ترور وسام الحسن نگاه جریان ها و آینده لبنان – گفتگو با محمد ایرانی کارشناس مسائل لبنان و سفیر پیشین

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
رخدادهای نوین در لبنان با یک دستگاه خودروی بمبگذاری شده در منطقه مسیحی نشین الاشرفیه که وسام الحسن رئیس بخش اطلاعاتی نیروهای امنیتی لبنان را به همراه تعدادی دیگر کشت وارد دور نوینی شد. در این بین گذشته از علل و سناریوهای گوناگون این ترور آنچه که اکنون مهم است تاثیر این ترور در تحولات فراروی لبنان است. همین امر موجب شد به گفتگویی با محمد ایرانی سفر پیشین و کارشناس مسائل لبنان بپردازیم:
واژگان کلیدی: لبنان، وسام الحسن، 14 مارس ، 8 مارس ، سوریه ، جنگ داخلی
مرکز بین المللی مطالعات صلح: جریان 14 مارس در پی انفجار بیروت بیانیه ای علیه دولت لبنان صادر کرد و استعفای نخست وزیر را خواستار شد و همچنین اشاره کرد که دولت میقاتی بیشترین حمایت را از جنایتکاران داشته است. در این بین نگاه کنونی «14 مارس» به پیامدهای پس از ترور الحسن چیست؟
باید اشاره کرد که اکنون گروه 14 کرس دیگاه واحد و نظر یکسانی در مورد ترور وسام الحسن ندارند. گر چه همه آنها معتقدندکه این اقدام میتواند از سوی سوریه باشد و تقریبا این ترور را از سوی سوریه می دانند، ولی در نوع اتهام خود اختلاف نظر دارند. این امر در مراسم خاکسپاری الحسن کاملا مشهود بود. در این بین اظهار نظرهای متفاوتی از سوی رهبران 14 مارس بیان شده است نشان میدهد که عدم یکپارچگی در دیدگاه آنها وجود دارد. یعنی هر چند برخی معتقد هستند که دولت میقاتی باید فورا استعفا دهد و حتی به منزل نخست وزیر حمله کرده و اقدام به بستن راه ها کرده اند و برخی از هواداران حریری در خیابانها شعار داده و پیگیر استعفای هستند، اما برخی از رهبران از جمله سعد حریری تمایلی برای برکناری کنونی میقاتی نشان نداده اند. از سوی دیگر هم گروه هایی هر چند به سوریه اتهام زده اند، اما مخالف سقوط دولت هستند. چنانچه ولید جنبلاط هم که برخی از اعضای حزب وی در دولت میقاتی حضور دارند این ترور را کار سوریه دانسته و موضع تندی گرفت، اما معتقد است که دولت میقاتی باید حفظ گردد و همه گروه ها باید به دولت کمک کنند تا از یک فتنه طایفه ای جلوگیری گردد و کمکی به راه حل امنیتی برای کشف سرنخ های ترور توسط دولت کند. جدا از این نیز هم برخی از بدنه این جریان معتقد است که خلا سیاسی به مصلحت لبنان نیست و با رفتن میقاتی عملا خلا در لبنان ایجاد خواهد شد و در کنار شرایط نابسامان امنیتی شرایط کشور را تیره تر از گذشته خواهد کرد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: رئیس جمهوری لبنان از دستگاههای امنیتی و قضایی خواسته تا پرونده رفیق حریری نخست وزیر اسبق لبنان را دنبال کنند و همچنین از دستگاه قضایی خواست تا در صدور کیفرخواست درباره پرونده میشل سماحه وزیر سابق دولت و کسانی که نظامیان را در اردوگاه نهر البارد در شمال لبنان به قتل رساندند، شتاب کند. در این بین رویکرد کنونی رئیس جمهور لبنان در مورد پرونده ترور وسام الحسن چیست؟
همه ی پیش بینی هایی که در مورد طرفی که اقدام به ترور کرده است عمدتا بسته به گرایش های سیاسی افراد، شخصیتها و ذهنیت سیاسی افراد (که از گذشته نسبت به مسائل مختلف داشته اند) است. یعنی بنیان اظهار نظرها هیچ گاه بررسی های تخصصی و پیگیری حقوقی نیست در صورتی که باید صبرکرد تا گروه تحیق و کمیته ای که برای بررسی این مساله شکل گرفته است نتیجه خود را اعلام کند. لذا باید گفت اظهار نظرها عموما جنبه های سیاسی دارد و تا حدی هم احساسی است. در این حال مقامات لبنانی هم به نحوی در این موضع گیریها سهمی دارند و دیدگاه های شخصی خود را دارند. مثلا میقاتی از آنجا که احساس میکند که به نمایندگی از سوی اهل سنت انتخاب شده معتقد است به سنیها اهانت شده و به دنبال آرام سازی فضا است و همچنین برخی از اظهارات در این زمینه انجام داده است. رئیس جمهور هم با توجه به اظهارات خود به دنبال تلطیف و آرام سازی است. یعنی رئیس جمهور و میقاتی هرچند مستقیما انگشت اتهام را به سمت سوریه نشانه نرفته اند. در هر حال با توجه به قرائن موجود در سخنان این افراد و ارتباط دادن این ترور با برخی از شخصیتها همانند میشل سماحه (اقدام وسام الحسن برای دستگیری میشل سماحه) عملا آنان به گونه غیر مستقیم به دخالت سوریه در تررو الحسن اشاره می کنند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به وجود درگیریهای بعد از ترور الحسن تا چه اندازه ناامنی های امنیتی بعد از ترو الحسن می تواند در مناطقی مانند شمال لبنان افزایش یابد؟
در واقع با ترور وضعیت امنیتی لبنان کاملا به هم ریخته است، اما همیشه به این شکل بوده و با توجه به ساختار و بافت جمعیتی و طایفه ای این کشور بعد از چنین رخدادهایی وضعیت داخلی لبنان تحت تاثیر این تحولات دگرگون شده است. در این حال وسام الحسن شخصیتی شناخته شده در 14 مارس بوده و در تحولات سوریه نیز بارها نام وی آورده شده است. وی به عنوان کسی که به مخالفان دولت سوریه با ارسال تجهیزات نظامی کمک کرده است و اتهاماتی از سوی سوریه هم به وی مطرح بوده است. یعنی به میزان شهرت وی صحنه سیاسی لبنان و تحولات آن هم می تواند گسترش یابد. اکنون نیز چون لبنان متاثر از حوادث سوریه است و در مناطقی که اهل سنت و نیروهای سلفی بیشتر در آن حضور دارند و در حاشیه آنان هم شیعیان و یا مسیحی ها به سر میبرند احتمال تشنج وجود دارد. این امر از مناطق سنی نشین شمال و طرابلس تا بیروت تا بقاع و جنوب و صیدا گسترده است و احتمال اینکه برخی از طرفها به دنبال فتنه و درگیری طایفه ای در لبنان باشند فراهم است.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: آیا احتمال بروز درگیری گسترده و جنگ داخلی در پس از ترور الحسن وجود دارد؟
به نظر میرسد از برخی از گروه ها اراده ای که در گذشته برای تشنج آفرینی و فتنه گری داشته اند اکنون ندارند. شاید مهمترین دلیل این امر را عدم یکپارچگی رهبران معارضه با این موضوع دانست. گذشته از این اگر بخواهیم خطی دقیقی در مورد موضع 14 مارس داشته باشم باید گفت رهبران سیاسی این جریان در شرایط کنونی تمایلی زیادی برای به هم ریخت وضعیت لبنان را ندارند. ولی برخی از جناح های کوچک تر داخلی همچنان به اعتراضات خود ادامه میدهند. اما با اقتدار ارتش در خیابان ها قابل کنترل خواهد بود. به علاوه هم چون ارتش در صحنه درگیریها حضور دارد، نهاد بی طرفی است که مقتدرانه وارد صحنه شده ، همزمان امنیت را خط قرمز اعلام کرده و برای جلوگیری از فتنه طایفه ای مصمم است و دست به اقداماتی همچون تماس با رهبران سیاسی برای جلوگیری از گسترش خشونت زده است، لذا نباید انتظار داشت که وضعیت لبنان مانند گذشته و دوران جنگ داخلی 1975 شود و باید گفت این تحولات به تدریج قابل کنترل است.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: تاثیر ترور الحسن در سیاست خارجی دولت آقای میقاتی (با توجه به طرح اتهام به دولت سوریه در این زمینه) چیست؟
لبنانی ها همواره سعی کرده اند تا موضع بی طرفی در مورد سوریه داشته باشند. یعنی علی رغم اینکه که دولتی که امروزه در قدرت است برگرفته از جریان 8 مارس و طرفدار مقاومت و سوریه است، اما با وجود انتظارات برای حمایت از دمشق به دلیل شرایط ویژه لبنان و شکاف های سیاسی و طایفه ای این کشور دولت میقاتی تلاش کرد بی طرف باشد. یعنی در عین هشدار در مورد سرایت تحولات سوریه به لبنان تلاش شد توازنی در مواضع دولت وجود داشته باشد. اکنون هم تا زمانی که نظر دادگاه در مورد نتیجه ترور وسام الحسن اعلام نشده دولت در سیاست خارجی به شیوه قبل خود ادامه خواهند داد. اما باید گفت تحولات لبنان واقعا مرتبط با تحولات سوریه است. یعنی چه در دروان آرامش و چه در زمان نا امنی و خشونت این دو کاملا به هم ارتباط دارند. یعنی باید گفت هر دولتی که در لبنان سرکار آید باید به گونه ای نوعی توازن را در دیدگاه های خود در نظر گیرد و حتما این نگاه گروه ها متفاوت با زمانی است که در دولت حضور ندارد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: برخی معتقدند که با توجه به نوع رویکرد گروه های داخل در جریان 8 مارس فشار جریان 14 مارس ممکن است به شکاف بین گروه های 8 مارس بیانجامد. آیا این امر متصور است؟
من دلیلی در این مورد نمی بینم. چرا که حداقل در ظاهر مساله اینگونه است که اتحادی که اکنون در بین جریان 8 مارس می بینیم بیشتر از جریان مقابل 14 مارس است. یعنی ما نوعی دیدگاه واحد را در مورد رویکرد 8 مارس در قبال ترور الحسن می بینیم اما در مقابل می توان اختلاف نظرهایی را در مواضع جنبلاط، حریری، و برخی از سران مسیحی شاهد بود. در این حال من بعید می دانم شکافی در 8 مارس در این مساله ایجاد گردد، چرا که از ابتدا هم یکپارچگی در میان 8 مارس بیشتر بوده و حزب اله و امل در کنار هم هستند و میشل عون نیز اینگونه است.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: آیا غرب در مورد پرونده ترور الحسن همانند پرونده ترور رفیق حریری به این مساله نگاه میکند؟
در واقع غرب نقش اصلی ترور را به سوریه منتسب میکند و این امر هم برگرفته از نوع مناسبات گذشته سوریه و لبنان و قضاوتهای نوع دخالت های گذشته سوریه در لبنان است. در این حال باید گفت با اتهام به سوریه فشار بیشتری روبرو کنند. لذا گذشته از فرانسوی ها که به این مساله اشاره کرده اند و برخی از جریانهای خارجی هم به دستگیری میشل سماحه اشاره کرده اند. یعنی همان نوع استدلالی هایی که در داخل لبنان مورد دخالت سوریه در ترور وجود دارد در بیرون هم از سوی دولت های مخالف سوریه انجام شده است .
مرکز بین المللی مطالعات صلح: در نگاهی مقایسه ای آیا پرونده ترور الحسن همانند پرونده ترور رفیق حریری بین المللی خواهد شد؟
به نظر نباید در مورد این امر تردید کرد. چرا که به هر حال فشارهای منطقه ای و بین الملل بعد از ترور الحسن بر سوریه بیشتر خواهد شد و با این ترور انگشت اتهام متوجه سوریه شده است. همچنین طرف های بین المللی و غربی را به افزایش فشار در مورد سوریه واداشته است. لذا راهکار این طیف هم پیگیری پرونده الحسن شبیه پیگیری پرونده از مسر پرونده رفیق حریری است و باید منتظر بود که سناریویی جدیدی در مورد بین المللی کردن پرونده ترور الحسن در کنار مطرح شدن مجدد پرونده رفیق حریری (که مدتی در حاشیه قرار گرفته بود) آغاز شود.