مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

چرایی مخالفت آمریکا با صادرات مستقل نفت کردستان

اشتراک


مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

اردشیر پشنگ

 

بیان رخداد

طلای سیاه طی سده های اخیر همواره یکی از مهمترین مسائلی بوده است که بر سرنوشت سیاسی خاورمیانه و کشورهای تابعه آن چه بصورت مستقیم و چه بصورت غیرمستقیم تاثیر داشته است؛ به تبع عراق و تحولات سیاسی – داخلی این کشور نیز متاثر از مساله نفت و تاثیر آن بر رفتار و روابط خارجی کشور و نیز آرایش و صف بندی های داخلی گروه های سیاسی و قومی –مذهبی این کشور بوده است. طی سال های اخیر اختلاف و سپس تنش بر سر تعیین حدود مناطق نفتی، چگونگی تقسیم درآمدهای نفتی، قراردادهای خارجی با شرکت های بین المللی بزرگ و … یکی از مهمترین مسائل بحران ساز میان دولت مرکزی این کشور و حکومت اقلیم کردستان عراق بوده است. همین امر در کنار برخی دیگر از اهداف آشکار و نهان کردها باعث شده است تا آنان با نزدیکی بیش از پیش به ترکیه به دنبال راه اندازی یک خط لوله نفتی جدید و نسبتاً مستقل برای ترانزیت نفت خود از طریق ترکیه به مشتریانش در اروپا و … باشند. اقدامی که دارای تبعات و پیامدهای مختلفی می باشد. یکی از همین تبعات مخالفت کشورهای مختلف از جمله ایالات متحده آمریکا با این حرکت یکجانبه آمریکایی هاست. در همین زمینه روزنامه واشنگتن پست نوشته است: «دولت آمریکا در تلاش است تا حکومت ترکیه را از همکاری با اقلیم کردستان عراق در احداث خط لوله نفت برای انتقال نفت شمال عراق به بازارهای جهانی منصرف کند. جکسون دیل تحلیلگر این روزنامه در یادداشتی در مین خصوص با عنوان “عراق یک رنسانس کردی” می نویسند: کابینه دولت باراک اوباما با سیاست های نفتی اقلیم کردستان مخالف است و بارها با حمایت از نوری مالکی، نخست وزیر عراق سعی کرده است تا قدرت بغداد را به اربیل تحمیل کند.»  در نوشتار زیر سعی می شود علت مخالفت آمریکایی ها با احداث خط لوله نفت جدید توسط کردهای عراقی و یا صادرات مستقلانه آن به شیوه های مختلف از طریق کشورهای دیگر بدون هماهنگی با بغداد است.

واژگان کلیدی: عراق، سیاست خارجی آمریکا، روابط آمریکا و کردهای عراقی، کردستان عراق، نفت کردستان عراق، خط لوله جدید نفتی ترکیه و کردستان عراق.

تحلیل رخداد

چرایی نزدیکی اقتصادی ترکیه به کردستان عراق

همانطور که اشاره شد حکومت اقلیم کردستان عراق و شخص مسعود بارزانی طی چند سال اخیر رابطه بسیار نزدیکی با دولت ترکیه برقرار کرده اند. ترک ها نیز که از یکسو در ترسیم سیاست خارجی سال های اخیرشان، بغداد را دیگر یک متحد سنتی ارزیابی نمی کنند و از سوی دیگر به دنبال بس نفوذ خود در منطقه و عملی کردن رویای ابرقدرت منطقه ای شدن هستند، سعی داشته اند با سرمایه گذاری و نزدیکی بیش از پیش به اربیل، به اهداف مختلفی دست یابند اهدافی که برخی از آنها عبارتند از: افزایش فشار بر بغداد، جلوگیری از نفوذ بیشتر ایران در شمال عراق، استفاده از اربیل برای حل مناقشه خود با پ.ک.ک و نیز کاستن از سرعت خواست های هویت طلبانه کردهای سوری با فشار اقلیم کردستان عراق.

در همین راستا تعمیق روابط اقتصادی از جمله اهداف آنها در کردستان عراق بوده است و لذا شاهدیم از آمادگی کشورشان برای کشیدن یک خط لوله نفتی جدا و نسبتاً مستقل از دولت مرکزی عراق برای کردها خبر داده اند تا علاوه بر اهداف فوق، بتوانند بخش هایی از نیازشان به انرژی را با قیمت مناسب تر و منابع مطمئن تری تامین کنند.

روابط کردهای عراق و آمریکایی

می توان گفت کردها از یک طرف به دلیل سیاست کلی آمریکا در قبال عراق و حمله به این کشور و ساقط کردن نظام بعثی بسیار خوشحال اند و این اقدام آنها را نوعی موهبت بزرگ و غیرقابل تصور می پندارند چرا که در سایه این تهاجم آنها به شرایط و وضعیتی دست یافته اند که تا پیش از آن هرگز در طول قرن گذشته از آن برخوردار نبوده اند و به یک بازیگر قدرتمند داخلی و بازیگر کوچک محلی تبدیل شده اند. اما از طرف دیگر آنها آمریکایی ها را یکی از عوامل موثر در جلوگیری از قدرت گرفتن بیش از پیش خود در عراق و منطقه می دانند آنها عدم حل بسیاری از مسائل و مشکلات موجود میان اربیل و بغداد را به نداشتن رغبت و اراده کافی آمریکایی ها ربط می دهند. و هنوز بسیاری از رهبران و شخصیت های کرد عراقی هنگام نام بردن از آمریکا و بخصوص مقامات ارشد این کشور از جمله باراک اوباما با تلخی یاد می کنند. اما در عین حال مقامات کرد در اربیل هنوز امیدوارند گشایشی در وضعیت موجود نیز رخ بدهد.

چرایی مخالفت آمریکا با خط لوله نفتی مستقل کردستان عراق

اما آمریکایی ها به رغم داشتن روابط طولانی و استراتژیک خوب با ترکیه و نیز علیرغم دیدگاه های نزدیک شان در بحران سوریه که کمی آنسوتر از عراق قرار داد؛ به شدت مخالف کشیدن یک خط لوله ترانزیتی انرژی (نفت) از اقلیم کردستان به ترکیه هستند. البته آنها همچنین مخالف هرگونه صادرات احتمالی دیگر نفت از سوی کردها از طریق مرزهای شرقی شان (ایران) نیز هستند و اگر چنین صادراتی رخ دهد با توجه به خصومت شدید فعلی میان تهران – واشنگتن، آمریکایی ها مخالفت بیشتری نسبت به مورد ترکیه خواهند داشت.

همچنین باید گفت سیاست کلی و رسمی ایالات متحد در قبال خاورمیانه حفظ ثبات و امنیت منطقه برای تامین امنیت انتقال انرژی و در نتیجه عدم تاخیر در دریافت نفت از آن و تداوم چرخه سوخت کارخانه های صنعتی خود و کشورهای هم پیمان است. لذا بر این اساس با هرگونه حرکت و اقدامی که منجر به مخدوش شدن امنیت صادرات انرژی در منطقه می شود مخالفت ورزیده و مقابله خواهد کرد. در قبال عراق و کردها نیز دیدگاه اصلی آمریکا حمایت جدی تر از دولت بغداد برای جلوگیری از قدرت گیری بیش از پیش کردها و در نتیجه افزایش تنش ها در شمال این کشور و سرایت تنش به کل عراق و برخی متحدین منطقه ای است. آنها بر این استدلال تاکید دارند که کردها با افزایش توان مالی خود از طریق صادرات و فروش مستقلانه نفت خود، چالش های جدی تری در قبال بغداد ایجاد خواهند کرد، چالش هایی که می تواند تمامیت ارضی این کشور را در میان مدت و حتی کوتاه مدت با خطری جدی مواجه کرده و منجر به بی ثباتی بیش از پیش و تحولات غیرقابل پیش بینی شود به نحوی که ترتیبات امنیتی موجود در منقه نیز دستخوش تغییر و تحول گردنند؛ در حالیکه آمریکایی ها به نوعی یک عراق نسبتاً قدرتمند برای کنترل و مهار ایران و برخی کشورهای دیگر (به رغم نزدیکی های قابل توجه تهران – بغداد) را لازم می دانند. همچنین آنها فعلا بروز درگیری های جدید کردها با کشورهای منطقه از جمله عراق را به صلاح نمی دانند چون خاورمیانه کنونی خود به اندازه کافی اینک درگیر بحران های مختلف امنیتی و سیاسی و به تبع آن بی ثباتی است که دیگر کشش یک بحران جدی تر که می تواند آتش جنگ منطقه ای را شعله ور سازد ندارد. از همین رو بطور کلی مخالفت صادرات نفت کردها بصورت مستقل هستند و در این راستا در دیدار با همتایان ترک و مقامات ارشد این کشور از آنها خواسته اند تا از حمایت خود برای کشیدن یک خط لوله نفتی دست بکشند. برخی از تحلیل گران آمریکایی حتی با اشاره به این مساله که قدرت گیری بیش از پیش کردهای عراقی در وهله اول به ضرر خود ترکیه است. اما این فشارها و دیدگاه ها تا کنون نتوانسته است نظر مقامات ترکیه ای را برگردانده و مانع از ادامه تحقیقات و اقدامات اولیه در این زمینه شود.

در این خصوص پروفسور نادر انتصار ،استاد ایرانی روابط بین الملل در دانشگاه آمریکایی آلاباما، معتقد است که: «علت اصلی مخالفت آمریکا با کشیدن شدن خط لوله نفتی جدید از کردستان عراق به ترکیه این است که واشنگتن نمی خواهد در بوجود آمدن یک کردستان مستقل کمک بکند چون عواقب استراتژیک آن در دراز مدت برای آمریکا قابل پیش بینی نیست. دیگر آنکه قوانین داخلی آمریکا معامله با بخش هایی از یک کشور بدون اطلاع یا تصویب دولت مرکزی آن کشور را به سادگی اجازه نمی دهد. آمریکا دولت عراق را مسئول اداره تمام عراق می داند و با آن به عنوان دولت قانونی رابطه دارد و لذا نمی تواند نادیده گرفتن دولت قانونی یک کشور را به سادگی فراموش کند. خرید و فروش اجناس اجناس از یک کشور به آمریکا طبق قوانین بخصوصی صورت می گیرند. کشیدن خط لوله نفتی از کردستان عراق به ترکیه و فروش نفت توسط حکومت اقلیم کردستان عراق بدون اجازه دولت مرکزی آن و احتمال صادرات نفت شمال عراق به طور غیر مستقیم به آمریکا از نظر قانونی مشکل هایی را برای قوه اجراییه آمریکا ایجاد خواهد کرد.» {1}

چشم انداز پیش رو

به نظر می رسد هرچند ی هفته های اخیر روابط میان مسعود بارزانی ،رهبر حکومت اقلیم کردستان عراق، با نوری مالکی ،نخست وزیر عراق، بهتر شده و از شدت تنش ها کاسته شده است و هرچند گفته می شود توافقات اولیه ای میان تیم های مذاکره کننده اربیل و بغداد برای رفع اختلافات موجود در حوزه صادرات نفت و بستن قرار داد با شرکت های بین المللی صورت گرفته است، اما کردها با نگاهی استراتژیک همچنان به دنبال این خواهند بود که طرح تاسیس لوله جدید نفت از طریق ترکیه را نهایی و عملی کنند. در این بین اعتراضات و فشارهای آمریکا هرچند باعث کٌندی خواهد شد اما سرانجام تاثیری در اراده فعلی و موجود مقامات آنکارا و اربیل نخواهد داشت.

اما تنها عاملی که احتمالاً می تواند بر اراده مذکور تاثیر بگذارد چرخش ناگهانی در سیاست خارجی ترکیه که آن هم می تواند متاثر از تحولات احتمالی داخلی (از جمله نتایج انتخابات های آتی) باشد. امری که فعلا به نظر نمی رسد به زودی رخ دهد.

 

{1}: مرکز بین المللی مطالعات صلح، گفتگوی اردشیر پشنگ با د.نادر انتصار، آمریکا فعلاً خواهان تشکیل دولت کردی نیست.

مطالب مرتبط