مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

آينده ديپلماسي انرژي افغانستان گفتگو با صفي الله طايع

اشتراک

کارشناس افغانستاني مسائل انرژي
مرکز بین المللی مطالعات صلح– IPSC

افغانستان هر چند در سالهای گذشته تلاش کرده است تا با توجه به کشف منابع هیدروکربنی خود در راستای خودکفایی گام بردارد، اما نیاز این کشور به منابع انرژی همچنان بسیار است. دیپلماسی انرژی، جدا از افزايش توانايي در عرصه منطقه اي و بين المللي زمینة لازم برای کاهش محدودیتهای بین المللی علیه هر كشوري را فراهم میسازد و به افزايش قدرت ملي كشور كمك شاياني ميكند. در اين حال با توجه به وجود ذخاير نفت و گاز براي بررسي دیپلماسی انرژی اين كشور و نقش نفت و گاز در آينده سياسي آن به بررسی کمبود منابع و نوع دیپلماسی انرژی افغانستان پرداخته است.

واژگان کلیدی: دیپلماسی انرژی افغانستان، وضعیت انرژی افغانستان، خط لوله تاپی و افغانستان، دیپلماسی منابع انرژی افغانستان

مرکز بین المللی مطالعات صلح: علل مشارکت افغانستان در پروژه تاپی و سایر پروژه هایی از این دست چیست؟
سوا از نوع حاکمیت نظام در افغانستان‏، دسترسی به انرژی های آسیای مرکزی برگ اقتصادی قدرتمندی بوده است. حتی طالبان نیز به این باور بودند‏، طوریکه هیِئتی از سوی این گروه در زمان حاکمیت شان بر کابل به آمریکا سفر کرد که زمینه آغاز پروژه تاپی را انجام دهد. پروژه هایی از قبیل تاپی و یا توتاپ نشانه قدرت ژئوپلیتکی افغانستان است جذا از مزایای اقتصادی. به صورت خلاصه میتوان دلایل شرکت در چنین پروژه هایی را به صورت ذیل دسته بنده کرد.
• دسترسی به حد اقل 1.5 BCM گاز مایع بر علاوه سایر مزایای اقتصادی
• افزایش مشارکت در پروژه های اقتصادی منطفه ای
• افزایش قدرت ژئوپلیتکی خود در مقابل پاکستان و یا افزایش فشار بر پاکستان برای مشارکت و همکاری در موضوعات سیاسی‏، امنیتی و اقتصادی. نیاز پاکستان به این پروژه هم خیلی بالا هست‏،!همچنین در پروژه خط برق ترکمنستان به پاکستان “توتاپ”
• یافتن بازار خرید جدید‏، و عدم وابستگی تنها به ایران در مناطق غربی

مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به وجود منابع گسترده گازی در ایران، چرا کابل توجه جدی به واردات گاز از ایران نکرده است؟
در خرید و فروش انرژی‏، شرایط امنیتی و سیاسی چایگاه ویژه ای دارند. تحریم ها کشور های غربی علیه ایران‏، به نظر من‏، یکی از دلایل اصلی عدم اعتماد بوده است. افغانستان ترس از آن دارد که تحریم ها و روابط متشنج ایران با غرب تاثیر بر ثبات واردات گاز از ایران داشته باشد. تجارت با ایران همواره فشار هایی از درون هم داشته است. بعضی گروه ها در داخل افغانستان اعتماد زیادی به ایران ندارند. در همین حال‏، ایران هم به نوبه خود نشان داده که شریک کاملا مورد اطمینانی نیست‏، مثلا چند سال قبل که ایران مانع از ورود تانکر های نفت به افغانستان شد. این موضوع تنش هایی را در داخل افغانستان ایجاد کرد و باعث شد تا حتی عده ای صحبت از قطع روابط تجاری با ایران کنند. ولی ، به گمان من‏، اگر مشکلات ایران با غرب حل شود‏، افغانستان آمادگی گسترش واردات نفت و گاز ر ا از ایران دارد.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: در وضعیت کنونی به نگاه شما با توجه به منابع در حال کشف آیا افغانستان قادر خواهد بود که در سال های آینده به نوعی از واردات گاز و نفت بی نیاز شود، ؟
خیر. هر چند که شاید میزان برآوردها نشانه از خودکفایی بدهد‏، ولی شرایط و ظرفیت های افغانستان به حدی نیست که بتواند در چند دهه آینده از واردات بی نیاز شود. دولت افغانستان تمرکز بیشتری بر خودکفایی در برق دارد تا نفت و گاز.اگر نگاهی به برنامه ها و سیاست های انرژی افغانستان داشته باشیم میبینیم که تلاش هایی بسیاری در راستای بالا بردن ظرفیت های داخلی انجام شده. این بیشتر به دلیل این بوده که دولت میزان رضایت مردم را بدست آورد. برنامه های در دست داشته نظیر سدهای سلما‏، کجکی‏، سروبی 2 و غیره میتوان دید. به نظر من‏، اولویت برنامه های انرژی افغانستان خودکفایی در قسمت برق باشد. اما مشکلات سیاسی داخلی‏، نظیز تغییر مسیر خط برق توتاپ و تظاهرات مردم نشان داد که کشور قادر به خود کفایی در هیچ زمینه انرژی چه نفت و گاز و چه برق در سال های نزدیک نخواهد بود.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: رویکرد احتمالی کابل و جناح های مختلف افعانستان، در قبال عبور احتمالی و طرح خط گاز ایران از خاک افغانستان به چین و حتی آسیای مرکزی و تاجیکستان چیست؟
رویکرد کابل متواند چند لایه داشته باشد. مطمينا عده اي خواستار چینین برنامه ای خواهند بود‏، اما بر اساس سیاسیت های حاکم و نوع تاثیر سیاسیت های خارجی بر کابل این موضع آسان نخواهد بود. آمریکا همواره نشان داده که مخالف چنین پروژه ای هست. پس احتمال انجام این طرح بدون رابطه بهتر ایران با آمریکا زیاد نیست. اما در عین حال‏، گروه هایی نیز میخواهند که برنامه های اقتصادی افغانستان را از سیاست های کشور جدا کنند‏، مثلا دادن فرصت با شرکت های چینی تا در بخش انرژی افغانستان سرمایه گذاری کنند.. پس‏، شاید این امکان هم داشته شود‏، چیزی که بنده هم با آن باور دارم که اگر شرایط چنین برنامه ای مهیا شود افغانستان با در نظر داشت مفاد خود حمایتش را اعلان می کند. اما این تصمیم حتما با چالش هایی بین گروه های و جناح ها همراه خواهد بود. مقداری از این فشارها حتما با حمایت کشورهای غربی نیز شاید همراه باشد.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: جايگاه ايران در ديپلماسي انرژي افغانستان با توجه به مبادلات ايران با اين كشور و موقعيت استراتژي ايران در منطقه چيست؟
افغانستان در چند سال اخیر نشان داده که امیدوار به بهبود روابط ایران با غرب است تا بتواند به ذخایر ایران دست پیدا کند. گسترش روابط تجاری و خصوصا سهم گیری افغانستان در بندر جابهار نشان میدهد که افغانستان نگاهش به مرز های غربی این کشور است. ذخایر غنی ایران با توجه به فاصله کوتاه بین دو کشور میتواند بستر همکاری های عمیقی را فراهم کند‏، مخصوصا در زمینه نفت و گاز. اما طوری که ذکر شد‏، با وجود اهمیت زیاد ذخایرایران برای افغانستان‏، تنش های موجود بین ایران و غرب مانع اصلی بر سر گسترش داد و ستد های انرژی بین دو کشور است.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: در ديپلماسي انرژي افغانستان، همكاري با بازيگران هيدروكربني در بخش انرژی یعنی نفت و گاز چه جایگاهی دارد ؟
با وجود موقعيت محاط به خشكة كشور های آسیای مرکزی مواصلات بهتر و توسعه زيربنا ها، بخصوص در بخش هاي انرژي، تجارت انرژي را گسترش خواهد داد. كاهش هزينه ها و زمان ترانزيت و تجارت روند انكشاف اقتصادي را سريع تر ساخته و درآمد ها، ایجاد کار، و مصرف را به طور قابل ملاحظه در منطقه افزايش خواهد داد و در نتيجه باعث ميشود. هدف استراتژي همكاري هاي منطقه اي افغانستان اين تست كه به اهميت موقعيت استراتژيك افغانستان به عنوان پل ارتباطي ميان كشور هاي آسياي مركزي غني از نظر منابع انرژي، كشور هاي جنوب آسيا، شرق ميانه و شرق دور بيفزايد. اين استراتژي از اهميت افغانستان براي رشد، ثبات و رفاه منطقه اي حمايت به عمل آورده و در جستجوي جلب كمك هاي جامعة بين المللي براي طرح سياست ها و برداشتن گام هاي عملي در جهت رسيدن به اين هدف ميباشد. افغانستان چندين ابتكار ديپلماتيك را به خرج داده است تا همكاري هاي منطقه اي را وسعت داده و روابط اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي را با كشور هاي منطقه گسترش دهد. اما میتوان گفت که توجه کمتری به ارتفاع همکاری های انرژی با ایران بوده و مشکلات سیاسی ایران با غرب همواره یکی از مهمترین دغدغه های کابل بوده است. این نوع نظر در افغانستان در چند سال گذشته متغیر با وضعیت سیاسی داخل افغانستان بوده است. اما‏، خصوصا جایگاه ایران و ترکمنستان از ویژگی خاصی برخوردار است. تحسین روابط بااین دو کشور میتواند در قیمت‏، کیفیت‏، و مقدار نیاز های هیدروکربنی افغانستان موثر باشد. اما این که تا چه میزان این تلاش بر گرفته از نیاز ملزم افغانستان به ایران است و یا از روی حسن نیت را نمیتوان به صورت کامل گفت. چون افغانستان نشاد داده که در موضوعات انرژی‏، همکاری با کشور های آسیای میانه که اهداف سیاسی خاصی در افغانستان ندارند را بر ایران و پاکستان ترجیح داده است.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: آينده جايگاه ديپلماسي انرژي افغانستان در جهان و منافع سياسي و اقتصادي اين كشور را چگونه تحليل مي كنيد؟
افغانستان پتانسیل های زیادی داره که میتواند هم در رشد اقتصادی داخلی و منطقوی جایگاه خوبی داشته باشد. در زمنیه انرژی‏، منطقه آسیای مرکزی یکی از محدود مناطق در جهان با حد اقل خطوط لوله نفت و گاز است. افزایش اراده چین و هند به سوخت های پاک تر‏، و کم کردن میزان سوخت ذغال سنگ آن هم در همسایگی کشور هایی چون ترکمنستان و ایران فرصت خرید و فروش گاز را فراهم میکند. پس میبینم که در منطقه هم عرضه وجود دارد و هم تقاضا. افغانستان هم با هوشیاری میتواند زمینه ترانزیتی مناسبی برای این داد و ستد باشد. کشور های منطقه هم باید در ثبات افغانستان تلاش کنند چون افغانستانی با امنیت بهتر بستر پیشرفت برای منطقه را خواهد داشت. پیامد های این همکاری منطقه ای میتواند خلق یک زون اقتصادی قوی در سطح بین المللی باشد.

مطالب مرتبط