فرزاد رمضاني بونش
مركز بين المللي مطالعات صلح – IPSC
بيان رخداد:
در دوران امپراتوری روسيه در آسیای مرکزی در سده نوزده و بيست ميلادي تصوري از آينده استقلال و ايجاد دولت هاي نوين در منطقه آسيا مركزي وجود نداشت و مسكو بنا به دلايلي همچون تمركز گرايي و توجه به كنترل گسترده اين منطقه مرز بندي هاي محلي بين مناطق و جمهوريهاي اين منطقه را به گونه اي ترسيم و يا تغيير ميداد. اما پس از فروپاشی اتحاد شوروی چالش ها و اختلافهاي مرزي بين كشورهاي اين منطقه وجود داشت و عملا درگيريهايي بر سر مناطقي كه براساس مرزبندی دهه هاي آغازين سده 20 میلادی توسط مسکو مشخص شده به شدت بالا گرفته بود. در دو دهه گذشته نيز حل اين اختلافها با چالشها و مشكلات گوناگون داخلي، منطقه اي و حتي بين المللي روبرو بوده و عوامل و متغيرهاي ديگري در هر گونه تغيير در مرزهاي گذشته پديد آمده است. چنانچه اكنون پس از دو دهه از استقلال كشورهاي منطقه آسياي مركزي چالشها و اختلاف هاي مرزي گسترده اي در اين منطقه وجود دارد. در اين راستا جدا از موفقيت ها و تلاشها براي حل جداگانه اختلافات مرزي قرقيزستان با چين و قزاقستان و همچنين كوششها براي حل اختلافات مرزي بين ازبكستان و قزاقستان در دو سال گذشته نيز اختلافات مرزي و تاريخي چين با جمهوري تاجيكستان حل شده است. اما عملا گسترده اختلافات سرزميني و مرزي بين سه كشور تاجيكستان، قرقيزستان و ازبكستان همچنان پويا و فعال است. يعني جدا از قزاقستان و ترکمنستان که تقريبا توانسته اند بيشتر مسایل مرزی خود با همسایگان را حل نماید سه كشور تاجيكستان، قرقيزستان و ازبكستان همچنان درگير اختلافات مرزي بوده اند. در همين راستا در اين نوشتار تلاش ميشود تا با بررسي علل عدم حل چالشهاي مرزي بين سه كشور تاجيكستان، ازبكستان و قرقيزستان به آينده فراروي تنشهاي مرزي در بين اين سه كشور توجه كنيم.
واژگان كليدي: علل تداوم اختلافات مرزی، اختلافات مرزی تاجيكستان با قرقيزستان، اختلافات مرزی تاجيكستان با ازبكستان، اختلافات مرزی ازبكستان با قرقيزستان، آينده فرارو اختلافات مرزي در آسياي مركزي
تحليل رخداد:
اگر به تنش ها و اختلافات هميشگي و مرزي بين سه كشور مورد اشاره آسياي مركزي و نوسان هاي موجود در بروز و ظهور همواره اين بحران ها در روابط اين سه كشور توجه داشته باشيم به نظر ميرسد عللي چند در دامنه دار شدن و عدم حل اختلافات سرزمين بين اين سه كشور وجود داشته باشد:
تقسيم هاي تاريخي يك سده گذشته: در حقيقت بيشترين اختلافات سرزميني موجود در بين سه كشور تاجيكستان ازبكستان و قرقيزستان ریشه در تقسیمات قلمرو آسیای مرکزی در دهه 1920 میلادی توسط حکومت شوروی دارد. با وجود گذشت بیش از 20 سال از استقلال کشورهای این قلمرو يعني جمهوری های ازبکستان، قرقیزستان و تاجیکستان اين رويكرد به علت مشکلات داخلی همچون جنگ داخلي در جمهوری های این منطقه همچنان تداوم يافته و مقامات سه کشور یاد شده همواره یکدیگر را به نقض مرز متهم و طرف دیگر را مقصر پنداشته اند. در اين راستا بايد گفت يكي از مهمترين علل چالش كنوني در دوران مرز بندی هاي دهه 1920 میلادی دوران اتحاد شوروی و تغييرات پس از آن نهفته است. چرا كه در اين مرزبندي ها ترکیب جمعیتي ، حضور تاریخی اقوام و… مد نظر قرار نگرفت و حتي مرزهاي بين جمهوري ها به گونه اي مشخص نگشت. اين امر بستري براي اختلافات بعد در دوران استقلال شد. گذشته از اين نيز جابجايي هاي جمعيتي، رويكردهاي كمونيستي در مورد آسياي مركزي و عدم توجه به خواست جمهوريها و حتي توجه بيشتر به برخي از جمهوري هاي همانند ازبكستان موجب شد تا بستر تنشهاي مرزي براي بعدها فراهم تر شود. چنانچه امروزه تاجيك ها به اين علت كه استان های تاجیک نشین سمرقند، بخارا، سرخان دریا و بخشی از وادی فرغانه به ازبکستان واگذار شده است خود را در تقسیم هاي پيشين منطقه از همه بیشتر زیان ديده مي بينند. همين حس نيز تا حدودي در بين برخي ديگر از گروه هاي جمعيتي در منطه وجود دارد. گذشته از اين نيز برخي از مقامات كشورهاي سه گانه با اين استدلال كه مقامات محلی پيشين بدون داشتن مجوز حقوقی برخی از مناطق را به همسايگان واگذار کرده اند و اكنون با اين استدلال كه اقليت هاي قرقيز، تاجيك و ازبك در خاك همسايه به سر مي برند در پي تغيير مرزها و حل اختلاف هستند.
پيچيدگي هاي قومي در مناطقي همانند فرغانه: فرغانه که میان سه کشور، ازبکستان، تاجیکستان و قرقیزستان تقسیم شده است به گونه اي است كه امکان درگیری برسر مالکیت آب ، زمین های کشاورزی و چراگاه در آن وجود داشته است. در اين بين دره فرغانه كه شامل استان های اوش و جلال آباد قرقیزستان و سه استان اندیجان، فرغانه و نمنگان ازبکستان و استان سغد تاجیکستان است جدا از كوه ها و کوهپایه مشكل ترين مسائل مرزی را با درهم تنيدگي قومي در كنار تراکم جمعیتي در هر کیلومتر به وجود آورده و جدا از هزاران منطقه محصور صد ها مورد اختلاف را ايجاد كرده است. اين درهم تنديدگي قومي در حالي است كه به عنوان نمونه ازبکستان بر بخشی از استان اوش قرقیزستان ادعای دارد و جمعیت ازبک موجود در اوش همواره بهانه ای برای ایجاد حکومت مستقل در منطقه اوش بوده است.
ساختارهاي سياسي حاكم و درهم تنيدگي مسائل مرزي با متغيرهاي داخلي ديگر: در دو دهه گذشته هر چند تلاش هايي در راه حل تنش هاي مرزي، تثبيت و تعيين مرزهاي در بين سه كشور تاجيكستان، ازبكستان و قرقيزستان انجام شده و در سالهاي اخير نيز توجه افزوني به آن انجام شده است، اما چالش هايي همچون بحران در روابط سياسي كشورها، تاثيرگذاري اختلافات انرژي و آب در نوع اختلافات ارضي و .. بر كارايي مذاكرات تاثيرگذار بوده است. در اين ميان جدا از اختلافات مرزي در مناطق پرجمعیت، ( 70 مورد اختلاف و حتي بيشتر ) ناتواني دولت ها در رسيدن به راه حل هايي اقناع كننده براي ساكنان مناطق مورد اختلاف نيز خود چالشي در آينده تثبيت و تعيين مرزها بوده است. چنانچه علاوه بر درگيرهاي گذشته مردمان مرزي در يك سال گذشته نيز چنين درگيريهايي رخ داده است. گذشته از اين نيز با توجه به نوع رويكرد سياست امنيتي و خارجي ازبكستان و تلاش براي رهبري منطقه اي در حقيقت قرقيزستان و تاجيكستان و افكار عمومي اين دو كشور تلاش ميكنند تا در هر گونه ترسيم خطول مرزي با اين كشور جانب احتياط را رعايت كرده و در مقابل فشارهاي تاشكند امتيازهاي بيشتري نيز به دست آيد.
توجه به راه حل هاي ملي تا منطقه اي: هر چند بنا به اعلام برخي از كشورهاي منطقه از جمله تاجيكستان خط مرزی با همسایگان بر اساس محل سکونت اهالی منطقه مرز نشین تعیین می شود، اما اين امر مورد توافق همه كشورها نيست و عملا كشورها بدان مايل هستند تا با امتياز گيري و گسترش قلمرو خويش به تركيب قومي منطقه مورد ادعا توجهي نداشته و حتي جدا از طرح ادعاهاي گذشته و اسناد تاریخی، تبادل زمین را نيز مورد توجه قرار نداده و يا همانند اظهارات اخير مقام قرقيزستاني خواهان خواستار بازگشت به مرزهای سالهای 1950 شوند.
نقش متغيرهاي منطقه اي و بين المللي: در واقع اگر در گذشته اين مسكو بود كه نقش اصلي در تعيين مرزهاي جمهوري هاي سه گانه داشت، اكنون جدا از جمهوريها آشكار و نهان كشورها و قدرت هاي منطقه اي و بين المللي نيز در تعيين خطوط مرزي منطقه تاثير داشته و يا تلاشهايي براي تاثيرگذاري در اين روند انجام داده اند در اين ميان جدا از رويكرد اتحاديه اروپا و امريكا در جهت بهره گيري از اين بستر براي افزايش نفوذ در منطقه در واقع كشورهاي اين منطقه نيز براي تقويت مواضع خود همواره در جهت يارگيري هاي منطقه اي و بين المللي در هر گونه تعيين خط مرزي خود با كشور همسايه بوده اند. گذشته از اين نيز بايد توجه داشت كه مسكو همواره كوشيده است از اين بستر يعني تعيين مرزهاي بين كشورها و حتي معلق نگه داشته تعيين خطوط مرزي براي تداوم و افزايش حضور خود در منطقه بهره برد.
چشم انداز فراروي مرزهاي سه كشور:
آنچه مشخص است هر چند پس از استقلال سه جمهوري تاجيكستان، قرقيزستان و ازبكستان تلاش ها و ديدارهايي براي تعيين خطوط مرزي بين كشورهاي سه گانه انجام شده است، اما با از بین رفتن نقش بنيادين مسکو در داوری های منطقه موجب ایجاد نوعي خلا شده است .خلائي كه در كنار ساير متغيرها و با توجه به برتری سیاسی و اقتصادی ازبكستان و مقاومت دو كشور ديگر منطقه هنوز چالش هاي مرزي بين سه كشور را زنده نگه داشته است. چنانچه امروزه با وجود مذاكرات گسترده 315 کیلومتر مرز مشترک قرقیزستان با ازبکستان علامتگذاری نشده است و همين مشكل نيز در مورد مرزهاي تاجيكستان و ازبكستان وجود دارد. در اين حال آنچه مشخص است جدا از متغيرهاي دخيل ملي، منطقه اي و بين المللي در تعيين مرزهاي سه كشور مورد اشاره بايد گفت تعيين هر كدام از سه رويكرد (تداوم چالش هاي پيشين مرزي، حل كامل اختلاف و حل جزئي اختلاف و تعيين رژیم ويژه ) اين امر داراي پيامدها و آثاري است. گذشته از اين نيز بايد توجه داشت كه در آينده فرارو هم نوع همكاري ها و همگرايي و اختلاف هاي بين سه كشور در موضوعاتي همچون آب، انرژي، اقتصاد، افزايش يا كاهش مسائل امنيتي ملي و يا منطقه اي همچون بنيادگرايي و يا رويكرد سياست خارجي مقامات سياسي كشور در حل يا تداوم مشكل مرزي تاثير گذار است. حتي اين احتمال وجود دارد كه به جای حل اختلاف ادعای مالکیت بر مناطق مرزی جدید مطرح شود. در اين بين با نگاه به وضعيت موجود بايد گفت عملا در شرايط موجود احتمال حل مشكلات مرزي بين تاجیکستان و قرقیزستان در سال جاری 2013 بسيار بيشتر بوده و در مقابل نيز با وجود دخيل بودن ساير متغيرها بايد منتظر تداوم و حتي افزايش اختلاف ها در بين مرزهاي تاجيكستان با ازبكستان و همچنين قرقيزستان با ازبكستان بود.