صدیقه خراسانی
پژوهشگر روابط بین الملل
مركز بين المللي مطالعات صلح–IPSC
هسته های مقاومت در عراق
حضور نظامی گسترده امریکا در عراق پس از حمله 2003 مقاومتهای مردمی را در برابر این اشغال ایجاد کرد که به شکلگیری سازمانهایی چون حشدالشعبی، کتائب حزب الله و … انجامید. گرایشات این سازمانها عموماً شیعی و هدف اصلی خود را شکست آمریکا در منطقه و اخراج آن از عراق تعریف کردهاند.
پس از حمله داعش به خاک عراق و عدم توانایی دولت عراق در شکست آنان به تنهایی، این سازمانها در کنار دولت عراق تلاش کردند تا بتوانند مانع تجزیه خاک این کشور شوند. پس از شکست داعش، هدف اولیه شکست امریکا در منطقه همچنان به قوت خود باقی است.
نزدیکی حشدالشعبی به ایران و رقابتهای ایران و امریکا در منطقه، دامنه دشمنی امریکا را به حشدالشعبی نیز کشانده است. تلاشهای رسانهای امریکا مبتنی بر نشان دادن حشدالشعبی به عنوان بازوی نظامی ایران در عراق در تعارض و تضاد با منافع امریکاییها و نه به عنوان یک نیروی مردمی حافظ منافع ملی عراق است. گرچه نیروهای حشدالشعبی رابطه مستقیم خود با ایران را تکذیب نکردهاند؛ اما نمیتوان نقش نیروهای مردمی حشدالشعبی را در بیرون راندن نیروهای سلفی از عراق و حفظ تمامیت ارضی عراق انکار کرد. ضمن آنکه همچنان بر هدف اولیه خود مبنی بر مخالفت با حضور امریکا در عراق و تلاش برای پایان دادن به اشغالگری امریکا در خاک خود تأکید دارند.
تحولات اخیر عراق
عادل عبدالمهدی در حالی سکان نخست وزیری عراق را در دست گرفت که جامعه عراق ملتهب و ناراضی بود؛ یک سال پس از جلوس بر صندلی نخست وزیر یاش، این التهابات به خیابانها کشیده شد. نارضایتی معترضان عراق از انباشتگی سالها بیعدالتی، فساد حکومتی و فقر گسترده بود که به مرور مخالفت با حضور ایران در عراق نیز به آن افزوده شد. تداوم اعتراضات که به کشته شدن برخی معترضان انجامید، صدای مرجعیت نجف را بلند کرد و به استعفای عبدالمهدی در 29 نوامبر 2019 انجامید. استعفای عبدالمهدی چندان تغییری در وضعیت موجود عراق ایجاد نکرد؛ حتی نمیتوان نسبت ناکارآمدی به دولت عبدالمهدی داد درحالیکه بیش از یک سال بر سر کار نبود.
با استعفای عادل عبدالمهدی، گزینه های چندی برای پست خالی شده نخست وزیری مطرح بودند؛ در نهایت «محمد توفیق علاوی» در فوریه 2019 مأمور تشکیل کابینه شد؛ اما مخالفت کردها و ائتلاف العراقیه به رهبری محمد الحلبوسی مانع جدی علاوی بودند که نتوانست اجماع نمایندگان را کسب کند.
انتخاب «عدنان الزرفی» از سوی رئیس جمهور و مأموریت تشکیل دولت بدون طی کردن مسیر قانونی، دور جدیدی از چالشهای گروههای متعدد سیاسی را ایجاد که برخی از این انتخاب به عنوان کارت سوخته یاد میکنند. مطابق قانون اساسی، رئیس جمهور باید به فراکسیون بزرگتر پارلمان در انتخاب گزینه نخست وزیری مراجعه کند که این پروسه به هنگام انتخاب الزرفی طی نشد.
گروههای شیعی به عنوان فراکسیون اکثریت، از مخالفان جدی انتخاب الزرفی بودند که هم به شیوه انتخابی وی اعتراض داشتند و هم تابعیت امریکایی داشتن الزرفی عاملی مهم در مخالفت با وی بود. غیر عرفی بودن اقدام برهم صالح رئیس جمهور عراق به هنگام معرفی «عدنان الزرفی» از سوی همه دیدگاههای حقوقی مبتنی بر سازوکار انتخاب نخست وزیر تأیید شده بود؛ جدی بودن این مخالفتها به استعفای زود هنگام الزرفی انجامید.
در شرایط بغرنج پیش آمده و تشتت آرای گروههای سیاسی در رسیدن به اجماع انتخاب یک فرد مورد قبول اکثریت دستجات سیاسی، سخت تر شد. انتخاب «مصطفی الکاظمی» گامی بلند در راستای ایجاد وفاق همگانی بالنسبه است. الکاظمی نسبت به انتخابهای قبلی اقبال بیشتری در اکتساب این پست داشته و شرایط متعدد جهانی و منطقهای و داخلی، مطلوبیت نسبی برای او بوجود آورد. هرچند الکاظمی را برخی نخست وزیری موقتی میدانند که چند مأموریت داشته تا شرایط گذار را به موقعیت ثبات برساند، اما نرسیدن به شرایط همه وظایف که در حیطه اختیارات اوست، امکان تمدید نخستوزیری وی را نیز محتمل کرده است.
مصطفی الکاظمی چهرهای فرهنگی و روزنامه نگار با سابقه ای است که تا قبل از انتصابش به ریاست «اطلاعات عراق» سابقه مدیریت دولتی نداشته است. وی از مخالفان سیستم سه دهی موسوم به المحاصصه است که در شرایط کنونی و با تصاحب پست نخست وزیری، به طور نسبی اجماع حداکثری میان گروههای سیاسی و احزاب عراق به وجود آورده است.
عمده ترین خواسته عراقیها از الکاظمی تحدید نیروهای امریکایی در عراق است؛ همان چیزی که پارلمان عراق پس از ترور فرمانده کتائب، ابومهدی المهندس، به تصویب اکثریت اعضا رساند. اعتراضات مدنی سپتامبر عراق و کشتارهای ناشی از آن، دولت آتی عراق را به سمت ایجاد ثبات داخلی و تلاش مضاعف بر حفظ آن هدایت کرده است.
نکته قابل توجه در این راستا، در بدو امر، تحدید مالکیت سلاح و در اختیار داشتن آن در دستان نیروهای غیر نظامی و شبه نظامی است. انحصاری که دولت برای کسب آن با دشواری هایی مواجه میشود؛ اینکه گروههای نظامی از جمله گروههای مقاومت شیعی راضی به تحویل سلاح خود باشند. برخی از گروههای مقاومت همچون کتائب، الکاظمی را در ماجرای کشته شدن سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس مقصر دانسته و او را به عنوان رئیس اطلاعات عراق متهم به کم کاری میکنند.ادعایی که اثبات نشده و با پذیرش تحقیق درباره آن از سوی مدعی، نادرستی این گزاره به واقعیت نزدیکتر خواهد بود.
مذاکرات ماه ژوئن امریکا و عراق از مهمترین رویدادهایی است که به روی کار آمدن الکاظمی گره خورده است و گروههای سیاسی از یک سو و نیز امریکاییها از سوی دیگر انتظارات متفاوتی نسبت به رویکرد الکاظمی در مذاکرات آتی دارند. درحالیکه امریکاییها، پس از شکست داعش در عراق هم چنان از حربه مبارزه دائمی با تروریسم منطقه ای جهت حضور در منطقه غرب آسیا بهره میبرند و بدنبال توافقاتی با دولتهای منطقه ای هستند که هم به آنان در این مسئله کمک کنند و هم با موافقت دولتها با حضور آنان در کشور متبوع خود، حمایت از منافع امریکا در منطقه تضمین شود؛ عراقیها خواهان پایان حضور اشغالگران امریکا در عراق هستند.
درگیری جهانی اکثریت کشورها با ویروس کرونا، این موقعیت را برای الکاظمی فراهم آورده که اعتراضات مردمی بهطور موقت به محاق رفته و امنیت و ثبات نسبی داخلی ایجاد شده است. الکاظمی میتواند از این شرایط برای همسو کردن گروههای سیاسی معترض و مذاکره با آنان در رسیدن به یک توافق و همدلی ملی بهره ببرد.
پایین آمدن قیمت نفت و تأثیرات آن بر اقتصاد کشورهای نفتی از جمله عراق که با مشکلات شدید اقتصادی و نارضایتی گسترده مردمی ناشی از فقر و ناعدالتی، دست و پنجه نرم میکند، موضوع دیگری است که الکاظمی را به در پیش گرفتن تمهیدات خاص هم در مذاکرات ژوئن و هم در مواجهه با گروههای سیاسی وا میدارد. آمریکایی ها نیز عطف به این موضوع، در مذاکرات ژوئن هم بر روی مسئله نفت و هم مسئله ثبات و آرامش در عراق از طریق دولتی که بتواند اصلاحات اقتصادی ایجاد کرده و بر دامنه مشروعیت و رضایت مردمی اش بیفزاید متمرکز خواهند بود؛ زیرا یکی از اهداف امریکا در منطقه، حمایت از دولتهای طرفدار و حامی منافع خود است اما امریکاییها به این نتیجه رسیده اند که مخاطرات دولتهای نامشروع و کم طرفدار که ثبات داخلی ندارند و مشکلات عدیده سیاسی و خصوصاً اقتصادی دارند، برای منافع ملی امریکا در منطقه بسی بیشتر است.
واژگان كليدي: تحولات, عراق, بستر ,تغییرات جدید, صدیقه خراسانی