  بنگریم  نفوذ این این دو کشور بیشتر همگرایانه است یا در رقابت با یکدیگر ؟

حضور چين و روسيه در منطقه آسياي مركزي بسته به اين است كه از چه زاويه اي به آن نگاه كنيم  به نظر من هر دو جهت مد نظر هر دو كشور چين و روسيه است. دو بازيگر در برخي از عرصه ها همگرايي دارند و منافع مشترك آنها به همگرايي انجاميده است. همچنين حضور امريكا در منطقه موجب همگرايي در جهت كنترل و محدود كردن حضور امريكا در منطقه شده است. لذا چين روسيه مي توانند با حضور امريكا مقابله داشته باشند، اما اگر مسئله دو جانبه در نظر گيريم در منطقه مي تواند رقابت هم داشته باشند. اين رقابت مي تواند بيشتر در حوزه هاي تجاري و سياسي باشد. چين مي خواهد در منطقه حضور اصلي تجاري و سياسي داشته باشد.

 

مركز مطالعات بين المللي صلح: چین با سه کشور تاجیکستان قرقیزستان  و قزاقستان مرز مشترک دارد شی جین پینگ رئیس جمهور چین در (16 شهریور) ضمن سخنرانی در دانشگاه «نظربایف» در شهر «آستانه» پایتخت قزاقستان، گفت: «چین در امور داخلی کشورهای آسیای مرکزی دخالت نمی‌کند و به دنبال نفوذ در منطقه نیست.›› در اين حال نفوذ رو به افزایش  چین در کشورهای این منطقه تا چه اندازه حضور منطقه ای ایران را در آسیای مركزي را تحت تاثیر خود قرار می دهد ؟

امروزه جهان و مناطق جغرافياي عرصه رقابت است. آسياي مركزي هم اينگونه است لذا جمهوري اسلامي ايران به عنوان كشور بزرگ منطقه اي در اين منطقه حضور دارد و با اتكا به عقبه هاي تاريخي و فرهنگي مي تواند از بعد رقابت مورد توجه باشد. حضور گسترده چين براي ايران بيشتر در حوزه هاي اقتصادي و تجاري مي تواند به عنوان مانع و رقيب باشد، اما از نظر فرهنگي، سياسي و امنيتي پر رنگ نيست. چون ايران در همسايگي است در اين حوزه ميتوان به شكل رقابت به چين نگاه كرد.

گفتگو از فرزاد رمضانی بونش

 

مطالب مرتبط