دکتر علی واحدی
کارشناس افغانستانی
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
نوازشریف؛ نخست وزیر پاکستان اخیرا وارد کابل شد و فرمانده نیروی زمینی و سرتاج عزیز؛ مشاور امنیت ملی و سیاست خارجی نخست وزیر پاکستان هم او را در این سفر همراهی کردند. پیش از آقای شریف، کابل میزبان یک هیات مهم دیگر از پاکستان با سرپرستی آصف علی زرداری؛ رهبر حزب مردم و رییس جمهوری پیشین پاکستان بود که یوسف رضا گیلانی؛ نخست وزیر وقت پاکستان نیز او را در این سفر همراهی می کرد. یادداشت زیر با توجه به دامنه این دیدارها فراهم شده است.
واژگان کلیدی: افغانستان پاکستان، آینده روابط افغانستان پاکستان، چالش ها در روابط افغانستان پاکستان، مناسبات افغانستان پاکستان
روابط سیاسی و دیپلماسی اخیر افغانستان و پاکستان:
در رابطه با روابط سیاسی و دیپلماسی افغانستان و پاکستان باید گفت که دو دیدگاه در این رابطه و جود دارد. اولی روابط مردمی و بین دو ملت است و دیگری روابط دیپلماسی بین دولت پاکستان و افغانستان است. متاسفانه در این اواخر تنش هایی بین دو کشور صورت گرفته است. رئیس جمهور افغانستان آقای اشرف غنی احمد زی دارای این دیدگاه است که از طریق پاکستان بتواند صلح را در افغانستان ایجاد نماید و این روند از طریق یک پروسه گفتگو با مخالفین دولت خصوصا طالبان از طریق پاکستان انجام گیرد. از طرف دیگر نیز مسافرت هایی از مسئولان حکومت پاکستان مثل نواز شریف و فرمانده ارتش پاکستان و مسئولین دیگر، به افغانستان انجام گردید و مذاکراتی با مسئولان افغانستان صورت پذیرفت که بتوانند در مورد تامین صلح در افغانستان و پاکستان در منطقه مذاکراتی را داشته باشند و به راه حل هایی برسند. باید در نظر داشت که در نهایت این مسئله طوری است که دستاوردش تقریبا، دستاورد مثبتی نخواهد بود.
مهمترین مشکلات و چالش هایی روابط افغانستان و پاکستان
مشکل اول در مورد خط دیورند است . پاکستان ادعا دارد که منطقه پشتونستان به آن ها تعلق دارد. در حالی که دولت افغانستان قبول ندارد و به این معتقد است که آن منطقه در حاکمیت افغانستان است. در این منطقه همیشه نیروهای مخالف دولت پاکستان و افغانستان وجود دارد که در هر دو طرف این منطقه ایجاد ناامنی می نمایند. این درگیری های مرزی همیشه بین افغانستان و پاکستان وجود داشته است و هنوز نیز به قوت خود باقی است. در واقع می توان گفت این طرحی از پیش تعیین شده است که همواره این منطقه، نقطه تشنجی برای این دو کشور باشد. متاسفانه بر روی حاکمیت این منطقه، دو کشور با هم به توافق نرسیدند. بنابراین عاملی تشنج و درگیری بین دولت افغانستان و پاکستان خط مرزی دیورند و منطقه آزاد پشتون است. در واقع اختلاف نظر مهم بین دو کشور مربوط به معاهده دیورند است که در درگذشته دو کشور در این رابطه به توافق رسیدند، ولی اکنون دو طرف دیگر قبول ندارند. از طرف دیگر دولت پاکستان ادعا می کند که کسانی که در پاکستان نا امنیتی ایجاد می کنند حمایت گر و آموش دهنده و تجهیز دهندشان دولت افغانستان است، که در طرف مقابل نیز دولت افغانستان چنین نظری را در رابطه با این افراد، که نا آرام کننده فضای افغانستان هستند از سوی پاکستان هستند.
جدا از این دولت پاکستان اگر به صورت مستقل عمل کند می تواند نقش تعیین کننده ایی در امنیت منطقه حتی در افغانستان داشته باشد. در دولت پاکستان خصوصا، ارتش وسازمان اطلاعات پاکستان، آیاسآی، امریکا نفوذ بسیار زیادی دارد. لذا این کشور همیشه تلاش می کند که مطابق طرح و برنامه ای که از طرف آمریکا ، عمل نمایند. شواهد بیان گر این است که سیاست امریکا و غرب در پاکستان و افغانستان و همچنین منطقه به گونه ای است که آن ها می خواهند امنیت در منطقه تامین نشود، یعنی اوضاع افغانستان و همچنین پاکستان به صورت مستمر متشنج باشد. آمریکا در صدد این است که مذاکرات و برنامه به سمتی گرایش یابد که صلح در منطقه تامین نشود و به نوعی در این وضعیت سیاسی این دو کشور باقی بمانند. به عقیده نگارنده دستاورد این مذاکرات به دور از دخالت سایر کشور ها به تامین صلح در منطقه می انجامد. اما متاسفانه در افغانستان سیاست آمریکا و غرب اعمال می شود و هم در پاکستان این رویه وجود دارد. موقعیت آمریکا نیز به گونه ایی است که خواهان این مسئله می باشد که در منطقه بازی های سیاسی ایجاد کند و به نوعی عمل کند که هیچگاه این مذاکرات، بازدید ها و مسافرت ها به نتایج صلح و آرامش و توافق دو طرفه نیانجامد. چنانچه در گذشته پاکستان کشوری بوده است که در زمان جهاد ،مورد قبول مجاهدین بود ولی زمانی که دولت اسلامی و و مجاهدین در افغانستان پیروز شدند، اولین کشوری که توانست مانعی را ایجاد کند و نتوانست حکومت اسلامی استقرار یابد مجاهدین و دولتش نهادینه شود پاکستان بود.علتش تحریک آمریکا و غرب و هماهنگی که با کشور های منطقه خصوصا عربستان داشتند تا با ایجاد و تقویت طالبان، دولت مجاهدین را ساقط نمایند.
در واقع از دید مردمی ، دو ملت افغانستان و پاکستان که هر دو مسلمان و دارای فرهنگ و تاریخ مشترک هستند بسیار به هم نزدیک هستند و با هم خصومتی ندارند. در زمان جهاد ملت پاکستان، حمایت قابل توجهی به مهاجرین افغانستان کرد و بین دو ملت مشکلی وجود نداشت، ولی متاسفانه در ساختار دولتی دو دولت مشکلی وجود دارد، به گونه ایی که اگر این دو دولت مستقل باشند این مشکل وجود نخواهد داشت. اگر سیاست مستقل دولت پاکستان به دور از فشار غرب اتخاذ شود و در طرف دیگر افغانستان به صورت مستقل بتواند در مذاکرات با پاکستان عمل کند، در نهایت دو کشور می توانند به توافق رسند و مشکلات مرزی و سایر مسائل حل خواهد گردید. متاسفانه به علت این که سیاست هایی از خارج بر این دو کشور اعمال می شود و این زمینه تشنج را شکل می دهد.
مهمترین درخواست های کابل از پاکستان
دولت افغانستان خواهان این است که با کمک دولت پاکستان و ارتش این کشور بر گروه طالبان فشار وارد نماید تا این گروه را متقاعد سازد که با دولت افغانستان در برنامه صلح این کشور مشارکت داشته باشند و ناامنی و درگیری در این کشور ایجاد نکنند. در صورتی که به عقیده من این حالت وجود ندارد، به این علت که شاید یک شاخه طالبان مربوط به دولت پاکستان باشد ولی به دلیل خیانت دولت پاکستان به گروه طالبان، اعتماد این گروه به کشور پاکستان از بین رفته است، به این دلیل که تمام پایگاه های طالبان توسط آمریکایی ها (با توجه به اطلاعاتی که آی اس آی پاکستان به آمریکا منتقل کرده بود، شناسایی و این گروه نابود گردید). لذا به عقیده من، این تصور دولت افغانستان از پاکستان، یک تصور اشتباه و ضعیفی است و به نتیجه نمی رسد. چون طالبان اعلام کرده است که مستقل عمل می کند و تا زمانی که نیروهای آمریکایی و ناتو در منطقه افغانستان حضور داشته باشند، به صورت مستقل با دولت افغانستان وارد مذاکره نمی شود. از طرف دیگر نیزدولت افغانستان اصرار دارد که پاکستان در پروژه صلح ، طالبان را متقاعد سازد که در پروسه صلح مشارکت نمایند.
آینده روابط دو کشور افغانستان و پاکستان
در واقع تا زمانی که نفوذ غرب و آمریکا در منطقه و بین دو کشور وجود دارد این مسائل و اختلافات نیز وجود خواهد داشت و تنها زمانی این درگیری ها خاتمه می یابد که سیطره و حاکمیت امریکا و غرب در منطقه از بین رود. یعنی روابط دو کشور تحت تاثیر دخالت های آمریکا در منطقه است، به این علت که آمریکا نمی خواهد که بین دو دولت افغانستان و پاکستان صلح ، گفتگو و در نتیجه حل مشکلات شکل گیرد. چون اگر افغانستان و پاکستان به صورت مستقل وارد مذاکره شوند می توانند به نتایج مثبتی برسند و صلح بر منطقه برقرار گردد. از سوی دیگرمی دانید که امروزه اوضاع داخلی افغانستان و پاکستان متشنج است که در این مسئله ناتو، غرب و به خصوص امریکا مستقیما و در پشت پرده دخالت دارند. در این بین آینده این دو کشور، در صورتی که این دو دولت متوجه این مسائل شوند و بتوانند اعتماد مردم را جلب نمایند، یعنی مبنای دولت مردمی شود و در سیاست خارجه خود، به دور از تصمیم دیگر کشورها به صورت مستقل تصمیم گیرند، روابط این دو کشور به صورت حسنه خواهد بود و در هر دو کشور امنیت بر قرار می گردد و در نهایت دست کشور های غربی از این منطقه و دو کشور کوتاه خواهد شد. اما متاسفانه اکنون این گونه نیست و تا زمانی که دخالت آمریکا در این کشور ها وجود داشته باشد این روند تشنجی در افغانستان و پاکستان ادامه دارد.