دکترای جامعه شناسی و پژوهشگر فرهنگی
مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC
سیاست خارجی هر کشوري دارای ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی و استراتژیک است و در روابط با هر کشور این روابط و ابعاد و اولویت های آن بستگی به ویژگی های کشور خارجی دارد و ترکیب و تلفیق آنها رفتار خارجی آن کشور را شکل می دهد. از میان این عوامل و عناصر هیچکدام به اندازه عامل فرهنگی دیرپاتر و تاثیرگذارتر نیست. در اين حال بسیاری از نظریهپردازان، دیپلماسی فرهنگی را نمونه بارز و اعلای اعمال قدرت نرم میدانند که به کشورها امکان و توان نفوذ در طرف مقابل از طریق عناصری چون فرهنگ، ارزشها و ایدهها میدهد. نوشتار زير به نقش فرهنگ در روابط خارجي ايران مي پردازد. در اين بين با استقلال جمهوري هاي قفقاز در دهه 1990 روابط فرهنگی با تحولاتي نوين روبرو بوده است براي بررسي پتانسيل هاي موجود روابط فرهنگي و بررسي وضعیت موجود و دورنماي روابط ايران و قفقاز به گفتگويي با دکتر علی قلی جوکار پرداخته ايم:
واژگان کلیدی: روابط فرهنگی، ایران ، قفقاز جنوبی
مركز بين المللي مطالعات صلح چالش ها نقش بازیگران خارجي موثر در روابط فرهنگی میان ایران و قفقاز جنوبی چگونه است؟
از میان بازیگران تاثیرگذار بر روابط ایران و دولت ها و مردم قفقاز جنوبی و آسیای میانه، می توان به دو قدرت بزرگ منطقه ای (یعنی روسیه ) و خارج از منطقه ای ( یعنی ایالات متحده آمریکا) اشاره کرد . نقش این دو قدرت پس از انقلاب اسلامی 1357، بر روابط میان ایران و مردم قفقاز جنوبی بخصوص در روابط سیاسی و اقتصادی همواره نقشی تخریبی و تضعیف کننده بوده است .چرا که همواره نگران افزایش روابط فرهنگی و غیرفرهنگی و همگرایی میان مردم و دولت ایران و مردم و دولت قفقاز جنوبی و آسیای میانه، به جهت ریشه نژادی، زبانی، ارزش های فرهنگی و تمدنی مشترک ، بوده اند . نمونه آشکار آن مخالفت با راه آهن شمال – جنوب که مسیر آن ، گرجستان،ارمنستان و ایران به خلیج فارس بوده است که با مخالفت جدی روسیه روبرو شده، و مسیر لوله ی گاز از ایران به اروپا، که با مخالفت جدی آمریکا مواجه گردیده ، است . در ادامه به نقش تخریبی هر کدام از دو قدرت آمریکا و روسیه بر روابط سیاسی، فرهنگی، اقتصادی ، اجتماعی و امنیتی پایدار مردم و دولت ایران با مردم و دولت کشورهای قفقاز جنوبی و آسیای میانه ،می پردازیم .
1 – نقش آمریکا در روابط فرهنگی ایران و قفقاز جنوبی
قبل از انقلاب اسلامی 1357 سیاست های خارجی ایران اعم از سیاست های راهبردی منطقه ای و برون منطقه ای ، معمولاً هماهنگ و همجهت با سیاست های آمریکا و جهان غرب ،و در جهت مقابله با سیاست های اتحاد جماهیر شوروی به جهت بدبینی مردم و دولت های ایران بخاطر اشغال بخش اعظمی از سرزمین های شمالی، از زمان روسیه تزاری، بوده است .اما با وقوع انقلاب اسلامی ، این سیاست بدبینی به روسیه به جهت ایدئولوژیک شدن سیاست خارجی ایران و مقابله با امپریالیسم آمریکا،به سیاست نگاه به شرق بخصوص اهمیت پیدا کردن رابطه با روسیه در سیاست ها و راهبردهای خارجی ،تغییر پیدا کرد . در این راستا ،آمریکا از هیچ کاری برای مقابله و ضربه زدن به دولت ایران از جمله حمایت از گروه های مخالف نظام ایران، حمایت از جنگ هشت ساله عراق علیه ایران با بسیج کردن کشورهای همپیمان خود برای کمک به عراق ،کمک و مداخله در امور داخلی و حمایت از اغتشاشگران ، حمایت از تروریسم و اتهام زنی علیه ایران در زمینه هایی چون حمایت ایران از تروریسم،تولید سلاح های کشتار جمعی ،بی ثبات کردن منطقه ، خرابکاری در زمینه و روند صلح خاور میانه ( بخصوص صلح اسرائیل با اعراب) ، و …. ،تحریم اقتصادی از جمله تحریم شبکه بانکی ایران ، جلوگیری از پیوستن ایران به سازمان های اقتصادی بین المللی مثل سازمان تجارت جهانی ،تحریم شخصیت های سیاسی نظام، تهدید مستقیم و غیرمستقیم کشورهایی در اقتصاد ایران سرمایه گذاری نمایند و … دریغ نکرده است .
از طرفی یکی از محورهای اساسی سیاست خارجی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی مخالفت با آمریکا و بدبینی نسبت به سیاست های آمریکا و متحدان آن و بر اساس نظریه ی توطئه ، و دوری و واگرایی نسبت به دولت هایی بوده است که دارای گرایش غربگرایی بوده ، و یا با سیاست های غرب بخصوص آمریکا همجهت بوده یا هستند، بوده اند . بر این مبنا ، بجز کشور ارمنستان که به دلیل وضعیت تخاصم آمیز با دولت های شرقی و غربی خود ( یعنی جمهوری آذربایجان و ترکیه ) به صورت محاصره شده درآمده است ، ایران نتوانسته با سایر دولت های قفقاز جنوبی( از جمله جمهوری آذربایجان و گرجستان ) ،به دلایل گفته شده ترس و بدبینی برخی از این دولت ها ( بخصوص جمهوری آذربایجان) از جمهوری اسلامی ایران به دلیل نگرانی و ترس از مداخله ی ایران در امور داخلی شان به دلیل شیعه بودن مردم شان ، روابط سیاسی و فرهنگی مناسب و مطلوبی در جهت منافع ملی مردم ایران و در جهت جلب اعتماد دولت های قفقاز جنوبی ، برقرار نمایند . به همین خاطر و به دلیل توسعه ی ایران هراسی در این کشورها توسط آمریکا و به روشی موزیانه تر توسط روسیه ،روابط فرهنگی و سیاسی میان ایران و کشورهای قفقاز جنوبی در حد مطلوب و مناسب نبوده و در هاله ای از ابهام قرار دارد که در این میان بیشترین تاثیر و نقش را آمریکا ایفا کرده است .
2 – نقش روسیه در تحکیم روابط ایران و قفقاز جنوبی
همان طور که میدانیم بیش از سه قرن است که ما و روسیه همسایه بوده ایم اما در این مدت همسایگی روابط ما و این کشور قدرتمند همواره دستخوش چالش ها و افت و خیزهای فراوانی بوده است . از آغاز همسایگی ما با روسیه به دلیل عدم کفایت و بی تدبیری و نالایق بودن مسئولان بلند پایه ی کشور ما در مدیریت کشور بخصوص ضعف در تشکیل ارتشی قدرتمند برای دفاع از کیان و منافع ملی ، و همچنین به دلیل سرشار بودن و حاصلخیزی بسیاری از سرزمین های شمالی ،کشور ما مورد طمع همسایه ی شمالی بوده و هست . در این رقابت و طمع ورزی بی حد و حصر همسایه شمالی ، ما همواره کشور ضعیف و بازنده بوده ایم . متاسفانه هنوز این بازندگی کشور ما به دلیل دشمنی با آمریکا و ترس رهبران و مسئولین کشور از آمریکا، ما به دامن روسیه پناهنده شده ایم و روسیه هم تا توانسته است از کارت ایران در مناسبات بین المللی و بخصوص در مواجهه با آمریکا و متحدان منطقه ای اش، استفاده های فراوان اقتصادی ، امنیتی و سیاسی فراوانی برده است .به علاوه به گفته ی بسیاری از کارشناسان و براساس قراردادهای 1921 و 1940 ، استفاده و بهره برداری از بستر و زیر بستر و سطح دریاچه ی خزر میان ایران و روسیه مساوی بوده است که با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، استفاده و بهره برداری از بستر و زیر بستر آن از 50 درصد به حدود 14 درصد کاهش یافته است. از طرفی از لحاظ جغرافیایی فقط سهم جمهوری آذربایجان بیش از 700 کیلومتر از سواحل نفت خیز این دریاچه و مسلماً سهم ترکمنستان و کشورهای تازه استقلال یافته سواحل شرقی دریاچه خزر از این میزان کمتر نبوده است . لازم به ذکر است که سهم این کشورها از سهم ایران و نه از سهم روسیه که این کشورها از آن استقلال یافته اند ، به این کشورها داده شده است . همه ی این امتیازات به همراه امتیازات امنیتی و عدم توان مانور در کشورهایی که روزی بخشی از سرزمین های جغرافیایی ما محسوب میشدند و استفاده های کلان روسیه از کارت ایران در معادلات، مناسبات و بازی های بین المللی ، بخاطر ضعف در سیاست خارجی ما و ترس از آمریکا بوده است که بدان خاطر به روسیه به عنوان اشغال کننده ی بخش های عظیمی از سرزمین ما در حدود دو الی سه قرن گذشته، پناه برده ایم ، را به روسیه و کشورهای تازه استقلال یافته واگذار کرده ایم و به آن افتخار هم می کنیم .
علاوه بر آن ، روسیه برای خود در کشورهای قفقاز جنوبی منافع بلند مدت و غیرقابل خدشه ای می بیند که به هیچ وجه حاضر نیست حضور رقیبی چون ایران را در قفقاز جنوبی و آسیای میانه بپذیرد . گواه این ادعا مخالفت روسیه با احداث خط آهن شمال – جنوب ، که از گرجستان به ارمنستان و از ارمنستان به ایران می آمد و در ایران تا ایستگاه مرند می رسید ، چرا که احداث و بهره برداری از این خط آهن باعث مراودات اقتصادی، فرهنگی وسیاسی و امنیتی میان این کشورها و ایران می گردید . نمونه ی دیگر عدم حمایت ایران از جنبش مردم چچن علیه روسیه است ، ایران نتوانست از مردم چچن حمایت کند و به جای ایران ، این نقش حمایتی از جنبش مردم چچن علیه روسیه را عربستان سعودی و کشورهای حاشیه ی خلیج فارس برعهده گرفتند و ایران مبارزات این جنبش را ، امری داخلی قلمداد کرد درحالی در کشورهایی مثل لبنان، عراق ، سوریه ، یمن و …… ایران به حمایت از مردم یا دولت آن کشورها برخاست ؛ این عدم حمایت، در صورتی بود که سیاست خارجی ما بر مبنای ایدئولوژیک اداره می گردد .بنابراین می توان گفت یکی از علت هایی که نتوانسته ایم ونمی توانیم روابط فرهنگی خود را با قفقاز جنوبی و آسیای میانه احیاء وبازسازی کنیم، مخالفت و دخالت های روسیه و انفعال سیاست و راهبرد خارجی ما بوده است . همچنین به نظر می رسد روسیه علاقمند نیست ایران در این کشورها هیچگونه سرمایه گذاری های کلان اقتصادی، فرهنگی ،سیاسی و امنیتی انجام دهد .
مركز بين المللي مطالعات صلح: راهکارهاي افزايش روابط فرهنگي دو سويه ايران و قفقاز چيست؟
براساس مطالب بالا به نظر می رسد که برای برقراری روابط فرهنگی ، سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی مطلوب وپایدار با مردم و دولت های قفقاز جنوبی ( حتی رابطه با مردم و دولت های آسیای میانه) لازم است اقدامات اساسی زیر جهت بازبینی راهبردها و راهکارهای سیاست خارجی ما توسط کارشناسان و رهبران و سیاستگذاران خارجی انجام گیرد .
1 – تشکیل یک اتاق فکر برای برنامه ریزی بلند مدت ، میان مدت و کوتاه مدت مطلوب و مناسب و همجهت با منافع ملی با درنظر داشت شرایط روز در جهت منافع ملی)
2 – بازبینی واصلاح اساسی سیاست خارجی کشور بر اساس منافع ملی نه بر اساس منافع مسئولان
3 – اعتمادسازی و جلب اعتماد دولت ها و نخبگان قفقاز جنوبی و آسیای میانه .
4 – انعقاد قراردادهای دوجانبه ، چندجانبه و منطقه ای سیاسی ، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی در جهت منافع ملی .
5 – ایجاد شبکه های استراتژیک و پیچیده ی اقتصادی بخصوص در زمینه ی صادرات و انعقاد قراردادهای اقتصادی که برای بخش عظیمی از مردم از منطقه ایجاد شغل نماید .
6 – استفاده از زبان، ادبیات و رسانه های ارتباطی هنری چون سینما ،تلویزیون و تولید فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی برای ورود و بهره برداری از بازار مستعد کشورهای قفقازجنوبی و آسیای میانه بدون مضمون های برانگیزاننده همانند سینمای بالیوود دهند .
7 – قانع کردن روسیه ، و توافق و کسب حمایت روسیه برای زمینه سازی حضور فرهنگی ، اقتصادی ، اجتماعی وسیاسی و امنیتی ایران و عدم مخالفت ظاهری و پنهانی و اعلام اینکه این حضور به ضرر روسیه نخواهد بود .