مهري خيري
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
بيان رويداد
فروپاشی شوروی تغییرات عمده ای را در سطح جهان و مناطق متعلق به شوروی و از جمله دریای خزر به وجود آورد. دولتهای مستقل در آسیای مرکزی و قفقاز که برخی از آنها در حاشیه دریای خزر قرار دارند، روش جدیدی را در روابط سیاسی بنا نهاده اند. هر کشور سعی می کند از موقعیت جدید خود، حداکثر استفاده را از طریق گسترش نفوذ و حضور اقتصادی-سیاسی در منطقه، ببرد.
عقد قراردادهای متعدد نفتی با شرکتهای چند ملیتی و ورود دولتها و سازمانهای فرامنطقه ای به حوزه دریای خزر، موجب تشدید رقابتهای سیاسی و اقتصادی و پیچیده تر شدن وضعیت منطقه و پدید آمدن چالشهای سیاسی، اقتصادی و حقوقی مهمی در حوزه دریای خزر و نظام حقوقی حاکم بر این پهنه آبی گردیده است. این دریا از نظر تاریخی هم به عنوان یک وسیله ارتباطی و حمل و نقل که مناطق پیرامونی را به یکدیگر مرتبط مي سازد و هم در تامین نیازهای غذایی ساحل نشینان خود، از اهميت زيادي برخوردار بوده است. فروپاشي شوروي موجب شد مرزهاي مشترك ايران و روسيه به سواحل درياي خزر محدود شود. اکنون موقعیت جغرافیایی ایران که به عنوان شاهرگ حمل و نقل ترانزیتی به اقیانوس های جهان متصل است، توجه خاص روسیه را جلب کرده و تاثیر مثبتی بر روابط این دو کشور گذاشته است. اين نوشتار به دنبال بررسي همكاريهاي ايران و روسيه در اين دريا و فرصت هاي موجود است.
تحليل رويداد
برای حمل کالاهای صادراتی ایران از طریق دریای خزر، یک راه زمینی و دو راه دریایی وجود دارد: در راه زمینی، کالاها به وسیله کامیون و قطار حمل می شوند. راههای دریایی خزر عبارتند از راه آبی خزر به دریای سیاه و راه آبی به دریای بالتیک. در دو مسیر آبی، خطوط قابل کشتیرانی مشخصي فعالیت دارند که عبارتند از: الف) خط کشتیرانی دریای خزر-ولگا-دریای بالتیک. ب) خط کشتیرانی دریای خزر-ولگا-دریای سیاه-دریای مدیترانه. پ) خط کشتیرانی دریای خزر-دریای سیاه-دانوب. خط یاد شده شمال و جنوب اروپا، شرق آسیا و کشورهای خاورنزدیک و خاورمیانه را از طریق قلمرو روسیه به دریای خزر متصل می سازد.
عملیات اتصال رود ولگا-دن در سال 1948 آغاز شد و در سال 1952 به پایان رسید. آثار اقتصادی ایجاد ترعه ولگا-دن به خصوص از نظر حمل و نقل بسیار زیاد است. برای نمونه، تنها در فصل کشتیرانی در سال 1968 قریب 60 هزار تن محصولات بازرگانی خارجی ایران از طریق ولگا-بالتیک به بندر انزلی و نوشهر حمل شد. هزینه حمل محصولات ایران از طریق این راه آبی، نسبت به راههای قبلی ارزانتر است. برای نمونه، کالاها از طریق بنادر دریای خزر به بنادر جمهوری فدرال آلمان 10 روز زودتر از خلیج فارس به مقصد می رسند. مزیت دیگر این راه آن است که در تمام طول سال حمل کالاهای صادراتی ایران در شرایط آب و هوایی معتدل انجام می شود و این امر مصونیت کالاها را تامین می کند در حالی که کیفیت کالاهای ارسالی از طریق بنادر خلیج فارس به علت عبور از مناطق حاره و رطوبت مناطق گرمسیر، تغییر می کند.[i]
در سال های اخیر کشورهای ایران و روسیه مرزهای مشترک زمینی خود را از دست داده اند و اکنون از طریق دریای خزر که مخزن آبی سربسته ای می باشد، این دو کشور روابط اقتصادی خود را پیگیری می کنند. با توجه به این که کشور روسیه تعدادی از بنادر خود را در دریای سیاه از دست داد، اکنون موقعیت جغرافیایی ایران که به عنوان یکی از شاهرگ های حمل و نقل ترانزیتی، به اقیانوس های جهان متصل است، توجه روسیه را جلب کرده و تاثیر مثبتی بر روابط این دو کشور گذاشته است.
مهمترين همكاري میان ايران و روسيه، در زمينه حمل و نقل صورت مي گيرد. پس از فروپاشي اتحاد شوروي، مسير ترانزيتي واحدي كه از مناطق مختلفي چون آفريقا، آسيا، اروپا مي گذشت، دچار محدوديت شد. روسيه براي ترانزيت كالاهاي خود به اكراين، بلاروس و كشورهاي بالتيك وابسته شد. در سال 1990 روسيه به خاطر محدوديت ترانزيت كالاهاي خارجي از طريق مناطق خود، ضررهاي اقتصادي زيادي را متحمل شد. در حال حاضر حجم صادرات بين ايران و روسيه بیست به یک محاسبه شده است. وسايل نقليه اي كه ترانزيت كالاهاي روسي را به بنادر ايراني انجام مي دهند، بدون بار و خالي باز مي گردند در صورتي كه مي توانند به هنگام بازگشت كالاهايي از هند و آسياي جنوب شرق را ترانزيت كنند. [ii]
همین مورد باعث ایجاد و به کارگیری طرح حمل و نقل “شمال-جنوب” و انجام معاملات سوآپ نفت از جمله معامله سوآپ نفت روسیه به بنادرایرانی خلیج فارس شده است. در صورت راه اندازي كريدور شمال-جنوب، زمان دسترسي به اين كالاها 3 روز كاهش یافته و 20 درصد كاهش هزينه مصرف را در پي دارد.[iii] اين كريدور كوتاه ترين مسير ارتباطي اروپا با كشورهاي آسياي جنوبي، اقيانوس هند و آسياي جنوب شرق محسوب مي شود. به اعتقاد متخصصان، حجم انتقال از اين كريدور به 20-30 ميليون تن بار در سال می تواند برسد. اما در حال حاضر طبق برآوردهاي انجام شده، حجم انتقال بار از اين كريدور اندك بوده و حجم انتقالات بين هند و اروپا از طريق اين كريدور به آن ميزان كه در نظر گرفته شده بود، نرسيده است. اين كريدور براي تامين تجارت دوجانبه ايران وروسيه و كشورهاي همسايه در اولويت است. اين كريدور را دو كمپاني روسي «كاسپينسكي كانتينر» و «سافراخت» (به همراه كمپاني ايراني ناوگان خزر) خدمت رساني مي كنند. در اين دريا شرکت «ولگا تانكر» نيز فعال است كه به انتقال نفت تركمنستان به ماخاچ قلعه مشغول است.[iv]
در توافق نامه مسیر ترانزیت “شمال-جنوب” که روسیه، ایران، عمان، هندوستان، بلاروس، قزاقستان و تاجیکستان به آن ملحق شده اند، بیش از 10 کشور اروپایی و آسیایی اظهار تمایل کرده اند که به این توافق نامه بپیوندند. ضمنا ایران به عنوان امانت دار این توافق نامه می باشد که دبیرخانه ملی خود را دائر کرده است. در چارچوب این توافق نامه، طرف روس در سال 2004 شاخه راه آهن از بندر “اولیا” یا ایستگاه “یاندکی” به طول 51 کیلومتر را راه اندازی کرد که این بندر را به راه آهن منطقه ولگا متصل می نماید. شرکتهای روسی به همراه سازمانهای ایرانی و آذربایجانی در پروژه ساختمانی قزوین-رشت و انزلی-آستارا شراکت دارند. در صورتی که طبق برنامه، دولت روسیه طرح های یاد شده را ضمانت کرده و نیاز پولی شرکت های ساختمانی و حمل و نقل خود را تامین نماید، این شرکت ها می توانند به میزان قابل توجهی فعالیت خود را در ایران توسعه دهند. این امر برای روسیه بسیار سودمند است، زیرا این طرح ها روسیه را به عنوان کشور ترانزیت کالای اروپایی و آسیایی در موقعیت مناسبی قرار خواهد داد.[v]
بهره برداری از خطوط دریایی خزر نیز یکی از قسمت های مهم طرح حمل و نقل “نوستراک” است که تحت سرپرستی سازمان “یونیدو” طراحی شده است.[vi]
از زنجيره هاي مهم ارتباطي همكاري هاي اقتصادي ايران و روسيه، داغستان است. مهمترين جايگاه را در زندگي اقتصادي داغستان، تجارت به عهده دارد. موقعيت جغرافيايي مناسب اين جمهوري و گذر مسير آبي ولگا-درياي خزر از اين جمهوري، از مهمترين عوامل پررنگ تر شدن اين بخش از سرزمين روسيه در روابط تجاري با ايران شده است. این منطقه مهمترين نقش را از نقطه نظر اقتصادي بين دو كشور ايران و روسيه درياي خزر بر عهده دارد.
روابط تاريخي داغستان-ايران از قرنهاي گذشته آغاز شده و تا به امروز ادامه داشته است. مهمترين توافق نامه بين ايران و جمهوري داغستان مربوط به توافق نامه 1997 است كه در خصوص همكاري هاي تجاري-اقتصادي علمي-فني و فرهنگي بسته شده است. در سپتامبر 2004 هياتي از نمايندگان شركت ملي نفتكش به رياست محمد سوري و نيلسون رئيس شركت نفتي قبرس با نام “Green Shipping Holding” از ماخاچ قلعه ديدن كرده و ميزان حجم مخازن نفتي و بندر بين المللي اين منطقه را مورد بازديد قرار دادند. در اين ملاقات توافق نامه اي در خصوص دريافت نفت روسيه از سوي شركت هاي نفتي ايراني به امضاء رسيد. علاوه بر اين، كمپاني ايراني-قبرسي “Caspian Maritime ltd” تصميم به سرمايه گذاري در زمينه ساخت ايستگاه بارگيري ويژه اي كرد كه قادر باشد بدون نزديك شدن به پايانه ساحلي، بارهاي نفتي را پر و خالي كند. اين طرح اين امكان را فراهم مي آورد تا قيمت حمل و نقل نفت 20 تا 30 دلار در ازاي يك تن كاهش يابد. پيش بيني مي شود در اين طرح 9 تا 12 ميليون تن در سال محصولات نفتي از ماخاچ قلعه به بنادر ايران جابه جا شود. [vii]
استفاده از مسير آبي بنادر ايراني در درياي خزر از طريق كانال ولگا-دن به سوي اروپاي جنوبي و از طريق كانال درياي سفيد-درياي بالتيك به سوي كشورهاي اسكانديناوي و اروپاي شمالي نيز مي تواند در آينده روابط اقتصادي ايران و روسيه چشم انداز روشني داشته باشد.[viii]
دورنماي رويداد
در سال 2000 در اجلاس کریدورهای حمل و نقل، کریدور حمل و نقل شمال-جنوب که شمال اروپا را از طریق روسیه-دریای خزر-ایران-خلیج فارس به دریای عمان و هند متصل می کند، مورد توافق ایران،روسیه و هند قرار گرفت.
از آنجا كه تنها مرز ایران و روسیه از طریق آبهای دریای خزر است، ارتباط زمینی ایران و روسیه از طریق آستارا-دربند-ماخاچ قلعه برقرار می شود. درگیری آذربایجان و ارامنه بر سر منطقه کوهستانی قره باغ، استفاده از راه آهن روسیه را غیرممکن كرده است. به همین جهت سطح مبادلات تجاری ایران و روسیه کاهش یافته و به مبادلات کالایی از طریق آذربایجان و راه آبی بندر ماخاچ قلعه با بنادر ایران از جمله انزلی، نوشهر، بندر ترکمن و امیرآباد محدود شده است.
دریای خزر به عنوان منطقه ای استراتژیکی و نیز اقتصادی و تجاری، نقش مهمی در روابط میان ایران و روسیه برعهده دارد. منافع مشترک در این منطقه دریایی، اهمیت آن را برای دو کشور دو چندان کرده است. روسیه می تواند نقش صلح سازی در منطقه خزر را ایفا کند و ایران را شریک تجاری بداند. مشارکت و روابط نزدیک ایران و روسیه در تشکیل دالان حمل و نقل شمال-جنوب، کشورهای حوزه اقیانوس هند را به شمال اروپا پیوند خواهد داد. راه اندازی و همچنین گسترش تاسیسات بندری و نیز ساخت بزرگراههای اتومبیلی در حوزه دریای خزر، از دیگر راههای گسترش همکاری به نفع دو طرف است. همچنین امکان ساخت کانال کشتی رانی بین دریای خزر و خلیج فارس، از جمله برنامه هايي است كه مي توان در آينده به آن پرداخت.
منابع:
[i]http://www. iimes.ru/rus/stat/2009/10.04.09.htm
[ii] Галбацова, Ш. С., «Некоторые аспекты Российско-Иранского экономическошо сотрудничество нв современном этапе» Известия Российского государственного педагогического университета им. А.И. Герцена, 2009, с.12
[iii] Там же.
[iv] Гусева, Л. Ю., «Транзитный потенциал транспортного комплекса центрально-азиатского региона: состояние и перспективы развития» смотрено: http://gulnarakarimova.com/ru/pages/nauchnie-materialy-transportniy-koridor/
[v] نینا مامدوا، “مناسبات اقتصادی ایران و روسیه”، در کتاب روابط ایران و روسیه، موسسه فرهنگی مطالعات روسیه، آسیای مرکزی و قفقاز، ایراس، ص103
[vi] مهدی سنایی، “روابط ایران و روسیه: مشکلات و دورنمای پیش رو”، در کتاب روابط ایران و روسیه، موسسه فرهنگی مطالعات روسیه، آسیای مرکزی و قفقاز، ایراس، ص 17
[vii] Галбацова, Ш. С., Там же. с.13
[viii] مهدی سنایی، پیشین، ص 17