مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

داعش، آینده عراق و استقلال احتمالی کردستان (2) گفتگو با پروفسور نادر انتصار

اشتراک

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC

بیان رخداد:

در بخش نخست گفتگو با پروفسور نادر انتصار ،متخصص مسائل خاورمیانه از دانشگاه آلابامای جنوبی آمریکا، به چگونگی تاسیس داعش و سیر تحول این گروه از زمان تاسیس اش توسط ابومصعب الزرقاوی تا اعلام خلافت ابوبکر بغدادی مورد بررسی قرار گرفت. در بخش دوم و پایانی وی به پیامدهای منطقه ای بحران عراق، سرنوشت آتی این کشور و مطرح شدن مساله استقلال توسط کردها اشاره خواهد کرد. مشروح گفتگو در ادامه خواهد آمد:

واژگان کلیدی: عراق، دولت اسلامی، داعش، ابوبکر البغدادی، عربستان و داعش، استقلال کردستان عراق.

بعد از وقوع برخی درگیری ها در مناطق مرزی مشترک عراق و عربستان میان نیروهای وابسته به داعش با نیروهای امنیتی سعودی، شاهد آن هستیم دست کم در دیپلماسی رسانه ای مقامات ریاض داعشی ها را هم یک تهدید برای خود خوانده اند و هم آنها را تهدید به مبارزه کرده اند، با این اوصاف تا چه اندازه این تهدیدات را با توجه به اتهام حمایت عربستان از داعش جدی و واقعی می دانید؟

سیاست و نگاه عربستان سعودی به گروههای سلفی افراطی مانند داعش بیشتر شبیه به شمشیر دو سر است. از یک طرف عربستان را می توان پدرخوانده تعداد زیادی از این نوع جنبش ها و گروهه دانست ولی از طرف دیگر عربستان به خوبی واقف است که گروههای افراط گرای سلفی می توانند بعد از قدرت گرفتن فعالیت های خود را به طرف خود ریاض برگردانند و خاندان آل سعود را تهدید کنند. در این چارچوب است که گاه گاهی عربستان سعودی به این گروهها هشدار می دهد چنانچه که اخیراً به داعش هشدار داده و آنها را تهدید کرده است به طور خلاصه سیاست عربستان در قبال داعش دارای پارادوکسهایی است از یکطرف خود سعودی ها با کمک به گروههای افراطی سلفی بدنبال فشار آوردن روی جریانات منطقه ای شیعی و تهدید هلال شیعی هستند و از از طرف دیگر آنها به این گروهها می گویند کمکهایشان تنها تا زمانی ادامه می یابد که فعالیتهای آنها محدود به فعالیت های ضد شیعی و ضد ایران آنها است. اما در عمل می بینیم و می دانیم چندان نمی شود روی گروههایی نظیر داعش و تعهداتشان حساب کرد و لذا این شمشیر ممکن است روی تیز دیگرش را به طرف متحد پیشین برگرداند.

 

در کل تحولات رخ داده در روزهای اخیر چه سرنوشتی را برای عراق آتی بدنبال خواهد داشت؟

به نظر من سرنوشت عراق تا مدتی دگرگون پذیر خواهد ماند. عراق اکنون مانند یک جعبه باروت است که اگر با احتیاط با آن رفتار نشود و انفجار عظیم باروت اتفاق بیافتد نه تنها آینده آن کشور بلکه کشورهای همجوار آن هم دگرگون خواهند شد دولت آینده عراق می تواند نقش آرام کننده ای در بحران اخیر بازی کند به شرط اینکه تمام گروهها، اقوام و مذاهب گوناگون با هم به یک برنامه آشتی ملی هم عقیده شوند. اگر این اتفاق نیافتد، عراق نیز سرنوشتی شبیه آنچه در سوریه اتفاق افتاده را شاهد خواهد بود.

 

شما در مصاحبه ای پیشین که با یکدیگر داشتیم گفتید انتخابات عراق خود یک بازتولید کننده بحران در این کشور است چون گروههای قومی و مذهبی این کشور به نوعی سهم خاص خود را در آن دنبال می کنند، اگر انتخابات نمی تواند عراق را از بحران نجات دهد، چه مکانیسمی برای برون رفت این کشور از بحران عمومی و نیز بحران اخیر آن پیشنهاد می کنید؟

انتخاب به خودی خود مشکل گشای سیاسی در هیچ کشوری، بخصوص کشورهایی مثل عراق که چند دستگی در آنها وجود دارد، نمی باشد. اگر هم عقیدگی در چارچوب اصلی ماهیت یک سیستم سیاسی وجود نداشته باشد، انتخابات حتی انتخابات آزاد، نمی تواند مشکال گشای مسائل آن کشور باشند، ما هنوز نمی دانیم که گروههای مختلف عراق مایل به ساختن چه نوع کشوری هستند و چه مکانیزمی را برای همکاری با یکدیگر برای ایجاد یک سیستم مناسب برای کشور خود می خواهند. تمرکزگرایی، فدرالیسم یا کنفدرالیسم ابزاری برای اداره کشور هستند ولی هیچکدام از این ابزار بدون ایجاد همبستگی سیاسی کارگر نخواهند بود. بنابراین گروههای مختلف عراق باید اول برنامه ای جامع برای ساخت کشور و آینده خود طرح ریزی کنند و بعد در مورد نحوه اداره ی آن کار کنند. قانون اساسی کنونی عراق نیز طوری تدوین شده که مکانیزم همفکری و همکاری بین گروههای مختلف را به خوبی نشان نمی دهد.

 

ایده برخی از سیاسیون کرد و عرب عراقی نظیر برهم صالح برای آنکه بخش سنی نشین عراق نیز یک منطقه فدرالی شود، تا چه میزان بر تامین رضایت آنان از عراق جدید اثرگذار خواهد بود؟

تجربه عراق به مناسبت عوامل مذهبی و قومی نمی تواند در درازمدت به حل بحران آن کشور کمک کند. حتی در مناطق کردنشین که دولت اقلیم کردستان اداره آن را برعهده دارد و یک شبه کشور در عمل تشکیل شده است مشکلات متعددی وجود دارد. در حال حاضر دولت اقلیم برای تامین 95 درصد از بودجه خود به دولت مرکزی عراق در بغداد تکیه دارد. حتی اگر مناطق نفت خیز کرکوک هم برای همیشه در کنترل دولت اقلیم قرار گیرد. چندین سال طول خواهد کشید که دولت اقلیم بتواند از نظر اقتصادی روی پای خود بایستد. حتی اگر دولت اقلیم بتواند با دولت احتمالی (سنی) عراق که به صورت فدرال تشکیل بشود همکاری کند، آنگاه توان به صدور 700 هزار بشکه نفت در روز با قیمت بشکه ای 100 دلار خواهد داشت که بتواند کاملا روی پای خود بایستد. با توجه به لوله های موجود برای صدور نفت در زمان کنونی، این امر تقریباً غیرممکن است و ساختن لوله های جدید برای صدور این مقدار نفت مدت زیادی طول خواهد کشید به اضافه همکاری کامل ترکیه برای این برنامه باید قبلاً تدوین شود که این خود یک عملی است که ریسک های متعدد سیاسی و اقتصادی دارد گرچه اعلام استقلال و یا تجزیه عراق به سه کشور یک تصمیم سیاسی است که می توان آن را اجرا کرد ولی از نظر اقتصادی تشکیل چنین ساختاری به ثبات اقتصادی عراق کمک چندانی کمک چندانی نخواهد کرد. البته این دلیل تجزیه عراق نخواهد بود ما شاهد تجزیه یوگسلاوی سابق در سالهای اخیر بوده ایم و شاهد این بوده ایم که تقریباً همه کشورهایی که قبلاً عضو اتحادیه فدرال یوگسلاوی بودند و اکنون کشورهایی مستقل شده اند از نظر اقتصادی وضعیتی بدتر از سابق دارند حتی جمهوری های چک و اسلواک که صلح آمیز از هم جدا شدند از نظر اقتصادی دو واحد ضعیف تر از زمانی هستند که جمهوری چکسلواکی وجود داشت. این نشان می دهد که تصمیم جدا شدن و به وجود آوردن کشور و یا کشورهایی جدید تعمیمی است کاملاً سیاسی و عوامل ناسیونالیسم سیاسی و اجتماعی عوامل تعیین کننده تر از عوامل اقتصادی در این مورد هستند.

 

آیا به راستی فکر میکنید در شرایط فعلی کردستان عراق به سمت استقلال و اعلام رسمی آن پیش خواهد رفت؟ مواضع دولتهایی نظیر ترکیه، ایران، آمریکا، روسیه، اتحادیه اروپا، عربستان و … در قبل و بعد از اعلام احتمالی استقلال چگونه ارزیابی می کنید؟

همانطور که در سئوال قبلی عرض کردم اعلام استقلال یک امر سیاسی است که دولت اقلیم کردستان ممکن است در مورد آن به زودی تصمیم بگیرد شکی در این نیست که اگر همه پرسی در مناطق کردنشین صورت گیرد اکثریت قریب به اتفاق ساکنان آن منطقه به استقلال از عراق رای خواهند داد اما کشورهای همسایه کردستان عراق نظریات مختلفی در این مورد خواهند داشت. ایران بارها بر حفظ تمامیت ارضی عراق تاکید کرده است و نظر مثبتی به استقلال کردستان عراق نشان نداده است. ترکیه و یا عده ای از سیاستمداران نزدیک به دولت اردوغان در هفته های اخیر یک چرخش 180 درجه ای در نگاه خود به استقلال کردهای عراق نشان داده اند به این ترتیب تعدادی از آنها به وضوح گفته اند که تصمیم استقلال باید از طرف کردها گرفته شود و اگر این تصمیم را اتخاذ کنند ترکیه از آنها پشتیبانی خواهد کرد گروهی در میان دولت کنونی ترکیه فکر می کنند با پشتیبانی از استقلال کردستان عراق، می توانند کردهای کشورهای خود را آرام کنند و به نحوی آنها را قانع کنند که ترکیه سیاست ضدکردی خود را تغییر داده و دوست آنها است. از طرفی دیگر دولت اردوغان ممکن است به این نتیجه رسیده باشد که دولت مستقل کردستان در عراق کاملاً متکی به ترکیه خواهد بود و برای وجود اقتصادی و سیاسی خود یک متحد سیاست ترکها در خاورمیانه خواهد شد و حتی شاید به عنوان دولتی دست نشانده ترکها عمل کند. به نظر من این یک قمار سیاسی بزرگی هم برای ترکیه و هم برای دولت اقلیم کردستان خواهد بود چون برخلاف آنچه به ظاهر مشاهده شده دولت مستقل کردستان گرچه باید با ترکیه بازی سیاسی دقیقی، اجرا کند ولی نمی تواند به عنوان یک دولت دست نشانده آنکارا ابراز وجود کند و قدرت باقی بماند.

عربستان نظریات چندانی در مورد ایجاد دولت مستقل کردستان ابراز نکرده است و برای عربستان مستلزم ایجاد نفوذ خود در میان اعراب عراق و بخصوص اعراب سنی آن کشور است. آمریکا به طور کلی سیاست خود را روی تشکیل دولتی متحد و طرفدار غرب در عراق پایه گذاری کرده است ولی اگر ایجاد چنین دولتی امکانپذیر نباشد احتمال پشتیبانی از تشکیل دولت مستقل کردستان در عراق وجود خواهد داشت. سیاست روسیه در این مورد وابستگی به این دارد که مسکو نفوذ آمریکا را در عراق تجزیه شده چگونه بررسی خواهد کرد. یعنی نگاه روسیه به ایجاد تسکیل دولت مستقل کردستان بیشتر روی رقابتهای روسیه و آمریکا متمرکز خواهد بود. به هرحال اگر کردستان عراق استقلال اعلام کرد و کشور کردستان به رسمیت شناخته شد. آن کشور باید با دو کشور مهم همسایه در ارتباط تنگاتنگ باشد چون بقای یک کردستان مستقل احتمالی در دراز مدت احتیاج به همکاری با این دو کشور خواهد داشت.

گفتگو از اردشیر پشنگ

مطالب مرتبط