مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

ارزیابی چشم انداز پیش رو و سناریوهای محتمل مذاکرات هسته ای ایران و 5+1

اشتراک

دکتر سید سلمان صفوی

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC


 

بیانات مقام معظم رهبری در ایام نوروز 1391 در مشهد مقدس پیرامون حرمت ساخت، نگهداری و استفاده از سلاح هسته ای فتح باب جدیدی برای مذاکرات آتی هسته ای شد. اهمیت این بیانات سازنده از این جهت است که در پی مذاکرات متعدد ایران و جامعه بین المللی و ابراز نگرانی غرب و ارتجاع عرب از احتمال انحراف برنامه هسته ای ایران، بیانات عالی ترین مقام حکومتی ایران تضمین مهمی به جامعه بین المللی است مبنی بر این که ایران تنها استفاده صلح آمیز از دانش هسته ای را مدِّ نظردارد. اکنون غربی ها به دنبال دریافت تضمین های عملی نیز هستند؛ البته ایران نیز ابایی از ارائه تضمین های عملی ندارد، اما پرسش ایران این است که در مقابل چه دریافت می کند؟ و آیا این موضوع، پایانی برای منازعه غرب با ایران است؟

مذاکرات جدید غرب در چارچوب بررسی یک مصالحه هسته ای است که زمان نقش مهمی در آن ایفا می کند. انتخابات ریاست جمهوری آمریکا – به عنوان مهم ترین بازیگر صحنه فشار بین المللی به ایران – در نوامبر 2012 برگزار می شود و موضوع هسته ای ایران یکی از محورهای چالش برانگیز بین کاندیداهای ریاست جمهوری است. باراک اوباما و دولتش تمایلی به جنگ با ایران ندارند، اما در مقابل فشار اِیـپَـک (AIPAC, The American Israel Public Affairs Committee ) “لابی صهیونیست ها در آمریکا” و انتقادات رقیب محافظه کار در کنگره و فضای عمومی جامعه آمریکا باید بتوانند نشان دهند که از طریق دیپلماسی و بدون توسل به جنگ، بهتر می توان – به زعم آنها –  تهدید هسته ای ایران را از بین برد. از سویی غرب هراس دارد در صورت تعلل در مصالحه، ایران تأسیسات مهم هسته ای خود را به زیر کوهستان ببرد و به تولید اورانیوم غنی شده بالای 20 در صد اقدام کند – که البته خلاف مقرارت آژانس هسته ای نیست – و در این صورت کنترل و مهار تهدید هسته ای ایران به غایت مشکل شود. از دیگر سو غرب ملاحظه کرده است که با وجود فشارهای شدید اقتصادی – سیاسی به ایران، این امور نـه تنها به تغییر رفتار هسته ای ایران نیانجامیده، بلکه اسباب سرعت بخشیدن به پیشرفت برنامه هسته ای ایران شده است. از سویی گرچه ایران به هیچ وجه خواستار سلاح هسته ای نیست، اما تحت این ادعا با تحریم ها و فشارهای سیاسی سازمان ملل و دول خارجی مواجه شده و از این رو درصدد است با حفظ حقوق خویش غرب را از بهانه هسته ای خلع سلاح کند.  لذا در این شرایط طرفین تا حدودی برای نوعی مصالحه که تا حدی کف درخواست های آنها را در این مرحله بر آورده سازد آمادگی دارند.

در زمستان 1389 جمهوری اسلامی ایران آخرین دور مذاکرات با 1+5  را در استانبول برگزار کرد که به گفته کاترین اشتون چیزی جز “ناامیدی” به همراه نداشت؛ ناامیدی که باعث شد اتحادیه اروپا و ایالات متحده به تحریم حوزه انرژی ایران اقدام کنند. اینک 15 ماه پس از آن مذاکرات ناموفق طرفین در تاریخ 25 فروردین 1391 مطابق 14 آوریل 2012 مجددا وارد مذاکره می شوند. در این دور از مذاکرات دو طرف سناریوهای متعددی برای ابراز مانورها و حدود و ثغور مصالحه خود دارند که نسبت به پیشنهاد طرف مقابل دارای ظرفیت انعطاف است. البته این بار طرفین مذاکره با توجه به عدم اعتماد به طرف مقابل و نگرانی نسبت به عملکرد و وضعیت آینده به طور جدی وارد این مذاکرات شده اند؛ اما واقعیت تلخ این است که فهم، درخواست ها، انتظارات و نگرانی های دو طرف بسیار از هم دور است. کف درخواست آمریکا از ایران؛ توقف غنی سازی 20 درصدی اورانیوم، تعطیلی سایت فردو و انتقال اورانیوم غنی شده موجود ایران به خارج از مرزها است. اما پرسش ایران این است که در مقابل چه دریافت می کند؟ اگر بین این داد و ستد توازن برقرار نباشد؛ طبیعی است که معامله و مصالحه دیپلماتیک با شکست مواجه می شود، اما اگر غرب با تجربه شکست های گذشته پیشنهاد متوازنی ارائه کند؛ این مذاکرات با موفقیت انجام می شود و مقدمه ای برای مذاکرات آتی جهت پیشر فت و مصالحه جامع هسته ای ایران و غرب فراهم می شود.

غرب می بایست دریابد که راه خروج بن بست هسته ای ایران و غرب، معامله نقد در مقابل نقد است. این توقع که ایران نقدا مطابق انتظار غرب به برخی از اقدامات دست بزند و در مقابل تنها قول نسیه بگیرد، با توجه به عملی نشدن برخی از قول های غرب، از سوی ایران قابل قبول نیست. باراک اوباما می گوید اگر ایران نگرانی های غرب را لحاظ کند و توقعات غرب را در حوزه هسته ای برآوره سازد؛ در مقابل از منافع ایران در جامعه بین المللی حمایت می کند. این پیشنهاد در صورتی که حاوی دستورالعمل مشخصی نباشد که طرفین همزمان نقدا گام هایی در این جهت بردارند؛ موفقیتی برای مذاکرات آتی پیش بینی نمی شود. از سوی دیگر دست باراک اوباما چندان باز نیست و نمی تواند تحریم های مضاعف کنگره علیه ایران را بدون مجوز گنگره که در اختیار منتقدین محافظه کار اوست لغو کند. بازگرداندن پرونده ایران به آژانس بین المللی انرژی اتمی، نیز در این مرحله از مذاکرات دور از ذهن به نظر می رسد. در حالی که درخواست ایران لغو تحریم های اقتصادی – نظامی – سیاسی سازمان ملل و تحریم های مضاعف غرب و باز گرداندن پرونده هسته ای ایران از شورای امنیت ملی سازمان ملل به آژانس بین المللی انرژی اتمی، است. البته باراک اوباما می تواند با استفاده از اختیارات ریاست جمهوری، تحریم های 1994 و دستور اجرایی شدن مصوبه کنگره علیه ایران را لغو کند و اتحادیه اروپا نیز می تواند تحریم های مضاعف علیه ایران را لغو کند. به نظر می رسد پیشنهاد کنونی غرب این است که در صورت قبول کف درخواست های آنها از سوی ایران، تحریم های بیشتری علیه ایران اعمال نشود و میله های هسته ای مورد نیاز سایت هسته ای تهران نیز تأمین شود. البته این پیشنهاد با  کف درخواست های غرب از ایران متوازن نیست.

دکتر فریدون عباسی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران روز دوشنبه در یک مصاحبه تلویزیونی اعلام کرد: “ایران اورانیوم غنی شده با غلظت 20 درصد را تنها در حد نیازهای پزشکی لازم دارد. اما زمانی که همه فعالیت‌های ما زیر نظر آژانس است، چرا باید فردو را تعطیل کنیم؟ اگر آنها تهدید نکنند و تضمین بدهند که حمله ای صورت نخواهد گرفت، دیگر نیازی به تأسیسات زیرزمینی نیست. آنها باید رفتار و گفتار خود را عوض کنند.” این امر بدان معناست که ایران آمادگی معامله برای عدم افزایش میزان اورانیوم غنی شده با غلظت 20 در صد و همچنین عدم افزایش غلطت 20 درصد را – با وجود توانایی علمی – داراست و در مقابل دریافت پیشنهادات مطلوب از جانب غرب نظیر لغو تحریم ها بالاخص تحریم سرمایه گذاری و خرید نفت ایران، بانک مرکزی و سوئیفت؛ ایران نیز آمادگی دارد مقدمتا دراین سطح عمل کند، اما تعطیلی سایت فردو قابل قبول نیست.

چنانچه غرب انعطاف بیشتری نشان دهد؛ ایران نیز می تواند گام های بیشتری در جهت اعتمادسازی بردارد. پیشنهادات ایران شناور است؛ زیرا ایران قصد تهدید هیچ منطقه ای را ندارد و صرفا درصدد دفاع از حقوق هسته ای و منافع ملی – امنیتی خویش است. دکتر صالحی وزیر امورخارجه ایران نیز روز دوشنبه در اظهاراتی مداراجویانه گفت:”ما با نیت صادقانه تلاش می‌کنیم هر دو طرف به صورت برد – برد به نتیجه مرضی‌الطرفین برسند تا هم جمهوری اسلامی به حق و حقوق خود دست یابد و هم نگرانی گروه 5+ 1 از آنچه تاکنون اعلام کرده برطرف شود.”

 در صورتی که مذاکرات هسته ای ایران و غرب در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما پیشرفت ملموسی نداشته باشد، دورنمای موضوع برای طرفین وخیم خواهد بود. ایران فرصتی برای برقراری صلح و ثبات و امنیت در خاورمیانه و آسیای مرکزی است؛ نـه تهدید. چنانچه غرب این نکته کلیدی را فهم کند و به رسمیت بشناسد، مصالحه بین غرب و ایران برای طرفین به سرانجام برد – برد خواهد رسید،. البته در این دور از مذاکرات طرفین تنها می توانند کف انتظارات خود را ارائه کنند، نـه سقف آن را. دو طرف در صورت موفقیت گفتگوها در این نشست، در مذاکرات آتی می توانند به توافقات بیشتر دست یابند، اما توقع حل و فصل همه مناقشات هسته ای طرفین در این دور از مذاکرات، توقعی غیرواقع بینانه است.

مرکز بین المللی مطالعات صلح – لندن

22 فروردین 1391

مطالب مرتبط