May 29, 2023 – 2:56 pm | Comments Off on ابتکار خلیج بنگال و چالش های پیش رو

مریم وریج کاظمی
پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک
مرکز بین المللی مطالعات صلح- IPSC

ابتکار خلیج بنگال برای همکاری های فنی و اقتصادی چندبخشی«BIMSTEC» در 6 ژوئن 1997 از طریق بیانیه بانکوک با دبیرخانه ای در داکا تشکیل شد. البته …

ادامه مطلب »
گفتگو

مقالات

خاورمیانه

مقالات تحقیقی و تحلیلی در حوزه خاورمیانه

خلیج فارس

مقالات تحقیقی و تحلیلی در حوزه خلیج فارس

آسیای میانه

مقالات تحقیقی و تحلیلی در حوزه آسیای میانه

صفحه نخست » ايران, حماس, خاورمیانه, سوریه, فلسطين, مقالات, مقالات تحلیلی

تبعات بحران سوریه در روابط ایران و حماس

نگارش در January 15, 2013 – 6:45 am
تبعات بحران سوریه در روابط ایران و حماس
Share

محمد رضا حق شناس

مرکز بین المللی مطالعات  صلح – IPSC

بیان رخ داد

نگاهی به پیشینه روابط ایران و حماس ما را متوجه این نکته می سازد که رویکرد مقاومتی حماس در برابر رژیم اسرائیل و همسویی با مبانی  ج.ا.ایران درباره حمایت  جهان اسلام از مسئله فلسطین، موجب شد که روابط ایران با جنبش حماس از سال 1991 آغاز شود ودامنه فعالیت حماس در ایران تا گشایش دفتر سیاسی در تهران افزایش یابد. تا جایی که روابط این دو  همواره در طول زمان از پایداری نسبی برخوردار بوده است، به نوعی که اوج  حمایت های ایران از حماس در جنگ 22 روزه 2008  و 8 روزه 2012 علیه نوار غزه  بود.  اما پس از وقوع  تحولات در کشورهای عربی حوزه خاورمیانه و شمال آفریقا این روابط  دچار تغییراتی  شد، بدون شک محور این اختلاف نگرش متفاوت ایران و حماس به بحران دو ساله سوریه می باشد.  سوریه که  طی 25 سال گذشته حلقه  وصل ایران و حماس بوده، حال به نقطه اختلاف و فصل آن منجر شده است. چراکه به نظر می رسد، در این زمینه دارای مواضع واحدی نیستند، ایران  ضمن در پیش گرفتن سیاست  حمایت از بشار اسد سعی بر آن داشته که جنبش حماس را در این زمینه با خود همراه نماید و این جنبش را به بشار اسد نزدیک نماید، اما جنبش حماس تحت تاثیر جماعت اخوان المسلمین سوریه که جزو مخالفان سرسخت بشار اسد به حساب می آیند، در مخالفت با بشار اسد  برآمده به گونه ای که با تشدید درگیری در سوریه رهبران حماس دفتر این جنبش را از دمشق به دوحه وبعد به قاهره انتقال دادند و با توجه به علقه های ایدئولوژیک اخوانی حماس روابط خود را با مصر گسترش داده است.

واژگان کلیدی: بحران سوریه، ایران،جنبش حماس، پراگماتیسم دینی ،متحدان عربی،اخوان المسلمین.

تحلیل رخداد

دراواخر دهه ۱۹۹۰ که اردنی ها خواهان خروج رهبران حماس از خاک خود شدند و رهبران حماس در نهایت به دمشق رفتند، ایران در کنار سوریه به مهمترین حامی نظامی-تسلیحاتی ویکی از مهمترین حامیان مالی حماس تبدیل شد. حمایتی که از عوامل پایداری حماس در برابر حملات سنگین هوایی و زمینی رژیم اسرائیل به شمار می رود. با قرار گرفتن حماس در محور مقاومت، ایران به این جنبش به عنوان یک اهرم و بازوی امنیتی واستراتژیک می نگریست، به نوعی که در مقابل رژیم اسرائیل و حتی در درون گروه های داخلی فلسطین بتوان یک توازن وتعادلی را ایجاد نماید، و این همسویی منجر به حمایت های مالی و تسلیحاتی ایران از حماس شده است. با این همه به دنبال اعتراضات مردمی در سوریه و ناآرامی‌های این کشور، حماس علیرغم حمایت همه جانبه ایران از حکومت بشار اسد رئیس جمهور سوریه، از سیاست ایران پیروی نکرد.  ایران از حماس خواسته بود که در دمشق باقی بماند  واتحاد خود را با بشار اسد حفظ کند. حماس که ۱۳ سال (۱۹۹۹-۲۰۱۲) دفترش در دمشق بوده و مورد حمایت نظامی، مالی و سیاسی دولت سوریه بوده است، ولی حالا از  اعتراض ها و مخالفت های مردم سوریه  علیه بشار اسد حمایت می کند، و اختلافات تا به آنجا ادامه پیدا کرد که خالد مشعل، رئیس دفتر سیاسی حماس که دفتری در تبعید در دمشق، پایتخت سوریه، داشت به مصر نقل مکان کند. به نوعی که این رویکرد حماس در تقابل با رویکرد ایران قرار داشته است. ج.ا.ایران نیز در واکنش به این تصمیم حمایت مالی خود را از این گروه قطع کرد و حماس به دنبال این اقدام با کسری بودجه مواجه شد. اگر چه در درگیری های هشت روزه  بین حماس و رژیم اسرائیل، ایران از این  جنبش حمایت های تسلیحاتی ونظامی به عمل آورد. از سویی، ایران به عنوان متحد اصلی واستراتژیک سوریه، در روابط خارجی خود نیز متاثر از این بحران واقع شده است، به نوعی که تاثیر بحران سوریه بر روابط خارجی ایران طی بحران دو ساله این کشور تا حدودی مشابه تاثیر قضایای فلسطین در عرصه روابط خارجی ایران تلقی می شود. اما تحولات  اخیر در سوریه موجب شده ایران میان دو محور روابط خارحی خود یعنی حمایت از فلسطین به ویژه  جنبش حماس و حفظ روابط استراتژیک با سوریه  دچار مشکل شود. تردیدی نیست که ایران هدف  خود از حمایت بشار اسد را حفظ محور مقاومت می داند، به نوعی که سعی دارد با حفظ حکومت فعلی بشار اسد این حاشیه ی عمق استراتژیک را حفظ نماید، اما در درون این محور مقاومت عضوی دیگر قرار دارد و آن جنبش حماس است، که به دلیل رویه و رویکرد مسلحانه وغیر سازشگر این جنبش در برابر اسرائیل مورد حمایت سوریه و ایران بوده است.

پراگماتیسم دینی حماس

تحولات جهان عرب وبه ویژه بحران سوریه سبب گردید که جنبش حماس در رویکرد و رویه مبارزاتی خود تغییراتی بدهد. یارگیری‌های جدید، فروگذاشتن اتحادهای پیشین با برخی از کشورهای منطقه از جمله سوریه و نیز بازخوانی مشی و رویه سیاسی موجود از مهم‌ترین تاثیرات یادشده بوده است. همان گونه که در میان گروه های فلسطینی بحث‌ها و تصمیمات کنونی در باره تشکیل دولت انتقالی مشترک میان فتح و حماس و طرح آشتی ملی، برگزاری انتخابات عمومی همزمان در ماه‌های آینده در نوار غزه و کرانه غربی و ….نشان از رویکرد جدید حماس دارد، به نوعی که حماس از مواضع پیشین خود عدول کرده و مواضع ملایمی را در پیش گرفته است. بنابراین در صورت تکرار مواضع حماس و حمایت از مخالفان و معترضان بشار اسد و موفقیت طرح آشتی ملی، محور مقاومت شامل ایران،حزب الله ،سوریه و حماس در خطر تضعیف جدی قرار خواهد گرفت. آن گونه که  موسی ابومرزوق معاون دفتر سیاسی حماس ابراز داشته که اگر ایران نمی خواهد افکار عمومی جهان عرب را علیه خود تحریک کند، باید در مورد حمایتش از رژیم بشار اسد در سورریه بازنگری کند.[1] نماد این سیاست، به دست گرفتن پرچم مخالفان سوریه توسط خالد مشعل، رئیس دفتر سیاسی حماس درمراسم بیست و پنجمین سالگرد تاسیس این جنبش در غزه بود. مشعل در سخنرانی خود در این مراسم در غزه اعلام کرد “حماس جزء هیچ محوری نبوده و نیست، نه محور سوریه و نه ایران.”[2] جمهوری اسلامی ایران  که همواره با وجود فشار های کشورهای غربی ازآرمان مقاومت و حماس در برابر رژیم اسرائیل حمایت کرده است، این موضع  گیری جدید حماس می تواند در پازل منطقه ای به نفع اسرائیل تمام شود. [3] حماس با فاصله گرفتن از سوریه وایران وتحت تاثیر تحولات جهان عرب و با حمایت از طرح عضویت ناظر غیر عضو فلسطین از سوی محمود عباس در سازمان ملل، مشغول بازبینی مشی و سیاست خود در قبال اسرائیل است. این بازبینی به بحث سود و زیان‌ استفاده از خشونت علیه اسرائیل بیش از پیش دامن زده و نشانه‌هایی از وداع با حملات تروریستی و مسلحانه علیه اسرائیل و قبول موجودیت این کشور در مرزهای ۱۹۶۷ را در درون این سازمان تقویت کرده است. تا جایی که حماس در این دوره هم اعلام کرده که در صورت درگیری احتمالی ایران و اسرائیل، دخالتی در این موضوع نخواهد کرد. بنابراین این اعلام مواضع حماس حاکی از آن است که قصد دارد خود را با تحولات خاورمیانه بعد از بهار عربی هماهنگ کند، بهار عربی به طور مستقیم جنبش فلسطینی حماس را درگیر خود نکرده است، اما تاثیرات غیرمستقیم شدیدی بر مشی و متحدان این سازمان گذاشته و زمینه‌ساز رشد نوعی پراگماتیسم دینی در درون آن شده است.

نزدیکی حماس به متحدان عربی

  ناآرامی در سوریه باعث شد که جریان مقاومت در فلسطین به ویژه حماس با چالشی جدی مواجه شود، به نوی که  با احتمال دادن به سقوط حکومت بشار اسد ونیاز به یافتن متحدان تازه در دنیای عرب، سبب گردید که جنبش حماس  اعضای خود را از سوریه خارج و در حمایت از مخالفان بشار اسد اقدام کند.  این یک واقعیت است که بخشی از معارضان و مخالفان دولت سوریه اخوان المسلمین سوریه می باشد و از آن جا که حماس یک جریان و شعبه ای اخوانی است و به طور طبیعی با محیط اخوانی در منطقه هم بستگی دارد و از سوی دیگر سوریه و ایران  همواره از پایه های محور مقاومت محسوب می شوند و در چند دهه اخیر مهم ترین حامی مقاومت فلسطین بوده اند، اما بحران سوریه و مواضع ایران در حمایت از بشار اسد، منجر به این شده که حماس در میان هم بستگی تشکیلاتی-ایدئولوژیک و هم بستگی و همگرایی استراتژیک منطقه ای،  همسویی ایدئولوژیک را انتخاب کند. به نوعی که این جنبش با قدرت یابی اخیر اخوان المسلمین در صحنه کشورهای در حال تحول(مصر،تونس) فضای تنفسی جدیدی را یافته و هم چون گذشته صرفا خود را در حوزه روابط با ایران وسوریه محدود نکرده و سعی دارد به عنوان یک بازیگری مهم منطقه ای در پی ایفای نقش باشد. به عبارتی حماس می خواهد رشته های خود را محکم تر کند تا با قدرت بیشتری در عرصه سیاسی فلسطین( و رقابت با گروه فتح) و منطقه نقش آفرینی کند. اهمیت این موضوع برای حماس در این است که بازیگران اصلی جهان عرب (مصر، اردن، عربستان و قطر ) و ترکیه به عنوان بازیگر غیر عربی در حالی خواهان سقوط دولت بشار اسد هستند که حماس در معادلات درون فلسطینی و فلسطینی- اسرائیلی به حمایت این قدرتها یا تعامل با آنها نیاز دارد. به عبارتی حماس به دنبال پایگاه های دیگری در خاورمیانه و تامین مالی از طریق آنهاست. بعد از وقوع بهار عربی  حماس به همان سرعتی که از سوریه وبه نوعی حتی از ایران دور شده است به مصر نزدیک تر شده است. برخی از تحلیل‌گران معتقدند حماس به عنوان شعبه‌ی فلسطینی اخوان‌المسلمین، نمی‌تواند موضعی در تضاد با اخوان‌المسلمین سوریه و مصر که از اعتراضی مردم سوریه علیه حکومت بشار اسد حمایت می‌کنند، اتخاذ کند. شاید به همین دلیل است که حماس در یک سال اخیر سعی کرده بیش از پیش به حاکمان جدید مصر نزدیک شود  و از این رو روابط حماس و مصر به دلیل ریشه ها و تمایلات اخوان المسلمینی حماس تقویت شده است، بدین ترتیب این جنبش فلسطینی درصد این است که در دنیای عرب متحدان تازه‌ای بیاید و از وابستگی شدید خود به سوریه وایران بکاهد.[4]

ضمن اینکه بحث تشیع-تسنن نیز در تحلیل های اخوان و مصر جایگاه ویژه ای دارد.  از آنجا که اخوان المسلمین در سوریه یکی از نیروهای فعال در میان معترضان و مخالفان حکومت بشار اسد است. هم به این دلیل و هم برای از دست‌ ندادن حمایت کشورهای سنی مذهب عربی، حماس به گونه ای عمل کرده است که به حمایت از دولت اسد در برخورد با مخالفانش یا سکوت در برابر این رویه متهم نشود. این رویکرد اتحاد پایدار حماس با دولت سوریه را دچار تزلزل ساخت، با این همه برای حماس بر خلاف حزب‌الله، گسستن از رژیم سوریه وفاصله گرفتن از ایران چندان دشوار نبوده است، زیرا علاوه بر شیعه ‌نبودن این گروه و اشتراک مذهبی آن با کشورهای عرب خلیج فارس، رابطه آن نیز هیچگاه با این کشورها قطع نشده است. حتی عربستان سعودی نیز به رغم خصومت با رژیم سوریه، هیچگاه در صدد برنیامد که حماس را به خاطر اتحاد با این رژیم به عنوان دشمن خود تلقی کند و از آن به عنوان متحدی بالقوه در زمانی که شرایطی متفاوت در منطقه شکل بگیرد، صرفنظر کند. در حال حاضر قطر نیز در تلاش است که امکانات تازه‌ای را برای رهبری در تبعید حماس و گسست قطعی آنها با دولت اسد فراهم کند. از سوی دیگر  جنبش حماس نیز روابط خود را با قطر نیز بیشتر کرده است ، تا جایی که امیر قطر به دعوت رهبران حماس وارد نوار غزه شده بود.دولت قطر با تشکیلات خودگردان فلسطینی نیز روابط نزدیکی دارد و کوشیده است به عنوان میانجی،اختلاف بین حماس و تشکیلات خودگردان را رفع کند. حماس روابط خود را با ترکیه نیز بسط و گسترش داده است به نوعی که خالد مشعل از رهبران بلند پایه حماس که برای شرکت در کنگره حزب حاکم توسعه وعدالت به ترکیه سفر کرده بود،از اردوغان نه تنها رهبر ترکیه بلکه یک رهبر جهان اسلام نام برده است. این اظهار نظر به منزله نوعی بند بازی و پراگماتیسم دینی محاسبه شده حماس در شرایط حساس فعلی منطقه به حساب می آید. به نوعی که بحران سوریه نیز مجالی را فراهم آورده تا مصر و ترکیه جهت ایفای نقش رهبری در جهان اسلام تلاش مضاعف کنند. بحران سوریه ضمن اینکه سبب واگرایی های در روابط ایران و حماس شد،از سویی سبب نزدیکی و همگرایی این جنبش به متحدان عربی گردیده است .از این رو نزدیکی حماس به کشورهای فوق الذکر و حمایت از مخالفین دولت سوریه می تواند آغاز یک فرایند چالشی برای ایران باشد، به نوعی که حماس به سوی یک ائتلاف  سنی سیر می کند.

دورنما

در پایان باید اشاره داشت که چشم انداز روابط ایران و حماس مبتنی برتداوم محور مقاومت است به نوعی که اگر تشکیک وتضعیفی در محور مقاومت ایجاد شود ،روابط ایران وحماس نیز تحت تاثیر قرار خواهد گرفت، بنابراین در صورت سقوط بشار اسد حلقه واسطه از بین رفته و به نوعی حماس به طور جد در پی جایگزینی می باشد، گرچه ایران تا جایی که امکان دارد سعی دارد با حمایت های خود و ابتکارات دیپلماتیک از جمله طرح شش ماده ای، نظام سیاسی فعلی سوریه وحتی جایگزین را در درون محور مقاومت نگه دارد. اما  همچنان که بحران در سوریه بر روابط ایران و حماس تاثیر گذار بوده،سقوط بشار اسد نیز می تواند در جهت تضعیف محور مقاومت وسردی در روابط ایران وحماس گردد. بنابراین بحران سوریه از یک سو سبب انکسار وشکاف در محور مقاومت گردیده و از سوی دیگر سبب تمایل پیدا کردن حماس به کشورهای دیگر ومخالف با دولت فعلی بشار اسد، جبهه مخالف را گسترده تر کرده است.  و تحت تاثیر تحولات در خاورمیانه و روی کارآمدن گروه های اسلام گرای اخوان المسلمین در کشورهای عربی و نزدیکی و تاثیر ملموس این نیروها بر حماس، این جنبش دست خود را باز تر دیده و به نوعی سعی دارد که با نزدیکی به این کشورهای میانه رو عربی مشی رو به اعتدالی را در پیش گیردو از وابستگی ها و حمایت های ایران از این جنبش بکاهد. اما حماس همچنان به حمایت های مالی و تسلیحاتی ایران نیاز دارد و در مقابل، ایران  نیز به حماس به چشم یک اهرم فشار علیه اسرائیل و نیز سایر بازیگران مخالف مبارزه علیه اسرائیل در خاورمیانه می نگرد. در چنین چارچوبی، تا زمانی که دشمنی ایران و حماس با اسرائیل ادامه داشته باشد و هر دو معتقد به مبارزه علیه اسرائیل باشند، احتمال تغییر اساسی در همکاری ها واتحاد راهبردی ایران و حماس در مساله اسرائیل، حتی با تغییر حکومت در سوریه،  مشکل به نظر می رسد.


[1] : http://news.gooya.com/politics/archives/2012/11/151095iphone.php.

[2] : http://guneynews.org/2012/12/10.

[3] : http://www.parsine.com/fa/news/70674/.

[4] : http://www.dw.de\a-15734288

Share