طیبه محمدی کیا
دانش آموخته دکتری روابط بین الملل از دانشگاه علامه طباطبائی
مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC
مطالعات صلح در شمار مطالعاتی قرار دارد که می توان برای آن تاریخچه ای به درازنای زیست بشر متصور شد. اگرچه این مطالعات به شکل رسمی و آکادمیک تاریخچه درازی ندارد اما رگه های آن را می توان در تلاش های فکری بشر در ارتباط با زیست جمعی، سیاست، جنگ، عدالت، درگیری های اجتماعی و تقسیم منافع دید.
دیدگاههایاجتماعیوسیاسیواخلاقی در ارتباط با جنگ عموما مطالعات صلح را نیز مطمح نظر داده اند. تبارهای صلح اندیشی را می توان در سنتهای کهن، ادیان و آیین ها نیز سراغ گرفت. مطالعه اندیشه ها و نگرش های مرتبط با سازمان های اجتماعی و سامان های جمعی و سازوکار های گروهی عموما واجد دو چهره است که صلح و جنگ توامان را تداعی می کند. مطالعات صلح می کوشد امکان ها و زمینه های بروز نبرد ها و منازعات را رصد نماید و به کاهش این امکان ها یاری رساند. مطالعات صلح یک مطالعه میان رشته ای است که از دانش ها و رشته هایی همچون علوم سیاسی،جامعه شناسی،حقوق، تاریخ،انسان شناسی،الهیات، روانشناسی،فلسفه و دیگررشته ها بهره می گیرد.مطالعات صلح طیف وسیعی از مسائل مربوط به صلح،درگیری،خشونت،عدالت،نابرابری،تغییراجتماعی وحقوق بشر را پوشش میدهد. در این دسته از مطالعات صلح تنها نبود جنگ نیست بلکه صلح به معنای حفظ شرایط صلح آمیز و استمرار و پیاپی صلح پایدار است. مطالعات صلح از رشته های گوناگون علوم انسانی بهره گرفته است.
پیرنگ اندیشه های صلح مدار را می توان در آموزه های دین مبین اسلام و متون و منابع دانش اسلامی نیز سراغ گرفت. صلح،دوستی، آشتی و پذیرش پیام جهانی این دین رحمانی است. پیامی که در آغاز هر سوره قرآن کریم برای همیشه جاویدان است. «الصلحخير»[1]، «…ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً»[2] و «وَ أَصْلِحُوا ذاتَ بَيْنِكُم»[3] نمونه های اندکی از فراخواندن جهانیان به صلح و سازش در آیات این کتاب آسمانی است. مطالعه پیام های صلح و آشتی در منابع اسلامی با توجه به شرایط نوظهور در خاورمیانه و تنش های جاری از اهمیتی دوچندان برخوردار است. این مهم می تواند شبهات بسیاری را نزد مخاطبان برطرف نماید. شبهاتی که برآمده از تفاسیر خودخوانده و خوانش های نامعتبر از منابع دینی است که خود را در کنش ها و کردار های خشونت گرایانه نمایان می سازد. بی گمان مطالعه صلح در سرمایه دانش اسلامی می تواند بر مطالعات صلح جهانی موثر واقع گردد و به مثابه امکانی بزرگ در دانش بشری در نظر گرفته شود. پژوهیدن صلح در منابع دست نخست را می توان مهم ترین تلاش پزوهشی دانست که شرایط امروز به شدت به آن نیاز دارد. اما در عین حال نباید از تاثیر آموزه های صلح مدارانه اندیشه اسلامی در انباشت دانش اسلامی، فلسفه اسلامی، عرفان، اخلاق و فقه غفلت ورزید. چرا که هریک از این شاخه های دانشی دربردارنده مجموعه آموزه هایی در ارتباط با صلح و دوستی در گستره جهانی است. صلح در اندیشه اسلامی پیامی نه تنها ایمانی بلکه جهانی است و این مهم را باید در آیات و روایات مورد واکاوی قرار داد. مطالعاتی از این دست می تواند در شناخت منابع از یک سوی و رشد امکان و استعدا همزیستی مسالمت آمیز در گستره ملی، اعتقادی و جهانی موثر واقع گردد.
در این میان فلسفه از جایگاه ویزه ای برخوردار است. فلسفه به مثابه مبنایی نظری برای بیشتر شاخه های دانش نظری می تواند بنیان هایی را برای زیست صلح آمیز فراهم نماید. پرسش این جاست که آیا فلسفه جهانی در راستای کاهش جنگ، خشونت و رنج اجتماعی کوشیده است و یا این مهم را باید در فلسفه های نوآمد جستجو نمود؟
اگرچه پاسخ به این پرسش مجالی گسترده می طلبد اما باید اذعان داشت که مطالعات صلح را نباید محدود در مکتب ها و گرایش های فلسفه غرب دانست. این شاخه مطالعاتی را باید در انباشت دانش بشری رصد نمود.فلسفه اسلامی از استعداد سترگی در این زمینه برخوردار است. فلسفه اسلامی عموما در پاسخ به بحران های روزگار برآمده و پرورش یافته است و پیام همدلی و زیست خردمندانه و شکیبایی و رواداری را منتشر نموده است. در واقع در مطالعات صلح باید مطالعه رویکرد های اندیشه شرقی به صلح همزیستی و تشریح نحوه درونی سازی باهمبودگی را نیز مد نظر داشت. رویه های اندیشه ای ایرانی نیز در این میان از جایگاه برجسته ای برخوردار است. روش های همدلی و شیوه بهینه بودوباش فارغ از نبرد در درازنای زیست هزاران ساله ایرانیان می تواند دارای پیام های مهمی برای مطالعات صلح باشد. راه های تعامل ایرانیان با اجتماعات و گروه های دیگر را نه تنها می توان در تاریخ عملی و سیاسی این مرمان سراغ گرفت بلکه ادبیات فارسی از نخستین نمونه های آن دربردارنده آموزه هایی برای همزیستی مسالمت آمیز است.
[1]-نساء(4) آيه 128.
[2]-بقره(2) آيه 208.
[3]-أنفال(8) آيه 1.
واژگان کلیدی:چرایی، ضرورت ، مطالعات صلح ، میراث اسلامی