مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

روسیه، پوتین و اتحادیه اوراسیا گفتگو با دکتر حسن بهشتی پور کارشناس اوراسیا

اشتراک


فرزاد رمضانی بونش

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC


مقدمه: تشکیل کمیسیون اتحادیه گمرکی به عنوان مهمترین گام در شکل‌گیری اتحادیه بزرگ اوراسیا در نشست 3 کشورعضو در مسکو تصویب شد و روسای جمهور کشورهای روسیه، قزاقستان و روسیه سفید در نشست مسکو در خصوص تشکیل کمیسیون اوراسیا به توافق دست یافتند و آغاز به کار رسمی کمیسیون اقتصادی اوراسیا به عنوان عالی ترین نهاد جامعه اقتصادی اوراسیا را اعلام کردند. در این بین ولادیمیر پوتین، نخست وزیر روسیه هم تشكیل اتحادیه اوراسیا، متشكل از كشورهای منشعب از اتحاد جماهیر شوروی را خواستار شد و گفت این اتحادیه باید در كنار آمریكا، اتحادیه اروپا و قدرت های نو ظهور آسیایی، ثبات و توسعه جهانی را تضمین كند. در این بین برای درک بیشتری از پتانسیل ها، اهداف جامعه اقتصادی اوراسیا، طرح آینده اتحادیه اوراسیا به گفتگویی با دکتر حسن بهشتی پور کارشناس کشورهای همسود پرداختیم:

مرکز بین المللی مطالعات صلح: رهبران 3 کشور روسیه، روسیه سفید و قزاقستان اعضای سازمان همکاری اوراسیا در چارچوب نشست مسکو با برداشتن موانع گمركی، نوعی اتحادیه اقتصادی ایجاد كردند و در بیانیه مشترکی بر همگرایی اقتصادی در راستای تشکیل اتحادیه اقتصادی اوراسیا تاکید کردند. در این حال اگر به این امر به عنوان مقدمه ای برای تشکیل اتحادیه اوراسیا بنگریم این همکاری سه جانبه را چگونه مورد ارزیابی قرار میدهید؟

روسای جمهوری روسیه روسیه سفید و قزاقستان در 29 آذر ماه 1390 (20 دسامبر2011) در مسکو در باره تهیه طرح تدابیر هماهنگ اقتصادی و تجارتی به توافق رسیدند و بر اساس این توافقنامه از اول ژانویه 2012 سازمان همكاری اقتصادی موسوم به اوراسیا رسما کار خود را آغاز می کند. این سازمان  با هدف از بین بردن مشكلات و موانع موجود در زمینه توسعه روابط اقتصادی و تجارتی فعالیت می‌كند.این 3 كشور اعلام كرده‌اند كه با آغاز سال جدید میلادی، اخذ و پرداخت هر گونه عوارض گمركی از معاملات و گردش كالا بین این 3 كشور لغو خواهد شد.

بی شک اتحادیه کنونی از تجربه اتحادیه اروپا بهره گرفته است.(چنانچه اتحادیه اروپا هم ابتدا اتحادیه ذغال و و فولاد را تشکیل دادند و در 4 دهه روند اکنونی اتحادیه اروپا شکل گرفت) .  سه کشور عضو اتحادیه کنونی تلاش دارند تا به تدریج از سه کشور ( همچون اتحادیه بنولوکس در اروپا) کشورها را نیز وارد آن کنند. در این بین باید گفت که بنا به سخن پریماکوف باید از حسن اتحادیه اروپا استفاده کنند و تجربه تلخ آن را تکرار نکنند. حسن کنونی این اتحادیه تشکیل تدریجی اتحادیه گمرگی و سپس ایجاد پول واحد و آزاد کردن بازار کار است، اما تجربه منفی اروپا عجله در گسترش این اتحادیه بود. در این راستا کشورهای سه گانه روسیه، روسیه سفید و قزاقستان تلاش می کنند تا به تدریج به سمت اتحادیه بزرگ اقتصادی و سیاسی حرکت کنند .

مرکز بین المللی مطالعات صلح: با در نظر گرفتن طرح اتحادیه اوراسیا توسط پوتین در چند ماه گذشته به نگاه شما علل راهبردی و ژئوپلتیک طرح تشکیل اتحاد اورآسیا  از جانب وی چه می باشد ؟

درجهان قرن بیست و یکم کشورها برای تاثیرگذاری در عرصه بین المللی ناچار به حرکت به سوی یارگیری های منطقه ای هستند. یعنی این امر اصلی اثبات شده است و روسیه به تنهایی نمی تواند در فرایند نظام بین المللی بازگشتی به دوران ابرقدرتی داشته باشد. بنابراین ناچار است که یارگیری کند تا بتواند حوزه نفوذ خود را گسترش دهد. در این چارچوب است که روسیه طرح تشکیل اتحادیه اوراسیا را مطرح می کند و پوتین هم در مقاله ای در اکتبر 2011 در روزنامه ایزوستیا این ایده را پیشنهاد کرد. البته سابقه تشکیل این اتحادیه اوراسیایی تحت عنوان اتحادیه گمرگی روسیه سفید، قزاقستان و روسیه به سال 2000 بر می گردد اما ده دلیل عدم اجرای آن اکنون پس از طرح این امر توسط پوتین در اکتبر 2011 بطور جدی پیگیری شده است. پوتین تلاش کرده است ضرورت این اتحادیه را توجیه و تبیین کند.در این میان انگیزه روسیه این است که قدرت تاثیرگذاری خود را افزایش دهد و برای اینکه این قدرت افزایش پیدا کند فعلا بازار حدود 165 میلیون نفری در سه کشور  روسیه، روسیه سفید و قزاقستان را هدف گرفته است.

در دوره شوروی همه چیز در مسکو تعیین می شد و مسکو نیز هزینه های اقتصادی سنگینی را نیز می پرداخت تا اتحاد شوروی را سرپا نگه دارد، اما امروز روسیه تلاش می کند تا هزینه گذشته و یارانه های پیشین را ندهد. چرا که این تئوری شکست خورده است. روس ها می خواهند این مرکزگرایی را کنار گذاشته و از نگاهی ژئوپلتیک به معنایی که اتحادیه ای داوطلبانه داشته باشند و از حمایت همدیگر برخوردار باشند تشکیل دهند. اما داوطلبانه بودن این اتحاد باید یک ضرورت و نه یک اجبار باشد . ازسوی دیگر آنها خوب می دانند شرط لازم برای اتحاد داوطلبانه و تداوم همکاری ها رسیدن به منافع مشترک است. اگر قرار باشد همان مناسبات یکطرفه گذشته تعریف شود که همه منافع از سوی مسکو جذب شود چنین اتحادی محکوم به شکست است. ازطرف دیگر باید توجه داشت اقتصاد کشورهای اوراسیا باید مکمل هم و تا حدودی همگن باشند تا بتواند همکاری های طولانی مدت شکل بگیرد.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: اهداف اقتصادی چه سهمی در طرح مورد نظر پوتین یعنی اتحادیه اوراسیا دارند ؟

در واقع منافع اقتصادی و همکاری ها در این حوزه بستر و زمینه همکاریهای سیاسی، نظامی و امنیتی است. روس ها هم به خوبی می دانند که در دنیای امروز کشورهایی که قدرت اقتصادی بیشتری دارند میزان تاثیرگذاری سیاسی آنها هم بیشتر است. مثلا چین که دومین قدرت اقتصادی دنیا شده است توانسته است وزن خود را  در زمینه سیاسی درمقایسه با یک دهه گذشته افزایش دهد. لذا روس ها قدرت اقتصادی را مقدمه ای بر قدرت سیاسی تحلیل می کنند و تشکیل چنین اتحادیه هایی را اشتراک منافع اقتصاد و همکاری داوطلبانه در جهت ایجاد همگرایی منطقه ای تعریف کرده اند. در این بین اگر همگرایی منطقه ای به سامان رسد این اتحادیه می تواند به مجموعه جمهوریهای شوروی سابق ( جدا از سه جمهوری بالتیک  که به اتحادیه اروپا پیوستند) گسترش یابد.

 مرکز بین المللی مطالعات صلح: چالش‌های مهم همگرایی بیشتر اقتصادی و سیاسی در کمیسیون اقتصادی اوراسیا و یا طرح پیوستن به اتحادیه اوراسیا چیست ؟

به طور نمونه در هفت هزار کیلومتر مرز مشترک روسیه با قزاقستان چگونه باید مرزها آزاد شود تا کالاها و مسافر به راحتی عبور و مرور کند و آیا مهاجرتهای کاری مانع از اشتغال اتباع خود کشورها نخواهد شد؟ نقل و انتقال کارگر و .. به درستی انجام خواهد گرفت ؟ به عبارتی با توجه به ساختار امنیتی و سیاسی جمهوریهای شوروی سابق تقریبا کنترل این امر سخت است. مگر اینکه مکان هایی مشخص را برای رفت و آمد قرار دهند.  گذشته از این همچنان نگرانی هایی در سطح سیاسی در جمهوری هایی مانند مولداوی، گرجستان ، آذربایجان و ازبکستان وجود دارد. زیرا آنها نگران هستند بازهم روسیه  به دنبال تثبیت و گسترش نفوذ خود در جمهوری های برجای مانده از شوروی ه است و احتمال سطله روسیه به بهانه اقتصادی وجود دارد. این نگرانی نیز ممکن است به عدم همکاری در برخی از زمینه ها با اتحادیه اوراسیا بیانجامد. گذشته ازاین نوع نگرش کشورها عامل مهم توجه کشورها به اتحادیه اوراسیا است که این مساله بستگی به عملکرد روس ها در آینده این اتحادیه  دارد. یعنی اگر کشورها دیگر ببینند که روس ها به دنبال منافع مشترک هستند تا توسعه نفوذ، تمایل برای پیوست به اتحادیه اوراسیا نشان می دهند.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: ویكتور یانوكویچ، رییس جمهوری اوكراین قبلا كرملین را متهم كرد كه تلاش می كند به زور اوكراین را وادار به عضویت در اتحادیه سه جانبه مسكو – آستانه – مینسك كند. در این حال با توجه به رویکرد کیف نسبت به اتحادیه اروپا اوکراین چه نگاهی نسبت به طرح اتحادیه اوراسیا دارد ؟

  باید توجه داشت که اتحادیه اوراسیا با زور نمی تواند شکل گیرد و اگر به سمت اتحاد اجباری رود از همان ابتدا شکست خواهد خورد و دوباره تجربه همکاری غیر داوطلبانه  اقتصادی کومکون، داخل شوروی و همکاری اقتصادی در CIS و..تکرار می شود . در نتیجه اتحادیه اوراسیا هم  شکست خواهد خورد. چرا که همکاری هایی که بر اساس نیازهای متقابلِ اعضا نبوده و بر اساس زور استوار باشد  قابل دوام هم نیست. من فکر می کنم که رئیس جمهور اوکراین تا حدی در این زمینه تند روی کرده است باید دید که این اتحادیه در عمل موجب شکوفایی اقتصاد روسیه سفید، قزاقستان و روسیه خواهد شد یا اینکه سلطه اقتصادی روسیه بر این دو کشور بیشتر شود. در نگاه پوتین آنگونه که در مقاله اش در روزنمه ایزوستیا تاکید کرده بود این اتحادیه حتی می تواند نوعی همکاری با اتحادیه اروپا را آغاز کند که در آن صورت از ایرلند در غرب اروپا تا ولادی وستک در شرق آسیا شکل بگیرد . دراین صورت نظر آقای یاناکویچ هم که مایل به پیوستن به اتحادیه اروپا است تامین می شود. البته روشن است که اوکراین برای پیوستن به اتحادیه اروپا باید تغییرات زیادی را در ساختار اقتصادی و سیاسی خود بوجود بیاورد و بعد بتواند در نوبت پیوستن به اتحادیه اروپا باشد . در حالی که برای پیوستن به اتحادیه اورآسیا مشکلات اساسی نخواهد داشت.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: نخست وزیر روسیه اعلام کرد که اتحادیه اقتصادی اوراسیا می‌تواند در سال 2015 راه اندازی شود . در این بین به نظر شما در صورت نگاه جدی تر مسکو به تشکیل این اتحادیه  کشورهای قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی چه دیدی نسبت به به عضویت در این اتحادیه دارند؟

 

کشورهایی مانند تاجیکستان و قرقیزستان احتملا از این امر استقبال خواهند کرد. چرا که  کشورهایی کوچک با ظرفیت کم اقتصاد هستند و امیدوارند در چنین اتحادیه ای بتوانند نقش آفرینی وتاثیرگذاری بیشتری در عرصه منطقه بدست آورند. کشوری مانند ترکمنستان که صادر کننده گاز و از نظر اقتصادی نیز وضعیت مناسبی نیزدارد نگران آن است که ورود به چنین اتحادیه ای مانع از همکاری با اتحادیه اروپا و امریکا و بازرارهای خریدار گازخود شود، لذا با احتیاط در این زمینه عمل خواهدکرد و احتمالا دیرتر به این اتحادیه خواهد پیوست. ازبکستان حالتی بینابینی دارد و یکی به نعل میزند و یکی به میخ  . یعنی تا زمانی که ازبکستان با غرب همکاری کند هچنین تمایلی برای عضویت در اتحادیه اوراسیا نخواهد داشت. من فکر می کنم این کشور در نهایت و در صورت قدرت گرفتن اتحادیه اوراسیا با وجود 22 میلیون جمعیت و گره خوردن آن با اقتصاد منطقه به آن می پیوندد. به شرط آنکه اتحادیه اوراسیا اصولا بر اساس مبانی صحیح مناسبات متقابلا سودمند شکل بگیرد.

در حوزه قفقاز اوضاع بدتر است. در این حوزه ارمنستان به دلیل روابط راهبردی با مسکو،احتمالا داوطلب عضویت در اوراسیا خواهدبود؛ اما گرجستان نسبت به این امر دیگاه منفی دارد  و تا زمانی که بحران اوستیای جنوبی و آبخازیا حل نگردد به چنین اتحادیه ای نمی پیوندد. جمهوری آذربایجان با توجه به همکاری نزدیک با غرب (همانند ازبکستان) فعلا تمایلی به عضویت در چنین اتحادیه ای نشان نمی دهد. مگراینکه تحولی دراین کشور رخ دهد و یا مناسبات غرب با آذربایجان به هر دلیلی تیره شود تا روی خوشی به طرف روسیه نشان دهد.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: چه سناریوهایی را در آینده  برای طرح اتحادیه اوراسیا و موفقیت آن در جذب اعضای کشورهای همسود و قدرت گیری آن پیش بینی میکنید ؟

دو سناریو را می توان در این حوزه قابل پیش بینی دانست. سناریوی نخست که خوش بینانه است این است که روسیه واقعا دست از سیاست نفوذ و برادر بزرگتری برداشته و به این جمع بندی رسیده باشد که به سمت اتحادیه ای واقعی و داوطلبانه رود و این اتحادیه شکل واقعی همکاری بین کشورهای مستقل همکار با هم پیدا کند. همچنین اگر همکاری در اقتصاد محور فعالیت گردد آنان موفق خواهند شد تا کشورهایی بیشتری از جمهوری های جدا شده از شوروی سابق را عضو اتحادیه کنند . حتی کشورهای بیرون شوروی هم ممکن است تمایل پیدا کنند به این اتحادیه روی آورند. حتی میتوان پیش بینی کرد که (همچنان که پوتین وعده داده است) بین اتحادیه اوراسیا و اتحادیه اروپا همکاریهایی شکل گیرد .

در سناریویی دیگری که بدبینانه است روسیه دوباره تلاش می کند تا نقش منفی داشته و فقط  می خواهد منافع مسکو تامین شود  و به منافع میسنک و آستانه کمتر توجه شود.  در این صورت تکرار تجربه CIS  در انتظار مسکو خواهد بود. در این حال مسکو اگر توسعه نفوذ را مد نظر داشته باشد بی شک این اتحادیه حداکثر در سطح همان سه کشور باقی خواهد ماند. در این صورت سایر کشورهای شوروی سابق بعید است به چنین اتحادیه ای بپیوندند. بطور طبیعی  همکاری اتحادیه اوراسیا با اتحادیه اورپا و امریکا هم دچار مشکلات اساسی می گردد. در این بین نکته دیگر آن است که روسیه باید وضعیت خود را با هند و  چین مشخص کند. چرا که دیدگاه این است که این کشور در رابطه با هند و چین چه نوع رفتاری دارد؟ آیا آنها را ترغیب می کند تا به چنین اتحادیه ای بپیوندند و یا اینکه همچنان یکجانبه گرایی سنتی خود را دنبال می کنند.

در کلامی کلی باید گفت این طرح ممکن است در یک زمان شکل نگیرد و آن هم این است که رئیس جمهور روسیه پوتین نباشد. یعنی اگر پوتین به قدرت رسد به احتمال زیاد این اتحادیه شکل میگیرد، اما آنکه موفق باشد یا نه بستگی به نوع نگاه و عملکرد روسیه  و رقبایش دارد.

مطالب مرتبط