مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

ریاست ایران بر مجمع کشورهای صادرکننده گاز: اهداف و فرصت­ها

اشتراک

جواد بخشی

مرکز بین­المللی مطالعات صلح – IPSC

بیان رخداد:

برای نخستین بار از زمان تشکیل مجمع کشورهای صادرکنده گاز، ریاست نشست وزارتی این مجمع در سال 2013 میلادی به ایران واگذار شد. ضمن آنکه با توافق کشورهای عضو GECF، تهران، آبان ماه سال آینده میزبان اجلاس بعدی خواهد بود. ايران يكي از بزرگترين كشورهاي دارنده ذخاير گازي دنيا است كه توان توليد آن از نياز تزريق به مخازن نفتي و مصرف داخلي بيشتر مي‌باشد. گاز مي‌تواند ماده اوليه توليد مواد پتروشيميايي و پالايشي باشد و يا به صورت مايع شده يا با خطوط لوله صادر شود. تزريق گاز به منابع نفتي، مي‌تواند با افزايش ضريب بازيافت از مخازن نفتي، علاوه بر افزايش ظرفيت توليد نفت در كشور، گاز مخازن مشترك را ذخيره و صيانت نمايد. بهره‌گيري از فرصتهاي موجود و نيز فرصتهايي كه در آينده ايجاد خواهد شد، نيازمند برنامه‌اي جامع است. در این مقاله اهداف ایران از حضور در این مجمع بررسی و به اهمیت ریاست ایران بر مجمع گاز اشاره خواهیم داشت.

واژگان کلیدی: ایران، مجمع کشورهای صادرکننده گاز، اهداف ایران از عضویت مجمع گاز، ریاست بر مجمع گاز

تحلیل رخداد:

نقش گاز طبیعی در تامین انرژی جهان در حال افزایش است. براساس مطالعات انجام گرفته، پیش بینی می شود مصرف جهانی گاز طبیعی به بیش از 5 تریلیون متر مکعب در سال 2030 برسد و سهم گاز طبیعی در سبد انرژی مصرفی از 23 درصد در سال 2000 به حدود 29 درصد در سال 2030 افزایش یابد.[1] بر این اساس و طبق پیش بینی EIA تقاضا برای گاز طبیعی از 18 درصد کل تقاضای انرژی در سال 1970 میلادی به 28 درصد در سال 2030 میلادی خواهد رسید و طبق روند کنونی، طی سال های 2000 تا 2030 با رشد سالانه 4/2 درصد، بیش از 2 برابر خواهد شد. انتظار می رود با پیشرفت فناوری های جدید تبدیل گاز طبیعی به سوخت های مایع مورد استفاده در بخش حمل و نقل طی سال های آتی، این افزایش تقاضا بیشتر شود.[2]

از مجموع منابع شناخته شده گاز جهان، حدود 45 تا 50 درصد آن در سه کشور روسیه، ایران و قطر قرار دارد و بقیه کشورها منبعی که بتوانند در دراز مدت بازار این سه کشور را با آن تهدید کنند، در اختیار ندارند. با وجود این پتانسیل بالا در بحث داشتن منابع گازی، تا سال 2001 کشورهای دارنده گاز هیچ سازمانی جهت هماهنگی و تصمیم گیری در مورد گاز نداشتند. تا اینکه به پیشنهاد ایران و موافقت سایر کشورهای دارنده گاز، مجمع کشورهای صادرکننده گاز در سال 2001 در تهران بنیاد نهاده شد تا همکاری محسوسی بین کشورهای تولیدکننده و صادرکننده گاز به وجود آورد.[3]

كل ذخاير گازي جهان در پايان سال 2011، معادل 4/208 تريليون متر مكعب برآورده شده است. در ميان مناطق مختلف جهان، كشورهاي منطقه خاورميانه با دارا بودن 4/38 درصد از اين ذخاير رتبه ی نخست را به خود اختصاص داده‌اند (معادل 80 تريليون متر مكعب). كشورهای منطقه ی اروپا و اوراسيا نيز با در اختيار داشتن 8/37 درصد از ذخایر اثبات شده ی گاز طبيعي در جهان رتبه ی دوم را به خود اختصاص داده‌اند (معادل 7/78 تريليون متر مكعب). همچنين كشورهاي عضو OECD، 9 درصد و كشورهاي عضو اتحاديه ی اروپا 9/0 درصد از ذخایر اثبات شده گاز طبيعي را در اختيار دارند. اين در حالي است كه كشورهاي عضوGECF، 59 درصد از ذخاير اثبات شده ی گاز طبيعي (معادل 6/122 تريليون متر مكعب) را در اختيار دارند. همچنين تغييرات 20 سال گذشته اين شاخص نشان دهنده ی افزايش چشمگير ذخاير اثبات شده گاز طبيعي در مناطق مختلف جهان به خصوص در كشورهاي عضو GECF و منطقه خاورميانه است. در حالي كه اين شاخص در كشورهاي عضو اتحاديه اروپا و شمال آمريكا طي اين مدت با كاهش روبه‌رو بوده است.

كل گاز طبيعي توليدي در جهان در سال 2011، معادل 2/3178 ميليارد متر مكعب برآورد شده است. در ميان مناطق مختلف جهان، كشورهاي منطقه اروپا و اوراسيا با معادل 6/31 درصد رتبه ی نخست را به لحاظ توليد گاز به خود اختصاص داده‌اند (معادل 4/1036 ميليارد متر مكعب). كشور‌هاي شمال آمريكا نيز با سهم 5/26 درصدي از توليد گاز طبيعي رتبه ی دوم را به خود اختصاص داده اند (معادل 2/864 ميليارد متر مكعب). همچنين كشورهاي عضو OECD، 8/35 درصد و كشورهاي عضو اتحاديه ی اروپا 7/4 درصد از توليد گاز طبيعي را دارا مي باشند. لذا همان طور كه مشاهده مي‌شود كشورهاي اين مناطق بر خلاف سهم پايين ‌تر خود از ذخاير گاز طبيعي، سهم بيشتری در توليد جهاني آن به خود اختصاص داده‌ا‌ند. لازم به ذكر است كه كشورهاي عضو GECF، با در اختيار داشتن 3/36 درصد (معادل 02/1176 ميليارد متر مكعب) رتبه نخست توليد گاز طبيعي در جهان را دارا مي‌باشند.

برخی از کارشناسان انرژی شکل گیری مجمع کشورهای صادر کننده گاز را یکی از برنامه های بلند مدت ایران می­دانند که با پیشنهاد و پی­گیریهای دیپلماتیک ایران تشکیل یافته است. از نظر برخی تحلیل­گران، ایران، سیاسی­ترین موضع را نسبت به این امر اقتصادی دارد. به طور کلی استراتژی ایران در مورد شکل­گیری این مجمع را باید در چارچوب استراتژی کلان انرژی ایران دید. ایران در وضعیت فشارهای سیاسی و بین­المللی بویژه تنش بر سر فعالیت­های صلح آمیز هسته­ای قرار دارد و موضوع ریاست در مجمع گاز و احتمال استفاده سیاسی ایران از ابزار انرژی، باعث حساسیت های بیشتر غربی ها و احتمال فشارهای بیشتر از سوی این کشورها برعلیه ایران، خواهد شد.

ایران به خوبی از اهمیت انرژی در بازارهای بین الملل کنونی و آتی، آگاه است. قرار داشتن در رتبه دوم به لحاظ ذخایر گازی پس از روسیه و بهره گیری از ابزار متمرکز انحصار انرژی در ژئوپلتیکی خاص و قرارگيري در بيضي انرژي خزر تا خليج فارس به همراه پتانسيل سيطره و موقعیت ژئوپلتيكي در مسیرهای انتقال انرژی به بازارهای مصرف، سبب شده که ایران این پتانسیل را داشته باشد که در صورت حضور در بازارهای منطقه ای و نیز اروپایی بتواند در صورت وابستگی این کشورها به انرژی گاز طبیعی خود، از فشارهای سیاسی نسبت به خود بکاهد و به عنوان یک ابزار سیاسی به گاز بیاندیشد. در این راستا بهره­گیری از این ابزار برای حل و کاهش فشارهای بین­المللی اولین هدف سیاسی ایران می­تواند باشد. پس ایران می­تواند نسبت به موضوع انرژی رویکردی سیاسی داشته باشد. هدف دیگر ایران که ماهیت اقتصادی دارد، افزایش درآمدهای ارزی حاصل از فروش گاز است که از طریق افزایش قیمت در چارچوب کنترل عرضه درمجمع گاز امکان پذیر خواهد بود. جمهوری اسلامی ایران، سال­هاست که تلاش کرده، منابع درآمدی خود را متنوع­تر نماید. گاز و صادرات آن می­تواند گزینه مناسبی در این راه باشد. اگر چه محدودیت توان فنی ایران برای افزایش تولید انرژی سبب شده که ایران بر خلاف کشورهایی چون قطر و روسیه ( در حیطه گاز ) و عربستان و عراق ( در حوزه نفت ) نتواند استراتژی افزایش تولید را برای افزایش درآمد از انرژی در پیش بگیرد اما طبیعی است که اثرات مجمع گاز بر تصحیح فرمول قیمت گاز در قراردادهای خرید و فروش گاز و افزایش احتمالی قیمت گاز می تواند اثرات مهمی بر درآمدهای گازی ایران و رشد آن داشته باشد.

دورنمای رخداد:

وزیران کشورهای صادرکننده گاز در نشست خود در گینه استوایی ایران را به عنوان رئیس نشست وزرای مجمع کشورهای صادرکننده گاز در سال 2013 انتخاب کردند. این انتخاب در شرایط امروز اقتصادی کشور که تحریم‌های فزاینده غرب ادامه دارد فرصتی ارزشمند برای کشورمان محسوب می‌شود تا بتواند از رویداد پیش آمده نهایت استفاده را ببرد.

به نظر می­رسد با توجه به اینکه ایران خود دارای منابع عظیم گازی است بتواند با استفاده از دوره ریاست خود بر مجمع کشورهای صادرکننده گاز با رایزنی­های لازم در بازراهای گازی نفوذ بیشتری داشته باشد. ضمن اینکه ریاست بر مجمع گازی فرصت این را به ایران می­دهد تا در رقابت با قطر و روسیه از آن استفاده مناسب را انجام دهد.

یکی از موانع فعلی موفقیت مجمع گاز، عدم وجود يك بازار منسجم است که این امر طرفين درگير در تجارت گاز را با مشكل مواجه كرده است، این امر فرصت مناسبی است تا جمهوری اسلامی ایران با استفاده مناسب از ریاست بر مجمع گاز ضمن تعامل بیشتر ميان توليدكنندگان و مصرف‌كنندگان عمده گاز جهان، باعث رفع این موضوع و ارتقا جایگاه دیپلماسی بویژه دیپلماسی گازی ایران شود. مجمع صادركنندگان گاز شايد بتواند اين تعامل سازنده را ايجاد كرده و چارچوبي براي فعاليت‌ در اين عرصه در سطح جهان را در اختیار مسئولان کشورمان قرار دهد.


[1] موسسه مدیریت انرژی افق، استفاده بهینه از منابع گازی در ایران، تهران: دفتر مطالعات انرژی، صنایع و معادن مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، 1387، ص 147.

[2] علی، یوسفی، “ایجاد اوپک گازی،  آیا انحصار امکان پذیر است؟”، فصلنامه بررسی های اقتصاد انرژی، شماره 8، بهار 1386.

[3] ابراهیمی، ایلناز، سازمان کشورهای صادرکننده گاز شکل گیری فرصت ها و تهدیدها،( تهران: موسسه تحقیقاتی تدبیر اقتصادی، 1388)، 1.

مطالب مرتبط