مرکز بین الملی مطالعات صلح – IPSC
واژگان کلیدی: علی عبداله صالح، یمن، حزب، کنگره مردمی، انصار اله
حزب وابسته به علی عبدالله صالح یا حزب کنگره مردمی حداقل در سالهای گذشته نقش مهمی در یمن داشته است. اما اخیراً این حزب با صدور بیانیهای با تأیید خبر مرگ رهبر خود نهادهای حکومتی و نیروهای انصار الله را مسئول تأمین امنیت رهبران و اعضای خود دانست. گفتگوی زیر برای بررسی آینده و جایگاه این حزب در تحولات یمن است.
مرکز بین الملی مطالعات صلح: اگر نگاهی به حزب کنگره مردمی در یمن داشته باشیم، در چند سال گذشته این حزب دارای چه جایگاه و نفوذی درصحنه میدانی یمن بوده است؟
حزب کنگره، بهعنوان حزب حاکم و قدیمی طی بعد از جریان بیداری اسلامی که اتفاق افتاد با مخالفتهای جدی روبهرو شد و تنفر و خشم نسبت به آن، افزایش یافت و محبوبیت آن کاهش پیدا کرد. ولیکن با کوششهایی که حزب کنگره به کار گرفت، سعی کرد تا برخی از عیوب خود را رفع کند و لذا وارد گفتگو با احزاب و مخالفان شد. البته یکی از دلایلی که سبب دوام و قوام حزب کنگره مردمی شد، وابستگی قبیلهای بود. این وابستگی قبیلهای باعث میشد که این پایههای مردمی در داخل قبیله حفظ شود. دوم مسئله مهارت آنها در اقدامات سیاسی بود. مردم عادی و احزاب دیگر به این دلیل که درصحنه سیاسی نبودند، خیلی مهارتی در کارهای سیاسی و اطلاعات لازم در این مسائل را نداشتند. لذا سه عامل سبب این بود که حزب کنگره همچنان باقی بماند، یکی وابستگی قبیلهای که در اثر بیداری اسلامی سست نمیشد و همچنان هم این روابط هست و دوم تبحر آنها در امور سیاسی بود که دیگر احزاب چنین تبحری نداشتند. اما سومین عامل هم برخورد مخالفین بود، یعنی انصار الله بهعنوان بهتدریج بزرگترین گروه مخالف که محور حرکتهای بیداری شد، هیچگاه دیدگاه حذف را نداشت. لذا حزب کنگره باقی ماند. بهخصوص اینکه انتخاباتی بعد از بیداری اسلامی هنوز در سطح یمن برگزار نشده است و هنوز مجلسی حاضر در یمن مربوط به انتخابات قبل است. لذا اینها به این دلیل که احتیاج به پارلمان داشتند و میخواستند پارلمان را حفظ کنند، درصحنه سیاسی یمن حضور داشتند و تا این اواخر پارلمان نقش تصمیم گیری و عزل و نصب داشت. حتی آمدن آقای منصور هادی بهعنوان رئیس جمهور بعد از علی عبدالله صالح باز هم به پارلمان کمک کرد. لذا جایگاه حزب در پارلمان و عدم انحلال پارلمان به رغم گذشته، تاریخ پایان عمر آن بود و موعد تاریخی آن فرا رسیده بود، باعث شد که حزب هم چنان باقی بماند، البته یک سری کمکهای بیگانه هم وجود داشت. و حمایتهای منطقهای به گونهای بود که این حزب هم چنان درصحنه سیاسی باقی بماند.
مرکز بین الملی مطالعات صلح: در وضعیت کنونی و با کشته شدن آقای صالح، میتوان گفت حزب آقای صالح به چند دسته تقسیم شده است؟
بله، همین طور است. در حال حاضر هنوز هم این دستهها به صورت انشعابی، حزبی و رسمی شکل نگرفته است، ولیکن طرفداران حزب به دستههای مختلفی تقسیم میشوند. بعضیها همچنان دوست دارند که وفاداری خود را به علی عبدالله صالح و فرزندانش حفظ کنند، به این دلیل که فرزندان ایشان در صدد انتقام و مخالفت هستند. لذا برخی از افراد وفادار به این خانواده و کسانی که به نوعی وابستگی مالی دارند و کمکهای مالی را دریافت میکنند، هم چنان باقی ماندند و علناً مخالفت خود را اعلام نمیکنند. بحث دیگر به افرادی مربوط میشود که مخالفانی ساکت هستند و در ذهن و دل خود از فرزند علی عبدالله صالح حمایت میکنند، اما درصحنه سیاسی فعالیت نخواهند کرد. اما عده زیادی، بهخصوص آنها که در عرصه نظامی و مصادر حکومتی بودند و مسئولیتهایی داشتهاند، از این حزب برائت جسته و جدا شدند و عملاً وفاداری خود را به جنبش انصار الله اعلام کردند، چرا که میدانند که این حزب با توجه به پروندهای که دارد، نمیتواند در آینده خیلی نقش بزرگی داشته باشد و ممکن است برای آن مشکلاتی ایجاد شود. سیاستهای حزبی را هم قبول ندارند. لذا عدهای هم جدا شدهاند و به انصار الله پیوستهاند.
مرکز بین الملی مطالعات صلح: آیا مشخص است که جریانهای دیگر داخل حزب کنگره در وضعیت کنونی چگونه است؟
در حال حاضر، به این دلیل که واقعهای غیر منتظره اتفاق افتاد و به یک باره آقای صالح کشته شد و اینکه این واقعه تا چه حد روی افراد تأثیر بگذارد و محاسبات افرادی که در حزب هستند، بهخصوص قدیمیها و کسانی که اهل محاسبه هستند، مشخص نیست. در کشورهای جهان سوم و بویژه یمن، حزب به گونهای نیست که اعضای عمومی و مردمی داشته باشند، اینها منحصر به یک سری مقاماتی است که در گذشته صاحب منصبان سیاسی و نظامی بودهاند و در واقع طبیعتاً در چنین شرایطی خیلی علاقمند به اعلام کردن مواضع خود نیستند. اطلاعاتی هم که در این مورد وجود دارد، اطلاعات کامردمی نیست. فعلاً در این بحبوحه درگیری و جنگ و شرایط دشوار، اینکه این حزب به چه سمت و سویی خواهد رفت و اینکه آیا حزب جدیدی به وجود خواهد آمد، هنوز مشخص نیست.
مرکز بین الملی مطالعات صلح: با توجه به اینکه فرزندان علی عبدالله صالح در صدد بازسازی حزب و مقابله با انصار الله هستند، آیا مشخص است که توان نظامی نیروهای غیر هوادار این حزب چه مقدار است؟
در حال حاضر تمام مسئولیتهای نظامی در این دو سال تغییر یافته است و افراد جدیدی در آن حا قرار گرفتهاند. در واقع افراد جدیدی که در صدر قرار گرفتهاند، افراد قابل اعتمادی از نظر مردم و جنبش انصار الله هستند، چرا که دوره جنگ دوره خوبی برای شناختن افراد بود. کسانی که در این دوره سخت جنگ که بارها انصار الله به سقوط نزدیک شد و بارها ممکن بود که صنعا توسط متجاوزین اشغال شود، دوره بسیار خوبی برای تصفیه و شناخته شدن مواضع افراد بود. افراد در یک بوته آزمایشی قرار گرفتند و لذا آنچه که اکنون هستند و حضور دارند و یمن را اداره میکنند، در عرصههای مختلف، چند ویژگی دارند: نخست با انصار الله مخالف جدی نیستند، دوم اینکه با کشورهای متجاوزی که به کشورشان تجاوز کردند، به شدت مخالفند و سوم اینکه با کسانی هم که با ارتجاع عربی مخالفت میکنند، به شدت مخالف هستند. لذا طبیعتاً آنها نمیتوانند بپذیرند که احمد، پسر علی عبدالله صالح روی کار بیاید. اینها با وابستگیهایی که درصحنه سیاسی یمن دارند، به دنبال این هستند که قدرتی به هم بزنند. ممکن است که اینها به صورت ستون پنجم و گروههای خرابکار ظاهر شوند، اما اینکه این مجموعه در سطح کل یمن مطرح شود، همان طور که منصور هادی جانشین علی عبدالله صالح بوده و به ارتجاع عربی کمک کرده است، طی جنگ، کوشش کرد که نقطهای برای او پیدا کند که او را حکم فرما کند و نتوانست این کار را انجام دهد و حتی نتوانست طرفدارانی را برای آقای منصور هادی فراهم کند و برای او یارگیری کند، یارگیری برای احمد نیز همین طور خواهد بود. فرزند آقای علی عبدالله صالح یا برادرزاده او یا کسانی که هستند، دیگر بیشتر از منصور هادی نمیتوانند نیرو جمع کنند.
مرکز بین الملی مطالعات صلح: آینده حزب کنگره مردمی چگونه خواهد بود و چند سناریو برای آینده این حزب وجود دارد؟
سناریوی کلی این است که بهترین افراد را در طی دو سال و نیم که جنگ بوده است و حزب را همراهی کردهاند و از علی عبدالله صالح بیزاری میجویند، این حزب بهعنوان یکی از گروههای قدیمی و با سابقه بایستی درصحنه سیاسی حضور داشته باشد و در انتخابات شرکت کند و احزاب دیگر اجازه فعالیت داشته باشد. مسئله دیگر این است که این حزب خود به خود با ظنی که مردم به دلیل ارتکاب به کودتا نسبت به آن پیدا کردند، دچار خیانت شدند. لذا این حزب ممکن است خود به خود منحل شود و طرفدارانی که درصحنه سیاسی حاضر میشوند، نداشته باشد. سومین سناریو این است که انصار الله به نتیجه رسد که دیگر گروههای یمنی که حزب را عملاً منحل کنند و مانع فعالیت آنها شوند و مسئولین آنها را دستگیر کنند و دیگر اجازه فعالیت به این حزب ندهند. به نظر من گزینه دوم امکان بسیار کمی دارد و گزینه اول و سوم احتمال بیشتری دارد، یعنی اینکه یا به صورت یکی از گروههای یمنی اجازه فعالیت داشته باشد، اما در این صورت قطعاً فعالیت آن به دلیل تنفری که از این حزب وجود دارد و با توجه به سوابق و همکاریهایی که با عربستان دارد، محدود خواهد بود. یا اینکه خود به خود این حزب جای خود را به تشکلها و احزاب جدید و نیروهای جدید بدهد.
مرکز بین الملی مطالعات صلح: با توجه به این وضعیت در آینده نزدیک، امکان جریان قوی نظامی از جنوب با همکاری آقای هادی شروع به حرکت نظامی کند؟
زمینههای آن وجود دارد. اولاً اینکه جنوب در گذشته یک کشور جدا بوده است و هر زمانی که حکومتهای مرکزی ضعیف میشوند، امکان تحرکات تجزیه طلبانه افزایش پیدا میکند. در اثر ضعف دولت مرکزی، هرج و مرج ایجاد میشود. در حال حاضر که حزب آقای علی عبدالله صالح به انتهای خط رسیده است، با این وجود که انصار الله قدرت دارد، ولیکن تنشهای ناشی از کودتا و قتل علی عبدالله صالح، مخالفین را در جنوب وا میدارد حرکتهایی را در جهت خودمختاری و حتی جدایی انجام دهند.