مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
اگر بخواهیم نگاهی به گذشته داشته باشیم ، وضعیت گذشته ی روابط گازی و یا در واقع روابط انرژی ایران و اتحادیه ی اروپا در طی سال های گذشته چگونه بوده است؟
ما به عنوان یک بازار بالقوه که می تواند تولید کننده ی گاز برای اتحادیه ی اروپا باشد از گذشته مطرح بودیم. اما به دلایل مختلف ، بعد از انقلاب این اتفاق نیفتاد و در واقع این بخش تولید و مصرف به آن معنا با هم اتصال پیدا نکردند. هر چند در سال های گذشته گاز ایران به ترکیه رفته و اگر ما حداقل یک بخش از ترکیه را اروپایی حساب کنیم ، گاز تولیدی ایران را به اروپا صادر شده اما مشکلاتی که از گذشته در روابط سیاسی بین ایران و اروپا مطرح بوده (و مخصوصا از چند سال گذشته که بحث تحریم ها روی ایران شدیدتر شده است) ، این موضوعات در اولویت دو طرف قرار نگرفته و این بحث در سایه ی آن موضوعات سیاسی به نوعی کمرنگ شده است. اما ایران هم چنان به عنوان تولید کننده و منبع ایجاد انرژی می تواند برای اروپا مطرح باشد و بسته به اینکه در سیاست خارجی دو طرف چقدر بتوانند نوعی از دیدگاه هم گرا بین خودشان رقم بزنند ممکن است که شرایط برای آینده متفاوت باشد.
کاهش ویا رفع تحریم ها چه تاثیری در روابط گازی و نفتی ایران با اتحادیه ی اروپا دارد ؟
البته روابط نفت بین ایران و اروپا به علت استراتژیک بودن کالای نفت در بازار جهانی متفاوت از بحث گاز است. قدرت های بزرگ بر نفت نظر دارند و چون قاعدتا بین منبع تولید در ایران و بازار مصرف در اروپا فاصله ای وجود دارد، نفت ایران باید از آبراه های بین المللی عبور کند. بنابراین قدرت های بزرگ میتوانند بر این تجارت تاثیر گذار باشند. اما بحث گاز متفاوت است. چون گاز اگر قرار باشد در شکل انبوه مصرف شود لازمه ی آن کشیدن لوله است و لوله ها باید برای اینکه به صرفه باشد باید در مسیر های خشکی از آن استفاده شود. به همین دلیل قدرت های بزرگ روی بحث تجارت گاز بین ایران و کشورهای مطرح از جمله اروپا حساسیت زیادی نشان نمی دهند. بنابراین می شود پیش بینی کرد که اگر تحریم ها در ماه هاو سال های آینده برداشته و یا کمرنگ تر شود به همان قوت می تواند روابط گازی ایران و اروپا قوت پیدا کند و ایران به عنوان یک پتانسیل هم چنان مورد نظر اروپایی ها هست. موضوع اوکراین و اختلافات بین روسیه و اروپا می تواند تشدید کننده ی این موضوع باشد و اگر بحث صادرات گاز ایران به ترکیه با سرمایه گذاری های طرفین انجام گیرد ، خیلی زمانبر هم نخواهد بود و به این ترتیب تقریبا می توان گفت رسیدن به آن سطحی از روابط که بتواند گازرا در بین دو طرف تولید ، مصرف و مدیریت کند خیلی دور از ذهن نیست.
نگاه کنونی بازیگران رقیب منطقه ای بین المللی به روابط گازی ایران و اتحادیه ی اروپا چگونه است؟
اروپا برای تعیین گاز خودش هم به روسیه نگاه می کند هم به آسیای مرکزی و قفقاز و هم به ایران و هم به شمال آفریقا. در واقع می خواهد گزینه های مختلفی را در تامین گاز برای خودش در نظر بگیرد، تا در مواقع حساس و شرایط سیاسی ناپایدار و بی ثبات ، دچار مشکلات امروز مثل داستان اوکراین نشود. بنابراین رقبا در این مسیر تامین گاز برای اروپا می توانند چند دهه باشند از آسیایی ها باشند تا شمال آفریقا و حتی ازروسیه باشند تا بخش هایی ازآسیا ی مرکزی و قفقاز . در مجموع باید گفت که رقابت برای جلوگیری از نرسیدن گاز به اروپایی ها به این معنا بین قدرت های بزرگ مطرح نیست و باید خوش بینانه گفت که اگر شرایط و محاسبات سیاسی و ژئو پلیتیک حاصل شود، ما حتما در ایران به عنوان یک منبع تولید گاز برای اروپا می توانیم مطرح باشیم.
در شرایط کنونی مهم ترین موانع روابط گازی ایران و اروپا چیست؟ چه مواقع حقوقی، چه موانع سیاسی و چه بین المللی و…؟
در درجه ی اول بحث سیاسی است و در درجه ی دوم نبودن زیر ساخت های لازم ، مثلا گاز در تولید انبوه و مصرف انبوهش باید از طریق خط لوله ارتباط پیدا کند که این زیر ساخت به طور کامل بین ایران و مقصد نهایی اش که اروپاست وجود ندارد. اما سایر موضوعات که عرض کردم ، بحث تحریم ها و مشکلات دیگر که ما در اروپا و یا مناطق دیگر دنیا داریم ، اگر در بحث سیاسی قابل حل باشد، موضوعات اقتصادی دیگر الویت درجه یک پیدا نخواهند کردو به این ترتیب رقبا و یا موانعی در بین نخواهد بود . مشکل سیاسی و زیر ساخت کامل بین دو بخش تولید و مصرفی که می تواند وجود داشته باشد ، یعنی اگر این مشکلات به این تربیت حل و فصل بشود دیگر به آن معنا مشکلاتی دیگری برای این تجارت و یا این تبادل وجود ندارد.
در شرایط کنونی تاثیر بحران اوکراین بر روابط گازی ایران و اروپا تا چه حدی مشهود بوده است ، آیا می توان گفت که به نوعی این مسئله مرحله ی جدیدی در این روابط گشوده است ؟
نه خیلی به آن صورت نیست ، همان طور که عرض کردم اروپایی ها وقتی مسئله ی بحران اوکراین اتفاق افتاد این احساس را داشتند که باید آن را هم در نظر بگیرند. اما در مجموع باید گفت که روس ها از یک طرف و اروپا از طرف یگر نسبت به بحث گاز و تولید و مصرفش نوعی وابستگی متقابل دارند. و این وابستگی متقابل تحت تاثیر موضوعات سیاسی در بلند مدت قرار نمی گیرد و این موضوعات به صورت مقطعی بین آن ها حل می شود. اما اروپایی ها می خواهند به همین مقدار مقطعی هم دچار نگرانی نباشند . بنابر این به دنبال گزینه های جدید هستند.
نگاه روسیه و آمریکا به عنوان دو قدرت عمده به روابط گازی ایران و اروپا چیست؟
به طور طبیعی روسیه ایران را به عنوان رقیب در این قصه می داند، اما امریکایی ها نسبت به آن حساسیت خاصی ندارند. علت آن این است که قدرت های بزرگ نسبت به نفت این حساسیت را دارند امانسبت به گاز این حساسیت را ندارند.
اگر به چشم انداز روابط گازی ایران و اروپا نگاه کنیم این چشم انداز را چگونه می بینید و چه متغیر هایی در سطوح مختلف بر چشم انداز روابط ایران تاثیر می گذارد؟
من این طور احساس می کنم که اگر اروپایی ها گاز ایران را به عنوان یک گزینه انتخاب بکنند لازمه اش این است که بیایند و در صنعت گاز ایران سرمایه گذاری کنند و اگر این سر مایه گذاری انجام شود ، چشم انداز، چشم اندازی مثبت است . اما اگر این سرمایه گذاری انجام نشود به طور طبیعی ظرفیت لازم برای تولید (به آن معنا که بتواند مصرف اروپا را پوشش بدهد) قاعدتا وجود ندارد. بنابر این سیر منافع متقابل بین ایران و اروپاست که اروپایی ها و ایران هر دوهم به فکر تولید باشند وهم فکر انتقال. چون اروپایی ها باید در بخش انتقال هم سهم داشته باشند تا بتوانند از این دستاورد و سرمایه گذارِ یکسان در بازار مصرف خودشان استفاده کنند. اگر غیر از این باشد چشم انداز خیلی بزرگی را نمی توان برایش تصور کرد. چون اروپایی ها گزینه های دیگری هم دارند و از گاز لیبی و الجزایر و شمال آفریقا و بخشی از آسیای مرکزی استفاده کنند.
واژگان کلیدی:روابط ایران و اتحادیه اروپا، ایران و اتحادیه اروپا، ایران، اتحادیه اروپا؛ روابط گازي ایران و اروپا، روابط گازي ایران