محمد جادری
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
بيان رخداد
بعد از دستگيري محافظان رافع العيساوي به اتهام دست داشتن در عملياتهاي تروريستي، در چند روز اخير سنيهاي عراق تظاهراتي را در چند شهر عراق برپا كردهاند و خواسته هاي سياسي مشخصي را از حكومت خواستار شدهاند. نوري المالكي نيز بعضي از خواسته هاي آنها را از جمله آزادي 300 زنداني زن سياسي برآورده كرد اما آنها همچنان به تظاهرات خود ادامه دادند و مدعي شدند كه دولت عراق به رهبري شيعيان با اين اقدامات در راستاي سركوب ساختاري سني هاي گام برداشته است. اين آشفتگي در داخل عراق با بحران روابط دولت مركزي عراق با اقليم كردستان همزمان شده كه آشفتگي اوضاع داخلي عراق دو چندان كرده است. در این مقاله تلاش می شود تا به تحلیل و بررسی این شکاف در عراق که خود را در انتخابات آتی عراق نشان خواهد داد، بپردازیم.
کلید واژگان: مذهب و قومیت در عراق، شکاف های عراق، دولت نوری المالکی
تحليل رخداد
شكاف سياسي – مذهبي
شايد صحبت كردن از جنگ داخلي مذهبي بسيار زود باشد اما رويدادهاي اخير به وقوع پيوسته در عراق به خصوص در استان الأنبار چالش جدي را پيش روي دولت نوري المالكي قرار داده است. اعتراضات اخير سنيهاي عراق كه ظاهراً خواستههاي سياسي محدودي را دنبال ميكرد، كه در پس اين ظاهر شكاف عميقي را نشان ميدهد كه حتي در شعارها و گفتههاي آنان به وضوح قابل مشاهده است؛ سركوب ساختاري سنيها. سنيها و شيعيان عراق كه در زمان صدام حسين با سياستهاي سركوب و فشار ظاهراً بدنهي اجتماعي واحد و يكپارچهاي را شكل ميدادند بعد از سقوط صدام حسين تضادها و شكافهاي عميق بين آنها به صورت همه جانبهاي بروز يافت به شكلي كه حتي در كوچكترين مسائل مطح شده در پارلمان كه در راستاي منافع ملي عراق صورت ميگيرفت اين شكاف نمايان ميشود و به سطح جامعه منتقل ميشود.
آنچه كه اين مسئله را بغرنجتر ميكند نگاه و استراتژي كشورهاي همسايه به اين شكافهاي مذهبي است که هم علت آن ميباشند و هم در راستاي منافع خود از ان بهرهبرداري ميكنند.اعتراضات شيعيان عراق كه در ظاهر به نظر امري گذرا و محدود نشان داده ميشد با ادامه اين اعتراضات و همچنين حضور نيروهاي امنيتي در برابر تظاهر كنندگان و كشته شدن عده اي از آنها، جامعه عراق را ملتهب و آماده يك جنگ داخلي بر مبناي شكاف عميق مذهبي كرده است. با توجه به اينكه گروهها و ائتلاف هاي داخلي عراق بر مبناي عصبيتهاي قومي و مذبي شكل گرفتهاند، به همين جهت اين گروهها خود را نماينده قشر خاصي از جامعه ميدانند و همين امر باعث شده است كه بعد از 10 سال از حمله آمريكا به عراق تمامي انرژي و امكانات دولت عراق به جاي حل مسائل عمده كشور از جمله در قسمت تأسيسات زيربنايي آب و برق، صرف بازيها و زد و خوردهاي سياسي در كشور شود. به نظر ميرسد كه اين شكاف مذهبي آشكار شده عراق را در آينده نيز دچار بحران قدرت كند، چيزي كه در انتخابات قبلي مجلس عراق در راستاي تشكيل دولت به وضوح آشكار شد. چيزي كه در اين وقايع به وضوح ميتوان تشخيص داد اين است بهار عربي در عراق به وقوع نخواهد پيوست (چيزي كه مقتدا صدر به آن اشاره داشته است) چرا كه اين تظاهرات اخير تظاهراتي كاملاً مذهبي ميباشد و با توجه به اينكه سنيها نسبت به شيعيان در اقليت ميباشند توان لازم را بسيج سياسي كشور ندارند. همين عوامل نيز ميتواند دليلي باشد بر اينكه وقوع جنگ داخلي در عراق نيز شكست سنگين سنيها را به دنبال خواهد داشت و آنها را ساختاريتر در جامعه منفعل خواهد كرد. در نتيجه تنها راه نشان دادن اعتراض خود به صورتي عملي و رفتاري ادامه فعاليتهاي تروريستي و سياست ارعاب در بدنه جامعه عراق ميباشد. چيزي كه در روزهاي اخير طي انفجاراتي زنجيرهاي در عراق به وضوح قابل مشاهده است.
شكاف سياسي – قومي
شكاف قومي بين عرب و كرد در جامعه عراق دامنههاي وسيعتري دارد، چرا كه به صورت تاريخي خواستههاي سرزميني و جغرافيايي را دنبال ميكند و عملاً تجزيه كشور را در صدر مناقشات اعراب و كردها قرار داده است. همين عامل باعث شده است كه جنبههاي سياسي شكاف كردي – عربي در جامعه عراق، آستانه بحران در عراق را محتملتر كند خاصه اينكه جدال اخير بين بغداد و اربيل مستقيماً داراي صبغهي نظامي – تاكتيكي بود؛ پيشمرگه و سپاه دجله
جدال بين حكومت مركزي عراق و اقليم كردستان را شايد بتوان در يك كلمه خلاصه كرد ؛ نفت. همين عامل نيز موجب شده است كه به صورت مشخصي خواستههاي سرزميني مورد مطالبه كردها قرار گيرد كه ايدئولوژي ناسيوناليسم نيز آن را پشتيباني و حمايت ميكند. واقعيت ماجرا اين است كه مسعود بارزاني در صورت چشمپوشي از كركوك و با انجام يك ديپلماسي كوتاه مدت ميتواند استقلال كردستان را تحقق بخشد اما سوداي تسلط بر منابع نفتي كركوك ديپلماسي را ناكام كرده و در درگيريهاي اخير نيز سمپتومهاي جنگ داخلي واضح و روشن ر معرض نمايش عموم قرار گرفت.
اقدام نوري المالكي در جهت اعزام سپاه دجله به مناطق مورد منازعه و در تقابل قرار گرفتن با نيروهاي پيشمرگه فضاي داخلي عراق را تا آستانه جنگ داخلي پيش برد. اين منازعات قوميتي، مبارزه نيروهاي امنيتي و نظامي دولت مركزي عراق با تروريسم سازمان يافته در عراق را با اختلال جدي مواجه كرد به طوري كه در همين ايام انفجارهاي تروريستي در عراق به بيشترين حد خود در چند سال اخير رسيده است و اين انفجارها با توجه با وضعيت داخلي عراق نيز بيشتر و بيشتر خواهد شد. آن چيزي كه جلب توجه ميكند اين است كه اين انفجارها داراي يك ويژگي مشخصي بود؛ انفجار در كنار دفاتر حزب دموكرات كردستان، و اتحاديه ميهني كردستان. به نظر ميرسد كه تروريسم ورود خود را به منطقه كردستان كه تاكنون، حتي در اوج انفجارهاي تروريستي در عراق در آستانه جنگ سابقه نداشته است، اعلام كرده است و وضعيت آشفته و اسفناك سياست داخلي عراق نيز به آن خوشآمد گفته است.
در چند ماه گذشته مسعود بارزاني در راستاي برنامهريزي براي اعلام يكجانبه استقلال اقليم كردستان ديپلماسي شديدي را در منطقه و جهان به راه انداخته است به طوري كه ميخواهد بزرگترين مانع خودش براي استقلال يعني تركيه را با احداث خط لوله نفت از سر راه بردارد. واقعيت اين است كه تمامي كشورهاي اروپايي و حتي عربي در باطن با استقلال كردستان موافق هستند چرا كه پيشنهادهاي نفتي خاندان بارزاني براي شركتهاي نفتي اروپايي، اماراتي، قطري بسيار وسوسه انگيز است اما چيزي كه مانع ميشود آن را به تأخير بيندازند، ترس از آشفتگي مجدد منطقه است كه براي كشوري مثل آمريكا اين عامل اهميتي حياتي دارد. به همين دليل ميتوان گفت كه بعد از دوستي بسيار نزديك نوري المالكي با كردها تا قبل از اين بحرانهاي اخير، روابط احزاب و نيروهاي كرد با رئيس دولت مركزي عراق به هم خورده است ، و اجرا نكردن ماده 140 قانون اساسي عراق در مورد سياستهاي جمعيتي اقليم كردستان و همچنين برگزاري رفراندوم در كركوك نيز اين تنش ميان مالكي و كردها را افزايش داده است به طوري كه در ائتلاف با اعراب سني او را به رد صلاحيت در مجلس تهديد كرده اند.
كردها با توجه به اينكه در دوران قبل سقوط صدام حسين از سوي ديكتاتورهاي عراقي مورد تبعيض واقع شدهاند و در جنگهاي مختلف عده زيادي از كردها كشته شدهاند به همين جهت در آينده نبايد انتظار داشت كه كردها از مواضع خود عقب نشيني كنند كه پيشينه تاريخي تبعيض و كشتار بر عليه آنها و ايدئولوژي ناسوناليسم قومي گسترش يافته توسط خاندان بارزاني در بين كردها اين مواضع آنها را تقويت خواهد كرد.
سؤال اساسي كه پيش روي كردها با توجه به انزجار آنها از سياستهاي نوري المالكي پيش خواهد آمد اين است كه آلترناتيو كردها براي جانشيني نوري المالكي چه كسي خواهد بود.
دو گزينه پيش روي كردها قرار خواهد گرفت:
1. ائتلاف با اتحاد الوطني عراق به رهبري عمار حكيم. 2. ائتلاف با فهرست العراقيه به رهبري اياد علاوي.
اين دو گزينه را به صورت كوتاه بررسي ميكنيم . اتحاد كردها با الوطني عراق به معناي اتحاد با شيعيان عراق ميباشد كه در صورت انجام اين امر دو شكاف عمده بر روي هم بار ميشوند و شكاف متراكمي را در تقابل با يكديگر قرار خواهد داد. از طرفي شكاف مذهبي شيعه و سني، و شكاف قومي كردي و عربي. كه اين نشان از بغرنج بودن وضعيت در آينده دارد اما چيزي كه باعث ميشود احتمال انجام اين اتحاد بيشتر باشد نظر موافق ائتلاف الوطني عراق با تجزيه عراق است كه مهمترين عامل براي كردها محسوب ميشود. اما سؤال اين است كه كردها ميتوانند كركوك را از چنگ ائتلاف الوطني عراق در بياورند؟. اما اتحاد با فهرست العراقيه نيز خالي مشكل نميباشد چرا كه ترس از ياد و خاطره سركوب توسط صدام حسين را به ذهن آنها متبادر ميكند چرا اعضاي اصلي اين ائتلاف را بعثيهاي عراق تشكيل ميدهند و نيز اين فهرست ناسيوناليسم خشن عربي را نيز با خود به يدك ميكشد. از طرفي اعتقاد به عراقي يكپارچه توسط فهرست العراقيه احتمال اتحاد كردها با اياد علاوي را تضعيف ميكند چرا اين فهرست ميداند كه در صورت تجزيه عراق در اقليت و انزوا قرار خواهد گرفت به همين دليل سني هاي عراقي مخالفان اصلي تجزيه عراق ميباشند كه اين امر استقلال كردستان را با مشكل مواجه ميكند.
دورنماي رخداد
به نظر ميرسد كه اوضاع به وجود آمده در عراق در زمان انتخابات آينده عراق و با شدت بيشتري خود را نشان بدهد و فضاي عمومي جامعه عراق را مختل كند. چرا كه اين وضعيت به وجود آمده وضعيتي گذرا كه بتوان با برآورده كردن چند خواسته سياسي آن پايان داد نميباشد، بلكه ريشههاي عميقي در تاريخ كشور عراق دارد. مرز بين گروهها به صورت ساختاري از يكديگر جدا شده اند و همين امر سازش با يكديگر را در آينده بسيار دشوار ميكند. نتيجه تمامي اين رويدادها چيزي نيست مگر به تأخير افتادن بازسازي عراق، ايجاد تأسيسات آب و برق كه يكي از مشكلات جدي در كشور عراق است و همچنين به تأخير افتادن توسعه آموزش و دانشگاه كه بسيار حياتي ميباشد و در حالت كلي عقب ماندگي در توسعه اقتصادي و سياسي كشور ميباشد. متضرر اصلي اين بازيهاي سياسي مردم عراق ميباشند كه قرباني اين سياستهاي جنگ و سازش بين گروهها ميشوند.