مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
جمهوری آذربايجان در شمال باختري ایران قرار دارد و با توجه به وجود پیوندها و مشترکات فراوان تاریخی، فرهنگی، نژادی و… دارای اهمیت بسیاری در نزد ایرانیان است. در اين بين در سالهاي گذشته عملا روابط ايران با اين كشور دچار چالشها و مشكلاتي بوده است. همین امر بهانه ای شد تا با توجه به تغيير سفير ايران در اين كشور در گفتگویی با محسن پاك آيين سفیر نوين ايران در جمهوری آذربايجان به موضوع روابط دو کشور همسایه، نوع روابط، متغيرهاي دخيل در روابط و چشم انداز بستر هاي تنش زدايي و يا تنش زايي آن نگاهی داشته باشیم:
واژگان كليدي: ایران، آذربايجان، ، قره باغ، تنش، روابط استراتژيك
مرکز بین المللی مطالعات صلح: در سالهاي گذشته عملا روابط ايران با آذربايجان دچار چالشها و مشكلاتي بوده است. در اين حال به نگاه شما چه رويكردهايي از سوي ايران براي كاهش تنش هاي دوره اي در روابط دو كشور بايد مد نظر قرار گيرد؟
دو کشور ایران و آذربایجان در ابعاد فرهنگی، دینی، مذهبی، تاریخی و تمدنی در کنار منافع منطقهای و همجواری، اشتراکات متعددی دارند. طبیعتا با توجه به این اشتراکات، انتظارها از روابط این دو کشور هم بیشتر است. گاهی برخی مشكلات بین دو كشور بروز می کند که بنظر من بخشی از آن، ناشی از فعالیت های عوامل خارجی است. زیرا برخی از كشورها مخالف مناسبات ایران و جمهوری آذربایجان هستند. البته این موضوع به جمهوری آذربایجان اختصاص ندارد و عده ای در تلاش هستند تا روابط ایران را با کشورهای دیگر به ویژه همسایگان تخریب کنند. خوشبختانه رهبران آگاه دو کشور تاکنون اجازه نداده اند عوامل بیرونی موفق بشوند. در عین حال همسایگی و دارا بودن مرزهای طولانی موجب برخی اختلاف نظرها می شود. به نظر من اختلاف نظر بین کشورها نه تنها امری معمولی، بلکه قابل انتظار است. مهم آن است که تلاش شود ضمن جلوگیری از تبدیل اختلافات به چالش، به گونهای مدیریت شود که از اختلاف دیدگاهها کاسته شده و بر نقاط تفاهم افزوده شود. البته محافلی هستند که نه دوست ایران هستند و نه دوست جمهوری آذربایجان و به برخی شایعات دامن می زنند ، از بعضی زمینه های احساسی، عاطفی و تاریخی سوئ استفاده می کنند تا روابط دو کشور دچار اضطراب و تنش شود. گاهی هم با خیال پردازی موضوع آذربایجان شمالی و جنوبی را مطرح می کنند و گاهی از چشمداشت ایران به خاک آذربایجان سخن می گویند که هیچکدام از اینها درست نیست و زمینه اجرايی ندارد و برگرفته از افکار منحرف است. جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان دو کشور دوست و برادر با مرزهای جغرافیايی مشخص هستند و مرزهای موجود را به رسمیت می شناسند و در عین حال عواملی که این شایعات را می سازند را می شناسند و با این قضایا عاقلانه برخورد می کنند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: به نگاه شما جمهوري آذربايجان براي كاهش تنشهاي دوره اي و اعتمادسازی در مناسبات با ايران بايد چه رويكردهايي را مورد توجه قرار دهد؟
بنظر من مهمترین وظیفه دستگاههای مختلف دو کشور و در رأس آن وزارت امور خارجههای ایران و آذربایجان، تلاش بر ایجاد فضای اعتماد متقابل و دوستی و بی توجهی به عواملی که قصد ایجاد اختلاف بین دو ملت را دارند می باشد. اراده رهبران دو کشور توسعه مناسبات دوستانه است و باید این اراده را در سایر سطوح اجرايی گسترش دهیم. البته در این میان، رسانهها به عنوان نهادی که تأثیرگذاری عام و خاص دارند می توانند نقش ویژهای ایفا کنند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: به نگاه شما به عنوان سفیر نوين ايران در جمهوری آذربايجان تا چه حدی ایران می تواند نقشي در حل مساله قرهباغ داشته باشد؟
منطقه قره باغ یک درگیری و نقطه تخاصم در نزدیکی مرزهای ما ایجاد کرده و طبیعی است که نگران وجود تنش در این منطقه باشیم و اگر بتوانیم کمکی به حل و فصل موضوع بکنیم، دریغ نخواهیم کرد. البته جمهوری آذربایجان و ارمنستان برای حل و فصل این مناقشه، مکانیزم گروه مینسک را انتخاب کرده اند و مکانیزم دیگری را تاکنون نپذیرفته اند. به اعتقاد من گروه مینسک در این مناقشه بیطرف نیست و به همین دلیل حل و فصل مناقشه قره باغ موفق نبوده است. سیاست گروه مینسک طولانی کردن حل این مناقشه است و گاهی حل این موضوع را در یک دوره بیست ساله می بینند که این امر نه به نفع آذربایجان و نه به نفع امنیت منطقه است. برای مثال این گروه در قبال برگزاري رزمايش نظامی در قره باغ سکوت کرده است. در این شرایط گروه مينسک ملزم هستند طرف خاطی را از تخطي از مقررات بين المللي و آتش بس موقت منع کنند. به نظر من کشورهای منطقه باید وارد این موضوع شوند. چون کشورهای فرا منطقه ای انگیزه ای قوی برای حل موضوع را ندارند. ورود سازمان همکاری های اسلامی نیز می تواند مفید باشد. ایران به عنوان رئیس دوره ای جنبش عدم تعهد و عضو فعال سازمان همکاری های اسلامی نیز آماده میانجیگری است و آمادگی دارد مساعی خود را برای پایان دادن به درگیری ها، بازگشت شرایط به وضعیت اولیه، احترام به مرزها و خاتمه درگیری ها بکار گیرد. واقعيت اين است که سران گروه مينسک سازمان امنيت و همکاري اروپا در 20 سال اخير نه تنها هيچ اقدام مثبتي انجام نداده اند، بلکه عمده ترين حاميان کشور ارمنستان و نظام تجزيه طلب حاکم بر قره باغ کوهستاني نيز هستند. سازمان همکاري و امنيت اروپا در قبال برگزاري رزمايش ارامنه در قره باغ هم سکوت کرده است.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به پتانسيل هاي واقعي و نهفته اقتصادي در روابط دو كشور ایران و جمهوری آذربايجان به نظر شما دو کشور برای گذر از چالش هاي همكاري فزاينده در روابط ( افزايش سطح روابط تجاری به 10 میلیارد دلار) باید در چه راستایی گام بردارند؟
آنچه مشخص است تداوم تبادل هات های سیاسی و ادامه مذاکرات دیپلماتیک موجب کاهش سوء تفاهم شده و فرصت مناسبی را برای همکاری های اقتصادی ایجاد می کند. ما سعی می کنیم این مسیر را دنبال نمائیم.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به وجود اخبار و گزارش هايي در مورد نوع همكاري هاي ضد ايراني تل آويو و واشنگتن با باكو نگاه كنوني باكو به پرونده هسته اي ايران، تهديدات نظامي و تحريم هاي اقتصادي چيست؟
در این که مناسبات باکو با تل آویو و واشنگتن گسترده است تردیدی نیست و بطور طبیعی نیز یکی از سیاست های اصلی آمریکا و رژیم صهیونیستی اخلال در روابط ایران و کشورهای دوست آن بخصوص همسایگان می باشد. اما مقامات جمهوری آذربایجان بارها به ما قول داده اند که اجازه نخواهند داد تا روابط باکو با واشنگتن و تل آویو به تهدیدی بر علیه تبدیل شود و ما هم فکر می کنیم رهبران آذری به این وعده خود عمل نمایند. جمهوری آذربایجان در مورد حق جمهوری اسلامی ایران برای استفاده از انرژی هسته ای با مقاصد صلح آمیز نیز مواضع مثبتی داشته و معمولا از حق مردم ایران حمایت کرده اند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: نقش تركيه در هر گونه افزايش و يا كاهش تنش يا چالش بين ايران و جمهوري آذربايجان تا چه اندازه است ؟
من معتقد نیستم تنشی بین ایران و جمهوری آذربایجان وجود دارد. برخی اختلاف نظرها هست که نمی توان آنها را تنش نامید و با مذاکرات دیپلماتیک این اختلاف نظرها کاهش یافته و مدیریت می شود لذا نیازی به دخالت کشورهای دیگر وجود ندارد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: آيا ميتوان آينده روابط ايران با جمهوري آذربايجان را به سوي روابطي استراتژيك و راهبردي رهنمون كرد؟
روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان بدون شک استراتژیک است. بر این اساس ايران همواره تلاش داشته میان همسایگان شمالی خود به عنوان یک فصل دوستی، مشوق همکاریها و راهکارهای مسالمتآمیز باشد. البته جمهوری آذربایجان نیز با توجه به نقشی که در حوزه قفقاز و روابطی که با روسیه و ایران در منطقه دارد، تلاش نموده با دوراندیشی و خویشتنداری و راهکارهای مسالمت آمیز برخورد کند. این رویکرد مسالمتجویانه و مدیریت روابط از سوی تهران و باکو دارای اهمیت بالایی است چرا که حوزه اشتراکات ایران و آذربایجان به مراتب بیش از اختلافات است. بر همین اساس روابط استراتژیک دو کشور باید در سایه اشتراکات و با تاکید بر توسعه روابط در آینده و نه تحت تاثیر اختلافها، هدایت و مدیریت شود. در این صورت ماهیت استراتژیک مناسبات تثبیت خواهد شد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: آينده روابط سياسي، فرهنگي و اقتصادي ايران و جمهوري آذربايجان را چگونه مورد پيشبيني قرار ميدهيد؟
سیاست اصولی ما حُسن همجواری و برقراری روابط و تعاملات خوب سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با همسایگان بخصوص برادران آذری است. یکی از شیرین ترین خبرها برای ملت ایران، خبر استقلال جمهوری آذربایجان بود. ج.ا.ایران و جمهوری آذربایجان دارای تاریخ و حوزه تمدنی مشترکی هستند که این میراث مشترک سبب نزدیکی و همکاری بیشتر دو کشور است. اکثر جمعیت آذربایجان، شیعه هستند و زبان مشترک بین جمهوری آذربایجان و مناطق آذری نشین ایران وجود دارد. روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان به رغم فراز و نشیب های مختلف در طول بیست سال گذشته، خوب و دوستانه بوده است روابط دوستانه و شخصی میان رهبران دو کشور وجود داشته و رفت و آمدها در سطح خوبی انجام شده است. در حوزه اقتصادی، فعال شدن كمیسیون مشترك اقتصادی بین دو كشور ، همكاری های فیمابین را قانونمند ساخت و توسعه داد. حجم مبادلات رسمی بیش از 500 میلیون دلار است که البته راضی کننده نیست و انشالله با تدابیر اتخاذ شده رشد خواهد کرد. ما گاز آذربایجان را خریداری و به نخجوان سواپ می کنیم. در حوزه های ترانزیت، تجارت و انرژی بیشترین همکاری را داریم. بصورت یکطرفه ویزا برای اتباع آذری را لغو کرده ایم و این امر موجب ارتباطات بیشتر دو ملت و رشد توریسم سیاحتی، زیارتی و درمانی شده است. در زمینه سیاسی، كمیته مشورتی سیاسی بین دو كشور تاسیس شده و معاونین وزرای امور خارجه هر شش ماه یك بار در تهران و باكو مسایل و مشكلات موجود بین دو كشور را مورد بحث و بررسی قرار می دهند. دیدارهای سه جانبه وزیران امور خارجه ایران، آذربایجان و ترکیه نيز بطور منظم انجام می شود. در زمینه فرهنگی با توجه به وجود اشتراكات فراوان فرهنگی بین دو كشور، هفته فرهنگی دو کشور در تهران و باکو برگزار شده و هنرمندان دو کشور ارتباط نزدیکی با یکدیگر مخصوصا در حوزه های سینمائی، موسیقی، تاتر، مینیاتور، نقاشی و خوشنویسی دارند. در خصوص همکاری در دریای خزر گفت وگوهای دو جانبه كشورها برای تعیین رژیم حقوقی دریای خزر تاثیرگذار است و ایران به مشورت های خود با كشورهای حاشیه دریای خزر همچنان ادامه می دهد و امیدواریم نتیجه مذاكرات بین كشورهای حاشیه، به تعیین رژیم حقوقی دریای خزر منجر شود. در واقع روابط تهران و باکو این ظرفیت را دارد که به سطحی برسد تا سرمشق سایر کشورها شود.
گفتگو از : فرزاد رمضانی بونش