مریم خالقی نژاد
دکتری تخصصی مسائل ایران
زهرا بنی اشراف
كارشناس مسائل سياسي
مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC
دیپلماسی همیشه امر جدایی ناپذیر و غیر قابل حذف میان ملت ها بوده است، اما گریز ناپذیری تحولات ناشی از جهانی شدن نه در همان ابتدا بلکه با گذر زمان تاثیرات خود را بر عرصه سیاسی و دیپلماتیک کشورها هم جاری کرد و لزوم توجه جدی را به این مقوله از سیاست نمایان ساخت. همگام با وقوع تحولات مختلف در سطح جهان دیپلماسی نیز به مانند دیگر عرصه های سیاست تحت تاثیر قرار گرفته و دستخوش دگرگونی و فراز و نشیب هایی شده است. در گذشته دیپلماسی محصور به دیپلماسی دولتی و گاه مخفی بوده است اما امروزه از قِبَلِ جهانی شدن و فرصت های ناشی از آن دیپلماسی نیز متکثر شده و انواع مختلفی را شامل شده است مانند دیپلماسی مجازی، رسانه ای، چند جانبه،دیپلماسی عمومی و ….
دیپلماسی عمومی را میتوان اقداماتی در خصوص فعالیت حکومت برای افکار عمومی، ارتباط با بازیگران غیر دولتی، تلاش بازیگرن غیررسمی و رسمی برای ارتباط با همنوعان خود و افراد در سایر ملتهای جهان و… دانست که هیچ کشوری نتوانسته است از یوق این تحولات خارج شود. نکته مهم؛ به کار بردن و استفاده از این موقعیت است تا با به کار گیری راهکارهای خاص مانع از تبدیل این فرصت به تهدیدی برای صیانت از اهداف و منافع کشور شد چرا که برای برخی از کشورها که دارای تنوع قومیتی هستند یک موقعیتبیش از هر چیزی میتواند به مثابه یک فرصت و هم به مثابه یک تهدید برای آن کشور تلقی گردد.
از آنجایی که از مهمترین اهداف سیاست خارجی: ارتقای توان دولت، ایجاد روابط مسالمت امیز و تحقق ارمآنهای انقلاب اسلامی است (انقلاب اسلامی نیز اهدافی همچون: ازادی خواهی، مبارزه با ظلم، مبارزه با استکبار، کمک به مظلومین و دفاع از حق آنها، اجرای عدالت و … را دارا میباشد) اکنون با عطف به فرصتهای جهانی شدن ناشی از شکسته شدن زمان و مکان در تحولات و ایجاد تغییرات در سطح کشوری و جهانی این تغییر در دیپلماسی نیز به مثابه یک فرصت مطلوب برای ایران اسلامی است تا بتواند به اهداف خود مانند افزایش قدرت، تحقق ارمآنهای انقلاب، تعامل با جهان و گسترش فرهنگ و ارزشهای فرهنگی و …دست یابد.اهمیت به کارگیری دیپلماسی عمومی نیز از ان جهت است که به دلایل مختلف از قبیل:
ماهیت فرهنگی ایران
ایجاد زمینه برای ترویج و اهداف و دستیابی به اهداف فراملی انقلاب
قرار گرفتن در عصر تبادل اطلاعات و ارتباطات
افزایش نقش بازیگران دولتی و تاثیر در عرصه های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی،زمینه را برای بهره گیری از این فرصت فراهم اورده است.
دیپلماسی عمومی دارای ابعاد مختلف فرهنگی، رسانه ای، نظامی، مبادله ای، و یا ابعاد جدیدی مثل زیست محیطی، دیپلماسی انرژی و … میباشد که مهمترین آنها در بُعد فرهنگی نهفته است که می تواند دیگر ابعاد را نیز پوشش دهد.
فرهنگ به عنوان مبنای اصلی قدرت نرم میتواند تاثیری بیش از ابعاد دیگر بر دیپلماسی عمومی داشته باشد. ایران اسلامی که از فرهنگ غنی و عظیمی برخوردار است میتواند با استفاده از تنوعات فرهنگی خود به عنوان قدرت نرم در دیپلماسی عمومی به کار ببرد. قومیتهای مختلف کرد، لر، بلوچ، ترک، عرب و … با زبآنهای مختلف عربی، کردی، لری در ایران به عنوان یک امتیاز خاص محسوب میشوند و به همین جهت است که کشور ایران را موزاییک اقوام نامیده اند. در دیپلماسی عمومی این تنوعات و قومیت های مختلف در ایران میتواند با استفاده از شبکه های اطلاعاتی و ارتباطاتی با همنوعان خود در سایر ملل ها ارتباط گرفته و روابط فرهنگی را به روابط اجتماعی و سیاسی و به خصوص اقتصادی گسترش دهند.
بازیگران خرد و غیر دولتی میتوانند با ترویج ارزش های فرهنگی و نمادهای فرهنگی ایران را در کشور مورد نظر و جامعه هدف به خصوص در افکار عمومی و جامعه مورد نظر ترویج داده و همنوعان خود را تشویق به همکاری های اقتصادی و اجتماعی نمایند. فرهنگ و روابط فرهنگی فرا دولتی در دیپلماسیی عمومی از آن جهت اهمیت دارد که امروزه هر فرد و ارگان غیر دولتی به تنهایی توانسته است با استفاده از اینترنت و دیگر وسایل ارتباطی به سرعت از تغییر و تحولات جهان اگاه شده و به ارتباط و تبادلات مختلف با افراد و ارگان ها و سازمان های دولتی و غیر دولتی در فراسوی مرزهای خود به خصوص افراد هم زبان و با قومیت مشابه خود بپردازند. به همین علت است که از فرهنگ به عنوان شالوده اصلی دیپلماسی عمومی نام برده اند. رکن اصلی این نوع از دیپلماسی شکسته شدن انحصار دولت و به میدان امدن بازیگران غیر دولتی است که اگر پدیده جهانی شدن نبود هیچ گاه جهان و عرصه بین امللی نمیتوانست شاهد چنین تغییراتی در سیاست خارجی و دیپلماسی کشورهای جهان شود.
جهانی شدن و گسترش ارتباطات، با ابزارهای خاص خود به خصوص اینترنت، این امکان را فراهم ساخته است تا علاوه بر دولت ها و مراکز دولتی، سازمآنهای غیردولتی و افراد امکان دسترسی به اطلاعات و امور سیاسی جهان و تقاضای فعالیت در این عرصه را داشته باشند . برهمین اساس است که نظریه پردازان و مکاتب مختلف تاکید بر تاثیر انقلاب ارتباطات بر دگرگونی سیاست خارجی دارند. این دسترسی به اطلاعات و سهولت در روابط باعث ترغیب هرچه بیشتر ارگان ها و افراد غیر دولتی برای برقراری روابط شده است.
از آنجایی که در دیپلماسی عمومی راه های مختلف و بازیگران متفاوتی وجود دارد که در خارج از دولت هستند لذا با این اطلاعات و فناوری حاصل شده به نظر میرسد سپردن قسمتی از دیپلماسی برای برقراری هرچه بیشتر روابط با کشورهای جهان مطلوب به نظر میرسد این در حالی است که کشوری مانند ایران از امکانات مختلف مانند اقتصادی از قبیل: منابع زیرزمینی، گاز، نفت، معادن و محصولات کشاورزی و … در مقابل توانایی فرهنگی بسیار قوی نام برده برخوردار است. جالب توجه است که ایران از مهمترین کشورهای منطقه است که از نظر فرهنگی دارای تشابهات بسیار زیاد و درصد بالایی از گرایشات فرهنگی مشابه با همسایگان مرزی و کشورهای غیرمرزی در منطقه و چه بسا در جهان دارد. به همین علت در سالهای اخیر شاهد تقاضای برقراری روابط دیپلماتیک از سوی قومیت های فرهنگی و ارگآنهای خاص فرهنگی و حتی شرکتها و سازمان هایی که متعلق به قومیت های خاص هستند بوده ایم تا با همنوعان خود در فراسوی مرزهای کشور به تبادل ارتباطات و اطلاعات بپردازند و مبادلات مختلف فرهنگی و اقتصادی را داشته باشند. لذا به دلیل اشتراکات فراوان فرهنگی از قبیل دین، زبان، اداب و رسوم و …. از یک سو و از سوی دیگر افزایش راههای ارتباطی فرامرزی و افزایش اگاهی ها و اطلاعات افراد باعث شده است تا کشورهایی که مانند ایران دارای قومیت های فرهنگی مختلف هستند ناگزیر به استفاده از دیپلماسی عمومی در سیاست خارجی خود باشند. با عطف به توضیحات داده شده در زمینه توانایی های ایران به خصوص و در عرصه فرهنگی برای ایران اسلامی و این تمایل به ارتباطات، اگر توسط بازیگران غیر دولتی و خرد با استفاده از امکانات موجود انجام پذیرد بی تردید شاهد افزایش موفقیت دیپلماتیک و قدرت جمهوری اسلامی ایران به خصوص در منطقه خواهیم بود.
وجود یک نکته مهم جای بسی تامل دارد و آن اینکه به نظر میرسد به دلیل وجود ارگان های مختلف فرهنگی و سیاسی و اقتصادی که در زمینه دیپلماسی عمومی در ایران است (که ویژگی طبیعی تکثر قومیتی و هویتی در هر کشور است) شاید عدم وحدتی در عملیاتی نمودن دیپلماسی عمومی رخ داده است که این امر نیازمند ایجاد یک سازمان و یا یک شورا برای دیپلماسی عمومی است. در کل می توان یک نقطه قوی و یک نقطه ضعف در خصوص دیپلماسی عمومی برایایران نام برد؛ نکته مثبت داشتن توانایی ها به خصوص توانایی فرهنگی و سپس اقتصادی و وجود تشابهات فرهنگی در ایران است که با استفاده از فرصت نام برده ایران می تواند به الگوسازی از خود در عرصه های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی توسط بازیگران فرا دولتی و فرو ملی بپردازد.
و نقطه ضعف آنکه ایران اسلامی هنوز نتوانسته است در ارگان های مختلف غیر دولتی یک اتحاد قوی و وحدت در خصوص انجام دیپلماسی عمومی نوین دست یابد که به نظر می رسد مهمترین راهکار آن ایجاد یک شورا و یا یک سازمان در این خصوص میباشد.
در کشورهایی مانند ایران اگرچه در برخی مقاطع برخی سازمآنهای دولتی نخواهند دیپلماسی عمومی را عملی کنند، اما با وجود چنین توانایی هایی به خصوص توانایی فرهنگی نام برده از یکسو و آگاهی های روز افزون مردم و مطالبات آنها از سوی دیگر گریز ناپذیر خواهد بود.
واژگان کلیدی: گریز ناپزیری، دیپلماسی عمومی، افزایش قدرت، ایران ، بُعد فرهنگی