سیما رفسنجانی نژاد
مرکز بینالمللی مطالعات صلح – IPSC
بیان رخداد:
منطقه خاورمیانه یکی از کانونهای اصلی فعالیت گروههای تروریستی جهان میباشد. بیشتر تروریستهای فعال در این نقطه استراتژیک و حساس جهان از وابستگان به تشکیلات القاعده و یا متعلق به جریانهای سلفی افراطی هستند. این تروریستها تحت حمایت مالی و امنیتی کشورهای عرب منطقه بویژه سعودیها، اردنیها و قطریها بوده و بدون حمایت حامیان منطقه خود، این گروهها قادر به ادامه فعالیتهای تروریستیشان نیستند. در سه دهه اخیر هرگاه دولت در یکی از کشورهای منطقه دچار بیثباتی سیاسی و امنیتی شده، زمینه برای رشد این گروهها و افزایش فعالیتهای تروریستی آنها بیشتر شده است که مثال خوب آن را در افغانستان شاهد بودیم. اما مساله این پژوهش موضوع رشد فعالیتهای تروریستها نیست بلکه به دنبال پاسخ به این مساله است که نگرانی عمده غربیها از ارسال تسلیحات سنگین به تروریستهای فعال در سوریه چیست؟ به نظر نگارنده عمده نگرانی غربیها و بویژه اسراییلیها از در اختیار گذاشتن تسلیحات سنگین به گروههای معارض سوریه؛ مجهز شدن گروههای تندرویی است که اگرچه تاکنون هیچگاه تهدیدی عملی برای موجودیت اسراییل نبودهاند ولی میشود پیشبینی کرد که در آینده نه چندان دور این ماجراجویان، به سراغ رژیم نامشروع صهیونیستی نیز بروند.
واژگان کلیدی: سوریه، تسلیحات پیشرفته، امنیت اسراییل، گروههای القاعده و تروریستی
تحلیل رخداد:
بیش از دو سال از آغاز اعتراضات علیه بشار اسد میگذرد و برخلاف پیشبینی بسیاری از کشورهای درگیر و طرفدار براندازی رژیم سوریه که خود را برنده زود هنگام این نبرد میدانستند، اوضاع در این کشور همچنان مبهم و نشانهای از پایان درگیریها دیده نمیشود. درگیری میان مخالفان مسلح و نیروهای دولتی در سوریه ادامه دارد و جامعه جهانی نیز نتوانسته راه حلی برای خروج از بحران بیابد. تاکنون اسناد، مدارک و شواهد مستدل و زیادی از سوی مراکز متعدد سیاسی و امنیتی چه در داخل سوریه و چه در خارج از سوریه برملا شده است، که به روشنی نشان می دهد اقدامات و عملیات های تروریستی گروه های مخالف بشار اسد، بطور مطلق از سوی کشورهای خارجی هدایت می شوند؛ که در این راستا و در قریب به اتفاق موارد کشورهای عربستان، قطر، ترکیه و همچنین آمریکا، فرانسه و انگلیس بصورت مستقیم و غیرمستقیم از حامیان مستمر و دائمی گروههای مخالف و تروریست ها در سوریه به شمار و میروند. کما اینکه در تقویت مالی و تسلیحاتی تروریستها نقش مؤثری ایفا نموده و در طراحی، سازماندهی و هدایت عملیات های تروریستی نظارت ویژه ای دارند. با همه این حمایتها و کمکهای تسلیحاتی که از سوی غربیها و همپیمانان منطقهای آنها صورت گرفته ولی به دلیل همبستگی ارتش با نظام حاکم بر سوریه و عدم تسلیمپذیری راس این سیستم سیاسی، نه تنها این اقدامات نتوانسته حکومت مرکزی را نابود سازد بلکه با ادامه دار شدن این درگیریها رفته رفته تسلط ارتش بر شهرهای آشوب زده بیشتر میشود و در صورتی که حمایتهای غربی و عربی افزایش پیدا نکند شاهد از هم گسستن مخالفین مسلح خواهیم بود.
اما از طرفی کارشناسان و مسئولین بلندمرتبه چند دولت از جمله آلمان و اسراییل بارها درباره خطر مسلح شدن تندروهای القاعده هشدار دادهاند. مخالفان افراطی مسلح که اکنون آشکارا خود را وابسته به جریان القاعده میدانند، مدت هاست که با حمایت قطر و عربستان و با مماشات ترکیه و غرب برای آموزش، مسلح میشوند و به تدریج دامن رژیم اسراییل را نیز خواهد گرفت. باید گفت که بازیگران تاثیرگذار در بحران سوریه اعم از نیروهای داخل سوریه که مشغول جنگ با دولت مرکزی شدهاند و یا دولتهای منطقهای و غربی که از آنها حمایت میکنند در حال حاضر و در یک هدف با هم توافق دارند و آن از بین بردن دولت اسد است اما هیچ کس نمیداند که آیا این وحدت ظاهری، فردای پس از سرنگونی طراحی شده از سوی آنها برای دولت سوریه، پایدار خواهد ماند یا خیر. این موضوع باعث نگرانی بسیاری از کارشناسان امنیتی غربی و بویژه اسراییلی شده است.
در طی این دو سال بارها کنفرانسهای مختلفی به نام حمایت از مخالفان اسد در کشورهای مختلف بویژه قطر و ترکیه برگزار شده است که آخرین آن در استانبول برگزار شد و نتیجه مشخص و محسوسی نیز در بر نداشت. در حالی که درخواست از جامعه بینالمللی برای کمک تسلیحاتی به مخالفان مسلح دولت سوریه رو به افزایش است، نگرانی از اینکه این سلاح ها ممکن است در اختیار چه کسانی باشد بیشتر شده است. چند روز پیش نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در اظهار نظری مهم عنوان کرده بود که اسرائیل حق خود می داند که مانع از رسیدن سلاح به دست شبه نظامیان اسلامگرا در سوریه شود. وی همچنین گفته بود که نگرانی اسرائیل این است که چه سلاحی در دست کدام شورشیان باشد. این هشدارها را اسراییل به خوبی دریافت کرده و خوب متوجه این قضیه شده است که اقدام کشورهای غربی در مسلح کردن مخالفین ممکن است چه هزینه هنگفتی را بر این رژیم تحمیل نماید.
شبکهی القاعده، در ۲۳ فوریهی ۱۹۹۸، بیانیهای مهم را تحت عنوان «جبههی جهانی اسلامی برای جهاد علیه یهودیان و نصرانیان» صادر کرد. در این اعلامیه، بنلادن به همراه سران گروههای اسلامگرایی از مصر، پاکستان و بنگلادش همصدا شدند و جبههای برای جنگ علیه آمریکاییها و متحدانش تشکیل دادند که طبق تلقی آنها علیه خداوند، پیامبرش و مسلمانان اعلام جنگ کردند. طبق این اعلامیه، یکی از این اهدافی که آمریکا دنبال میکرده و باید با آن مقابله کرد؛ این گونه عنوان شده است: «هدف اصلی ایالات متحده حمایت از دولت یهودی و منحرف کردن افکار عمومی از اشغال بیتالمقدس و قتل عام مسلمانان آنجاست. بنابراین، تنها پاسخ مناسبی که مسلمانان میتوانند به این جنایات بدهند، جهاد دفاعی است که واجب عینی بوده و وظیفهی تکتک مسلمانان است.»
ایمن الظواهری، رهبر فعلی این سازمان نیز پس از مرگ اسامه بن لادن، هدف القاعده را استقرار حاکمیت خداوند میداند. از نظر وی، درگیری با اتحاد یهودیـآمریکایی اجتنابناپذیر است و آن را سرنوشت و وظیفهی خود میداند. از این رو، وی با وقوع برخی تحولات در خاورمیانه و روی کار آمدن عناصری جدید خواهان مقابله با صهیونیستها شده است. رهبری القاعده همچنین اعلام داشته است که با رهبری الظواهری «جهاد علیه مرتدان، به رهبری آمریکا و زیردست آن اسراییل، که خاک سرزمین اسلام را مورد تجاوز قرار دادند» ادامه خواهد یافت. الظواهری در یک کنفرانس مطبوعاتی نیز ادعا کرد که سرگرم جنگ در عراق است و متعاقباً به حمله به اسراییل خواهد اندیشید. این سخنان و اهداف اعلامی باعث میشود تا اسراییلیها این نگرانی را احساس کنند که اگر نیروهای القاعده و جبه النصره در سوریه که به اعتقاد کارشناسان مهمترین گروه مسلح در حال حاضر است که در سوریه علیه دولت مرکزی فعالیت میکند، در این نبرد پیروز شوند هیچ بعید نخواهد بود که جبهه جنگ جدیدی را علیه اسراییل آغاز نکنند. با این تفاوت که اگر نیروهای معارض و تندرو در سوریه پیروز شوند، با قدرتی که سلاحهای وارداتی از غرب به آنها داده حملات جبران ناپذیری به این رژیم که همواره در وضعیت ناامنی قرار دارد انجام دهند. هر چند تاکنون اقدامی عملی از سوی القاعده علیه منافع اسراییل رخ نداده و با اینکه این گروه در اقصی نقاط جهان به ادعای خود علیه منافع غربیها بویژه آمریکا اقدامی را انجام داده ولی هیچگاه شاهد عملیاتی بر ضد رژیم صهیونیستی نبودهایم.
این موضوع را نیز اسراییلیها از نظر دور ندارند که اعضای القاعده پس از سقوط اسد از خلاء امنیتی که در سوریه بوجود می آید استفاده کرده و این کشور را تبدیل به پایگاه بین المللی فعالیت های خود کرده و حملات خود علیه اسرائیل را افزایش دهند. تحقق این سناریو با توجه به افزایش حضور القاعده در نبردهای سوریه و همچنین ضعیف شدن حکومت اسد بسیار محتمل است. ارتباط دولت ناتوان با گسترش فعالیتهای گروه های تروریستی و این دیدگاه که “تروریست ها قوی ترند، وقتی دولت ها ناتوان تر باشند” به ویژه پس از حملات 11 سپتامبر، طرفداران جدی پیدا کرد. در گزارش نهایی کمیسیون 11سپتامبر که در سال 2003 منتشر شد، به صراحت عنوان شده است “گروه های تروریستی، ناتوان ترین دولت ها و بی قانون ترین مناطق را عنوان پناهگاه و مخفیگاه خود انتخاب می کنند. مدافعان این دیدگاه بیان می کنند احتمال اینکه دولت های ناتوانی نظیر افعانستان، سومالی و یا سودان محل امن گروه های تروریستی قرار گیرند به مراتب بیشتر از کشورهایی است که دارای دولت پایدار و قوی می باشند. القاعده همیشه آماده بهرهبرداری از دولتهای شکستخورده در مالی، لیبی و یمن بوده است. سرنگونی حکومتهای استبدادی عرب و درگیریهای حزبی متعاقب آن در درون ائتلافهایی که آن حکومتها را سرنگون کردند منجر به ایجاد خلاءهای قدرتی شده که به عناصر القاعده در شمال آفریقا و یمن امکان بسط قلمروهای تحت کنترلشان را داده است. افزایش تنشهای فرقهای در سوریه نیز به القاعده و دیگر گروههای افراطی سلفی فرصتهای خوبی برای توسعه و گسترش فعالیتهایشان را داده است.
دورنمای رخداد:
بسیاری از کارشناسان چه مخالف و موافق حاکمیت فعلی، با قدرت یابی روزافزون جریان تندور سلفی مسلح بیگانه نزدیک به القاعده نگرانی جدی دارند. به گفته یکی از سیاستمداران؛ کسی که آتش بیافروزد، در همان آتش خواهد سوخت. به اعتقاد این عده ممکن است گروههای القاعدهای فعال در سوریه پس از این کشور نبرد خود را به سمت اسرائیل ببرند. مهمترین نگرانی اسراییل، سلاحهایی است که در اختیار مخالفان افراطی سوریه وجود دارد، سلاحهای زمین به هوا، سلاحهای شیمیایی و سلاحهای بسیار خطرناک دیگری که میتوانند قاعده بازی را عوض کنند. این سلاحها میتوانند شرایط و توازن قوا را در خاورمیانه تغییر داده و تهدیدی تروریستی در ابعاد جهانی ایجاد کنند. سوال مهم محافل اسراییلی این است که اگر گروههای افراطی و القاعده به سلاحهای سنگین و کشنده در سوریه مجهز شوند چه تضمینی وجود خواهد داشت که در آیندهای نه چندان دور رو به سوی تلآویو نشانه نرود. اعتراف صریح “جبهه النصره” که در خط مقدم نبرد در سوریه سنگر گرفته، مبنی بر وابستگی اش به “القاعده” و نیز اعلام ادغام “القاعده عراق” و “النصره سوریه” به منظور تشکیل بزرگترین “قلمرو تروریسم” در جهان، هراس و واهمه را دو چندان ساخته است.