مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

راهبرد فراگیر ایالات متحده آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران

اشتراک

سحر کریمی

 پژوهشگر و مدیر مسئول مجله بین¬المللی پژوهش ملل

مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC

دشمنی ایالات متحده آمریکا با جمهوری اسلامی ایران از همان سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شد. اگر چه در طول حدود چهار دهه گذشته این مخاصمات با نوسانهایی در ظاهر همراه بود اما ماهیت اصلی آن تغییر نظام و سیاستهای دولت ایران بوده است. گر چه این هدف تا کنون با ابزارهای گوناگون و در شکلهای مختلف دنبال میشده است اما در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ صریحتر از قبل و به صورت کاملا منازعهآمیز نمایش داده میشود.

برنامه اتمی ایران، حضور پر رنگاش در آسیا بخصوص سوریه و عراق و ادعای پشتیبانی اش از طالبان افغانستان همه باعث شده آمریکا برای به زمین زدن ایران کمر همت ببندد. در این نکته که شرایط فعلی میان این دو کشور تا اندازه زیادی غیرقابل ترمیم است شکی نیست اما حوادثی که اخیرا به وقوع پیوسته طناب رابطه بین دو کشور را به اندازه مویی نازک کرده است. دولت جدید آمریکا قصد دارد فشارها و اقدامات همه جانبهای را بر علیه ایران پیریزی کند. برای مقابله با آن، ایران نیاز به یک استراتژی منسجم و حساب شده دارد که حاصل اجماع در سطح نخبگان سیاسی باشد. در واقع میتوان گفت سرنوشت راهبردی دولت ایالات متحده آمریکا و پیامد تلاشهای ترامپ برای برخورد با جمهوری اسلامی ایران، تا حد زیادی به نوع بازیگری ایران هم در سطح سیاست اعلامی و هم در سطح سیاست اعمالی دارد.

ترامپ در سخنرانی که در 21 مهر ماه انجام داد تلاش کرد جمهوری اسلامی ایران را عامل همه خرابیها در منطقه نشان دهد. ترامپ در این مورد حتی بسیار از جورج بوش فراتر رفته است. وی دائما از واژههایی مانند رژیم یا دیکتاتوری به جای جمهوری اسلامی ایران استفاده کرد. هدف از ترسیم چهرهای اهریمنی از ایران و امنیتی کردن دوباره آن، فراهم کردن شرایط برای فشار گسترده بر جمهوری اسلامی ایران است. در این راستا جلوگیری از بهرهمندی ایران از مزایا و پیامدهای برجام برای ترامپ اهمیت بسیار زیادی دارد و البته چون لغو یکجانبه آن را پر هزینه میبیند، فشار مداوم، ممتد و گستردهای به ایران وارد خواهد کرد تا فضای مناسبی برای سرمایهگذاری در ایران فراهم نشود.

رویکرد ترامپ نشان دهنده آن است که اوباما را «دگر» خود میداند و بنابراین سیاستها و اقدامات وی اغلب در راستای نفی اوباما و میراث اوست. ترامپ نشان داده است که شناخت درستی از ایران و محتوای برجام ندارد، اما از نظر او چون این توافق از سوی دولت اوباما نهایی شده است، باید از بین برود. نفی گذشته، نقش مهمی در انتخاب ترامپ بعنوان رئیس جمهور آمریکا داشته است و در شکلگیری راهبردهای داخلی و سیاست خارجی دولت وی در مقابل بازیگران دیگر از جمله ایران نیز جایگاه بسیار اساسی دارد.

بهترین روش ایران برای مواجهه با اقدامات اخیر ترامپ، تلاش برای تقویت روابط با سایر قدرت‌های جهانی و ایجاد شکاف در موضع بین‌المللی ترامپ است. جهان به ‌شدت به سمت چند‌ جانبه‌گرایی حرکت کرده‌ است. بسیاری در دنیای فعلی دنباله‌رو یکجانبه‌گرایی و ملی‌گرایی افراطی ترامپ نیستند و این مساله را می‌توان از واکنش‌ها و تظاهراتی مشاهده کرد که علیه او به راه افتاده‌ و بر دامنه آن به ‌تدریج افزوده می‌شود. قدرت‌های جهانی مثل کشورهای اروپایی، روسیه، چین، هند و ژاپن در تداوم و مشروعیت توافق هسته‌ای ایران (برجام) و ضرورت ادغام و همکاری ایران در حل مسائل منطقهای کاملا با هم متحد هستند؛ بنابراین تندروی ترامپ علیه ایران با مخالفت آنها روبرو خواهد شد. در واقع، ترامپ برخورد با ایران را محدود به برجام کرده و کاملا از اهمیت نقش و وزن منطقهای کشورمان که برای مبارزه با تروریسم و حل بحرانهای منطقهای ضروری است و سایر قدرتها مثل کشورهای اروپایی، روسیه و چین به آن اذعان دارند، ناآگاه است.

اقدامات رئیس‌ جمهوری جدید آمریکا تنها یک رجزخوانی صرف نیست و این پالیسی (سیاست) دولت جدید آمریکاست. راه مقابله با اقدامات ترامپ، «بینالمللی کردن» سطح مناقشه با آمریکا از طریق رایزنی با کشورهایی مانند چین و کشورهای اروپایی است. باید مشکلات و معضلاتمان با آمریکا را در یک فضای بینالمللی و جهانی مطرح کنیم و این معضلات را به سطح بینالمللی افزایش دهیم. تنها در این صورت است که میتوان شاهد تاثیرگذاری اقدامات بود.

در نهایت میتوان ذکر نمود که جمهوری اسلامی ایران در دو جنگ یمن و سوریه مستقیما یا از طریق غیر مستقیم به نحو تمام عیار یعنی ارسال اسلحه، کمکهای مالی و نظامی با نیروهای نظامی درگیر است. وضعیت اقتصادی ایران نیز چندان مناسب نیست و به این جهت از دید واقعگرایان جنگ دیگری بالاخص با ایالات متحده آمریکا را نمیخواهند. همچنین آمریکا درگیر اختلافات عمیق داخلی بر سر موضوعاتی مثل بیمه های درمان، مهاجرت، تروریسم و تنازعات نژادی و مشکلات دیگری است که ترامپ و مخالفان آن بطور جدی بر سر این موضوعات درگیرند. این تنشها می تواند تمرکز تیم ترامپ را از سیاست خارجی دور کرده و به مسائل داخلی متمرکز کند. در شرایط کنونی به هیچ عنوان نه تنها امکان ایجاد اجماع بین المللی علیه کشورمان مانند اقدامی که در سال 1991 علیه عراق و در عملیات طوفان صحرا انجام شد وجود ندارد، بلکه هر گونه اقدامی علیه کشورمان مخالفت گسترده جامعه بین الملل را به همراه خواهد داشت.

در نهایت اینکه ترامپ برجام را بدترین توافق و توافقی شرم آور برای آمریکا خوانده است، اما به دلیل سازوکارهای پیشبینی شده در این توافق، خروج یکجانبه از آن بسیار پرهزینه است. انزوای بین المللی، بی اعتباری دیپلماسی، تشدید منازعات در مناطق مختلف جهان و تشدید مخالفت های داخلی با ترامپ از جمله هزینه های اقدامات و راهبردهای یک جانبه ایالات متحده آمریکا میباشد.

واژگان كليدي: راهبرد فراگیر، ایالات متحده آمریکا ،سياست خارجي، جمهوری اسلامی ایران

مطالب مرتبط