مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

تفاوت های  مقاومتی احمد شاه مسعود و پسرش احمد مسعود

اشتراک

 دکتر مریم خالقی نژاد

تحلیلگر مسائل بین الملل

مرکز بین المللی مطالعات صلح- ipsc

” پنجشیر”  منطقه شمالی افغانستان از زمان حمله شوروی و طالبان یکی از روزنه های امید مردم برای مقابله با هر بحران ملی از جمله حملات مکرر طالبان بوده است. این منطقه همیشه نطفه استقلال خواهی از حکومت افغانستان بوده و هست . در دهه ها قبل زمانی که طالبان بر هرات تسلط یافته بود سردمداران افغانستان برای مقابله ، به پنجشیر رفته و در آنجا جبهه مقاومت را تشکیل دادند.

در این بین احمدشاه مسعود که از فرماندهان اصلی و وزیر دفاع سابق این کشور بود نقش رهبری را ایفا کرد که توانستند ضمن تشکیل ائتلافی در شمال ، با همکاری برخی کشورها به خصوص امریکا و فرانسه به پیروزی در مقابل طالبان رسیده و سقوط حکومت نوپای طالبان را در آن زمان رقم بزنند. اکنون در این آشفته بازار افغانستان بعد از دو دهه بحران مشابهی رخ داده و طالبان نیت حکومت و امارات اسلامی را زنده کرده و تا حدودی در یک قدمی آن قرار گرفته است. اگرچه در دو دهه قبل احمد شاه مسعود و نیروهایش توانستند به پیروزی نایل شوند اما اکنون نتیجه هنوز مشخص نیست چرا که از نظر شرایط مقاومتی تفاوت هایی در مقاومت جبهه کنونی با زمان احمد شاه مسعود وجود دارد. همچون بیست سال گذشته ، پسر احمد شاه مسعود همراه یکی از مقامات سیاسی یعنی معاون رئیس جمهور( صالح) در پنجشیر در تقلای مقابله با طالبان هستند. این سوال در ذهن همه ایجاد می شود که آیا بار دیگر پنجشیر افغانستان را در مقابل طالبان نجات خواهد داد و  جبهه مقاومت پنجشیر پیروز خواهند شد یا خیر؟ که جواب آن به تفاوت های مقاومت کنونی با مقاومت احمد مسعود در مقابل شوروی و طالبان نهفته است. 

اولین تفاوت آنکه احمد شاه مسعود محصول جنگ سرد بود و از حمایت برخی کشورهایی مانند امریکا و فرانسه برای مقابله با شوروی برخوردار بودند. بنابراین واکنش کشورهای خارجی مانند اروپا و غرب به خصوص امریکا در حمایت و پشتیبانی از جبهه مقاومت پنجشیر بسیار مهم است.

دومین عامل مهم را باید در رفتار روسیه و چین همچنین در واکنش کشورهای منطقه ای به خصوص جبهه داری کنونی پاکستان دید . در بین کشورهای منطقه بعد از پاکستان واکنش کشورهایی مانند عربستان، ایران نیز در این روند بسیار تاثیرگذار هستند که تا زمان حاضر عدم مخالفت و عدم مقابله با طالبان را در پیش داشته اند.

به تبع سومین دلیل تفاوت در واکنش مردم افغانستان است که از فقر و فساد اقتصادی به ستوه آمده و از جنگ خسته شده اند. لذا در حملات اغازین طالبان آنچنان تمایلی برای مقابله با طالبان در آنها مشاهده نشد و شاهد موج های عظیم مردم برای مهاجرت از این سرزمین بودیم. بنابراین مردم نیز تا حدودی مقاومت زیادی برای عدم حضور طالبان به مانند گذشته را نداشته اند. 

تفاوت بعدی در برخورد طالبان و وعده تغییر و احترام به هنجارهای جامعه و افغانستان است. سالهای زیادی طول کشیده است تا طالبان بتواند چهره جدیدی هرچند موقتی از خود نشان داده و در اذهان بگنجاند. در این زمان طالبان بر همهی مناطق افغانستان به جز پنجشیر تسلط یافته است. انتظار نمی رود که برای مدت طولانی، طالبان بتواند در این چهره خود باقی بماند چرا که افراط گرایی دینی و عدم کثرت گرایی در بطن این گروه نهفته است و به نظر صرفا نقابی برای تسلط بر افغانستان را بر چهره دارد که البته زمان زیادی طول خواهد کشید تا این امر مشخص گردد. همچنین عدم کثرت گرایی و مونولوگ گرایی اسلام افراطی و قومیت پشتون در طالبان بسیار مشهود است . این در حالی است که مردم افغانستان و سرزمین افغانستان موزاییکی از اقوام هستند که  خواهان کثرت گرایی فرهنگی هستند.

 یکی دیگر از عوامل نیز نوع برخورد پسر احمدشاه مسعود است که برخی از اخبار از پیشنهادات مذاکره مابین احمد مسعود و طالبان گفته اند اما هنوز از داغی این خبر نگذشته بود که نیروهای نظامی طالبان به سمت پنجشیر به حرکت درآمده اند. احمد مسعود و جبهه مقاومت هدف خود را جلوگیری از خونریزی بیشتر و تحت فشار قرار دادن سیستم جدید بیان کرده اند . اگرچه آنها از کشورهایی مانند امریکا درخواست پشتیبانی و کمک را داشته اند اما در مقابل هدف خود را نه شروع کننده حمله بلکه دفاع از خود بیان کرده اند که این نشان از تمایل به مذاکره با  گروه جدید برای جلوگیری از خونریزی و کشتار بیشتر در این اوضاع وخیم و همچنین حفظ پنجشیر به دور از حکومت جدید است. عده ای نیز این حرکت احمد مسعود را نه مقابله با طالبان بلکه اخطار به طالبان برای عدم اقتدار گرایی و رفتارهای هنجاری در جامعه افغانستان خوانده اند تا به آنها گوشزد کنند که در صورت بروز چنین رفتارهایی جامعه افغانستان به مقابله با آنها خواهد پرداخت. در مقابل حرکت نظامیان طالبان به سمت پنجشیر به معنای عدم تمایل به مذاکره و تلاش برای تسلط بر کل افغانستان است. از طرفی هم در برخی از مناطق هرچند کوچک، برخی از گروه های مردمی در کنار مقاومت احمد مسعود به مقاومت از سرزمین خود برخاسته اند و همچنان در حال مقاومت هستند اما معقول است که این تلاش ها همه ماجرا نمی باشد و برای پیروزی در مقابل طالبانی که بر اکثر مناطق افغانستان مسلط شده است نیاز به یاری قدرت های خارجی از یسکو از سوی دیگر به میدان آمدن اکثریت مردمی افغانستان دارد. 

در یک جمع بندی مهمترین تفاوت های اصلی این مقاومت با دو دهه قبل یکی در حمایت خارجیان و کشورهای منطقه، به خصوص نقش آفرینی متفاوت پاکستان، امریکا، فرانسه، چین و روسیه و سپس عدم تمایل مردم و وضعیت داخلی افغانستان اعم از فساد و فقر اقتصادی و خستگی از جنگ است. اگرچه در منطقه پنجشیر با توجه به امکانات و وجود تعداد نفرات بیشتر ممکن است مقاومت به صورت جدی تری صورت گیرد و حتی به صورت خوشبینانه منجر به عقب راندن طالبان از پنجشیر و محتملا حفظ استقلال پنجشیر شود ولی واقعیت آن است که سالهاست افغانستان برای مقاومت در برابر طالبان و امثالهم به نیروهای بیگانه وابسته بوده بنابراین برای بازپس گیری همه مناطق نیازمند اتحاد نیروهای خارجی و داخلی مستقر در افغانستان است. بنابراین احتمالا توافقاتی همراه با درگیری میان طالبان و پنجشیر رخ خواهد داد. در خصوص عملکرد و واکنش نیروهای خارجی به این موضوع، گذر زمان این امر را مشخص خواهد کرد چرا که اگر طالبان بخواهد به مانند گذشته به خواست جامعه افغانستان تن ندهد و روال گذشته را داشته باشد، جامعه افغانستان از این روال به خشم خواهد آمد و با عدم پایبندی طالبان به تعهداتش گمان نمی ورد که کشورهای مداخله گر در خاک افغانستان بخواهند در زمین طالبان باقی بمانند . از سویی هم یکی از علایق مردم افغانستان به جای امارات اسلامی بی تردید کثرت گرایی و ناسیونالیسم خواهد بود چیزی که به مزاج طالبان خوش نمی آید. بنابراین گذر زمان ضمن فرونشاندن روحیه انقلابی، پرده از نیت های نهفته طالبان و واکنش های داخلی و خارجی بر خواهد داشت.

کلمات کلیدی : طالبان,احمد شاه مسعود, پنجشیر, پاکستان

مطالب مرتبط