دكتر عباس لقماني
کارشناس اروپا
مركز بين المللي مطالعات صلح – IPSC
اهداف تشكيل ارتش واحد اروپايي
مسئله اصلی ارتش اروپایی چند ماه پیش توسط آقای یونکر، رئیس کمیته عالی اتحادیه اروپا مطرح شد. این موضوع همزمان با بحث های زیادی در مورد ناتو بود. در حقیقت ایشان این موضوع را مطحر کرد که اتحادیه اروپا می تواند در کنار ناتو ارتشی اروپایی هم داشته باشد تا در کنار ناتو یا با واسطه ارتش مستقلی همکاری کند، رسانه های اروپایی نیز در این مورد بحث های زیادی انجام دادند و اصل تفکر داشتن ارتش اروپایی را تفکر خوبی دانسته اند. همچنین باید گفت در بعضی کشورهای اروپایی تشکیل ارتش واحد قوت گرفت تا شاید در چارچوب یک ارتش اروپایی صرفه جویی های زیادی در ارتش های ملی خود داشته باشیم. از این منظر در حقیقت بودجه ای کلی کم تر از بودجه هر کشوری برای ارتش خواهند داشت.
کشورهای مختلف اروپایی و نگاه به مسئله
اما این تفکر در اروپا با انتقادات زیادی مواجه شد. آنها این بحث را پیش کشیدند که در حال حاضر اتحادیه اروپا مسائل دیگری از جمله مسائل اقتصادی، همه پرسی انگلیس، مسئله برگزیت، مجارستان، شرق اروپا، یونان و پناهنده ها را در پیش دارد. انگلیس و فرانسه که داعیه ارتش بسیار قوی دارند و انگلیس با ناتو روابط بسیار خوبی دارد. در واقع انگلیس زیاد از این موضوع استقبال نکرد. همچنین فرانسه با داعیه ابرقدرتی زیاد به این موضوع توجه نکرد. در فرانسه نیز این موضوع مطرح شد که ارتش فرانسه به اندازه کافی قوی است که بتواند از خود دفاع کند و دلیلی ندارد که دست ارتش فرانسه بسته و وارد پیمانی شود که در آن مجبور به همکاری باشد. این مسئله در زمان گذشته، در چارچوب ناتو به خصوص در زمان ریاست جمهوری شارل دوگل، مسئله عمده بین فرانسه و ناتو بود. اما تنها کشوری که به این موضوع جواب منفی نداد، آلمان بود. جواب منفی ندادن به این معنا نبود که آن ها نیز صد در صد با این ایده موافق باشند.
چالش ها و موانع عمده بر سر تشکیل ارتش واحد
اگر چنین ارتشی تشکیل شود، ترتیب اینکه چه کشوری با چه موقعیتی و با چه تعداد نظامی در این ارتش همکاری کند، حساس است. کشورهای کوچک اروپایی با توجه به این که آلمان بالاترین جمعیت را در اروپا داشته و قوی ترین اقتصاد را در اروپا دارد، این امر مطرح بوده که در صورت تشکیل چنین ارتشی و شرکت کشورها به نسبت جمعیت ، در آینده منجر با هژمونی آلمانی روبرو شوند. همچنین در حالی که اکثر کشورهای اروپایی که عضو ناتو هستند، احتیاجی به ارتش اروپایی ندارند. به علاوه آنان به دنبال تشکیل ارتشی دفاعی در چارچوب اتحادیه اروپا هستند. اما خیلی از مفسرین به این موضوع اشاره دارند که در حال حاضر تهدیدی متوجه اتحادیه اروپا نیست تا به دنبال تشکیل یک ارتش واحد باشند. گذشته از این چالش اصلی رقابت کشورهای اروپایی بر سر منافع و میزان اثرگذاری آن ها بر این ارتش خواهد بود و عمده ترین بحثی این است که احزاب در اروپا ، از چپ گرفته تا راست، دل خوشی از داشتن یک ارتش اروپایی ندارند. آن ها این موضوع را القا می کنند که در صورت تشکیل ارتش اروپایی، در حقیقت وزنه میلیتاریسم را در اروپا سنگین کرده و احزاب چپ نیز با آن صد درصد مخالف اند. هر چند بعضی از احزاب چپ مستقل با این موضوع موافق اند و بعضی از احزاب چپ با ایده های سوسیالیستی و کمونیستی از داشتن چنین ارتشی که بر ایدئولوژی و افکار آن ها موثر باشد، می ترسند.
نکته کوچک دیگر آن است که اگر یک ارتش اروپایی وجود داشته باشد، میزان سرمایه گذاری، هواپیماها و لجستیک این ارتش به چه صورت خواهد بود. آیا باید دوباره از آمریکا اسلحه خرید؟ آیا می توان از کشورهای دیگر تهیه کرد؟ یا به آنچه در اروپا تولید می کنیم، اکتفا کنیم. این ها بحث ها هم هیچ گاه در اروپا پیگیری نشد و وارد جزئیات نشد. لذا ارتش واحد فقط در مرحله اول مطرح شد و با پیش آمدن مسئله یونان و پناهندگان تا حدود بسیار زیادی به فراموشی سپرده شد. گذشته از این بعد از توافق تجارت آزاد بین اروپا و کانادا (که در آخرین لحظه بلژیک با آن مخالفت می کرد.) مسئله ای حال حاضر در اروپا این است که چگونه یک سیستم واحد را در اروپا طراحی کنیم تا یک منطقه جزئی نتواند در کار همه اروپا خرابکاری کند. یعنی یعنی نوعی رفرم اساسی در اروپا به وجود آید. ولی به دلایل بسیاری، از جمله این که در سال آینده میلادی، چندین انتخابات مهم در اروپا در پیش است، کشورها هم در دادن این ایده جدید در جهت رفرم اروپا با محافظه کاری عمل می کنند.
آینده ارتش واحد اروپایی
موضوع ارتش واحد اروپایی در حد تئوری باقی مانده و ادامه پیدا نکرده است. اما هنوز این فکر وجود دارد و اگر وزنه ناتو کم و ناتو وزنه سیاسی خود را از دست دهد، این تفکر مجددا مد نظر قرار می گیرد. گذشته از این در حال حاضر خطری که اروپا را تهدید می کند، خطر حادی نیست. در حقیقت اتحادیه اروپا به قاره صلح تبدیل شده است، اگر اتحادیه اروپا از نظر امنیتی و نظامی با خطراتی مواجه شود، ممکن است که چنین فکری شکل گیرد. یعن اگر کنش ها و واکنش ها و مسائلی در اوکراین، مسئله کشورهای شرق اروپا و کشورهای بالتیک (که ممکن است هر لحظه از سوی روسیه احساس خطر کنند)، و فشارها در این کشورها ممکن منجر به این تفکر شود که اتحادیه اروپا برای دفاع از مرزهای خود در کشورهای بالتیک، یا کشورهایی که در شرق اروپا احتیاج به حفاظت توسط نیرویی خودی دارد. در واقع در حال حاضر برای حفاظت از کشورهای بالتیک، و حتی در مرزهای روسیه، ناتو چند رزمایش بزرگ برگزار کرده و تنشی روانی در آن منطقه وجود دارد. بنابراین اگر این تنش روانی ادامه پیدا کند و به مرحله حاد رسد، رو به روی هم قرار گیرند اگر تنش به اوج خود برسد، ممکن است که فکر داشتن یک ارتش اروپایی به خصوص از سوی کشورهای شرق، غرب و شمال اروپای بار دیگر مطرح شود. همچنین در حقیقت مهم ترین موضوع در حال حاضر اروپا ایجاد رفرم اساسی در اتحادیه اروپاست و در صورت عملی شدن این رفرم و رسیدن به تصویب همگان، ممکن است ایده ارتش اروپایی نیز مجددا مطرح شود.
واژگان کلیدی: چالش، ارتش واحد اروپايي، ارتش اروپایی