عاشق حسین طوری
کارشناس مسائل افغانستان
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
هیبت الله آخندزاده از قوم نورزی از قندهار است. ملا منصور و ملا عمر، دو رهبر پیشین طالبان نیز از قندهار بودند. این که آخندزاده به عنوان معاون اول ملا منصور تعیین شده بود . برخی بر این نظرند که تفاوت او با رهبران پیشین طالبان این است که در صحنه جنگی حضور نداشته است و آخندزاده را شیخ الحدیث گفته اند، یعنی کسی که در مدارس دینی تدریس میکند. گزينش ملاهیبت الله بحيث رهبر گروه طالبان، احتمال انشعاب و كناره گيري بعضی از سران و يا اعضای شوراي كويته از رهبری گروه طالبان به دليل قوم گرایی بودن ملاهبیت الله آخندزاده و ناديده گرفتن سهم اقوام دیگر و بخصوص قوم ملامنصور در نظام طالبان زیاد تر شده است. نوشتار زیر به مهم ترین موارد اختلاف بین گروه های اصلی طالبان توجه کرده است.
واژگان کلیدی: اختلافات طالبان، طالبان در افغانستان، هیبت اله آخوندزاده، طالبان، افغانستان
مهم ترین موارد اختلاف بین گروه های اصلی طالبان
آقای هیبت الله آخوند زاده شخصی قضایی بوده است و حتی بعد از آن هم ایشان هیچ نقش خاصی در امور سیاسی و نظامی نداشته است و بیشتر به امورات قضایی می پرداخته است. ولی از آن جا که بعد از کشته شدن ملا منصور قحط الرجال و اختلافاتی در بین طالبان بود، ایشان را جلو کشاندند. اگر شما به بیانیه نخست طالبان بعد از ملامنصور نگاه کنید نسبت به بیانیه اخیر عید فطر تندتر بوده است. آقای هیبت الله در آن بیانیه پروسه صلح را کاملا رد و بر جنگ تکیه داشت و حتی کسانی چون حکمتیار را (که به نوعی پروسه صلح با دولت را شروع کرده بودند) شدیدا سرزنش کرده بود. ولی در بیانیه اخیر به مناسبت عید فطر آمریکایی ها را مورد خطاب قرار داده و گفته است که کشور ما را ترک کنید و شما با یک گروه طرف نیستید، بلکه با یک قوم طرفید. اما در عین حال گفته است که ما اهل مذاکرات هم هستیم. یعنی مقداری در بیانیه دوم ملایم شده است. در بعد دیگری وی همچون امرای سابق مانند ملا عمر یا ملا منصور، در چنین بیانیه هایی (که به مناسبت های خاص منتشر می کردند) که دولت را به باد انتقاد می گرفتند و بد و بی راه می گفتند ایشان آن چنان دولت را به باد انتقاد نگرفته است. در کنار این ینز باید توجه داشت که رهبران طالبان و سران طالبان معمولا از متن طالبان انتخاب نمی شوند. کشورهایی که پشت سر آن ها هستند، آن ها را روی کار می آورند. دو سال در نبود ملا عمر به نام او بیانیه ها صادر می شد و این بیانیه ها علیه دولت یا امریکایی ها به کار می رفت.
در مقابل با این حال ملا نیازی معاون گروه انشعابی طالبان به رهبری ملا منصور در پیام عید فطر گفته است: آنان هیچگاه ملا ملاهیبت الله آخندزاده را به عنوان رهبر گروه طالبان نپذیرفته اند و قبول ندارند و گزینش ملاهیبت الله آخندزاده به عنوان رهبرطالبان را غیرشرعی خوانده است و توسط شبکه های مخصوص بیگانه در شهرکویته پاکستان انتخاب شده است. در واقع نگاه گروه رسول و سایر فرماندهان اصلی طالبان در شرایط کنونی به هیبت الله میاعد نیست و ملا محمد رسول که قبلا ملا منصور را هم از افراد آی اس آی می دانست و در مقابل آنها هم ملا محمد رسول را دست پروده آمریکایی ها و دولت افغانستان می دانند.
وقتی ملا منصور انتخاب شد، از نظر مخافان این امر فاجعه ای بود که رهبرشان از طریق ارتش پاکستان و در کویته انتخاب شود. یعنی عده ای از طالبان دست به تابعیت از بیگانگان می دهند اما برخی نیز مستقل هستند آن ها از این که رهبرشان را جای دیگری تعیین کند، خشنود نیستند تا ملا منصور در آی اس آی انتخاب شود. مخالفان بر این نظرند که چرا طالبان در بی خبری بودند و چرا خیلی از آن ها در جریان نبودند و همین امر باعث شد که به مخالفت برخاستند و مخالفت خود را اعلام کردند. در این جدایی پول های دولت افغانستان هم بی تاثیر نبوده است. یعنی آنچه مشخص است دولت افغانستان، پروسه صلح را راه انداخته و پول های زیادی در آن هزینه می کنند. به هر حال پول هایی را در بین طالبان توزیع کرده و انشعابی در گروه ملا عمر به رهبری ملا رسول ایجاد شده تا با ملا منصور هم بیعت نکردند و همچنان آن ها درگیر هستند. اگر ایرادها از درون خود طالبان نباشد، از جای دیگر است و برای آن تهدید محسوب می شود. این موضوع باعث اختلاف بعدی نیز می شوند.
مواضع دو گروه در شرایط کنونی
در حال حاضر گروه ملا محمد رسول نسبت به گروه ملا هیبت الله، تمایل دارد که با دولت کنار بیایند. البته در گروه هیبت الله هم این چنین نیست. با این که ملا محمد منصور توسط پاکستان انتخاب شد، ولی در جاهایی اختلاف نظر پیدا کرد و یک سری کارهای استقلال طلبانه را انجام داد. سفری به افغانستان داشت و برخی از کارهای ملا منصور که باب میل آی اس آی نبود، و حتی در همین مورد نیز گشته شد. در این میان با توجه به وضعیت کنونی و بیانیه های جدید دو گروه، ممکن است درگیری هایی بین دو گروه اتفاق بیفتد و گسترش پیدا کند. چرا که طالبان از ابتدا یک گروه نبودند و تنها نام مهم ملا عمر بود و آن ها دور نام ملا عمر گرد آمده بودند. وگرنه از قبل هم آن ها گروه گروه بودند و در بینشان اختلاف بود. ملا منصور داد الله (که کشته شد) با شدیدا با ملا منصور اختلاف داشت و او را به عنوان عامل کشتن ملا داد الله می دانست. یعنی آن ها با هم اختلافات فراوانی داشتند. اما زمانی که ملا عمر زنده بود، آن ها را به شکلی کنار هم می آوردند. لذا احتمال می دهم که گروه های دیگری از آن ها منشعب شوند. زیرا دیگر مانند سابق (که کسی مانند ملا عمر به شکل سمبلیک آن ها را گرد هم بیاورد) نیست. چرا که ملا هیبت الله شخصی قضایی است و نه در امورات سیاسی و نه در امورات نظامی استعداد چندانی ندارد و در حال حاضر نیز در بیانیه ها هر چند اعلام می کند که من راه ملا منصور را ادامه می دهم تا نیروهایی که می جنگند از این موضوع منحرف نشوند و ایشان را حمایت کنند اما در واقع ملا هیبت الله هم تحت حمایت همان قدرت هایی است که سیاست ها را برای وی تعیین می کنند.
گروه ملا محمد رسول تعداد قابل توجهی نیرو در غرب افغانستان و زابل دارد. گروه ملا هیبت الله در قندهار و هرات بیشتر هستند. بعد از آن گروه شبکه حقانی در جنوب شرق بیشتر هستند. در شرق افغانستان هم که گروه محمد رسول به آن شکل فعال نیست، گروه هیبت الله هستند. اما داعش در آن جا فعال است و داعش و طالبان با هم در آن جا درگیر هستند. تعداد نیروها را نمی توان گفت. خود امریکایی ها زمانی می گفتند که داعش حدود سه تا پنج هزار نیرو دارد. طالبان هم تعدادشان معلوم نیست، اما گروه هیبت الله بیشترین تعداد را در بین گروه های مخالف، دارد و ممکن است جنگجویان آن ها پنج، شش هزار نفر باشند، اما در روستاها به این دلیل کارکرد بد دولت افغانستان ، فساد مالی و اداری زیاد و نیروهای بی تاثیر دولت در آن جا ( که وجود خارجی ندارند، اما حقوق می گیرند) در کنار عملکرد بد آمریکایی ها مردم به ناچار به طالبان مراجعه می کنند و با آن ها همراه می شوند. در واقع رمز پیروزی طالبان این است که در متن مردم هستند و برخی از مردم ممکن است که واقعا با آن ها همراه باشند و در خانه خود به آن ها جا و غذا بدهند. در مقابل طالبان هم از مردم هم استفاده می کنند.