فرزاد رمضانی بونش
مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC
رهبران کر دستان عراق قبلا با فهرستی 19 ماده اي از خواسته هاي خود در چند ماه گذشته بازی دقیقی را در راستای تشکیل دولت عراق انجام داده اند.در این بین مسلما يكي از مهمترین اين خواسته ها که در چند سال گذشته اختلافاتی را در روابط کردها با بغداد بوجود آورده است اداره چاه هاي نفت واقع در حوزه آنها بوده است به نظر شما دستیابی اربیل به این خواسته و خواسته هایی نظیر الحاق کرکوک در کردستان با توجه به نگاه فهرست ها و ائتلاف های عراقی در دولت آینده تا چه حدی محتمل است؟
کردها به عنوان یکی از جریانات سیاسی در صحنه سیاسی عراق بویژه در شرایط جدید این کشور از طرف های مهم هستند چنانچه جلسات اربیل و بغدا به دعوت بارزانی در این راستا بود. در این حال کرد ها همواره از گذشته مطالباتی داشته اند که از جمله در چند ماه اخیرو پیشنهاد 19 ماده ای که به دولت آقای مالکی ارائه کردند .در این حال باید گفت که خود کردها هم می دانند که این پیشنهاد ها و درخواست ها سقف خواسته های آنان است و حتما با همه آنها نه موافقت خواهد شد نه آنان به این خواسته ها دست پیدا کنند اما طبیعی است که جریان کردی به عنوان مطالبات خود این خواسته ها را مطرح کند. در این بین در بحث حوزه های نفتی به طور مشخص نگاه دولت مرکزی عراق این است که مساله نفت به طور متمرکز در اختیار دولت باشد و سهم هر کدام از مناطق مختلف (سهم اقلیم کردستان 17 در صد است )به آنها داده شود و هنوز توافقی مبنی بر اینکه حوزه های نفتی به طور مستقیم به کردها واگذار شود صورت نگرفته است علاوه بر این در بحث الحاق کرکوک به منطقه کردستان آقای مالکی و دولت وی هر چند بند قانونی (قانون اساسی )درباره کرکوک را قبول دارند اما در باره اینکه این امر چه زمان و با چه مکانیزمی صورت گیرد توافقی صورت نگرفته است در این حال باید گفت که این خواسته ها در کنار سایر خواسته های کردها مورد رایزنی مقامات بغداد با کردها است .
به نظر میرسد تركيه براي مبارزه اساسی و موثر با حزب کارگران کردستان یا ‘پ.ك.ك’ و جلوگيري از نفوذ عناصر اين سازمان به خاك خود، در صدد ايجاد پايگاهي نظامي در شمال عراق در کنار کمربندی امنیتی در کنار مرزهای خود با این کشور است در این راستا نگاه رهبران کردستان عراق و دولت بغداد به این سیاست احتمالی ترکیه با توجه به نوع رابطه کردها با بغداد چگونه ارزیابی میشود ؟
در واقع رابطه کردهای عراق با دولت ترکیه نسبت به گذشته ر ابطه ی بهتری است .اما در مورد بحث ایجاد پایگاه نظامی هیچ توافقی الان بین کردها و دولت ترکیه و جود ندارد. در این حال کردها هم به طور طبیعی از این پیشنهاد استقبال مثبتی نمی کنند در این حال کردها خود نمی خواهند به طور مستقیم با جریان پ .ک .ک درگیرشوند چون فکر میکنند یک موضوع داخلی و مربوط به ترکیه است . در این حال باید گفت صحبت و رایزنی بین دولت تر کیه و کردها ای عراقی و جود دار د اما هیچ توافق نظامی و ایجاد پایگاه انجام نشده است و من هم بعید می دانم چنین اتفاقی افتد.در این بین چون حوزه تردد پ .ک. ک در شمال عراق است این بحث بیشتر بین دولت تر کیه و کردهای عراق است تا انجام مذاکرات با دولت بغداد.
برخی کارشناسان بر این نظر هستند که ناسیونالیسم وملی گرایی جدیدی که در عراق امروزه آغاز شده است به نظر شما درصورت افزایش قدرت این نگاه در عراق و در دولت احتمالی آینده تا چه حدی روابط دولت مرکزی و کردهای شمال را تحت تاثیر قرار میدهد؟در این حال امکان قرار گرفتن ناسونالیم عربی در مقابل ناسونالیسم کردی متصور است ؟
امروز در شرایط جدید عراق نوعی مشارکت ملی را شاهد هستیم که در همه امور این کشور و در بر گیرنده همه طوایف و گرو های و قومیت های مختلف مثل اهل سنت ,کردها ,شیعیان و.. است. بنابران بحث ملی گرایی به نوعی بحثی است که حاکم بر همه جریان هاو گرو های عراقی هست اما الان اینگونه نیست که به طور مشخص بتوان این را عنوان کرد که این امر مانع از رسیدن قومیت های مختلف به خواسته ای خود شان باشد و یا اینکه در تعارض با جریان کردی قرار گرفته و یا به نوعی به مقابله و ومخاصمه کشیده شود, لذا این امر در در صحنه سیاسی این کشور دیده نمی شود .گذشته از این هم در این حال امکان قرار گرفتن ناسونالیم عربی در مقابل ناسونالیسم کردی متصور نیست .
اگر همواره به روابط کردهای شمال عراق با دولت بغداد نگاهی داشنه باشیم نقش دو متغیر خواسته های اقتصادی و خواسته های سیاسی کردها را میان خواسته های کردها از بغداد پررنگ میبینیم در این بین به نگاه شما اولویت خواسته های رهبران کرد از بغداد سیاسی است یا اقتصادی ؟
هر دو خواسته مورد توجه و اولویت قرار دارد مثلا در مورد خواسته ای سیاسی به نقش پررنگ در دولت مرکزی نظر دارند و هم به اختیارات منطقه کردستان و الحاق کرکوک و.. درمورد خواسته ای اقتصادی مطالبات آنان موضوع نفت و سهم بیشتر از بودجه مرکزی و.. که خود بیانگر این مساله است که هر دو این خواسته ها مورد اولویت آنان است.
با توجه به اختلاف دامنه دار و بی نتیجه بودن زمان سرشماری در عراق در واقع اهداف کردهااز اصرار در برگزاری سرشماری جمعیت چه میباشد ؟
در واقع قبلا در عراق سرشماری روشن و قابل توجه انجام نشده است و آماری که وجود دارد و مبنای کار دولت و جریان های عراقی است یا از روی کو پن های پیشین سازمان ملل بوده است و یا برآوردهای غیر دقیق است. در این حال ایجاد بانک سرشماری در دستور کار دولت عراق بود ه اما تا کنون انجام نشده است.به طور مثال مثلا الان که مبنای کرسی های پارلمان را 325 قرار داده اند بر مبنای این است که جمعیت کشور 32 مسلیون و 500 هزار نفر است یعنی در ازای هر 100 هزار نفر یک نماینده. در این حال اینکه جمعیت عراق واقعا این رقم است هیچ کس حتی مقامات عراقی هم تایید نمیکنند. بنابراین انجام سرشماری ضرورتی است که به نوعی هر استان, قوم ,طایفه و.. بتواند جمعیت واقعی خود را مشخص کند . درمورد دلایل عدم بر گزاری هم از یک طرف مورد توجه جدی دولت نبوده است وهم تغییرات پیاپی سیستم حکومتی عراق و شرایط نامناسب امنیتی در کشور نقش داشته وامروز به نظر من د ولت برای برگزاری بانک سرشماری و برنامه ریزی بر اساس آن مصمم است .