حمید احمدی
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
حدود نیم قرن از ایده ای که به صورت مشترک توسط ایران و مصر در مجمع عمومی سازمان ملل در سال 1974 (9 دسامبر 1974 برابر با 18 آذر 1353) به قطعنامه ای غیرالزام آور تبدیل شد، می گذرد. سی و هفت سال پیش در چنین روزهایی (16 سپتامبر 1974 برابر با 25 شهریور1353) محمدرضا پهلوی نامه ای به دبیرکل وقت سازمان ملل می نویسد و از ایده تشکیل خاورمیانه عاری از سلاح هسته ای سخن می گوید؛ او در این نامه الگوی ایجاد چنین منطقه ای در آمریکای لاتین را مثال می زند و در عین حال بر مشکلاتی که در راه شکل گیری ترتیباتی مشابه در خاورمیانه وجود دارد، اذعان می کند.
واژگان کلیدی: خاورمیانه عاری از تسلیحات کشتارجمعی، خاورمیانه ، تسلیحات کشتارجمعی، سلاح هسته ای
آنگونه که در یکی از مکاتبات[1] ارسالی ایران به دبیرکل سازمان ملل در آن زمان آمده است ایده تشکیل خاورمیانه عاری از سلاح های هسته ای نخستین بار به صورت رسمی در اوایل سال 1968 توسط محمدرضا پهلوی مطرح شد؛ ایده ای که بعدها و در سال 1990 و به پیشنهاد مصر به خاورمیانه عاری از تسلیحات کشتارجمعی (هسته ای، شیمیایی، بیولوژیک و …) تغییر کرد. چند روز پیش از نامه محمدرضا پهلوی، اجلاس اتحادیه عرب در قاهره مصر قطعنامه ای را با همین عنوان و هدف به تصویب رسانده بود. اولین آزمایش هسته ای هند در سال 1974 بیش از هر چیز، ایران را ترغیب کرد تا فعالانه پیگیر این ایده شود.
«فریدون هویدا[2]» و «عبدالمجید محمود» نمایندگان دایم وقت ایران و مصر در نیویورک مامور شدند که پیش نویس قطعنامه خاورمیانه عاری از سلاح های هسته ای را ارایه کنند. مباحث اصلی زمانی آغاز شد که هیات های نمایندگی ایران و مصر اقدام به نامه نگاری هایی به دبیرکل برای اضافه کردن آیتمی جدید در دستور کار اجلاس بیست و نهم مجمع عمومی شدند. ابتدا، روز دوشنبه 23 تیر 1953 (15 جولای 1953)، کاردار موقت ایران در سازمان ملل (منوچهر پیشوا) در غیاب فریدون هویدا، که در آن تاریخ در محل ماموریت خود حضور نداشت، با ارسال نامه ای به دبیرکل سازمان ملل، منضم به متن توضیحات (Explanatory Memorandum) ایران برای درخواست خود، خواستار اضافه شدن آیتمی به دستور کار نشست مجمع عمومی با عنوان «ایجاد منطقه عاری از هسته ای در خاورمیانه» (establishment of a nuclear-free zone in the region of the middle east) شد. یک هفته پس از آن، یعنی در اول مرداد (23 جولای) دکتر احمد عثمان، کاردار مصر نیز اقدام و درخواست مشابهی را انجام داد. یک ماه بعد و در 31 مرداد، (22 آگوست)، «فریدون هویدا» که حالا در محل ماموریت خود حضور داشت، به همراه کاردار مصر (احمد عثمان) نامه ای مشترک به دبیرکل نوشتند و عنوان درخواست خود را اصلاح کردند؛ بدین صورت که عبارت «[3]weapon» که در نامه های قبلی وجود نداشت را به آن اضافه کردند؛ بعید به نظر می رسد هر دو کشور در نامه های اول دچار اشتباه در معرفی عنوان مورد نظر خود شده باشند.
گزارش های نمایندگی دایم آمریکا نزد سازمان ملل در زمانی که مشورت ها و رایزنی های هیات های ایران و مصر با کشورها بر روی متن پیش نویس قطعنامه آغاز شد، که توسط «ویکی لیکس» به صورت عمومی منتشر شده، نشان می دهد که نمایندگان ایران و مصر به صورت مرتب با «ویلیام» نماینده دایم وقت آمریکا نزد سازمان ملل در حال ملاقات و رایزنی بوده اند؛ علاوه بر آن، نماینده ایران نیز با برگزاری جلسات متعدد تلاش می کرده که نظر نماینده دایم رژیم صهیونیستی را نیز نسبت به متن قطعنامه جلب نماید؛ ارتباط و تماس هایی که با توجه به روابط نسبتا خوب ایران در آن زمان با تل آویوو، و همزمان اختلافات و منازعاتی که در آن مقطع بین رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی وجود داشته، امری طبیعی بود.
گزارشات منتشر شده «ویکی لیکس» از صورتجلسات سفیر آمریکا با «فریدون هویدا» و «عبدالمجید محمود» نشان می دهد که هویدا در این جلسات بیشتر حالت انفعالی و ساکت داشته و عمدتا تلاش می کرده که نظرات و دیدگاه های مطرح شده از سوی طرف آمریکایی را برای سفیر مصر توضیح و تفسیر کند و بین نظرات مختلفی که مصر از طرف کشورهای عربی با خود داشته و نظرات آمریکا که در واقع به نفع رژیم صهیونیستی مطرح می شده، سازش و پل برقرار کند. براساس این گزارشات، هویدا این نگرانی را داشته است که اختلافات بین اسراییل و اعراب مانع نهایی شدن متن پیش نویس و تصویب قطعنامه شود و نتواند ماموریتی که به او محول شده است را با موفقیت به پایان برساند.
قطعنامه مجمع عمومی برای تشکیل خاورمیانه عاری از سلاح های هسته ای در نهایت و پس از مشورت ها و رایزنی های مختلف و فشرده هیات های بانی قطعنامه (ایران و مصر) و سایر طرف های آن با 128 رای موافق، 2 رای ممتنع (اسرائیل[4] و برمه) و بدون رای مخالف به تصویب رسید؛ قطعنامه ای که در نزدیک به 4 دهه، 38 بار دیگر نیز به تصویب رسید؛ در تمام این مدت، قطعنامه با تغییراتی در متن، ایده ای را دنبال کرده است که هر روز دست نیافتنی تر می شود.
در همین نشست مجمع عمومی بود که قطعنامه هایی در تایید و تشویق به ایجاد مناطق عاری از سلاح های هسته ای در برخی دیگر از مناطق جهان همانند آمریکای لاتین، آفریقا و … به تصویب رسید. مناطقی که در زمان تصویب قطعنامه های مربوطه، هسته ای نبودند و هرگز هم هسته ای نشدند ولی سئوال و ابهامی که از همان ابتدا در مورد خاورمیانه مطرح شد این بود که ایده آن خیلی دیر و زمانی که رژیم صهیونیستی برنامه های هسته ای خود را به نقطه تکمیل نهایی رسانده بود، مطرح و به تصویب رسید؛ ایده دیر بودن اقدام برای ایجاد خاورمیانه عاری از سلاح هسته ای در حال مطرح می شود که در سال 1962 کمیته ای سه نفره از روشنفکران یهودی که در زمینه عدم اشاعه سلاح های هسته ای فعال بودند، با تشکیل جلسه ای، ایده اولیه تشکیل منطقه ای بدون سلاح هسته ای در خاورمیانه را مطرح کردند؛ براساس اطلاعات غیررسمی موجود، رژیم صهیونیستی برنامه سلاح های هسته ای خود را از اوایل دهه 50 میلادی[5] و با کمک فرانسه شروع کرده و اولین آزمایش هسته ای این رژیم نیز در سال 1966 انجام شده است، لذا به نظر می رسد که ایده مطرح شده از سوی کمیته سه نفره مورد اشاره، احتمالا تحت تاثیر و اطلاع از پیشرفت های این برنامه بوده است.
محدوده خاورمیانه جغرافیایی را با هر تعریفی که در نظر بگیرید با وجود رژیم صهیونیستی که بعنوان دارنده ذخایر سلاح های هسته ای در این منطقه قرار گرفته است، تحقق ایده عاری شدن آن از سلاح هسته ای را به خودی خود بسیار سخت می کند؛ در نظر بگیرید که براساس برخی تعاریف، پاکستان[6] نیز کشوری در خاورمیانه تلقی شود، در این صورت، رساندن این منطقه به نطقه ای که در آن از سلاح هسته ای خبری نباشد، بسیار سخت تر و دست نیافتنی تر به نظر می رسد.
ایده خاورمیانه عاری از تسلیحات کشتارجمعی را می توان همچون نوزادی در نظر گرفت که اتفاقاتی، از ابتدای تولد تا امروز، رشد و تکامل آن را نارس کرده است. تحقق این ایده می توانست بخش مهمی از جهان عاری از تسلیحات کشتارجمعی باشد، اما با پیوند زدن تحقق آن به مسایل سیاسی و امنیتی این منطقه از سوی رژیم صهیونیستی، بعنوان فریبی تاکتیکی، عملا تحقق آن به گروگان گرفته شده است. ترس دوسویه و متقابلی که بین این رژیم و سایر دولت های خاورمیانه وجود دارد، ترتیب برداشتن گام های تحقق ایده را به سخت ترین بخش اجرای آن تبدیل کرده است.
براساس تعریفی آکادمیک از مناطق عاری، حداقل در 4 حوزه این مناطق گام ها و اقداماتی را می بایست بردارند: تسلیحات هسته ای، خلع سلاح عمومی، محو تسلیحات کشتارجمعی و محدودیت تسلیحات متعارف. به صورتی واقعگرایانه، تحولات جاری در خاورمیانه، امکان و فراهم کردن بستر گام برداشتن در هر چهار حوزه را بسیار سخت و غیرممکن کرده است. از یک سو، بخش قابل توجهی از رقابت تسلیحاتی متعارف در خاورمیانه را می توان ناشی از توان هسته ای این رژیم و نگرانی از آن دانست؛ و از سوی دیگر، ادعاهایی که این رژیم در محافل و مجامع بین المللی نسبت به نیات و اهداف بلندمدت برخی کشورهای منطقه نسبت به خود، مطرح می کند، دور باطلی از رقابت هسته ای-متعارف را در منطقه ایجاد کرده است.
تحقق این ایده و برداشتن گام های اولیه برای آن آنقدر دچار پیچیدگی و دست نیافتنی به نظر می رسد که حتی برگزاری کنفرانس و نشستی عادی برای بررسی آن نیز بعضا با دشواری ها و سختی های عجیب و غریبی روبروست؛ بعنوان نمونه، در سال 2000، کنفرانس عمومی آژانس بین المللی انرژی اتمی خواستار برگزاری کنفرانسی در این ارتباط شد؛ 11 سال طول کشید تا این کنفرانس برگزار شود؛ زمانی که در نوامبر 2011 نیز در نهایت برگزار شد، تنها به بررسی تجارب و دستاوردهای تشکیل سایر مناطق عاری از تسلیحات هسته ای پرداخته شد. همچنین، وقتی کنفرانس بازنگری ان پی تی[7] در سال 2010 تصویب کرد که کنفرانسی در دسامبر 2012 برگزار شود، آمریکا به عنوان یکی از طرف هایی که مسئول[8] برگزاری آن بود، یکماه قبل از رسیدن به این ضرب الاجل، با صدور بیانیه ای مانع برگزاری آن شد. تاریخ های پیشنهادی بعدی نیز نتوانست زمینه و بستر برگزاری آن را فراهم کند. حال بعد از 5 سال از آن تصمیم، هنوز برگزاری این کنفرانس در هاله ای از ابهام قرار دارد.
رژیم صهیونیستی به همراه هند، پاکستان و کره شمالی دارندگان تسلیحات هسته ای هستند که براساس ان پی تی بعنوان کشورهای هسته ای شناسایی نشده اند؛ عدم عضویت و الحاق رژیم صهیونیستی به معاهدات و پیمان های خلع سلاحی و برخورداری این رژیم از توان هسته ای، تمامی تلاش های بین المللی از جمله 39 قطعنامه مجمع عمومی، حدود 15 قطعنامه آژانس و قطعنامه های شورای امنیت در این زمینه را ناکارآمد و بی نتیجه باقی گذارده است؛ پیوند زدن این موضوع به موضوع تسلیحات متعارف در منطقه و روند صلح خاورمیانه سنگ اندازی های دیگری از سوی این رژیم بوده تا حتی برگزاری یک نشست یا کنفرانس عادی برای این ایده را نیز با مشکل و مانع روبرو کند.
با این توصیف، تحقق ایده خاورمیانه عاری از تسلیحات هسته ای به همان میزان که تحقق جهان عاری از تسلیحات هسته ای سخت و دور می نماید، دست نیافتنی و سخت به نظر می رسد و متاسفانه اراده بین المللی نیز برای تحت فشار قراردادن رژیم صهیونیستی برای الحاق فوری و بدون قید و شرط به معاهدات بین المللی خلع سلاحی به عنوان اولین گام عملی حرکت به سوی تشکیل خاورمیانه عاری از تسلیحات کشتارجمعی، وجود ندارد و قدرت های فرامنطقه ای حامی این رژیم، با پشتیبانی از ایده ها و خواسته های آن، که بیشتر بهانه ای برای فرار از پیوستن به معاهدات خلع سلاحی است، عملا دژی غیرقابل نفوذ در برابر ایجاد منطقه عاری از تسلیحات کشتارجمعی در خاورمیانه، را ایجاد کرده اند.
[1] A/9693-Add.1/2/3 dated 15 July 1974
[2] – برادر امیرعباس هویدا که به مدت هشت سال (1349 تا 1357 / 1971-1979 میلادی) نماینده دایم ایران نزد سازمان ملل متحد بود. فریدون هویدا تجریه ، حضور در نشست های کارشناسی کنفرانس سانفرانسیسکو (تهیه منشور ملل متحد و تشکیل سازمان ملل)، نشست های نگارش پیش نویس اعلامیه جهانی حقوق بشر و میانجیگیری در جنگ ویتنام را در کارنامه حرفه ای خود داشت. وی در آبان سال 85 در آمریکا و در سن 82 درگذشت.
[3]– establishment of a nuclear-weapon-free zone in the region of the middle east
[4] – رای رژیم صهیونیستی به این قطعنامه تا سال 1979 ممتنع بود ولی از 1980، قطعنامه با اجماع در مجمع عمومی به تصویب می رسید.
[5] – آمارها و اطلاعات غیررسمی منتشر شده حکایت از آن دارد که این رژیم در حال حاضر ششمین قدرت هسته ای جهان است. این رژیم سیاست «ابهام» (amimut/opacity) را در ارتباط با برنامه های هسته ای خود دنبال می کند و با اینکه تقریبا اطمینان کامل وجود دارد که برخوردار از توان و تسلیحات هسته ای است ولی هرگز تاکنون آن را تایید نکرده است، گفته می شود دلیل این سیاست موافقت نامه ای است که در سال 1965 بین این رژیم و آمریکا به امضاء رسیده است که براساس آن تل آویو به آمریکا تضمین داده است که اولین دولتی که در خاورمیانه برخورداری از سلاح هسته ای را اعلام می کند، نخواهد بود.
[6] – همواره در جریان مشورت ها و نشست های مختلف ایده افزوده شدن پاکستان، افغانستان و ترکیه نیز به خاورمیانه عاری از سلاح های هسته ای مطرح بوده که بی نتیجه بوده است. براساس مطالعه ای که آژانس بین المللی انرژی اتمی در سال 1989 انجام و انتشار داد، محدوده خاورمیانه از غرب به لیبی، از شرق به ایران، از شمال به سوریه و در جنوب به کشور یمن ختم می شود. بعدها، سازمان ملل در گزارشی جداگانه و مستقل خاورمیانه را شامل تمامی کشورهای عرب عضو اتحادیه عرب بعلاوه ایران و اسرائیل معرفی کرد.
[7] – از سال 1975 هر پنج سال یکبار برگزار می شود که نهمین مورد آن در می 2015 در نیویورک بود.
[8] – به همراه انگلیس و روسیه