مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

ریشه های رقابت عربستان با ایران در عراق

اشتراک

معصومه فاریابی

کارشناس ارشد روابط بین الملل

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

در شرایط موجود و در ارتباط با تحولاتی که در خاورمیانه از شمال آفریقا تا یمن ، سوریه و عراق شکل گرفته  رقابت ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک برای پرکردن خلاء قدرتی در این کشورهای منطقه ایجاد شده که رقابت بین بازیگران اصلی منطقه را تشدید کرد که رقابت ایران و عربستان سعودی و توان تاثیرگذاری هریک درعراق تبدیل به یکی از موضوعات بسیار مهم و قابل توجه سیاست مداران و نظریه پردازان روابط و سیاست بین الملل شده است. هرچند رقابت این دو کشور منحصر به عراق نیست. و در دیگر کشورها نیز وجود دارد اما به دلیل هم مرزی که عراق با عربستان دارد رقابت در این کشور می تواند بسیار تعیین کننده به حساب آید ضمن آن که رقابت دو کشور ایران و عربستان در عراق به سادگی می تواند به  دیگر کشورها نیز سرایت کند. بر این  اساس یک سئوال مهم این است که ریشه های رقابت عربستان با ج.ا.ا در عراق چیست؟  

از نظر تئوریک رهیافت های متفاوتی برای مطالعه فهم چیستی و چرائی رقابت بین کشورها وجود دارد. معمول ترین راه این است که از منافع ملی شروع شود. اما برداشت ها و تصورات نسبت به منافع ملی یکسان نیست.. عوامل متعددی در این برداشت های مختلف دخالت دارد. عاملی که بیش از همه تعیین کننده است شخصیت و باورهای اعتقادی است. در این بین باورهای دینی بسیار مهم است. این قاعده در مورد دو کشور ایران و عربستان کاملا صدق می کند و حتی عربستان سعی دارد آن را به شکل تخاصم ایدئولوژیکی سلفی و سنی در مقابل شیعه نشان دهد. و هدف آن تضعیف دولت شیعه عراق و به تبع آن ژئوپلیتیک شیعه به رهبری ایران است.

دو کشور رقیب اصولا  نوعی حس تهدید نسبت به همدیگر دارند. تهدید ابزاری است که منافع را به خطر می اندازد. هر چه کشورها نظام سیاسی داشته باشند که ایدئولوژیک تر باشد حس تهدید آنان نسبت به همدیگر افزایش پیدا می کند. در ضمن راه های متفاوتی برای رفع خطر بین دو کشور ایدئولوژیک وجود دارد. در اکثر موارد افزایش توان نظامی برای برخورد با این تهدید مطرح می شود. اما متقابلاٌ طرف مقابل نیز سعی می کند به توان نظامی خود بیافزاید. این امر باعث می شود تا هیچ گاه دو طرف نسبت به همدیگر احساس امنیت نکنند.

نکته مهم تر این است که در حکومت های ایدئولوژیک آن چه تعیین کننده است باورهای ایدئولوژیک و اعتقادی است. در حالت کلی همگان به نوعی اعتقادات دارند که دربرداشت آنها نسبت به منافع و تهدید اثر می گذارد. حال اگر افراد دارای باورهای دینی و اعتقادی هم باشند، در این صورت برداشت نسبت به منافع و تهدید بسیار پیچیده تر می شود. در همین جا باید نوع نظام سیاسی را نیز مورد توجه قرار داد. هر چقدر نظام سیاسی مورد بحث به اقتدارگرائی نزدیک شود، برداشت نسبت به منافع و تهدید زیادتر می شود. میزان توسعه یافتگی یک جامعه بخصوص از نظر فرهنگی نیز بر باورهای اعتقادی افراد و در نتیجه تعریف از منافع و برداشت نسبت به تهدید اثرگذار است.

حکومت هائی که به مردم خود پاسخگو هستند نسبت به حکومت های اقتدار گرا تعریف متفاوتی نسبت به منافع و تهدید هر دو دارند. حکومت های مسئول نسبت به مردم خود امکان گفتمان بر روی منافع ملی پیدا می کنند. برعکس حکومت های غیر مسئول در برابر مردم خود نیازی به گفتمان نمی بینندد. این امر باعث می شود تا نسبت به تعریف منافع و تصور از تهدید عقلانیتی بوجود نیاید. در چنین جوامعی تعداد کمی از نخبگان منافع و تهدید را مشخص می کنند

اصولا رقابت کشورها به دلائل گوناگونی است که متداول ترین دلیل برای رقابت ژئوپولیتیک است. و در بسیاری از موارد ایدئولوژی عامل اصلی اختلاف و رقابت می شود به طوری که مسائل ژئوپلیتیک هم توسط ایدئولوژی تعریف می شود. ایدئولوژی منجر به تصور خطا نسبت به منافع و تهدید می شود. اساسا تهدید یک امر ذهنی و تصوری است. از این حیث هم ایران و هم عربستان ایدئولوژیک می اندیشند.

در مورد عراق بیشترین اختلاف از زمانی شروع شده که دولت صدام سقوط کرد. تا قبل از این کشور عراق  حکومتی سنی  به حساب می آمد. این در حالی است که کشورهای محافظه کار منطقه از صدام هم وحشت داشتند. با این حال ترس از ج.ا.ا در قالب رقابت عرب و عجم تاثیر گذاری بیشتری داشت. نکته مهم این است که بعد از صدام برای اولین بار در تاریخ اعراب یک کشور عربی بدست یک حکومت شیعی اداره می شود. این امری است که هیچ کشور عربی آن را تحمل نمی کند. شدت ناراحتی عربستان از این امر به حدی است که برای اولین بارعربستان سعودی تجزیه عراق را به تحت نفوذ قرار گرفتن این کشور توسط ایران ترجیح می دهد.

نکته اساسی به لحاظ ژئوپلتیک این است که عربستان فکر می کند که نفوذ ایران در عراق  فقط به این کشور محدود نمی شود. ایده ای که چندین سال قبل توسط افرادی مثل شاه اردن مطرح شد مبنی بر هلال شیعی منجر به تصور جدی از خطر ایران شده است. پذیرش این تفکر یعنی اشاعه خطر شیعه به داخل عربستان وباید این را درنظر داشت که شیعیان عربستان بر مناطق نفتی این کشور کنترل دارند. بنابراین، آمیزه ای از ژئوپلیتیک و مذهب عامل نگرانی سعودی ها از ایران است.

این همه در حالی است که عربستان سعودی مشکلات داخلی خود را نیز از دو جنبه دارد. یک جنبه اختلافات داخل خاندان آل سعود است. اما جنبه مهم تر اختلافی است که  بین علمای وهابی  تعیین کننده نظام سیاسی عربستان وجود دارد. منشاء اختلاف آن جا است که تعداد زیادی از افراد خاندان سعود در اثر تحصیل در دانشگاه های غربی بخصوص آمریکا متوجه این امر شده اند که شرط بقاء آن ها بر حکومت تطبیق دادن خود با نیازهای امروزی جامعه عربستان است، اما در طرف مقابل علمای وهابی سنتی نه تنها به این موضع اعتقاد ندارند بلکه به نوعی بازگشت به عقب و سلفی گری را تبلیغ می کنند.  در واقع این مشکل اصلی داخلی عربستان سعودی است که برای رهائی از این مشکل است که خود را نیازمند یک دشمن خارجی می پندارد. لذا به نظر می رسد هیچ کشوری مثل ج.ا.ا نیز وجود ندارد که بتواند توجیه این خطر و دشمنی برای عربستان سعودی باشد. ایدئولوژی وهابیت سرسخت ترین دشمن تشیع است. نکته بسیار مهم این است که شیعه و سنی از حیث تاریخی و اعتقادی و احکام دارای اختلاف هستند. اما در این بین وهابیت یک استثنا است. وهابی ها در حالی که خود را نماینده اهل سنت معرفی می کنند، اما در واقع اکثر جهان سنت نسبت به اعتقادات وهابیت بی اعتنا هستند. در مجموع می توان گفت که رقابت ایران و عربستان در عراق هم ریشه ایدئولوژیک -اعتقادی، هم زمینه های تاریخی و نیز ژئوپلیتیک دارد.

واژگان کلیدی: علل‎‏، رقابت، عربستان و ایران‏، عراق

 

مطالب مرتبط