مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

دیپلماسی اقتصادی قطر در لیبی: عملکرد و اهداف

اشتراک

بهنام دنیاجو

مرکز بین المللی مطالعات صلح- IPSC

بیان رخداد

خیزش­های مردمی خاورمیانه و شمال آفریقا فرصت بی نظیری را در اختیار سیاستگذاران خارجی قطر قرار داد تا با استفاده از شرایط بوجود آمده و درآمدهای سرشار نفتی و گازی اقدام به نقش آفرینی در تحولات نمایند. در این میان دیپلماسی اقتصادی قطر نقش کلیدی و مهمی را بر عهده داشت. یکی از کشورهای هدف دیپلماسی یاد شده، لیبی بود که برآورد برخی از نهادهای بین المللی از هزینه 700 میلیارد دلاری برای بازسازی این کشور بر اشتیاق دولت-ملت متمول قطر برای سرمایه گذاری و نقش آفرینی در امور سیاسی و اقتصادی آن افزود. چنانچه بر عالمان علم سیاست مبرهن می­باشد در دنیای پیچیده روابط بین الملل کمک اقتصادی و مالی رایگان وجود ندارد از این رو در نوشتار پیش رو بدنبال پاسخ به دو سوال مهم زیر می­باشیم:

  • دیپلماسی اقتصادی قطر در لیبی چگونه عمل کرده است؟
  • اهداف پشت پرده قطر از اعمال نفوذ اقتصادی خود در لیبی کدامند؟

    بمنظور پاسخ به پرسش­های یاد شده ابتدا در بخش اول با عنوان تحلیل رخداد عملکرد دستگاه دیپلماتیک قطر – بویژه در امور اقتصادی- در لیبی مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت و سپس در بخش دورنمای رخداد اهداف واقعی قطر در لیبی و پیش بینی رفتار احتمالی این کشور در تحولات آینده خاورمیانه مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.  

واژگان کلیدی: قطر، لیبی، دیپلماسی اقتصادی، عملکرد، اهداف

تحلیل رخداد

قطر قبل از سرنگونی قذافی دارای روابط اقتصادی قابل توجهی با لیبی بود. از مهمترین قراردادهای امضاء شده میان دو کشور در سال­های پایانی حکومت قذافی می­توان به تاسیس صندوق مشترک سرمایه گذاری دو کشور با سرمایه 2 میلیارد دلاری، ساخت پروژه­های خدماتی و ورزشی به ارزش 300 میلیون دلار، تاسیس بانک مشترک قطر و لیبی با سرمایه 500 میلیون دلار و واگذاری 10 درصد از سهام شرکت خدمات نفتی عرب لیبی به شرکت نفت قطر اشاره کرد.

دوران تزلزل حکومت قذافی همزمان با نقش آفرینی کلیدی قطر در شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب بمنظور مداخله نظامی در لیبی برای سرنگونی حکومت قذافی بود. در همین راستا اولین کشور عرب که شورای ملی انتقالی لیبی را به رسمیت شناخت نیز قطر بود. پادشاهی قطر سپس همراه با نیروهای ناتو در اعمال منطقه پرواز ممنوع بر فراز لیبی شرکت کرد و بدلیل همین کمک­های شایان و همچنین بدلیل دارا بودن روابط حسنه با شورای ملی انتقالی لیبی، نقش بازرایابی برای نفت تولید شده در مناطق شرقی لیبی که در اختیار مخالفان قذافی بود را نیز بر عهده گرفت. منابع مالی حاصل از فروش نفت مناطق یاد شده، نقش عمده­ای در تسلیح و تجهیز مخالفان داشت.[1]  

علاوه بر موارد یاد شده قطر با استفاده از شیوه­های دیگر نیز کمک­های استراتژیکی را برای انقلابیون لیبی انجام داده است که از آن جمله می­توان به ارائه خدمات فنی به مخالفان لیبی برای تاسیس شبکه تلویزیونی لیبی آزاد در دوحه و گسیل داشتن افسران مجرب به لیبی برای فرماندهی مراحل پایانی فتح طرابلس اشاره کرد. قطر همچنین در طی مبارزات مسلحانه انقلابیون علیه قذافی ده­ها میلیون دلار کمک نظامی به آن­ها ارائه کرد و مطابق با برآوردها حدود 18 کشتی ابزار آلات نظامی را البته با کمک آمریکا و متحدان اروپاییش بدست مخالفان رساند.[2]

مطابق با گزارش شرکت ساختمانی بروا[1] که در قطر به فعالیت می­پردازد اخیراً و پس از سرنگونی حکومت قذافی این شرکت موفق به امضاء یک موافقتنامه 2 میلیارد دلاری با لیبی بمنظور احداث یک پروژه عظیم شهرک سازی که شامل هتل، مجتمع­های مسکونی و امکانات تفریحی می­باشد، گردیده است که قرار است در زمینی به مساحت 3000 متر مربع احداث شود. در اقدامی دیگر، شرکت لیبی- قطر که یک شرکت مشترک میان شرکت سرمایه­گذاری مسکن و اداره سرمایه گذاری قطر با یکی از شرکت­های تابعه صندوق توسعه اقتصادی و اجتماعی لیبی است قراردادی را بمنظور ساخت آب­نماهای لوکس برای مجتمع­های مسکونی موجود در طرابلس و اطراف آن را به امضاء رسانده است.

بدون شک صحبت از دیپلماسی اقتصادی قطر بدون اشاره به نقش خطوط هواپیمایی قطر در این دیپلماسی جامع و مانع نخواهد بود در ارتباط با لیبی نیز لازم به ذکر است که هواپیمایی قطر علاوه بر انجام چهار پرواز هفتگی منظم به طرابلس اقدام به راه اندازی خط هوایی دوحه- بنغازی نیز نموده است که از این پرواز می­توان به عنوان تنها پرواز بین المللی و حتی منطقه­ای فرودگاه بنغاری یاد کرد.[3]  

دورنمای رخداد

با عنایت به مطالب یاد شده می­توان چنین نتیجه گیری کرد که قطر نه تنها در لیبی بلکه حتی در سایر کشورهای عربی منطقه نیز از نقش فزاینده­ای برخوردار خواهد بود. نمونه این نقش آفرینی عمده را در تشکیل ائتلاف ملی مخالفان سوریه در دوحه قطر شاهد بودیم که مورد حمایت و شناسایی رسمی امریکا و اتحادیه اروپا نیز قرار گرفته است. شکل گیری ائتلاف یاد شده در قطر نقطه عطفی در سیاست خارجی این کشور می­باشد چرا که مخالفان نظام حاکم در سوریه طی جلسات متعدد خود در استانبول و سایر کشورهای اروپایی از دستیابی به چنین توافقی بازماندند. بمنظور اثبات ادعای یاد شده باید به چند نکته توجه کنیم که در واقع نمایانگر اهداف پشت پرده قطر از اعمال نفوذ اقتصادی خود در لیبی و سایر کشورهای منطقه نیز خواهد بود.

 قبل از تحولات اخیر خاورمیانه نیز، قطر دارای سیاست خارجی و دستگاه دیپلماسی پر تحرکی بود. این کشور از یک سو با جمهوری اسلامی ایران و گروه­های مقاومت فلسطینی و لبنانی همچون حماس و حزب الله ارتباط داشت و از سوی دیگر دارای رابطه بسیار نزدیکی با ایالات متحده امریکا و اسرائیل بوده است به نحوی که مرکز فرماندهی نظامی آمریکا در خاورمیانه در این کشور مستقر می­باشد. همچنین امیر قطر در سال 2007 نام خود را بعنوان اولین حاکم حاشیه خلیج فارس در ملاقات و گفتگو با مقامات بلند پایه اسرائیلی ثبت کرد و در سال 2010 نیز بعنوان میانجی گفتگوهای آشتی ملی در لبنان فعالیت کرد.[4]

پویایی اقدامات دیپلماتیک قطر پس از تحولات اخیر خاورمیانه بویژه در لیبی ریشه در سه عامل اقتصادی، ساختار حکومتی این کشور و شرایط قدرت­های منطقه­ای و رقیب قطر دارد. قطر دارای منابع عظیم گازی    می­باشد که در حدود 14% از ذخایر جهانی این ماده حیاتی را تشکیل می­دهد. از سوی دیگر شبکه الجزیره قطر نیز که یکی از پر بیننده‌ترین شبکه­های تلویزیونی میان اعراب است نیز از دوحه پخش می­گردد و نقش بسیار کلیدی در سیاست خارجی قطر بازی می­کند. ساختار حکومت قطر نیز یکی دیگر از عوامل اصلی موفقیت­های دیپلماتیک این کشور است چرا که این ساختار در مقایسه با کشورهایی چون عربستان سعودی، ایران و ترکیه بسیار کوچک و از پیچیدگی کمتری نیز برخوردار است لذا به همین دلیل تصمیم گیری در زمینه سیاست خارجی به سرعت طراحی و اجرا می­گردد. عامل واپسین قدرت­یابی منطقه­ای قطر نیز عبارت از گرفتاری رقبای اصلی منطقه­ای قطر همچون ایران، ترکیه و عربستان سعودی در خیزش­های اخیر منطقه است و بنابراین فضای مانور سیاسی قطر افزایش پیدا کرده است. [5]

نظر به مطالب مطرح شده، اهداف واقعی دیپلماسی اقتصادی قطر در لیبی را می­توان در سه دسته طبقه بندی کرد: الف) عملگرایی سیاسی در حمایت از جنبش­های اسلام­گرای سنی میانه­رو ب) افزایش پرستیژ سیاسی قطر پ) تطبیق منافع قطر در میان دولت­های اسلامی و غربی

الف) حمایت از جنبش­های اسلام گرای سنی میانه رو: قطر با توجه به دیدگاه ایدئولوژیک حاکمان این کشور در پی حمایت از گروه­های سنی میانه رو در کشورهایی عرب خاورمیانه و شمال آفریقا می­باشد تا از طریق به قدرت رساندن این گروه­ها زمینه لازم برای به حداکثر رساندن منافع خود را فراهم نماید. همراهی با عربستان در شورای همکاری خلیج فارس برای فرونشاندن شورش اکثریت شیعی بحرین علیه اقلیت حاکم سنی نیز در این راستا ارزیابی می­گردد.[6]

ب) افزایش پرستیژ سیاسی: با توجه به اینکه قطر یک کشور پادشاهی است که در آن بارزترین نماد دموکراسی که همانا قوه مقننه می­باشد وجود ندارد این کشور در پی آن است که با استفاده از کانال تلویزیونی الجزیره و اقدامات یاد شده فوق، تصویر یک کشور صلح طلب از خود را به جهان مخابره نماید بدیهی است در چنین وضعیتی پرستیژ این کشور نیز افزایش پیدا خواهد نمود و منافع ملی این کشور نیز سهل الوصول خواهند گردید.

پ) فعالیت­های دیپلماتیک قطر در لیبی و سایر کشورهای بحران­زده خاورمیانه و شمال آفریقا در پی ایجاد تعادل میان هویت عربی کشورهای یاد شده و روابط قطر با کشورهایی اروپایی و آمریکایی می­باشد و از همین رو می­باشد که قطر بر خلاف عربستان سعودی به حمایت از گروه­های تندرو سلفی نمی­پردازد.[7]

از مجموع مطالب نوشتار حاضر می­توان چنین نتیجه گیری کرد که سیاست خارجی قطر و به تبع آن فعالیت­های اقتصادی این کشور در میان کشورهای عربی خاورمیانه و شمال آفریقا افزایش پیدا خواهد و در نتیجه دیپلماسی فعال سیاسی، اقتصادی و فرهنگی قطر در این کشورها شاهد خواهیم بود. افزایش فعالیت دیپلماتیک قطر ناشی از ارائه فضای مانور کافی برای قطر از سوی کشورهای غربی می­باشد چرا که از یک سو به باور دول غربی مدل حکومت اسلامی ارائه شده توسط قطر بسیار میانه­رو و خوشایند آن­ها می­باشد و فاقد فاکتورهای خشونت­آمیز است و از سوی دیگر دول غربی بعد از حمله ناتو به لیبی بیشتر در پی درگیری غیر مستقیم با حکومت­های مخالف خود در منطقه از جمله سوریه هستند و در این میان کشور ثروتمند قطر که خواهان نقش آفرینی عمده در تحولات کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا است بعنوان بازوی هماهنگ کننده منطقه­ای کشورهای غربی در منطقه است. از این رو می­توان فعالیت گسترده دستگاه دیپلماتیک قطر در طی سال­های آینده را پیش بینی کرد.

 


[1] – Barwa


[1]Bart Hesseling, Qatar’s Trailblazing Diplomacy”, Available At: http://arabsthink.com/2011/11/21/qatars-trailblazing-diplomacy/Commentary

[2]Sam Dagher and Charles Levinson, “Tiny Kingdom’s Huge Role in Libya Draws Concern”, Available At:   http://online.wsj.com/article/SB10001424052970204002304576627000922764650.

 

[3] – “Qatari Investments in Libya accounting for around USD 10 billion”, Available At:  http://www.zawya.com/story/Qatari_Investments_in_Libya-ZAWYA20111204045505/

[4]Khaled Hroub, “Qatar: prestige and gamble”, Available At: http://www.opendemocracy.net/khaled-hroub/qatar-prestige-and-gamble

[5]Hesseling, Op Cit

 

[6] – “Qatar’s Sunni Side”, Middle East Forum, Available At: www.meforum.org/3081/qatar-sunni-policy

 

[7] – David Dietz , “How Qatar Rose to Become a Leading Player in Middle East Politics”, Available At:

http://www.policymic.com/articles/3526/how-qatar-rose-to-become-a-leading-player-in-middle-east-politics

 

مطالب مرتبط