دکتر هومن دولتی
مدیر مرکز تحقیقات و مطالعات خاورمیانه و آسیای مرکزی- استرالیا
دوازده سال ریاست جمهوری بر یکی از بحرانی ترین و پیچیده ترین کشورهای جهان از كرزي سیاستمداری حرفه ای و بازیگری قهار ساخته است. حامد کرزی نیک آموخته که چگونه می تواند در یک دیپلماسی چند جانبه با کارتهای کشورهای دیگر بازی کرد و با کمترین هزینه برنده رقابت بین دیگران شد. قبل از کودتای احزاب چپ؛ دکترین سیاست خارجی افغانستان را سیاست برقراری توازن بین دو بلوک شرق و غرب شکل می داد. در کوران جنگ سرد چرخشهای ظاهرشاه و بعد از او داوود خان گاهی به سمت شوروی و زمانی هم به سوی آمریکا ؛ افغانستان را بهره مند از کمک های دو رقیب می کرد. در این میان فشردن دست دوستی با ایران از یک سو و عدم همراهی با این کشور در پیمان سنتو از دیگر سو و ورود به باشگاه کمک های مالی شوروی به پشتوانه بازی با کارت ایران وتکرار مکرر این بازی ؛ یکی از ترفندهای متداول و معروف دیپلماتها ی افغان بود که البته این بازی چندگانه عاقبت کاسه صبر شوروی را لبریز کرد و با رقم خوردن کودتای کمونیستی با حمایت کرملین در افغانستان بیش سه دهه این کشور را در گیر جنگهای داخلی و نا امنی کرد. حال تاریخ بار دیگر بر درب خانه افغانستان می کوبید و کرزی نیز گویی دانش آموخته همان مکتب دیپلماسی است که تلاش دارد با کوبیدن میخ گاهی به نعل و زمانی به میخ تکرارگر همان روند قدیمی باشد. در اين راستا «پیمان امنیتی آمریکا و افغانستان » در شرایطی مراحل نهایی خود را طی می کند که دنیای دیپلماسی ؛ آکنده از چالش و مذاکره است و دیپلماتهای آمریکایی نیز بعنوان پای ثابت این مذاکرات همواره در یک سوی این میز سعی در متقاعد کردن و یا معامله با دوستان و منتقدان ویا بعضا دشمنان خود دارند. توافق نامه امنیتی افغانستان و ایالات متحده آمریکا تمامی مراحل اداری و مشورتی خود را در افغانستان طی کرده و تنها منتظر امضای نهایی رییس جمهور افغانستان است، اما حامد کرزی به دنبال جلب نظر گروهی از منتقدان داخلی ؛ کسب امتیاز بیشتر از آمریکا و امیدوار به جذب کمک های ایران و روسیه است .
از منظر داخلی حامد کرزی همانند هر سیاستمدار و دولتمردی پس از یک دهه ریاست جمهوری نیک نامی را برای خود در بین مردم افغانستان جستجو می کند. در جامعه سنتی افغانستان نگاه توده مردم به حضور نظامی دراز مدت کشورهای بیگانه در افغانستان نوعی اشغالگری محسوب می شود و همواره حافظه تاریخی مردم افغانستان یادآوری شکست بریتانیا و شوروی سابق و ترک اجباری این دوکشور از افغانستان است و بدین سان رییس جمهور کرزی علاقمند به تن دادن به این امضاء نیست تا مبادا در بزنگاه تاریخ از او همانند «امیر عبدالرحمن خان » و ماجرای امضاء معاهده دیورند نام برده شود. هر چند رقبای پیشین انتخاباتی و نمایندگاه برخی از احزاب مخالف وی را متهم به تحت فشار قرار دادن جامعه جهانی برای مقاصد انتخاباتی می کنند و برخی از ناآگاهان مسائل افغانستان در گوشه و کنار سعی در القای مدل پوتین – مدودف به آقای کرزی هستند، اما این واقعیتِ این ماجرا نیست. زیرا آنچه محرز است تمامی نامزدهای انتخابات آتی افغانستان معاونین اول و دوم خود را به کميسیون مستقل انتخابات و مردم و رسانه های افغانستان معرفی کرده اند و در این بین صندلی خالی برای کرزی دیده نشده است. ضمن اینکه تمامی رقبای جدی دوره قبل آقای کرزی که از منتقدین وی در انتخابات قبل بوده اند ؛ امروز خود مدعی انتخابات ریاست جمهوری آتی هستند و مجالی برای همکاری با کرزی به او نخواهند داد.
از سوی دیگر دولت افغانستان به درستی دریافته است که در بسیاری موارد همکاری های امنیتی با ایران نقش تعیین کننده ای در مبارزه با گروهای تندرو در افغانستان نظیر طالبان و بخشهایی از شبکه حقانی و حزب اسلامی حمکتیار دارد و در بسیاری از موارد در کاهش و خنثی سازی بسیاری از فعالیت های ستادی و عملیاتی این گروهها؛ نقش ایران بسیار واضح و پر رنگ است و جلب حمایت ایران در روند صلح در افغانستان می تواند برای افغانستان نقشی تعیین کننده داشته باشد . از نگاه اقتصادی نیز افغانستان به شدت نیازمند شبکه ترانزیتی ایران است و بخش عمده ای از کالاهای اساسی افغانستان از طریق بنادرو راههای ایران به خاک افغانستان ترانزیت می شود. هر چند مرز افغانستان و پاکستان می تواند تامین کننده کالاهای اساسی افغانستان باشد، اما تنش های مقطعی بین افغانستان و پاکستان و همچنین نا امنی این مسیر همواره افغانستان را نیازمند مسیر ترانزیت ایران کرده است .از منظر دیگر حضور میلیونی اتباع افغانستان در ایران چه به شکل قانونی و چه غیر قانونی و منافع حضور این افراد برای افغانستان از جنبه های اقتصادی و اشتغال از دیگر مواردی است که دولت افغانستان را ناگزیر به رعایت جانب احتیاط در مقابل خواسته های ایران می کند. اکنون که بیش از هر زمان ایران به دنبال آرام سازی فضای بین المللی برای خود است «پیمان نامه امنیتی افغانستان و آمریکا » می تواند حضور آمریکا را در افغانستان برای طولانی مدت تضمین کند و این امر موجب نگرانی ایران است و این نگاه ایران بهترین مجال را به ریییس جمهور کرزی می دهد تا امتیازات لازم را از ایران کسب کند. آمریکا هم نیز به دنبال خروج کامل از عراق؛ نیاز به حفظ تعدادی از نیروها و پایگاههای خود در افغانستان دارد تا امکان حفظ تجهیزات و توانایی های فنی در شرایط اضطراری را برای خود حفظ کند. در این میانه هند نیز سخت از خروج آمریکا از افغانستان نگران است و کرزی نیز با درک این موضوع به سراغ هند رفته تا از این نگرانی و اختلافات میان هند و پاکستان؛ برای افغانستان امتیازاتی بدست آورد. اما این بازی بدون مذاکره بین رییس جمهور کرزی و پوتین دور آخر را طی نخواهد کرد و دو عامل اتباع افغانستان درگیر در طرفین جنگ در سوریه و رقابت پنهان آمریکا و روسیه در خصوص بحران سوریه ؛ کارتهایی هستند که کرزی برای کسب امتیاز از روسیه از آنها استفاده خواهد کرد . این دیپلماسی چند جانبه به نظر بسیار سنگین و شکننده می رسد، اما سرنوشت سیاسی آقای کرزی بعد از دوران ریاست جمهوری کاملا بستگی به نتایج ماراتن مذاکرات دارد. اگر او بتواند از تمامی این برگها بخوبی در جهت منافع ملی افغانستان استفاده کند در ماههای آخر زمامداری خود کارنامه قابل قبولی خواهد گرفت و بعنوان نخستین رییس جمهور منتخب افغانستان خواهد توانست خاطره خوشی از اولین گام دموکراسی در افغانستان از خود بجا بگذارد.
واژگان كليدي: دکترین سیاست خارجی افغانستان، سیاست برقراری توازن بین دو بلوک شرق و غرب، دیپلماسی چند جانبه، روابط افغانستان با ايران، روابط افغانستان با امريكا